امّت پیامبر بر سه دسته‌اند

عبدالله بن عمر گفت که شنیدم رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: امّت من در دنیا بر سه دسته‌اند:
سه‌شنبه، 26 بهمن 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
امّت پیامبر بر سه دسته‌اند
 امّت پیامبر بر سه دسته‌اند

 

نویسنده: آیة الله العظمی مکارم شیرازی

 
عَن عَبدِاللهِ بنِ عُمَرَ قَالَ: سَمِعتُ رَسولَ اللهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) یَقولُ: یَکونُ اُمَّتی فی الدُّنیا عَلی ثَلاثَةِ اَطباقٍ. اَمَّا الطَّبَقُ الأَوَّلُ فَلا یُحِبُّونَ جَمعَ المالِ وَادِّخارِهِ وَ لایَسعَونَ فی اِقتِنائِهِ وَاحتِکارِهِ وَ اَنَّمَا رِضاهُم مِن الدُّنیا سَدُّ جَوعَةٍ وَ سَترُ عَورَةٍ وَغِناهُم فیها ما بَلَغَ بِهِمُ الآخِرَةَ فَأُولئِکَ الآمِنونَ الَّذِینَ لاخَوفٌ عَلَیهِم وَ لَا هُم یَحزَنُونَ.
وَ اَمُا الطَّبَقُ الثّانی: فَإِنَّهُم یُحِبّونَ جَمعَ المالِ مِن اَطیَبِ وُجوهِهِ، وَ اَحسَنِ سَبیلِهِ یَصِلونَ بِهِ اَرحامَهُم وَ یَبِرُّونَ بِهِ اِخوانَهُم وَ یُواسونَ بِهِ فُقَراءَهُم وَ لَعَضُّ اَحَدِهِم عَلَی الرَّضیفِ اَیسَرُ عَلَیهِ مِن أَن یَکتَسِبَ دِرهَماً مِن غَیرِ حِلِّهِ اَو یَمنَعَهُ مِن حَقِّهِ اَن یَکونَ لَهُ خازِناً اِلی حِین مَوتِهِ فَأولئِکَ الَّذینَ اِن نُوقِشُوا عُذِّبُوا وَ اِن عُفِیَ عَنهُم سَلِمُوا.
وَ امّا الطَّبَقَ الثّالِثُ: فَإِنَّهُم یُحِبُّونَ جَمعَ المالِ ممَّا حَلَّ وَ حَرُم وَ مَنعَهُ مِمَّا اِفتَرَضَ وَ وَجَبَ اِن أَنفَقُوهُ أَنفَقُوهُ اِسرافاً وَ بِداراً وَ اِن اَمسَکُوهُ اَمسَکُوهُ بُخلاً وَاحتِکاراً اُولئِکَ الَّذینَ مَلَکَتِ الدُّنیا زِمامَ قُلوبِهِم حَتّی اَورَدَتهُمُ النَّارَ بِذُنُوبِهِم.
عبدالله بن عمر گفت که شنیدم رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: امّت من در دنیا بر سه دسته‌اند:

دسته‌ی اول:

کسانی‌اند که جمع کردن مال را دوست ندارند و در گردآوری و احتکار مال نمی‌کوشند. آنان از دنیا به اندازه‌ی برطرف کردن گرسنگی و پوشاندن برهنگی‌ها (و زشتی‌ها) راضی‌اند و بی نیازی‌شان در چیزی است که آنان را به آخرت برساند. اینان در امنیّت‌اند و ایشان نه ترسی دارند و نه اندوهی.

امّا دسته‌ی دوم:

آنان دوست دارند که مال را از پاک‌ترین و بهترین راه‌های حلال جمع کنند، با آن صله‌ی رحم می‌کنند و به برادران ایمانی‌شان احساس و نیکی می‌کنند و با فقرا و بیچارگان مواسات می‌ورزند. از نظر آنان سنگ سخت را با دندان جویدن آسان‌تر است از اینکه درهمی حرام به دست آورند یا حقوق واجب آن را نپردازند و در مسیر حق و درست مصرف نکنند و تا هنگام مرگ، نگهبان مال باشند. پس اینان کسانی‌اند که اگر خداوند درباره‌ی آنان سختگیری کند عذاب می‌شوند و اگر از ایشان درگذرد سالم می‌مانند.

امّا دسته سوم:

کسانی‌اند که جمع مال را از راه حرام یا حلال دوست دارند و از انفاق مال در موارد واجب دریغ می‌ورزند (هم مصرف مال و هم درآمدشان هر دو خراب است). اینان اگر انفاق کنند اسراف است و اگر انفاق نکنند به سبب بخل و احتکار است. آنان کسانی‌اند که دنیا زمام و مهار قلبشان را در دست گرفته است تا به سبب گناهانشان وارد جهنّم کند.
بحارالانوار، ج 77، ص 184

نور هدایت

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: امّت من در دنیا سه دسته‌اند:
1. جمعی مال را دوست ندارند و به خودشان اجازه نمی‌دهند آن را احتکار کنند. به رفع گرسنگی و پوشش بسنده می‌کنند و بی نیازی آنان در چیزی است که ایشان را به آخرت بکشاند، بدین معنی که سبکبار آمده‌اند و سبکبار می‌روند. اینان غم و ترسی از گذشته و آینده ندارند.
2. کسانی‌اند که دوست دارند مال را از بهترین راه‌های حلال جمع کنند و با این مال، صله‌ی رحم و به برادران نیکی می‌کنند، با فقرا به مواسات رفتار می‌کنند، برای آنان دندان بر سنگ سخت گذاردن بهتر از این است که برای کسب یک درهم سراغ حرام بروند. حقوق شرعی را می‌پردازند و بقیّه را نزد خود نگاه می‌دارند. اگر خدا درباره‌ی حساب آنان سختگیری کند عذاب می‌شوند، وگرنه جان سالم به در می‌برند.

سؤال:

اگر اینها واقعاً به دنبال روزی حلال رفته، در مسیر حق و عدالت مصرف کرده‌اند باید مقامشان از طبقه‌ی اوّل بیشتر باشد که هیچ به دست نیاورده‌اند. مثلاً در مورد علی (علیه السلام) آمده که هزار بنده از زحمت خودش را آزاد کرد. آیا فضیلت در ترک طلب است یا آنکه حلال را بطلبد و آن را انفاق کند؟

جواب:

اگر حدیث را درست معنی کنیم چنین سؤالی پیش نمی‌آید. اگر انسان مال را برای انفاق بخواهد چنین چیزی پسندیده است، امّا مراد از طبقه‌ی دوم این است که جمع کردن مال را دوست دارند، یعنی برای مال اصالتی قائلند و همین کارشان را سخت و خراب می‌کند. اسلام ترجیح می‌دهد انسان تولید کند و آن‌گاه ببخشد و در راه خدا ایثار و انفاق کند. چنین کسی اگر کار کند و مالی به دست آوَرَد، سپس انفاق کند و مال برای او اصالتی نداشته باشد از زاهد هم بالاتر است.
3. کسانی که دوستدار جمع‌آوری مال هستند و تفاوتی ندارد که آن را از راه حلال به دست آورند یا حرام، هم مصرف مال آنها و هم درآمدشان هر دو خراب است. اگر هم انفاق کنند اسراف است و بی حساب. یعنی بدون آنکه مورد و مستحق بخشش را بشناسند انفاق می‌کنند. و اگر امساک کنند از بخل و احتکار است. اینها کسانی‌اند که دنیا قلبشان را افسون کرده و به سبب گناهانشان وارد آتش می‌شوند.
زهد یعنی عدم وابستگی به دنیا، نه نداشتن دنیا. شما اگر همه‌ی دنیا را داشته باشید و به آن وابسته نباشید زاهدترین مردم محسوب می‌شوید.
علی (علیه السلام) که در رأس حکومت قرار داشت چنین بود و می‌فرمود: «این حکومت از آن کفش کهنه‌ی وصله زده در نظر من بی ارزش‌تر است». او امیر بود نه اسیر. اگر انسان پیراهنی داشته باشد ولی وابسته به آن باشد چنین کسی راغب به دنیاست، نه زاهد.
درباره‌ی مال و ثروت نظرهای متفاوتی وجود دارد: برخی برای مال چنان اهمیّتی قائلند که حلّال تمام مشکلاتش می‌دانند و جای تعجّب نیست که این گروه پیوسته به جمع اموال پردازند و آنی راحت ننشینند و هیچ قید و شرطی برای آن قائل نباشند و حلال و حرام در نظرشان یکسان باشد.
در مقابل این گروه جمعیّتی‌اند که برای مال و ثروت کمترین ارزشی قائل نیستند، فقر را می‌ستایند و برای آن ارج قائلند، حتّی مال را مزاحم تقوا و قرب خدا می‌دانند.
ولی در برابر این دو عقیده که در طرف افراط و تفریط قرار دارد، آنچه از قرآن مجید و روایات اسلامی استفاده می‌شود این است که مال خوب است امّا به چند شرط: نخست اینکه «وسیله» باشد و نه «هدف».
دوم اینکه انسان را اسیر خود نسازد، بلکه انسان امیر بر آن باشد.
و سوم اینکه از راه مشروع به دست آید و در راه رضای خدا مصرف گردد. علاقه به چنین مالی نه تنها دنیاپرستی نیست، بلکه دلیلی بر علاقه به آخرت است. (1)

پی‌نوشت‌ها:

1. رجوع شود به: تفسیر نمونه، ذیل آیات 1-9 سوره‌ی همزه.

منبع مقاله :
مکارم شیرازی، ناصر، (1390) انوار هدایت (مجموعه مباحث اخلاقی)؛ قم: انتشارات امام علی بن ابی طالب (ع)، چاپ اول.

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط