تحریف یا تنقیص؟
تحریف، مصدر باب تفعیل، از «حرف» است. حرف، کنار و جانب یک شیء است. (1) خداوند متعال در قرآن میفرماید: «وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَعبُدُ اللهَ عَلی حَرفٍ». (2)
معنای لغوی به آنچه مورد نزاع است کمکی نمیکند؛ زیرا تمام نزاع در کم شدن کلمات، آیه، آیات یا سورهای از قرآن است؛ حال آنکه همهی تعریفهای ارائه شده در منابع لغوی و اصطلاحنامهها، از تحریف معنوی سخن گفتهاند. برای نمونه در العین آمده است: «تحریف در قرآن، یعنی تغییر معنای اصلی کلمه به معنای نزدیک و شبیه آن؛ چنان که یهود، معانی واقعی تورات را به معانی شبیه تغییر میدادند. از همینرو خدا آنان را چنان توصیف کرد: «یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ" (3)». (4)
راغب که لغت را با نگاه قرآنی و تفسیری معنا کرده، تحریف در کلام را چنین معنا کرده: «تحریف الکلام أن تَجعَلَهُ عَلی حَرف مِنَ الأحتِمال یمکنُ حَملُهُ عَلی الوَجهَینِ»: (5) تحریف کلام، آن است که کلام را به سوی احتمالی ببری که کلام، قابلیت حمل بر دو وجه را داشته باشد.
روشن است راغب در مقام تبیین معنای لغوی کلمهی تحریف نیست.
فخر رازی در بیان مراد از آیهی شریفه احتمالاتی را بیان کرده که برخی از آنها با تحریف لفظی سازگاری دارد؛ ولی در نهایت قول صحیح را تفسیر آیه به تحریف معنوی میداند؛ «أنَّ المرادَ بِالتَحریف اِلقاءُ الشُبَّهِ الباطِلَة و ألتأویلاتِ الفاسِدَة وَ صَرفُ اللَّفظِ عَن مَعناه الحَقِّ إلی مَعنی باطِل بِوُجُوهِ الِحَیلِ اللَّفظیة کما یفعَلُهُ أهلُ البِدَعة فِی زَمانِنا هذا بِالآیات المُخالِفَة لِمذاهِبهم»: (6) مراد از تحریف القای شبهات باطل و احتمالات فاسد و برگرداندن لفظ از معنای صحیح آن به معنای باطل با حیلههای لفظی است؛ چنان که اهل بدعت آن را در زمان ما دربارهی آیات مخالف مذاهب خود انجام میدهند.
طبرسی در مجمع البیان نیز «تحریف در کلام را تغییر معنای واقعی کلمه دانسته»، (7) و از نوشتهی ابن عاشور استفاده میشود: تحریف که از «حرّف الشیء» است، آنگاه گفته میشود که میل به سمتی پیدا شود که مقتضی خروج از جاده و راه اصلی است. ایشان در ادامهی سخن، تحریف مصطلح دربارهی قرآن را به بیراهه بردن و دگرگون کردن وحی برخلاف اصل، به تبدیل - که کم است - یا به کتمان برخی از آن و فراموشاندن برخی یا با تأویل بعید [و معنای غیرواقعی] که بیشتر تحریفها از این نوع است، معنا کردهاند. (8)
با توجه به آنچه گفته شد، بهتر است از ابتدا به جای «تحریف»، از واژهی «تنقیص» استفاده شود و دربارهی تنقیص القرآن، نظرهای داده شده بیان شود.
نویسنده: فرجالله میرعرب
منبع:
میرعرب، فرج الله؛ (1394)، علوم قرآن در احادیث اهل بیت (ع)، قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ اول
معنای لغوی به آنچه مورد نزاع است کمکی نمیکند؛ زیرا تمام نزاع در کم شدن کلمات، آیه، آیات یا سورهای از قرآن است؛ حال آنکه همهی تعریفهای ارائه شده در منابع لغوی و اصطلاحنامهها، از تحریف معنوی سخن گفتهاند. برای نمونه در العین آمده است: «تحریف در قرآن، یعنی تغییر معنای اصلی کلمه به معنای نزدیک و شبیه آن؛ چنان که یهود، معانی واقعی تورات را به معانی شبیه تغییر میدادند. از همینرو خدا آنان را چنان توصیف کرد: «یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ" (3)». (4)
راغب که لغت را با نگاه قرآنی و تفسیری معنا کرده، تحریف در کلام را چنین معنا کرده: «تحریف الکلام أن تَجعَلَهُ عَلی حَرف مِنَ الأحتِمال یمکنُ حَملُهُ عَلی الوَجهَینِ»: (5) تحریف کلام، آن است که کلام را به سوی احتمالی ببری که کلام، قابلیت حمل بر دو وجه را داشته باشد.
روشن است راغب در مقام تبیین معنای لغوی کلمهی تحریف نیست.
فخر رازی در بیان مراد از آیهی شریفه احتمالاتی را بیان کرده که برخی از آنها با تحریف لفظی سازگاری دارد؛ ولی در نهایت قول صحیح را تفسیر آیه به تحریف معنوی میداند؛ «أنَّ المرادَ بِالتَحریف اِلقاءُ الشُبَّهِ الباطِلَة و ألتأویلاتِ الفاسِدَة وَ صَرفُ اللَّفظِ عَن مَعناه الحَقِّ إلی مَعنی باطِل بِوُجُوهِ الِحَیلِ اللَّفظیة کما یفعَلُهُ أهلُ البِدَعة فِی زَمانِنا هذا بِالآیات المُخالِفَة لِمذاهِبهم»: (6) مراد از تحریف القای شبهات باطل و احتمالات فاسد و برگرداندن لفظ از معنای صحیح آن به معنای باطل با حیلههای لفظی است؛ چنان که اهل بدعت آن را در زمان ما دربارهی آیات مخالف مذاهب خود انجام میدهند.
طبرسی در مجمع البیان نیز «تحریف در کلام را تغییر معنای واقعی کلمه دانسته»، (7) و از نوشتهی ابن عاشور استفاده میشود: تحریف که از «حرّف الشیء» است، آنگاه گفته میشود که میل به سمتی پیدا شود که مقتضی خروج از جاده و راه اصلی است. ایشان در ادامهی سخن، تحریف مصطلح دربارهی قرآن را به بیراهه بردن و دگرگون کردن وحی برخلاف اصل، به تبدیل - که کم است - یا به کتمان برخی از آن و فراموشاندن برخی یا با تأویل بعید [و معنای غیرواقعی] که بیشتر تحریفها از این نوع است، معنا کردهاند. (8)
با توجه به آنچه گفته شد، بهتر است از ابتدا به جای «تحریف»، از واژهی «تنقیص» استفاده شود و دربارهی تنقیص القرآن، نظرهای داده شده بیان شود.
نویسنده: فرجالله میرعرب
پینوشتها:
1. فیروزآبادی؛ القاموس المحیط؛ ج 3، ص 127. راغب اصفهانی؛ المفردات؛ ذیل «حرف».
2. حج: 11.
3. مائده: 13.
4. خلیل فراهیدی؛ العین؛ ج 3، ص 211.
5. راغب اصفهانی؛ مفردات؛ ص 112، ذیل «حرف».
6. فخر رازی؛ التفسیر الکبیر؛ ج 10، ص 93.
7. فضل بن حسن طبرسی؛ مجمع البیان؛ ج 1، ص 284.
8. ابن عاشور؛ التحریر و التنویر؛ ج 1، ص 550.
منبع:
میرعرب، فرج الله؛ (1394)، علوم قرآن در احادیث اهل بیت (ع)، قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ اول