عناصر بازار اصفهان و موقوفات آن 2
عناصر مذهبي
مسجد
مساجد جامع قلب شهرهاي اسلامي را تشکيل ميدهند و معمولا بازارها در کنار و اطراف آنها قرار دارند. مدلهاي مختلفي از شهرهاي اسلامي به وسيلهي جغرافيدانان ارائه شده است مانند طرح دتمان، که در آن مرکز شهرهاي اسلامي را مساجد جامع تشکيل ميدهد. در شهر اصفهان نيز چنين طرحي کاملا صادق است و بازارهاي مسقف آن را در برگرفتهاند. مساجد جامع شهرهاي اسلامي قرنها مرکز ديني شهر بود و ارتباط اجتماعي و کالبدي نزديکي با همديگر داشتند. مسجد جامع اصفهان نيز چنين موقعيتي داشته و در کنار ميدان اصلي شهر که به نام ميدان کهنه معروف است، ايجاد گرديده و روي آتشکدهاي زردشتي بنا شده است (156 م). در حقيقت اطراف آتشکده که مسير رفت و آمد مردم بود، بازار خريد و فروش وجود داشته که با اسلامي شدن شهر، آتشکده جاي خود را به مسجد جامع و بازارهاي بدون سقف جاي خود را به بازارهاي مسقف داد.
شهر اصفهان از قرن دوم به بعد نه تنها به عنوان مرکز ناحيهاي، ايفاگر نقش اقتصادي، اجتماعي و سياسي بود بلکه جهت تکميل ساير نقشهاي خود، مرکزيت مذهبي را نيز برعهده داشت. وجود نقش مذهبي در اصفهان سبب شد که در روزهاي معيني از سال، اعياد، سوگواريها و روزهاي پنجشنبه و جمعه علاوه بر عدهاي از اهالي شهر، گروهي از مردم مناطق روستايي به ويژه حوزهي نفوذ شهر نيز براي زيارت امامزادهها و گزاردن نماز جماعت به مرکز شهر (بخش بازار) روي آورند. در اين روزها اطراف بازار به ويژه مسجد جامع از جمعيت انبوه موج ميزند و همين انبوهي جمعيت است که بازار هر شهري را رونق ميبخشد. جماعت تازهوارد به ويژه روستاييان، گاهي توليدات محلي خود را در اين مراکز به فروش ميرسانند و مايحتاج مورد نياز خود را نيز تهيه ميکنند. در حقيقت در اين مرکز نوعي بازار هفتگي در حال تکوين بوده است. شايستهي ذکر است که تقريبا مساجد شهرهاي اسلامي به ويژه مساجد جامع، از زيباترين بناهاي شهر به شمار ميآيند و مسجد جامع اصفهان نمونهي بارز آن است. حقيقت اين است که معمار مسلمان در روزگاران گذشته هر گونه زيبايي را که در اطراف خويش ميديد، اگر آن را درخور عظمت و جلال خدايي مييافت، سعي ميکرد تا براي آن جايي در مسجد باز کند که مسجد جامع اصفهان يکي از آنهاست. اين مسجد در طول تاريخ نه تنها جاي عبادت، بلکه محکمهي عدالت، آکادمي، پارلمان، کلوپ عالي و مرکز تصميمگيريهاي سياسي و نشر اخبار بوده است. در مساجد هنرهاي معماري به ويژه گنبدسازي ايراني، نقاشي، خوشنويسي، فرش و پردههاي عالي، قنديلهاي زيبا، منبتکاري، حجاري، هر يک در تکميل زيبايي و عظمت آنها به ويژه مسجد جامع، نقش خود را به خوبي ايفا کردهاند. به بياني ديگر، هنر اسلامي در طول قرنها ملجأي پاکتر و نمايشگاهي امينتر از مسجد نداشته است و بيدليل نيست که معماران اعتقاد دارند که مسجد جامع اصفهان کلکسيوني از معماري دورهي اسلامي است. در اين مسجد عناصر تزييني مختلفي به چشم ميخورد که در هر دورهي تاريخي به کمال رسيده است؛ مثلا آجرکاري در عصر سلجوقيان، گچبري در دورهي ايلخانان و کاشيکاري در عصر صفويان بيش از همه رونق داشته است. همان طور که ذکر شد، بناي مسجد جامع به سال 156 / ق برميگردد و روي آتشکدهاي زردشتي احداث شده و بارها با گسترش و دگرگونيهاي بزرگ روبهرو بوده و پلان فعلي آن يادگار عصر سلاجقه است.