صورت مذاكرات جلسه شوراى دانشگاه تهران پس از ۱۶ آذر ۱۳۳۲

بر آن بودم كه در سالگرد ۱۶ آذر از منظرى ديگر به بررسى اين موضوع بپردازم و ضمن انتشار «خلاصه مذاكرات و تصميمات چهارصد و هشتاد و سومين جلسه شوراى دانشگاه مورخ ۲۵/۹/۱۳۳۲» تحليلى بر آن ارائه نمايم و طى آن علاوه بر توجه به اين رويداد ويژگى هايى از نظام دانشگاهى را در آن دوره با توجه به شرايط و مقتضيات آن مقطع تاريخى خاص بررسى كرده و سير تحول آنها را تا زمان حاضر مطالعه كنم. چون فرصت آن به دلايلى در اين موعد حاصل نشد آن را به هنگامى
يکشنبه، 4 اسفند 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
صورت مذاكرات جلسه شوراى دانشگاه تهران پس از ۱۶ آذر ۱۳۳۲
صورت مذاكرات جلسه شوراى دانشگاه تهران پس از ۱۶ آذر ۱۳۳۲
صورت مذاكرات جلسه شوراى دانشگاه تهران پس از ۱۶ آذر ۱۳۳۲

نويسنده: سيد مصطفى - رضوى


بر آن بودم كه در سالگرد ۱۶ آذر از منظرى ديگر به بررسى اين موضوع بپردازم و ضمن انتشار «خلاصه مذاكرات و تصميمات چهارصد و هشتاد و سومين جلسه شوراى دانشگاه مورخ ۲۵/۹/۱۳۳۲» تحليلى بر آن ارائه نمايم و طى آن علاوه بر توجه به اين رويداد ويژگى هايى از نظام دانشگاهى را در آن دوره با توجه به شرايط و مقتضيات آن مقطع تاريخى خاص بررسى كرده و سير تحول آنها را تا زمان حاضر مطالعه كنم. چون فرصت آن به دلايلى در اين موعد حاصل نشد آن را به هنگامى ديگر وا مى گذارم و به اقتضاى موقعيت زمانى به ارائه اين سند اكتفا مى كنم.
هرچه مى گذرد وسواس و دقت اهل نظر بر چگونگى و اعتبار استنباط ها و مطالعات تاريخى بيشتر مى شود. اينك بديهى است كه نقل و روايت هر واقعه اى چون از صافى ذهن زبان و قلم ناقل و راوى و كاتب مى گذرد لاجرم آرايه اى از ذوق و تعلقات او مى يابد و از سوى ديگر مطالعات بعدى ساير محققين نيز از اين پيرايه ها و آرايه ها به دور نيست. به همين جهت توجه به منابع متعدد در فهم و تحليل يك رويداد تاريخى دسترسى به جنبه هاى گوناگون و احياناً درك اين ميراث را سهل تر مى سازد و به تعبير بيهقى «زوايا و خباياى» يك رويداد بهتر شناخته مى شود.
• شوراى دانشگاه تهران
خلاصه مذاكرات و تصميمات چهارصد و هشتاد و سومين جلسه شوراى دانشگاه مورخ ۲۵/۹/۱۳۳۲
چهارصد و هشتاد و سومين جلسه شوراى دانشگاه در ساعت ۵/۹ صبح روز چهارشنبه ۲۵ آذر ۱۳۳۲ به رياست آقاى دكتر سياسى رئيس دانشگاه با حضور آقايان روسا و نمايندگان و معاونين دانشكده ها در دانشسراى عالى تشكيل گرديد.
آقايان دكتر صديقى، بهمنيار، دكتر شايگان، مهندس عطائى، كيهان معذور (و) آقايان پروفسور شمس، دكتر اردلان در سفر (و) آقاى فروزانفر غايب بودند. صورت جلسه قبل قرائت و تصويب شد. آقاى دكتر سياسى اظهار كردند به طورى كه اطلاع دارند در فاصله اين دو شورا در روز ۱۶ آذر واقعه و حادثه غم انگيز و جانگدازى در دانشكده فنى اتفاق افتاد و منجر به كشته شدن سه نفر از دانشجويان آن دانشكده شد. گزارش اين حادثه كه از طرف دانشكده رسيده به عرض شورا خواهد رسيد ولى قبلاً تقاضا دارم به پاس احترام و شادى روح سه نفر دانشجو به پا خاسته و يك دقيقه سكوت نماييم. پس از يك دقيقه سكوت گزارش شماره ۲۳۲۴ مورخ ۱۸/۹/۳۲ دانشكده به شرح زير قرائت شد:
مقام رياست دانشگاه

center

بدينوسيله گزارش جريان واقعه تاسف آور روز دوشنبه ۱۶/۹/۱۳۳۲ كه منجر به مقتول و مجروح شدن عده اى از دانشجويان گرديد تقديم مى دارد و بدواً متذكر مى شود كه چون در موقع وقوع دو عمل عمده كه يكى باعث مداخله سربازان و ديگر(ى) منجر به فرمان آتش آنان گرديده از آقايان استادان و كارمندان ادارى دانشكده كسى حاضر در محل وقوع اين امر نبوده، ناچار براى تهيه اين گزارش مجبور به تحقيق از دانشجويان گرديده ولى متاسفانه در بعدازظهر دوشنبه و صبح سه شنبه تعداد نسبتاً محدودى از دانشجويان بيشتر در دانشكده حاضر نشده و اين گزارش به زمينه پرسش از چند نفر از آنها تهيه شده است.
۱- علت مداخله سربازان ضمن تحقيقات از دانشجويان چنين نتيجه شده كه در زنگ تفريح صبح يعنى كمى قبل از ساعت ده صبح كه دانشجويان در سرسراى دانشكده فنى بوده اند يكى از دانشجويان به اسم افخمى، كاغذى (كه ظاهراً اعلاميه بوده) از روى زمين برمى دارد و چند نفر از سربازان در آن نزديكى بوده اند او را جلب مى نمايند. پس از اين عمل دو يا چهار نفر از دانشجويان كه در سرسرا بوده از پشت شيشه نسبت به گروهبانى كه در محوطه خارج از ساختمان بوده با دست اشاراتى مى نمايند و در همين موقع زنگ ورود به كلاس نواخته مى شود و كليه دانشجويان داخل كلاس هاى خود مى شوند.
در اثر اين قسمت گروهبان و دو نفر سرباز مسلسل به دست وارد در ساختمان دانشكده فنى گرديده و در جست وجوى اين دانشجويان به درب كلاس دوم الكترونيك مى روند. اينجانب شخصاً آنها را دو يا سه دقيقه قبل از رفتن به كلاس درس خود (چهارم راه و ساختمان) ديدم و گفتم تحقيق شود منظور آنها چيست. در بين راه يكى از مستخدمين به من اطلاع داد كه گروهبانى مسلسل به دست مى خواهد مرا ملاقات كند. توسط مستخدم جواب دادم به افسرش مراجعه نمايد تا اگر افسرش موضوع را قابل توجه ديد با من در ميان نهد و قبل از ورود به كلاس درس خود به آقاى دكتر عابدى معاون دانشكده گفتم كه طبق سنت ما دانشگاهيان احترام كلاس درس ايجاب مى كند كه هيچ شخص خارجى حق ندارد وارد آن شود و هر وقت مشاهده شد اشخاصى مايل هستند جبراً وارد كلاس شوند زنگ خروج از كلاس نواخته شود تا كلاس تعطيل و هتك حرمت از آن نشود.
- 2
جريان ورود سربازان به كلاس- گروهبان و افراد مزبور كه در اين موقع پنج نفر بودند مسلسل به دست درصدد برمى آيند كه وارد كلاس شوند. مستخدم مانع ورود آنان مى شود و خود براى كسب اجازه از معلم به داخل كلاس مى رود و آقاى مهندس شمس ملك آرا استاد درس تذكر مى دهند كه براى اينگونه امور بايد از رئيس و اداره دانشكده كسب اجازه نمود. گروهبان و سربازان معذالك وارد كلاس مذكور شده در حالى كه با اسلحه تهديد مى كردند. از او مى خواهند كه آن چند نفر را كه پشت شيشه بوده اند معرفى نمايد مستخدم هم با آن وضع دو نفر از دانشجويان را نشان مى دهد. سربازان آن دو نفر را با ضرب و شتم از كلاس خارج ساخته و از در دانشكده خارج مى نمايند. مقارن با همين موقع بوده كه براى احتراز از پيشامدهاى ناگوارترى زنگ دانشكده نواخته مى شود و آقاى دكتر عابدى معاون دانشكده كه از جريان مطلع شده به داخل كلاس مزبور مى روند و در اين موقع دانشجويان از اغلب كلاس ها خارج مى شوند كمااينكه خود دانشجويان كلاس چهارم راه و ساختمان را مرخص و براى تعقيب موضوع به سمت اتاق استادان رفته و در بين راه با دانشجويان كلاس دوم الكترومكانيك كه از ورود و هتاكى سربازان بى اندازه عصبانى بودند برخورد نموده آنها را به آرامش دعوت نموده و وارد اتاق شده و با تلفن گزارش امور را به جناب آقاى رئيس دانشگاه دادم و به مجردى كه گوشى تلفن را زمين گذاشتم صداى شليك شنيده شد.
3- علت تيراندازى- پس از خروج دانشجويان از كلاس تعداد قابل توجهى سرباز در سرسراى پايين دانشكده حاضر بوده و مخصوصاً تعدادى از آنها كه تازه وارد شده بودند و در حدود در اصلى متوقف بوده به طورى كه خروج دانشجويان از اين در مشكل گرديده و از قرار معلوم دانشجويان ناچار از راهرو متوجه در جنوبى مى شوند. از قرار مسموعات در اين موقع سه عمل اتفاق مى افتد: اولاً- از طرف مقابل دانشجويان يعنى از پلكان سمت جنوبى سربازانى كه در طبقه بالا بوده اند به طرف آنها متوجه مى شوند. دوم- در همين موقع از وسط جمعيت صدا بلند مى شود «دست نظاميان كوتاه» و «زنده باد دكتر مصدق» و عده اى نيز هورا مى كشيدند. سوم- در اثر اين تظاهرات نظاميانى كه در داخل سرسرا و حدود در خروجى اصلى بوده با وجودى كه در خروجى را سد نموده بودند درصدد متفرق كردن دانشجويان برمى آيند. اين عده از دانشجويان كه خود را مواجه با اين خشونت مى بينند با سرعت به طرف در حركت مى كنند. و سپس در راهرو در محوطه خارج نيز تيراندازى مى شود. ضمناً اضافه مى نمايد كه قبل از تيراندازى طبق اظهار دانشجويان در حدود ۲۰ نفر سرباز مسلح در پايين و در طبقه بالا نيز شش يا هشت نفر سرباز حاضر بوده اند. پس از تيراندازى استادان و كارمندان و اينجانب در اتاق مقابل اتاق استادان براى تلفن كردن جمع شده بوديم و به واسطه اينكه سربازان مانع خروج ما از اتاق بودند ناچار شديم در همان جا بمانيم تا ساعت ۵/۱۱ ارتباط با طبقه زير كه زخمى ها در آنجا بودند قطع بود و فقط در اين ساعت از زخمى شدن چهار نفر دانشجو مطلع شده و دليل ناله و فريادى كه شنيده مى شد معلوم گرديد و از سربازان خواهش نموديم افسر خود را نزد ما بفرستند. از سروان و نائب سرهنگى كه مراجعه نمود خواهش كرديم قبل از هر چيز مجروحين را به بيمارستان برسانند و متاسفانه بايد اذعان نمود كه اگر به جاى يازده و سه ربع مجروحين را ساعت ده و نيم يعنى بلافاصله پس از زخمى شدن به بيمارستان فرستاده بودند شايد اميد بيشترى به بهبودى آنان مى رفت.
۱- چنانچه به جاى گروهبان و سرباز، افسرى فهميده مداخله نموده بود، موضوع اولى يعنى سلب حرمت از كلاس دانشكده پيش نمى آمد و همان طورى كه در ساير دانشكده ها و يك مرتبه در همين دانشكده عمل شده دانشجويان مورد نظر به وضع مناسبى به فرماندارى نظامى مى رفتند.
۲- قبل از تيراندازى نيز چنانچه افسرى فهميده اين عده سربازان را رهبرى مى نمود قطعاً موضوع تيراندازى پيش نمى آمد و گوينده يا گويندگان كه به تشخيص آنها مقصر اصلى هستند دستگير مى شدند و از اين عمل شديد بى سابقه جلوگيرى مى شد.
به ضميمه نيز رونوشت صورت مجلس كه در ساعت يازده و سه ربع آن روز تنظيم گرديده اضافه مى شود.
رئيس دانشكده فنى
صورت مجلس
جريان روز سه شنبه ۱۶/۹/۳۲ ساعت ۱۰ صبح در حدود ۱۵ دقيقه از جلسه دوم صبح گذشته بود. «۱۵/۱۰» كه اطلاع رسيد عده اى سرباز مسلح قصد ورود به كلاس دوم الكترومكانيك داشته و استاد كلاس درس آقاى مهندس شمس ملك آرا، خواهش نمودند كه كسى حق ندارد وارد كلاس درس بشود مگر با كسب اجازه قبلى از رئيس دانشكده. سربازان بدون توجه به اين مطلب به جبر و عنف در كلاس را باز كرده و دو نفر از دانشجويان كلاس را مورد ضرب قرار داده و آنها را از كلاس بيرون بردند و در برابر اين عمل بى سابقه و با توجه به اين اصل كه احترام كلاس درس و حفظ شئون فرهنگى و دانشگاهى بر همه واجب است و به اين ترتيب شديداً هتك احترام شده براى احتراز از پيشامدهاى ناگوارترى به ناچار زنگ تعطيل كلاس ها نواخته شد و استادان به تدريج از كلاس درس بيرون آمده و در اتاق معاونت دانشكده جمع شدند. ناگهان صداى شليك مسلسل دستى شنيده شد و وضع بحرانى عجيبى پيش آمد و بعداً خبر رسيد كه چند نفر از دانشجويان هدف گلوله قرار گرفته و در سرسراى دانشكده افتاده و خون از آنها جارى است. شنيدن اين خبر و تجسم وضعيت براى كليه استادان حاضر كه اين صورت جلسه را امضا مى نمايند موجب نهايت تاسف و تاثر گرديد و در اين لحظه كه صورت جلسه امضا مى شود ساعت ۴۵/۱۱ صبح است و هنوز وضع خاصى در دانشكده حكمفرما است.
آقاى مهندس اصفيا(امضا)، آقاى مهندس گوهريان (امضا)، آقاى دكتر افشار (امضا)، آقاى مهندس مشايخى (امضا)، آقاى مهندس رخشانى (امضا)، آقاى زاهدى (امضا)، آقاى عصار (امضا)، آقاى دكتر احمد يلدا (امضا)، آقاى رژر (امضا)، آقاى سيداحمديان (امضا)، آقاى سنجابى (امضا)، آقاى فتح الله فتاحى (امضا)، آقاى دكتر رحمتى (امضا)، آقاى مهندس خليلى (امضا) و آقاى دكتر عابدى (امضا).
پس از قرائت گزارش آقاى رئيس دانشگاه به اظهارات خود ادامه دادند و همچنين بيان كردند:
به محض اطلاع از حدوث اين واقعه بلافاصله در دانشكده حاضر شده از نزديك آنچه را كه گذشته بود مشاهده كردم و از فرداى آن روز در شوراى دانشكده حضور به هم رسانيده با همكاران محترم دانشكده فنى به شور پرداختيم. پس از مشورت و مطالعه چندساعته آقايان استادان عقيده داشتند كه دو اعلاميه يكى از طرف دانشگاه و ديگرى از طرف دولت مبنى بر اظهار تاسف از واقعه صادر شود. پس از اين تصميم با جناب آقاى نخست وزير ملاقات كردم. ايشان هم از اين موضوع فوق العاده متاثر و متاسف بودند. در اين ملاقات نظر آقايان و متن اعلاميه اى كه به تصويب كميسيون روساى دانشكده ها رسيده بود به اطلاع شان رسانيدم. جناب آقاى نخست وزير موافقت كردند كه اعلاميه اى در عين حال از طرف دولت و دانشگاه هر دو منتشر شود و ضمناً يك روز دانشگاه به پاس احترام دانشجويان مقتول تعطيل باشد. در تعقيب آن مذاكرات اعلاميه اى از طرف دانشگاه صادر شد و متن آن بدين قرار است: «دانشگاه تهران در عين بى طرفى كامل از امور سياسى و با نهايت علاقه مندى به حفظ نظم و آرامش در محيط دانشگاه از واقعه اسف انگيز روز دوشنبه ۱۶ آذرماه كه برخلاف انتظار در دانشكده فنى روى داده و در اثر تيراندازى در سرسراى دانشكده چند تن از دانشجويان مقتول و مجروح گرديده اند بسيار متاسف و متاثر است و اميدوار است با اطمينانى كه از طرف مقامات عاليه داده شده است موضوع دقيقاً رسيدگى و رفع اهانت از دانشگاه بشود و ضمناً ترتيبى داده شود كه اين واقعه در آينده نظير پيدا نكند.
دانشگاه تهران به روان پاك دانشجويان عزيزى كه جان خود را از كف داده اند درود مى فرستد و خود را شريك اندوه بى پايان خانواده هاى محترم آنان اعلام مى دارد.
دكتر على اكبر سياسى- رئيس دانشگاه»
در همان جلسه ملاقات از ايشان تقاضا كردم كه آقاى دكتر عابدى را كه از طرف فرماندار نظامى توقيف شده بودند آزاد كنند، با اين تقاضا نيز موافقت كردند. با همه اين تفاصيل انتظار داشتيم روز دوشنبه بعد از تعطيل دانشگاه جريان عادى خود را طى كند ولى متاسفانه مشاهده شد كه بعضى از دانشكده ها به حال تعطيل باقى مانده (به استثناى دانشكده هاى ادبيات و حقوق و معقول و منقول). تعطيلى دانشكده ها اسباب نگرانى آقاى نخست وزير را فراهم كرد و پس از مذاكره تلفنى تصميم گرفتند با آقايان روساى دانشكده ها ملاقات نمايند. در اين جلسه ملاقات آقاى نخست وزير شرح مبسوطى راجع به احترام دانشگاه بيان كردند ولى ضمناً متذكر شدند كه چون در سرلوحه برنامه دولت حفظ نظم و آرامش و امنيت مملكت است، اجازه نخواهند داد كه در هيچ دستگاهى بى نظمى حكمفرما باشد و براى جلوگيرى از آن به شدت عمل خواهد كرد و اضافه كردند اگر واقعاً دانشگاه مايل است بى طرفى خود را حفظ نمايد نهايت مساعدت و كمك را به او خواهم كرد و حتى اطمينان داده شود كه در دانشكده ها اتفاقى نخواهد افتاد و شعار داده نخواهد شد و نظم برقرار مى شود، دستور مى دهم نظاميان، دانشگاه را ترك كنند. پس از اين ملاقات تقريباً هر روز كميسيون روساى دانشكده ها تشكيل شد. در جلسه اخير پس از مطالعه كافى راجع به اين جريانات و با در نظر گرفتن متن اعلاميه دولت و بيانات جناب آقاى نخست وزير نظرياتى اتخاذ كردند كه به عرض شورا مى رسد ولى قبلاً اگر لازم است توضيحاتى از طرف آقايان داده شود، بدهند كه تصميم كميسيون قرائت شود.
آقاى دكتر خبيرى استفسار كردند اعلاميه اى كه از طرف دانشگاه منتشر شد عين همان اعلاميه اى است كه از دانشگاه داده شده است يا خير؟
جواب داده شد تغييرات مختصرى از طرف دولت در آن داده شده است. آقاى دكتر صالح اظهار داشتند به طورى كه آقايان كم و بيش اطلاع دارند دانشگاه در خارج دشمن و مخالف زياد دارد. يك دسته از مخالفين آنهايى هستند كه نتوانستند وارد دانشگاه بشوند سعى مى كنند از هر آب گل آلودى استفاده كنند و دست به مخالفت بزنند. آقايان به عملياتى كه در حكومت ها و مجالس سابق براى مخالفت با دانشگاه شده است، اطلاع دارند.
دولت فعلى و دانشگاه و دانشكده فنى هيچ يك راضى نبودند كه چنين اتفاقى بيفتد و در محيط مقدس دانشگاه خونى ريخته شود. اتفاقاً اين حادثه حربه مهلكى به دست مخالفين داد و نشستند و گفتند كه عده اى به دور يكديگر گرد آمده، حصارى در اطراف خود كشيده به عنوان برگزيده ملت هر چه مى خواهند مى كنند و اجازه نمى دهند كسى وارد كار آنان بشود. دسته ديگرى كه دائماً بر عليه دانشگاه در فعاليت هستند توده اى ها هستند كه روى اساس اصلى حزبى خود يعنى تخريب سعى دارند كه بنيان اين موسسه علمى را متزلزل كرده به منظور خويش برسند. اين دسته نيز فقط ضعفى پيدا كرده با بزرگ كردن آن به فعاليت پرداخته اند. دسته سوم نيز وجود دارد كه متاسفانه بايد گفت اين دسته از ميان خود ما هستند كه به دلايلى از يكديگر ناراضى شده به جاى اينكه اختلافات را در داخل خود حل و فصل نمايند شكايت نزد مقامات خارج از دانشگاه برده به اين ترتيب هم به تضعيف بنيان دانشگاه كمك كرده و هم حربه مخالفين را تندتر و تيزتر مى نمايند. مجموع اين اتفاقات طورى نمودار شده كه برخى از اعضاى دولت را متوجه اين نكته كرده كه گمان مى كنند كه دانشگاه كانون فساد و اغتشاش است. بنابراين بر همگى ماها فرض است كه بى كار ننشسته، عاقلانه و مديرانه اختلاف داخلى خود را اگر وجود دارد مرتفع ساخته حربه دشمنى و كينه توزى را از دست مخالفان و دشمنان دانشگاه خارج سازيم و نگذاريم براساس و بنيان اين موسسه علمى خللى وارد آيد.
تصميم كميسيون روساى دانشكده ها به قرار ذيل قرائت شد:
۱- حادثه اسف انگيز ۱۶ آذرماه كه در دانشكده فنى منجر به قتل سه تن از دانشجويان گرديد عموم دانشگاهيان را بسيار متاثر و جريان عادى تعليم را در دانشگاه چندين روز مختل كرد و اين وضع غيرعادى به هيچ وجه جنبه سياسى نداشت.
۲- دانشگاه چنان كه مكرر اعلام داشته است از دخالت در امور سياسى جداً احتراز دارد و حفظ بى طرفى را كماكان براى انجام وظيفه مقدس تعليم و تعلم و تتبع و تحقيق و پيشرفت و ترقى اين موسسه علمى اصل مسلم و ضرورى مى داند.
۳- نظر به اينكه دولت صريحاً وعده كرده اند مسببين واقعه ۱۶ آذرماه را مورد تعقيب و مجازات قانونى قرار دهند و براى حفظ انتظامات در دانشگاه با موافقت دانشگاه ترتيب خاصى داده شود. بنابراين مقرر مى شود كه دانشكده ها و بيمارستان ها و ساير موسسات ضميمه دانشگاه فوراً جريان عادى كار خود را تعقيب نمايند و دانشجويان به وظايف تحصيلى خود بپردازند. ضمناً نظر به وضع غيرعادى اعلام مى شود كه از تاريخ اين اعلاميه سه روز غيبت از دانشگاه موجب اخراج از دانشگاه خواهد بود. آقاى دكتر فرشاد تذكر داده اند كه در تمام اين جريانات آقايان استادان و معلمان در سر كار خود حاضر بوده و حتى يك ساعت هم غيبت نداشته اند و دفاتر حضور و غياب شاهد بر اين مدعى است.
آقاى دكتر خبيرى پس از تائيد بيانات آقاى دكتر صالح اظهار داشته اند اين اعلاميه ها درد ما را دوا نمى كند. مشاهده مى شود دانشگاهيان در برابر تمام اين ضربات ساكت و بيكار نشسته اند، ما بايد مقررات انضباطى محكمى داشته باشيم و خاطيان و گناهكاران در دانشگاه را از هر مقامى كه هستند مجازات بدهيم. چنانچه مكرر در مكرر از طرف دانشگاه رسماً اعلام شده است ما از سياست دور هستيم و بايد انتظامات خودمان را رعايت كرده، حفظ نماييم.
آقاى مهندس جفرودى اظهار كردند كه با اطمينان خاطر بايد گفت كه دولت به هيچ وجه در اين موضوع دخالتى نداشته است. مطلب اساسى كه من هميشه طرفدار آن بودم اين است كه استادان بايد در امور دولتى دخالت داشته باشند زيرا اگر يكى از اعضاى دانشگاه در هيات دولت دخالت و شركت نداشت ممكن بود تصويب نامه اى بگذرد كه دانشگاه ضميمه وزارت فرهنگ مى شد. آقاى دكتر صالح اين تصويب نامه را از بين برد و دانشگاه را از شر بزرگى رهايى داد. به عقيده من دانشگاه براى انتظامات خود بايد گارد مخصوص داشته باشد زيرا اگر چنين بود به طور قطع اين اتفاق ناگوار روى نمى داد. گفته شد بايد از پخش اعلاميه و نوشتن شعار در دانشگاه جلوگيرى به عمل آورد. در تمام مملكت اين موضوع متداول است اگر چند نفر دانشجو مرتكب عملى شدند دولت نبايد آن را به حساب دانشگاه بگذارد. عموم اولياى امور دانشگاه به خصوص آقاى رئيس دانشگاه در اين چندروزه نهايت مجاهدت و كوشش را براى رفع اين غائله و حفظ موجوديت دانشگاه كرده اند و من از ايشان سپاسگزارم. اما موضوع اساسى طرف توجه اين است كه آقايان رئيس دكتر صالح بايد اقدام نمايند هر چه زودتر نظاميان از محوطه دانشگاه خارج شوند. منتهى قوايى در خارج از دانشگاه در اختيار دانشگاه گذاشته شود كه به تشخيص رئيس دانشكده از آن استفاده شود. آقاى دكتر نامدار گفتند تاكنون چنين سابقه بوده است هر وقت اغتشاش و بى نظمى كه در دانشگاه روى داده است سبب آن دانشجويان بوده اند و تقريباً استادان دخالتى در اين قبيل امور نداشته اند ولى متاسفانه بعداً وضع را طورى چرخانيده اند كه گناه را خواسته اند به گردن استادان بيندازند. متاسفانه استادان هم به هيچ وجه عكس العمل از خود نشان نداده اند. گفته شد كه ما مى توانيم خودمان را اداره كنيم با مراجعه به سابقه (اشاره به واقعه ۱۷ آبان ۱۳۳۰) ملاحظه خواهد شد اشتباه محض است با دانشجويان بايد سخت بود و نظامات و مقررات را شديداً نسبت به دانشجويان متخلف اعمال كرد و نبايد به آنان فرصت داد كه در امور تعليماتى و ادارى دانشگاه اخلال كرده سبب هرج و مرج بشوند. آقاى دكتر عميد بيانات آقاى دكتر خبيرى را تائيد كرده، اظهار داشتند دانشگاه بايد هر چه زودتر در تشكيل گارد مخصوص اقدام نموده آئين نامه انضباطى معلمان دانشگاه را به مرحله اجرا درآورد. آقايان دكتر افشار و دكتر صالح با خارج شدن قواى انتظامى از دانشگاه تا تشكيل گارد مخصوص به كلى مخالف بوده و آن را به علت مجال دادن به اخلال گران و آزادى عمل آنان خطاى محض دانسته اند. پس از مذاكرات و اصلاحاتى متن اعلاميه مصوب كميسيون روساى دانشكده ها به تصويب رسيد و ضمناً مقرر گرديد هر چه زودتر در تشكيل گارد مخصوص دانشگاه اقدام شود. آقايان مهندس خليلى و دكتر عميد از زحمات شبانه روزى آقاى دكتر سياسى و حسن تدبير او در رفع غائله و حفظ اساس دانشگاه به خصوص در موقع بحرانى اظهار قدردانى كرده، تشكر نمودند و اين موضوع مورد تائيد شورا قرار گرفت. آقاى رئيس دانشگاه نيز اقدامات موثر آقاى دكتر صالح را در هيات دولت ستوده و از زحمات ايشان تقدير نمودند.
جلسه در بعدازظهر خاتمه يافت.




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط