معنای بینافردی

طبق نظر زبان‌شناس نقش‌گرا، هلیدی (1994) زبان توأمان سه گونه معنای متفاوت را ارائه می‌دهد: معنای اندیشگانی، بینافردی و متنی. در تحلیل این سه گونه معنا نظام‌های دستوری متفاوت به کار گرفته می‌شوند. معنای بینافردی با
پنجشنبه، 3 فروردين 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
معنای بینافردی
 معنای بینافردی

 

نویسندگان: نینانورگارد، بئاتریکس بوسه، روسیو مونتورو
برگردانندگان: احمد رضایی جمکرانی، مسعود فرهمند فر
 

طبق نظر زبان‌شناس نقش‌گرا، هلیدی (1994) زبان توأمان سه گونه معنای متفاوت را ارائه می‌دهد: معنای اندیشگانی، بینافردی و متنی. در تحلیل این سه گونه معنا نظام‌های دستوری متفاوت به کار گرفته می‌شوند. معنای بینافردی با ارتباطاتی در پیوند است که در یک ساختار ارتباطی بین طرف‌های صحبت ایجاد می‌شود؛ بنابراین وقتی ما زبان را برای تعامل با یکدیگر به کار می‌بریم ارتباطی اجتماعی را بین مشارکانِ این تعامل مشخص می‌کنیم و بنا می‌نهیم. طبق نظر هلیدی، هنگامی که ما شروع به تعامل انسانی می‌کنیم، سلسله‌ای از «نقش‌های گفتاری، را به عهده می‌گیریم. دو نقش ابتدایی که هلیدی آنها را شناسایی کرده «داد» و «خواست» است. هلیدی با دقت شرح می‌دهد و معتقد است که ما نه تنها انتخاب می‌کنیم که کدام نقش گفتاری را به کار ببریم، بلکه «وسیله‌ای» مناسب تبادل را هنگامِ داد یا خواست بر می‌گزینیم که منجر به انتخاب دوم میان «تبادل اطلاعات» یا «تبادل خدمات و کالاها» هم می‌شود (اگینز، 2004: 144- 145). این چهار نقش اساسی یعنی «خبر»، «درخواست»، «پیشنهاد» و «فرمان» همان چیزی است که هلیدی به عنوان «نقش‌های گفتار» به آن اشاره می‌کند (اِگینز، 2004: 145). معنای بینافردی اساساً در چارچوب «وجه» و «وجهیت» تحلیل می‌شود. تحلیل وجه ساختارهای دستوری‌ای که نقش‌های متنوع گفتار را منعکس می‌کنند، مهم جلوه می‌دهد؛ بنابراین روشن می‌سازد که چگونه گویندگان و نویسندگان زبان رادر ارتباط با دیگر طرف‌های صحبت و در چارچوب چهار نقش اصلی گفتار یعنی پرسش، خبر، فرمان و پیشنهاد به کار می‌برند؛ مانند «ساعت چند است؟»، «ساعت چهار است»، «نان را به من بده» و «کمی نان می‌خواهید؟» (هلیدی، 1994: 68-85). جنبه‌های اصلی در ارتباط با نقش‌های گفتار، توزیع نقش‌های گفتار، (یعنی چه کسی صحبت می‌کند و برای چه مدتی)، کارکردهای گفتاری به کار رفته، (برای نمونه آیا شخصیت سؤال‌های بی‌شماری می‌پرسد یا چیزها را به عنوان واقعیتی پذیرفته شده بیان می‌کند) و نمود دستوری نقش‌های گفتار (یعنی اهمیت گزینش‌های دستوری هم سنخ و ناهم‌سنخ؛ بنگرید استعاره دستوری) هستند. از سویی وجهیّت، به «رنگ‌بخشی» بینافردی پاره‌گفتارها بر حسب احتمال، تداول، الزام و تمایل مربوط است، بنابراین تلقّی شخصیت‌ها یا راوی را رمزگذاری می‌کند. سایر مؤلفه‌های زبانی مانند حالت ندایی و نامگذاری نیز با ساختار ارتباطات بینافردی مرتبط هستند. رویکرد دیگر به معنای بینافردی در حوزه‌ی نظریه ادب دیده می‌شود (براون و لِوینسن، 1987) که تمرکز بیشتری به ویژه بر روی مفاهیم «وجه» (گافمن، 1995) ، راهبردهای ادب و کنش‌های تهدید کننده بین طرف‌های صحبت دارد. «وجه» خودانگاره‌ای عمومی است که افراد از خود دارند، تصویری که می‌تواند توسط دیگر طرف‌های صحبت در مکالمه حفظ یا تهدید شود.
تحلیل سبک‌شناختی معنای بینافردی نشان می‌دهد چگونه متن مورد نظر پیوندهایی میان شخصیت‌ها را ایجاد می‌کند و می‌تواند رفتا روایی را با ابزارهای زبانی منعکس کند. در داستان کوتاه «دو دلاور» (1914) اثر جیمز جویس، یکی از شخصیت‌ها یعنی لنهان، هنگامی که در مصاحبت «دوست» متهمش، کرلی، است، با گزینش‌های زبانی بینافردی از طریق پرسش پیاپی و کاربرد متناوب وجهیّت، به عنوان همصحبتی یاری‌بخش، با دقت و غیر قابل اطمینان ارائه می‌شود. از سوی دیگر کرلی، از جهت بینافردی به عنوان فردی با اعتماد به نفس، نه با دقت و یاری‌بخش، عرضه می‌شود. از منظر زبانی این تصویر بینافردی توسط فقدان وجهیّت معرفتی شناخته می‌شود، استفاده‌ی بیش از اندازه از چرخش‌های کلام، باعث می‌شود هنگامی که رشته‌ی سخن را در دست می‌گیرد، بیش از اندازه طولانی شود و سرباز زدن از پاسخ به پرسش‌های لنهان، موقعیتِ قدرت را نشان می‌دهد (نورگارد 2003: 91-151). در عوض رفتار روایی می‌تواند با نشانگرهای وجهیّت بیان شود. این امر با بسامد بیشتر، در راوی اول شخص دیده می‌شود، مانند نمونه‌ای که در بیگانه کامو روی می‌دهد، کسی که شکل‌های معرفتی مانند «شاید»، «نمی‌دانم» و «پیش می‌آید» را فراوان به کار می‌برد: «امروز مادر مرد. یا شاید دیروز. نمی‌دانم. تلگرافی از خانه دریافت کردم: «مادر مرد. تشیع جنازه فرداست. ارادتمند شما.» این بی‌معنی است. ممکن است دیروز روی داده باشد».
از آنجا که معنای اندیشگانی، بینافردی و متنی بسیار در‌هم بافته‌اند، ممکن است تحلیل معنای بینافردی به خوبی با مسائل و مواردی درباره‌ی دو گونه‌ی دیگر معناسازی در تحلیل سبک‌شناختی متن ترکیب شود.
منبع مقاله :
نورگوا، نینا، (1394)، فرهنگ سبک‌شناسی، برگردان: احمد رضایی جمکرانی، مسعود فرهمندفر، تهران: انتشارات مروارید، چاپ اول

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط