شاعر: علیرضا حکمتی
در نگاهت آیههای خیس محبّت
به گل مینشست
و «شهادت«
بهانه کوچکی بود، تا پرواز را معنی کنی
و غروب جذب میکرد
نفسهای عمیق روحت را
وقتی که عبورت
شانههای زمین را لرزاند
اما امروز ای سپید بخت !
رد پای سبز تو
معبر چشمهای افسوس ماست