تا تو بودی

تا تو بودی رخنه‏‌ای برغم نبود زخم دل را حاجت مرهم نبود با زلالی‏‌هایت ای تفسیر عشق عشق‌‏ورزی سخت بر آدم نبود
سه‌شنبه، 8 فروردين 1396
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تا تو بودی

تا تو بودی

شاعر: افراسیاب نقش‌بندی

تا تو بودی رخنه‌‏ای برغم نبود
زخم دل را حاجت مرهم نبود
با زلالی‏‌هایت ای تفسیر عشق
عشق‌‏ورزی سخت بر آدم نبود
بر سر سرچشمه آب حیات
غنچه‏‌ها را منّت شبنم نبود
آسمان آئینه دار سبزه بود
سفره را بی‌‏نانی‌‏اش ماتم نبود
عشق می‌‏جوشید در جان‌های پاک
خاک ما از کربلا، هم کم نبود
مهر تو جان شرف را می‌‏نواخت
طفل خردی کمتر از رستم نبود
نور، تکراری مکرر از تو بود
ورنه با آئینه‌‏ها همدم نبود
در بهاری باغ را ماتم گرفت
در فراقت دیده‏‌ای بی نم نبود
با بهاران بازگرد ای جان جان
تا تو بودی رخنه‌‏ای بر غم نبود



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما