جایگاه بهداشت و سلامت در اسلام (4)

مکتب تشیع به سرچشمه‌های جوشانی چون قرآن، احادیث نبوی (صلی الله علیه و آله و سلم) و روایات اهل بیت (علیهم السلام) متصل است. روایات فراوانی که در حوزه اخلاق فردی، خانوادگی و اجتماعی به دست ما رسیده
چهارشنبه، 23 فروردين 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
جایگاه بهداشت و سلامت در اسلام (4)
جایگاه بهداشت و سلامت در اسلام (4)
 

نویسنده: محمد تقی فعالی

 

سوم) حقوق جسم

مکتب تشیع به سرچشمه‌های جوشانی چون قرآن، احادیث نبوی (صلی الله علیه و آله و سلم) و روایات اهل بیت (علیهم السلام) متصل است. روایات فراوانی که در حوزه اخلاق فردی، خانوادگی و اجتماعی به دست ما رسیده است نشانگر اهمیت جایگاه اخلاق در فرهنگ شیعی است. در این میان، عنوان «حقوق متقابل» افراد چشمگیر است. در میان احادیث به مواردی برمی‌خوریم که حقوق متقابل انسان‌ها را بیان می‌کند.
رساله حقوق امام سجاد (علیه السلام) از درخشان‌ترین متونی است که در اختیار بشریت قرار گرفته است. این رساله گران سنگ در پی ساماندهی اخلاق فردی و اجتماعی انسان‌هاست تا از این طریق جامعه آرمانی انسانی و الهی تحقق یابد.
یکی از مباحثی که در رساله حقوق حضرت سجاد (علیه السلام) آمده است حقوق اعضا و جوارح انسان است. به بیان دیگر هر یک از عضوها بر انسان حقی یا حقوقی دارند و آدمی جهت نیل به سعادت ابدی باید حقوق آنها را ادا نماید و مسئولیت خود را تحقق دهد. در این رساله گران‌بها حق چهار عضو برجسته شده است.

حقّ چشم:

چشم از نعمت‌های بزرگ خداست و بر انسان حقوقی دارد؛ آن را از حرام فرو بندیم و تنها به منظری بگشاییم که عبرت‌آموز باشد. امام سجاد (علیه السلام) فرمود:
وَ أَمّا حَقّ بَصَرِكَ فَغَضّهُ عَمّا لَا یَحِلّ لَكَ وَ تَرْكُ ابْتِذَالِهِ إِلّا لِمَوْضِعِ عِبْرَةٍ تَسْتَقْبِلُ بِهَا بَصَراً أَوْ تَسْتَفِیدُ بِهَا عِلْماً فَإِنّ الْبَصَرَ بَابُ الِاعْتِبَارِ؛ و اما حق چشم تو آن است که آن را از حرام فروبندی و بر هر منظره‌ای چشم نگشایی مگر آنجا که عبرتی در کار باشد؛ بصیرتی بیفزاید یا دانشی به دست آرد؛ زیرا چشم دروازه عبرت آموزی است. (1)

حقّ گوش:

گوش یکی از روزنه‌های قلب آدمی است. اگر معارف پاک و اندیشه‌های سالم از این طریق به روح انسان وارد شود، آدمی مسیر کمال را پیدا خواهد نمود. در غیر این صورت، قلب به پستی گراییده سقوط می‌کند. کسانی که از نعمت شنوایی محرومند با دشواری‌های فراوانی دست و پنجه نرم می‌کنند. امام سجاد (علیه السلام) فرمود:
وَ أَمّا حَقّ السّمْعِ فَتَنْزِیهُهُ عَنْ أَنْ تَجْعَلَهُ طَرِیقاً إِلَى قَلْبِكَ إِلّا لِفُوّهَةٍ كَرِیمَةٍ تُحْدِثُ فِی قَلْبِكَ خَیْراً أَوْ تَكْسِبُ خُلُقاً كَرِیماً فَإِنّهُ بَابُ الْكَلَامِ إِلَى الْقَلْبِ یُؤَدّی إِلَیْهِ ضُرُوبُ الْمَعَانِی عَلَى مَا فِیهَا مِنْ خَیْرٍ أَوْ شَرٍّ وَ لا قُوّةَ إِلّا بِاللّهِ؛ و اما حق گوش آن است که پاکش نگاه داری و آن را راهی به سوی دل خویش نسازی، مگر برای سخن نیکی که در دلت خیری ایجاد کند و موجب به دست آوردن خوی کریمانه‌ای بشود؛ زیرا گوش دروازه ورود سخن به دل است و معانی گوناگون و خوب و بد را به آن می‌رساند. هیچ نیرویی نیست جز به یاری خدا. (2)

حقّ دست:

دست مظهر قدرت و ابزاری برای کمک به انسان است. با دست می‌توان اندیشه‌ها را به دیگران منتقل کرد و نیز گشاده دستی نمود. با دست می‌توان پله‌های صعود را پیمود و به طهارت نفس دست یافت (مثل وضو، قنوت و نماز). خداوند دست‌های آدمی را جفت آفرید تا در کارهای روزانه‌اش خللی وارد نشود. معیشت آدمی به دست‌های سالم وابسته است. دست می‌تواند رفاه، آسایش و امنیت را برای انسان‌ها به ارمغان بیاورد. امام سجاد (علیه السلام) می‌فرماید:
وَ أَمّا حَقّ یَدِكَ فَأَنْ لَا تَبْسُطَهَا إِلَى مَا لَا یَحِلّ لَكَ فَتَنَالَ بِمَا تَبْسُطُهَا إِلَیْهِ مِنَ اللّهِ الْعُقُوبَةَ فِی الْأَجَلِ وَ مِنَ النّاسِ بِلِسَانِ اللّائِمَةِ فِی الْعَاجِلِ وَ لَا تَقْبِضَهَا مِمّا افْتَرَضَ اللّهُ عَلَیْهَا وَ لَكِنْ تُوَقّرَهَا بِقَبْضِهَا عَنْ كَثِیرٍ مِمّا یَحِلّ لَهَا وَ بَسْطِهَا إِلَى كَثِیرٍ مِمّا لَیْسَ عَلَیْهَا فَإِذَا هِیَ قَدْ عُقِلَتْ وَ شُرّفَتْ فِی الْعَاجِلِ وَجَبَ لَهَا حُسْنُ الثّوَابِ فِی الآجِلِ؛ و اما حق دستت آن است که آنرا بر حرام نگشایی و در صورت دست درازی، فردا به عقوبت الهی و امروز به نکوهش مردم گرفتار می‌شوی و هرگز دستت را از انجام واجبات الهی بازنگیر و نبند؛ اما در عین حال با باز گرفتن دست از بسیاری از نارواها (مکروه) و گشودن آن به بسیاری از کارهایی که بر او واجب نیست، دستانت را عزیز و شکوهمند دار و چون امروز دستت بر کارهای حرام بسته و به انجام کارهای مستحب شرافت یابد، فردا پاداش نیک سزاوارش خواهد بود. (3)

حقّ پا:

پا یکی از عضوهای مهم اندام است. با پا می‌توان قدم برداشت و به مکان‌هایی رفت. راه رفتن و جابه جا شدن از دیگر کاربردهای این ابزار مهم است. آدمی می‌تواند متکبّرانه (4) راه برود یا از سر تواضع. اعتدال در راه رفتن از ویژگی‌های مؤمن است. (5) مسیر علم آموزی و کسب اندیشه‌های والا و استفاده از این عضو امکان‌پذیر است. انسان خوب می‌تواند در راه تأمین نیازهای مستمندان گام بردارد و از این طریق برای خود توشه ابدی برگیرد. این گام برداشتن است که مسیر را می‌سازد و چه زیباست که این مسیر، صراط مستقیم باشد. امام سجاد (علیه السلام) اینگونه فرمود:
وَ أَمّا حَقّ رِجْلَیْكَ فَأَنْ لَا تَمْشِیَ بِهِمَا إِلَى مَا لَا یَحِلّ لَكَ وَ لَا تَجْعَلَهُمَا مَطِیّتَكَ فِی الطّرِیقِ الْمُسْتَخِفّةِ بِأَهْلِهَا فِیهَا فَإِنّهَا حَامِلَتُكَ وَ سَالِكَةٌ بِكَ مَسْلَكَ الدّینِ وَ السّبْقِ لَكَ وَ لا قُوّةَ إِلّا بِاللّهِ؛ و اما حق دو پای است آن است که با آنها به راهی که بر تو حرام است نروی و آن را مرکب راهی قرار مدهی که پویندگانش تحقیر و اهانت می‌شوند؛ زیرا پا وسیله‌ای است که تو را به راه دین می‌برد و جلو می‌اندازد. هیچ نیرویی نیست جز به یاری خدا. (6)
از حضرت رضا (علیه السلام) درباره ملاک استطاعت سئوال شد. آن بزرگوار یکی از معیارهای استطاعت را سلامت جسم بیان فرمود. پر واضح است که سلامت عضو و اندام در گرو رعایت حقوق آن است. اگر انسان حق چشم، گوش، دست، پا و سایر اندام را رعایت کند، جسمی سالم و با نشاط خواهد داشت. امام رضا (علیه السلام) فرمود:
انسان با داشتن چهار امر، استطاعت اقدام به عملی را خواهد داشت؛ اینکه مانعی از اقدام به عملی نداشته باشد، بدن او سالم باشد، عضوی که می‌خواهد کاری انجام دهد نیرومند و سالم باشد و برای انجام عملی که در نظر داشته سبب از جانب پروردگار رسیده زمینه آماده شود. (7)

چهار) اهمیت بدن

کاوش در خلال آیات و نیز احادیث حقیقتی را بر ما آشکار می‌سازد و آن اینکه بدن جایگاه مهمی دارد. طهارت و عافیت بدن می‌تواند انسان را به رشد و تعالی برساند. حفظ بهداشت و سلامت جسم، تأمین کننده طهارت روح و رستگاری است.

الف) در فرهنگ رضوی

مسأله بدن در ابعاد مختلف در کلمات نورانی حضرت رضا (علیه السلام) مطرح است. در سنّت رضوی، بدن اهمیت دارد. جسم انسان از زوایای مختلف در فرمایشات گهربار هشتمین اختر تابناک آسمان ولایت (علیه السلام) مورد توجه قرار گرفته است. مرور بر مباحث پیش گفته ما را به نمونه‌های گوناگونی رهنمون گردد.
* علت غسل عید و جمعه، پاکی و پاکیزگی جسم است.
* غسل میت از آن جهت واجب شد تا آدمی را از آلودگی‌ها و امراض پاک گرداند.
* علت حرمت شراب، مردار و خون، حفظ قوام و مصحلت جسم است.
* دانش حفظ سلامت از بهترین دانش‌هاست.
* انجیر دهان را تقویت کرده استخوان‌ها را محکم می‌کند.
* لذت زندگی با سلامت جسم بدست می‌آید.
* از بهترین دعاها، درخواست عافیت و سلامتی جسم است.
* هر کس مایل است گرفتار زکام نشود، عسل میل کند.
* نظافت از اخلاق انبیاست.
* بیماری موجب می‌شود که انسان از گناهان پاک شود.
* مصرف زیاد تخم مرغ، موجب افزایش حجم طحال می‌شود.
* نوشیدن آب سرد پس از غذای گرم، دندان‌ها را فاسد می‌نماید.
* مصرف زیاد گوشت حیوانات وحشی، موجب فراموشی و کاهش نیروی اندیشه می‌شود.
* نگه داشتن ادرار، زمینه‌ساز تشکیل سنگ است.
* استحمام، مزاج انسان را متعادل می‌کند.
* هر کس می‌خواهد معده‌اش آسیب نبیند، در بین غذا آب ننوشد.
* هر کس بخواهد حافظه‌اش افزایش یابد، هر روز صبح 21 دانه مویز میل کند.
* هر کس می‌خواهد ناخن‌هایش نشکند، روز پنج‌شنبه آنها را کوتاه کند.
* کسی که می‌خواهد همواره بدنی صحیح و سالم داشته باشد، از شام شب بکاهد.
* از خوردن تخم مرغ و ماهی در یک وعده غذایی پرهیز کند؛ زیرا آنها به دستگاه گوارش آسیب می‌رسانند.
اینها و صدها نمونه دیگر، همه و همه حاکی از این است که بهداشت جسم و سلامت بدن اهمیت دارد. شاید در میان بسیاری از مسلمانها این تفکر رایج باشد که جسم و بدن انسان اهمیتی ندارد، آنچه مهم است روح و روان انسان است. در کنار این تفکر، طرز تلقی دیگری نیز وجود دارد و آن این که دنیا مهم نیست و آنچه اهمیت دارد آخرت است. شایان گفتن است که در فرهنگ اسلامی و سیره رضوی امر به گونه‌ای دیگر است. دین اسلام و احادیث اهل بیت (علیهم السلام) این حقیقت را برملا می‌سازد که هم جسم انسان و هم دنیا مهم است و باید برای تمام مخلوقات خدا، از جمله بدن و دنیا، اهمیت قائل شد. بی‌شک در میان احادیث امام رضا (علیه السلام)، رساله ذهبیه جایگاه ویژه‌ای دارد. حضرت رضا (علیه السلام) در این رساله زرین سامان‌دهی کلان بدن را مدیریت فرمود است. امام رضا (علیه السلام) در این رساله که خطاب به مأمون نگاشته شده است چنین آغاز می‌کند:
"به فضل خداوند متعال پناه می‌جویم. اما بعد، نامه امیر به من رسید؛ نامه‌ای که در آن از من خواسته بود تا ضرورت‌های مورد نیاز در خصوص تجربیات و شنیده‌های مورد تأیید در زمینه مواد غذایی و نوشیدنی‌ها و به کارگیری داروها و شیوه‌های درمانی فصد (خون‌گیری از رگ)، حجامت، حمام، استعمال نوره (داروی نظافت و موبَر)، امور جنسی و غیره در عرصه استحکام و سامان‌بخشی و تنظیم بدن انسان را توضیح دهد و تبیین نموده، به آگاهی او رسانم.
بدان که خداوند عزّوجلّ بنده‌ای را به بیماری مبتلا نمی‌کند مگر این که یک شیوه درمانی (دوا) برایش نهاده و برای هر گروه از بیماری‌ها، یک طرح و شیوه درمانی خاص قرار داده است (به کار بردن کلمه تدبیر از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است)؛ زیرا ساماندهی بدن انسان به سان سامانه مدیریت کشور است. (8)"

ب) در جهان مدرن

در جهان مدرن، انسان تمایلی روزافزون به آرایش، پوشش و دست‌کاری‌های اندامی پیدا کرده است. امروزه کنترل وزن، رژیم غذایی، جراحی زیبایی، آرایش مو یا صورت، استفاده از ادکلن، طراحی ناخن و استفاده از پوشش‌های مدل برای نمای ظاهری بدن به یک شاخص تجمّلی تبدیل شده است. این امر با مسائلی دیگر نظیر مصرف‌گرایی و نیز مُدگرایی که دارای ابعاد اجتماعی، روان‌شناسی، اقتصادی و دینی می‌باشد، پیوند خورده است.
تغییر فرهنگ پوشش، آرایش و دست‌کاری‌های بدنی، معلول تغییر نگرش مدرن به انسان و منزلت اوست. در فرهنگ نوین، بدن و کارکردهای آن جایگاهی متفاوت یافته است. می‌توان گفت اهمیت بدن خصوصاً ظاهر آن در هیچ دوره‌ای از تاریخ بشر به مانند امروز مورد تأکید قرار نگرفته است. امروزه آراستگی اندام و التفات به ظاهر نه تنها کارکرد زیبایی‌شناسانه پیدا کرده بلکه برای وی هویّت آفریده است. بدن در جریان دنیای مدرن، فردی شده هر کس سعی دارد به صورتی کاملاً آزادانه آن را مدیریت نموده به نمایش گذارد. پدیدار بیرونی اندام، هوّیت اجتماعی یافته آدمی هرگونه بخواهد در آن دخل و تصرّف می‌نماید. این امر در فرهنگ مدرن به «مدیریت بدن» معروف شده است.

اول) مدیریت بدن

مدیریت بدن اصطلاحی مربوط به جهان مدرن است که دارای ابعاد مختلف می‌باشد. مدیریت بدن به طور روزافزون در میان همگان به ویژه زنان و دختران جوان رو به افزایش است. انسان مدرن مایل است بدن خویش به ویژه ظاهر آن را مدیریت ساخته به صورت دلخواه آن را نمایش دهد. درباره مدیریت بدن در ابعاد و گونه‌های مختلف می‌توان سخن گفت.

گونه نخست: مفهوم‌شناسی

اصطلاح مدیریت بدن، مفهومی جامع را دربردارد. این مفهوم، آموزه‌هایی نظیر پوشش ظاهری، آراستگی اندام، دست کاری‌های بدنی و مانکنیسم را در بردارد. اصطلاح مدیریت بدن در دهه‌های اخیر و تحت تأثیر پیشرفت‌های جدید مطرح شد. در دنیای امروز افراد احساس ضرورت می‌کنند تا به جنبه ظاهری بدن دست اندازی نمایند و آن را با تصاویر آرمانی خود هماهنگ نمایند. این نمود ظاهری تمام ابعاد بدن و جسم را نظیر صورت، ابرو، مژه، چشم، بینی و دیگر اعضاء را در برمی‌گیرد.
مدیریت بدن یا مدیریت ظاهر به معنای بازسازی پدیدار بیرونی اندام است. در فرهنگ مدرن، مدیریت بدن به فهرست بلندی از دست‌کاری‌های بدنی شامل تاتو، بریدن بخشی از بدن، بدن سازی، رژیم‌های لاغری یا چاقی، استفاده از انواع داروهای بهداشتی یا آرایشی و جراحی‌های زیبایی اطلاق می‌گردد.
این انسان جدید است که می‌تواند درباره نوع پوشش، شکل‌دهی به اندام و دست‌کاری بدنی تصمیم گیرد. در نگاه انسان مدرن، بدن فقط کارکرد بیولوژیک ندارد بلکه به مثابه موضوع اجتماعی است که دارای کارکردهای جامعه‌شناسانه می‌باشد.
شایان گفتن است که مدیریت بدن با نگاه مدرن، آسیب‌های متعددی در پی آورده است؛ مصرف‌گرایی افراطی ناشی از بکارگیری بیش از اندازه لوازم آرایش، ایجاد صدمه‌های جدی به بدن، رشد روزافزون لباسهای مناقی عفّت، توسعه فراوان مدگرایی، بی توجهی به ارزش‌های سنتی و دینی، افزایش آمار طلاق، رشد چشمگیر مرگ و میر ناشی از استفاده از تیغ جراحی، افزایش روابط فرازناشویی، شیوع بیماریهای مقاربتی مخصوصاً ایدز، افزایش سقط جنین و مهمتر از همه از دست دادن هویت دینی و رشد نگران کننده از خود باختگی و فرهنگ غربی.

گونه دوم: عوامل شکل‌گیری جریان مدیریت بدن

جریان تفکر مدیریت بدن در یک فرایندی شکل گرفت. این فرایند معلول عوامل مختلفی است. مهمترین عوامل شکل‌گیری جریان یاد شده را می‌توان به شرح ذیل برشمرد.

عامل نخست: به هم ریختگی مرزها

در تفکر پیشینیان، دوگانه انگاری یا تنویّت حاکم بود. در نگاه آنها هر چیز، مقابل و متضادی داشت؛ مثلاً زن در برابر مرد، سفید در برابر سیاه، من در برابر دیگری، ذهن در مقابل عین، اتمیسم در مقابل کل گروی و خاص در برابر عام.
در معرفت‌شناسی مدرن از دوگانه‌گرایی پرهیز می‌شود. در این فرهنگ، تفکر فرایندی جایگزین تفکر دوگانه‌گرایانه نشسته است. در معرفت‌شناسی جدید، فرهنگ «این یا آن» معنا ندارد بلکه امور سیال و به هم پیوسته‌اند. هر پدیده‌ای از جایی شروع می‌شود و به پدیده‌ای دیگر پایان می‌یابد. امروزه تفکر نسبیت گرایی، دیدگاهی رائج است. این چارچوب فکری تا جایی پیش می‌رود که اندیشمندانی نظیر گیدنز، عاملیّت انسان و ساختار اجتماعی را در ارتباط نزدیک با یکدیگر دیده آنها را از هم تفکیک نمی‌کنند. گافمن هم دیدگاهی مشابه دارد. (9)
در دیدگاه نوپدید نمایش دادن جنبه‌های نموداری بدن اهمیت یافته است. اصل مفهوم عرضه، تأثیرگذار و متقاعد کننده شده است. افراد به هنگام کنش متقابل، جنبه‌های ظاهری خویش را نمایش می‌دهند تا مورد پذیرش دیگران واقع شوند. نمای ظاهری بدن به انسان هویت شخصی و نیز هویت اجتماعی می‌بخشد. عرضه و نمایش بدن عاملی مهم در احساس افراد نسبت به خویش و نیز ارزش درونی آنهاست.

عامل دوم: جنبش‌های فمینیستی

هرگاه نگرش دوگانه‌گروی در جریان‌های اجتماعی فرو ریخت و تفکیک زن و مرد از بین رفت، شعار نابرابری جنسیّتی به صحنه آمد. در این تفکر تفاوت‌های زنانگی و مردانگی رو به سقوط گذارد. دیدگاه فمینیستی ابعاد اجتماعی بدن را با نگاه جامع شناسانه مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و از این طریق به تقویت نقش بدن در ارزش‌گذاری‌های اجتماعی کمک کرده است.

عامل سوم: تحوّلات پزشکی

تحوّلات شتابنده دانش پزشکی و فن‌آوری‌های مرتبط با آن در اهمیت یافتن بدن به شدت تأثیرگذار بوده است. در طب سنّتی، هدف نگاه داشتن بدن در وضعیت طبیعی و متعادل بود. اما در پزشکی نوین، این وضعیت طبیعی افراد نیست که وضعیت بهنجار تلقی می‌شود بلکه این هنجارها و ارزش‌های رایج اجتماعی است که وضعیت طبیعی را برای بدن تعریف می‌کند. (10)
افراد می‌کوشند تا به انجام اقدامات مختلف نظیر عمل‌های جراحی و دست‌کاری‌های اندامی، خود را مطابق با هنجارهای رایج بازسازی کنند. فن‌آوری‌های نوین پزشکی چنین امکاناتی را در اختیار این ایده‌ها قرار می‌دهد. تا پیش از این بدن محصول جبر طبیعی محسوب می‌شد و امکان دست‌کاری در آن وجود نداشت. اما با ظهور تحولات پزشکی وسعت کاری‌های متنوع و گسترده امکان‌پذیر شد. از این‌رو، هر فرد می‌تواند بدن خویش را بازتولید نماید و آن را به شکلی درآورد که در چشم دیگران زیبا جلوه نماید.
تحوّلات دانش پزشکی امکاناتی نظیر تغییر جنسیّت، تلقیح مصنوعی، باروری آزمایشگاهی، رحم‌های اجاره‌ای، شبیه‌سازی، انواع پیوند اعضاء و اعمال جراحی زیبایی را در اختیار بشر گذارد تا انسان‌ها بتوانند هویّت جدیدی از خود برای دیگران به نمایش بگذارند. امروزه بدن به دو معنا بکار می‌رود؛ بدن شخصی و بدن اجتماعی. تمایل روزافزون انسان‌ها در این مسیر قرار گرفته است تا از بدن شخصی، بدن اجتماعی بسازند.

عامل چهارم: نقش رسانه‌ها

در دوران جدید، رسانه‌های جمعی عامل انتقال دهنده بینش‌ها، ارزش‌ها، هنجارها و نمادها هستند. به نظر صاحب‌نظران رسانه‌های گروهی به ویژه شبکه‌های اجتماعی زندگی فردی و اجتماعی را دگرگون ساخته‌اند. (11)
امروزه استفاده زیاد از رسانه‌ها، بینش‌ها و نگرش‌های جدیدی را شکل داده است. از شاخصه‌های رسانه جدید این است که به افراد تصاویری را نشان می‌دهند تا این تصویرها به عنوان رؤیا و الگو در ذهن مخاطب نقش بندد و تثبیت شود. رسانه‌ها مخاطبان را به صورت غیرمستقیم وادار می‌سازند تا خود را به آنچه در رسانه‌ها می‌بینند، مطابقت دهند. تصاویر ترویج دهنده لاغری، تصاویر تشویق کننده پوششی خاص به سبک ستارگان سینما و تصاویر شکل دهنده روابط جدید مانند روابط فرازناشویی، تأثیری شگرف در جهان بینی مخاطب می‌گذارد.
در دوران مدرن رسانه‌های جمعی مخاطبین خود را به این جهت سوق می‌دهند تا آنان خودشان را با افراد بالا مدل مقایسه کنند. در چنین وضعی فرد برای رهایی از فشار ناشی از ناهمگونی، تغییراتی در خود خصوصاً ظاهر و نمود خویش ایجاد می‌کند و از این طریق با ستاره‌های الگو شده هم‌نوا گردد. نشان دادن تصاویری زیبا، افراد را با الگوهای پوششی و آرایشی جدید روبرو می‌سازد و از این طریق بیننده بیشترین تمایل را برای هماهنگ‌سازی دریافت خواهد کرد.

گونه سوم: علل گرایش به مدیریت بدن

امروزه تمایل روزافزونی نسبت به خودآرایی، دست‌کاری‌های بدنی و نمایش ظاهر به وجود آمده است. این پدیده زمینه‌ها و عوامل متعددی دارد.

دسته نخست: علل اجتماعی

* نقش رسانه‌ها

فشارهای بیرونی به منظور هماهنگ شدن با شیوه‌های مشخص بدن مطلوب، با گسترش تبلیغات و مجلات زنان که زنان را هدف مصرف قرار داده‌اند، ارتباط مستقیم دارد. در بیشتر مجلات مرتبط با زنان، محصولاتی تشویق می‌شوند که غالباً مبتنی بر لاغریِ اندام و زیبایی مصنوعی از طریق استفاده از لوازم متعدد آرایشی یا حتی اقدام به اعمال جراحی زیبایی است. افراد، ظاهر خود را با تصاویر تبلیغی در رسانه‌ها مقایسه می‌کنند و اگر خود را پایین‌تر از سطح تصاویر ببینند، با کاهش عزت نفس، افزایش نارضایتی از ظاهر و تمایل و اقدام به آرایش و دستکاری‌های بدنی مواجه می‌شوند. ماهواره از سایر رسانه‌ها در این زمینه قدرت بیشتری دارد.

* افزایش سرمایه اجتماعی

عده‌ای از افراد با آرایش، جراحی زیبایی و یا حجاب نامتعارف، دنبال افزایش ارتباط خود و برقراری ارتباط بهتر و مؤثرتر با دیگران هستند. این گروه معتقدند که با اقدام به این اعمال در جهت زیباتر شدن، بهتر می‌توانند شروع کننده ارتباط و حتی جذب کننده ارتباط باشند. این گروه بیشتر خواهان برقراری ارتباط با جنس مخالف هستند. از سوی دیگر برخی معتقدند که با داشتن ظاهری زیبا، صفات خوب دیگری به ذهن مخاطب متبادر می‌شود؛ مانند اجتماعی بودن، با کلاس بودن، باسواد بودن و باهوش بودن که در کیفیت روابط مؤثر است.

* ابزار برای همنوایی با دیگران

محققان معتقدند، (12) فرار از تحقیر و تمسخر دیگران، کسب تأیید گروهی و پذیرش اجتماعی از دلایل برخی کسانی است که برای همرنگی با جماعت، به زیباتر کردن صورت و ظاهر خود با آرایش و داشتن حجاب‌های نامتعارف، روی می‌آورند؛ زیرا در نظام روابط اجتماعی، قواعد و استانداردهایی برای تنظیم این روابط اجتماعی تولید می‌شود که برای اکثریت افراد مورد قبول است.
انسان‌ها برای مصاحبت با دیگران به یک زبان مشترک، آداب مشترک، قوانین مشترک و لباس مشترک نیاز دارند. بی‌توجهی یکی از اعضای گروه به این قواعد و هنجارها یا سرپیچی از آنها مورد انتقاد و سرزنش سایر اعضای گروه قرار می‌گیرد؛ از این رو، از آنجایی که افراد به روابط اجتماعی نیاز دارند، باید با رعایت هنجارهای گروهی در جهت جلب اعتماد افراد گروه برآیند. چنانچه یکی از معیارها و ارزش‌های مطلوب گروهی، آرایش زیاد و یا رعایت نکردن حجاب باشد، فرد موردنظر، سرزنش و توبیخ رسمی و غیررسمی می‌شود و در نهایت، ممکن است از گروه طرد گردد.

* ضعف جامعه‌پذیری

جامعه‌پذیری یعنی فرآیندی که طی آن انسان، ارزش‌ها، هنجارهای جامعه و گروهی را که در آن عضو است، می‌آموزد. محققان معتقدند که بدحجابی و یا تمایل به آرایش زیاد صورت، درباره برخی کنشگران در فرآیند جامعه‌پذیری و کاستی‌های تربیتی ریشه دارد.
این موضوع بیش از آنکه به شخص مربوط باشد به کارکرد کارگزاران جامعه‌پذیری همچون خانواده‌ها، شبکه‌های ارتباطی، محیط‌های آموزشی، کانون‌های فرهنگی و وسایل ارتباط جمعی مربوط می‌شود؛ زیرا در تربیت و شکوفایی استعدادهای جدید و آماده سازی آنها برای ایفای نقش‌های شهروندی در جامعه، نقش محوری دارند.

* کسب فرصت‌های اجتماعی

افراد، زیبا بودن را یکی از دلایل کسب فرصت‌های اجتماعی متنوع می‌دانند؛ بنابراین تلاش برای افزایش شانس فرد در کسب فرصت‌های اجتماعی، یکی از دلایل اقدام به آرایش یا بدحجابی است. ازدواج، اشتغال و کسب موفقیت‌های تحصیلی و اقتصادی از جمله فرصت‌هایی است که دختران به دنبال کسب آن هستند. جلب توجه بسزایی که به زیبایی ا همیت می‌دهند، کار پیدا کردن راحت‌تر و موفقیت در کار با استفاده از آرایش صورت و بدحجابی، از جمله دلایل این دسته از افراد است.

دسته دوم: علل فردی

* نقش دینداری و گرایش‌های دینی

دینداری و گرایش‌های دینی در ارتباط معکوس با میزان تمایل دختران به استفاده از لوازم آرایشی است؛ بدین معنا که هرچه میزان دینداری افراد و گرایش آنها به دین بیشتر باشد، میزان استفاده از آنها از لوازم آرایشی و گرایش آنها به این عمل کمتر خواهد بود.
$ * نوگرایی، بازاندیشی و ساخت هویت جدید
تمایل به نوگرایی به درجات مختلف در پسران و دختران جوان مشاهده می‌شود. فاصله گرفتن جوانان از هنجارهای پیشین و رسیدن به هویتی متمایز از کسانی که پیش از آنان بوده‌اند و همچنین گرایش به فاصله گرفتن از والدین را می‌توان گواه نیاز آنها به شکستن قالب‌های موجود دانست. این امر زمانی نمود بیرونی پیدا می‌کند که به صورت تنوع در پوشش، آرایش و دستکاری‌های بدنی، ظاهر می‌شود. در واقع، مشخص شده است که برخی افراد به این دلیل آرایش می‌کنند و یا در ظاهر خود موازین شرعی حجاب و پوشش را رعایت نمی‌کنند که می‌خواهند هویت فردی جدید و خودی آرمانی را که مطلوب می‌دانند، بسازند.
این گروه با آرایش کردن و ظاهرسازی در جهت ارائه شخصیتی مطلوب و القای تصورات مثبت و ارزشمند در جامعه، مثل تعلق به طبقه اجتماعی بالا، به دیگران هستند. بدن در مبناهای هویتی جدید، حیطه و قلمرو شخصی فرد محسوب می‌شود و افراد در دوره مدرن، امکان هرگونه تغییر در ساختار فیزیکی و بدنی خود را به دست آورده‌اند؛ در نتیجه افراد در ساختن این هویت جدید و مطابق معیارهای شخصی، هرگونه تغییری را در بدن خویش اعمال می‌کنند. این تغییر، تنوعی گسترده دارد و از نوع و میزان آرایش در صورت تا انواع پوشش‌ها و حتی جراحی‌های پزشکی را در چهره و اندام‌ها شامل می‌شود.

* نفی خود و پنهان کردن خود زیر ماسک آرایش و جراحی

برای این گروه، ساختن هویت جدید مهم نیست؛ بلکه برای آنها بیشتر، پنهان کردن خود، هویتشان و حتی ویژگی‌های جسمی و روحی‌شان مطرح است. این گروه با انواع آرایش‌ها، پوشش‌های جلب توجه کننده و جراحی‌های متنوع، درصددند تا نقص‌های احتمالی چهره و اندام خود را از دید دیگران پنهان کنند؛ نقایصی که در بیشتر اوقات، وجود خارجی ندارند و فقط به دلیل فشارهای روانی بر فرد در ذهن وی شکل گرفته‌اند. به طور مثال انگ‌هایی مانند اینکه فردی دارای چهره شهرستانی، دهاتی یا بی‌کلاس است، وی را ترغیب می‌کند تا با اعمال جراحی و یا اقدام به آرایش‌های مختلف، هویتی را که ناپسند می‌انگارد، مخفی کند.

دسته سوم: علل روانی

* تمایل به جلب توجه

بیشتر افراد در استفاده از لوازم آرایشی یا نوع پوشش و طراحی اندام خود، دنبال جلب توجه دیگران هستند. استفاده از این وسایل به نوعی همراه با پذیرش و تأیید این افراد از سوی دیگران است. وقتی زیبایی و تلاش برای زیباتر شدن، آن هم به هر نحوی، در یک جامعه به عنوان ارزش شناخته شود، افراد سعی می‌کنند تا با اقدام به آن، پذیرش و تأیید دیگران را داشته باشند و کاری کنند تا با جلب توجه دیگران، گوی رقابت را در زیبایی از دیگران بربایند.
تا پیش از این، شکل ظاهری افراد، ثابت و خارج از حیطه کنترل فرد بود و بنابراین افراد در تمام طول زندگی خود، شکل چهره و اندام خود را می‌پذیرفتند و با آن زندگی می‌کردند، اما امروزه که امکان تغییرات مختلف در آن به وجود آمده، افراد سعی می‌کنند تا در رقابتی که برای زیبایی در حال انجام است، از قافله عقب نمانند و برای جلب توجه دیگران، هرچه زیباتر به نظر آیند.

* تشخص‌طلبی، برتری‌جویی و تمایزطلبی

عده‌ای از افراد با انتخاب نوعی پوشش و میزان خاصی از آرایش به دنبال این هستند که بین خود و دیگران تمایز ایجاد کرده و از این راه، خود را به عنوان فردی که دارای نوع خاصی از شخصیت و سبک زندگی است، به دیگران معرفی کنند. منطق پوشش و آرایش آنها تمایز است. آنها می‌خواهند با افراد مذهبی یا حتی غیرمذهبی متفاوت باشند؛ مثلاً چادر به سر می‌کنند؛ اما در استفاده از لوازم آرایشی افراط می‌کنند. عده‌ای هم به دنبال آن هستند که از تیپ‌هایی برای خودآرایی و پوشش استفاده کنند که هنوز در ایران به مثابه مد، مطرح نشده است. میل به ایجاد تمایز در این افراد باعث می‌شود تا آنها چنین کاری را انجام بدهند. در مجموع در این نوع از سبک زندگی که به صورت ایجاد تمایز در حجاب، پوشش و آرایش افراد جلوه‌گر می‌شود، جدا کردن خود از دیگران در درجه اول اهمیت است و معمولاً کسانی، این کار را می‌کنند که سرمایه اقتصادی بیشتری در دسترس دارند.

* نارضایتی از بدن و نقصان عزّت نفس

افراد برای بالا بردن میزان رضایت از تصویر بدنی خود به سمت استفاده از آن دسته از لوازم آرایشی یا حتی جراحی‌های زیبایی می‌روند که می‌تواند تا اندازه‌ای در جهت بهبود ظاهر عمل کند. محققان دریافته‌اند که میزان نگرانی از تصویر بدن، هم تمایل و هم اقدام به آرایش را افزایش می‌دهد. همچنین میزان این نارضایتی از تصور بدنی و خودپنداره افراد، تأثیر مستقیم بر تمایل آنها به انواع جراحی‌های زیبایی دارد. نارضایتی از ظاهر، تنها تمایل به آرایش را افزایش می‌دهد؛ اما اگر نارضایتی از ظاهر، باعث تداخل در عملکرد اجتماعی فرد شود و اجازه ندهد او به صورت معمولی به کارهای عادی زندگی خویش بپردازد، هم تمایل و هم عمل به آرایش را در فرد افزایش می‌دهد.
این امر نشانگر آن است که افرادی با این ویژگی، از میزان اعتماد به نفس و عزت نفس پایین رنج می‌برند. میزان عزت نفس پایین، تمایل به انجام آرایش را در بین افراد افزایش می‌دهد. میزان نارضایتی از ظاهر، میزان عزت نفس افراد را کاهش می‌دهد. این‌گونه افراد با اقدام به اعمال جراحی و آرایش کردن، اعتماد به نفس از دست رفته خود را دوباره پیدا می‌کنند، جسارت صحبت کردن می‌یابند، اجتماعی‌تر می‌شوند و قدرت اعتراض و اظهارنظر می‌یابند.

* تغییر وضعیت روحی

برخی از افراد، دلیل آرایش کردنشان را تغییر وضعیت روحی می‌دانند. آنها معتقدند با آرایش کردن، خستگی‌شان برطرف می‌شود، انرژی می‌گیرند، شاداب‌تر می‌شوند، احساس آرامش می‌یابند و عده‌ای هم احساس جوانی می‌کنند.

پی‌نوشت‌ها:

1- حرّانی، تحف العقول، ص 257؛ مجلسی، بحارالانوار، ج71، ص11.
2- همان.
3- همان.
4- اسراء/37.
5- لقمان/19.
6- همان.
7- کلینی، الکافی، ج1، ص160.
8- مجلسی، بحارالانوار، ج59، ص 309-308.
9- فاتحی و اخلاصی، «مدیریت بدن و رابطه آن با پذیرش اجتماعی بدن»، مطالعه موردی زنان شهر شیراز، مطالعات راهبری زنان (کتاب زنان)، دوره 11، شماره 41، ص11.
10- ذکایی و امن‌پور، درآمدی بر تاریخ فرهنگی بدن در ایران، ص 390.
11- قادر زاده و دیگران «تأثیر مصرف رسانه‌های جمعی بر مدیریت بدن زنان»، فصلنامه علمی پژوهشی زن و جامعه، سال سوم، شماره 3، ص132.
12- مرادی، گلمراد، «استفاده از دانشجویان دختر از لوازم آرایشی و عوامل جامعه‌شناختی مؤثر بر آن»، زن در توسعه و سیاست (پژوهش زنان)، ش 37، ص 106-87؛ خواجه نوری و دیگران، «سبک زندگی و مدیریت بدن»، زن و جامعه، سال دوم، شماره 4، ص48-21.

منبع مقاله :
فعالی، محمد تقی، (1394) سبک زندگی رضوی (4) - بهداشت غذا و تغذیه، مشهد: بنیاد فرهنگی هنری امام رضا (علیه السلام)، چاپ اول.
 


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط