واژه‌ی اظهار در قرآن

«اظهار» برگرفته از ماده «ظهر» به معنای قوت و آشكار شدن است و جمله «ظهر الشیء» بدین معناست كه آن شیء آشكار شد و به همین جهت است كه روشن‌ترین زمان روز را «ظهر» گویند. اصل در تمامی معانی ماده‌ی ظهر پشت انسان است كه ظهور
جمعه، 25 فروردين 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
واژه‌ی اظهار در قرآن
 واژه‌ی اظهار در قرآن

 

نویسنده: عباس كوثری

 
 
«اظهار» برگرفته از ماده «ظهر» به معنای قوت و آشكار شدن است و جمله «ظهر الشیء» بدین معناست كه آن شیء آشكار شد و به همین جهت است كه روشن‌ترین زمان روز را «ظهر» گویند. اصل در تمامی معانی ماده‌ی ظهر پشت انسان است كه ظهور و قوت در آن جمع شده است و در صورت متعدی شدن با كلمه «علی» به معنای اطلاع یافتن است. ظهور به معنای غلبه است و ظهار سخن مرد است كه به زن خود می‌گوید تو نسبت به من مانند پشت مادر من هستی «كه یك نوع طلاق در جاهلیت بوده است». ظِهری به هر چیزی می‌گویند كه آن را فراموش كنی. گویا آن را به قصد اعراض به پشت سر خود افكنده‌ای. (1) به اعتقاد فیومی كلمه «ظهر» در صورت متعدی شدن با حرف «علی» علاوه بر معنای اطلاع، به معنای غلبه و نیز بالا رفتن از بلندی آمده است. (2)
در قرآن ماده‌ی «ظهر» در هیئت باب افعال، در معانی زیر به كار رفته است.

كاربردهای اظهار در قرآن

1. آشكار كردن

راغب می‌نویسد اصل در معنای «ظهر الشیء» این است كه چیزی بر روی زمین پیدا شود و پنهان نباشد، در مقابل كلمه‌ی «بطَن» كه بدین معناست كه شیء در داخل زمین پنهان شود. سپس این كلمه در هر یك از امور ظاهر و روشن كه با چشم یا بصیرت باطنی معلوم باشد، استعمال شده است، چنان كه خداوند متعال فرموده است: «أوْ أنْ یَظْهِرَ فی الأرْضِ الفَسادَ» (3).

2. مطلع ساختن

خداوند متعال می‌فرماید: «عَالِمُ الْغَیْبِ فَلاَ یُظْهِرُ عَلَى غَیْبِهِ أَحَداً * إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ یَسْلُکُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً» (4): اوست دانای به غیب كه هیچ كس را از غیب خویش آگاه و مطلع نمی‌سازد، مگر پیامبری كه او بپسندد كه پیشاپیش و پشت سر او نگهبانانی قرار می‌دهد. راغب در مفردات، (5) زمخشری در كشاف (6) و طبرسی در مجمع البیان (7) جمله «لایظهر» را به معنای «مطلع نمی‌كند» تفسیر كرده‌اند؛ زیرا چنان كه گذشت اگر ظهر با كلمه «علی» متعدی شود، به معنای اطلاع است.
همین سان است كلام دیگر الهی كه می‌فرماید: «وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبِیُّ إِلَى بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِیثاً فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَ أَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَیْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَ أَعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ قَالَتْ مَنْ أَنْبَأَکَ هذَا قَالَ نَبَّأَنِیَ الْعَلِیمُ الْخَبِیرُ» (8): [به خاطر بیاورید] هنگامی را كه پیامبر یكی از رازهای خود را به بعضی از همسرانش گفت؛ ولی هنگامی كه وی آن را افشا كرد و خداوند پیامبرش را از آن آگاه ساخت، قسمتی از آن را برای او بازگو كرد و از قسمت دیگر خودداری نمود. هنگامی كه پیامبر همسرش را از آن خبر داد، گفت: چه كسی تو را از این راز آگاه ساخت؟ فرمود: خداوند عالم و آگاه مرا باخبر ساخت. همان‌گونه كه بیان شد، چون اظهر با حرف «علی» متعدی شده، به معنای آگاه و مطلع ساختن است، چنان كه در تفاسیر نیز همین معنا بیان شده است. (9)

3. غلبه یافتن و پیروزی

قرآن كریم می‌فرماید: «هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ» (10). مقصود از كلمه‌ی «لیظهره» غلبه دین اسلام بر دیگر ادیان است. شیخ طوسی در توضیح آن می‌نویسد: گفته شده است مقصود غلبه دین اسلام به حجت و براهین است. برخی دیگر گفته‌اند این جمله بدین جهت است كه اسلام بر تمام ادیان پیروز شد و بعضی معتقدند آیه مربوط به زمان ظهور مهدی (علیه السلام) است كه تمامی ادیان باطل می‌شوند و اسلام در میان تمام انسان‌ها گسترش می‌یابد. (11)

4. وارد ظهر شدن

قرآن كریم می‌فرماید: «وَ لَهُ الْحَمْدُ فِی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ عَشِیّاً وَ حِینَ تُظْهِرُونَ‌»: و حمد و ستایش مخصوص اوست در آسمان و زمین و به هنگام عصر و هنگامی كه به ظهر می‌رسید. (12) سیاق آیه به دلیل مقابله «یظهرون» با كلمه «عشیاً» و كلمه «تصبحون» و «تمسون» در آیه قبل دلالت می كند كه مقصود از «تظهرون» وارد شدن در ظهر باشد. راغب می‌نویسد: «اظهر» به این معناست كه شخص در وقت ظهر داخل شد، همانند اصبح و امسی. (13) یكی از اُدبا نیز گفته است صیغه افعل به معنای رسیدن به عدد یا زمان و مكان خاص نیز آمده است و در شعر خود آورده است.
اَفعل للبلوغ فی الزمان كذاك فی القدر و فی المكان
مثاله: اَمأت دراهم عمر...
یعنی: هیئت افعل به معنای رسیدن در زمان یا مقدار و مكان خاص است، همانند جمله‌‌ی« أمات...» كه معنایش این است كه دراهم عُمر به صد عدد رسید. (14) از دیگر مفسران می‌توان به طبری (15)‌ و طبرسی (16)‌اشاره كرد كه «تظهرون» را به معنای داخل شدن در وقت ظهر دانسته‌اند.

پی‌نوشت‌ها:

1. ابن فارس؛ معجم مقاییس اللغة، ج3، ص471.
2. احمد فیومی؛ المصباح المنیر، ج1و2، ص387.
3. حسین راغب اصفهانی؛ مفردات الفاظ القرآن، ص540.
4. جن: 26.
5. حسین راغب اصفهانی؛ مفردات الفاظ القرآن، ص541.
6. محمود زمخشری، الكشاف، ج4، ص632.
7. فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج9و10، ص563.
8. تحریم: 3.
9. محمد فخر رازی، التفسیر الكبیر، ج30، ص39. ابن عاشور، التحریر و التنویر،ج28، ص315. فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج9و10، ص474.
10. توبه: 33. فتح: 28. صف: 9.
11. محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج9، ص336.
12. روم: 18.
13. حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص541، «ظهر».
14. همان، ص82.
15. محمد بن جریر طبری، جامع البیان، ج11، ص36.
16. فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج7و8، ص468.

منبع مقاله :
كوثری، عباس، (1394)، فرهنگنامه تحلیلی وجوه و نظائر در قرآن (جلد اول)، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ اول

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط