به گفته راغب توبه در اصطلاح شرع دارای چهار شرط است: 1. ترك گناه به دلیل زشتی آن؛ پشیمانی بر كوتاهی در ترك آن؛ 3. تصمیم بر عدم بازگشت به گناه؛ 4. جبران گناه با اعمال. (2) در فرق توبه با استغفار گفتهاند استغفار طلب آمرزش از خدا با دعا یا توبه یا اطاعت الهی است؛ اما توبه پشیمانی و تصمیم بر عدم بازگشت به عمل است. (3)
كاربردهای توبه در قرآن
1. پشیمانی و بازگشت از گناه به سوی خدا
قرآن كریم درباره توبه قوم موسی از پرستش گوساله میفرماید: «وَ إِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ یَا قَوْمِ إِنَّکُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَکُمْ بِاتِّخَاذِکُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَى بَارِئِکُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ عِنْدَ بَارِئِکُمْ ... » (4): [و به خاطر بیاورید] زمانی را كه موسی به قوم خود گفت: ای قوم من شما با انتخاب گوساله به خود ستم كردید؛ پس توبه كنید و به سوی خالق خود بازگردید و خود را به قتل برسانید. این كار برای شما در پیشگاه پروردگارتان بهتر است.توبه قوم موسی از گوسالهپرستی پس از آن بود كه به شدت پشیمان شدند، چنان كه خداوند در سوره اعراف میفرماید: «وَ لَمَّا سُقِطَ فِی أَیْدِیهِمْ وَ رَأَوْا أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا قَالُوا لَئِنْ لَمْ یَرْحَمْنَا رَبُّنَا وَ یَغْفِرْ لَنَا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ» (5). «سُقِطَ فِی أَیْدِیهِمْ» كنایه از پشیمانی شدید است؛ (6) زیرا جمله مزبور به این معناست كه بلا و نتیجه اعمال بد آنان بر دستانشان افتاد و در این هنگام انسانها معمولاً پشیمان میشوند. (7) در نتیجه معنای آیه چنین است: هنگامی كه [گوساله پرستان] به شدت پشیمان شدند و دیدند گمراه شدهاند، گفتند: اگر پروردگارمان به ما رحم نكند و ما را نیامرزد، به طور قطع از زیانكاران خواهیم بود.
خداوند در آیه دیگر میفرماید: «وَ عَلَى الثَّلاَثَةِ الَّذِینَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذَا ضَاقَتْ عَلَیْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَ ضَاقَتْ عَلَیْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَ ظَنُّوا أَنْ لاَ مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلاَّ إِلَیْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَیْهِمْ لِیَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ» (8): و همچنین خداوند رحمت و قبول توبه را بر آن سه نفری قرار داد كه [از جنگ تبوك] باز ماندند و تا آن حد [منزوی شدند] كه زمین با همه وسعتش بر آنان تنگ شد و غمی شدید جانهای آنان را فراگرفت؛ گویا در وجود خویش جایی برای خود نمییافتند و دانستند پناهگاهی از خدا جز به سوی او نیست. سپس خداوند آنان را توفیق توبه داد تا توبه كنند. خداوند بسیار توبهپذیر و مهربان است. در این آیه توبه متخلفان از جنگ تبوك (لیتوبوا) همراه با ندامت شدید آنان مطرح شده است، با این قرینه كه فرموده است «وَ ضاقَتْ عَلَیْهِمْ أنْفُسُهُمْ».
در آیهای دیگر خداوند میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً ... » (9). در روایتی از معاذ بن جبل آمده است كه از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) سؤال كرد: « یا رسول الله ما التوبة النصوح»: ای پیامبر توبه نصوح چیست؟ «قال ان یتوب التائب ثم لا یرجع فی ذنب كما لا یعود اللبن الی الضرع»: حضرت فرمود: توبهای است كه توبهكننده تصمیم داشته باشد به گناه بازنگردد؛ همانگونه كه شیر به پستان برنمیگردد. (10) در روایات رسیده از اهل بیت (علیهم السلام) نیز همین معنا ذكر شده است. در یكی از آنها ابی بصیر از امام صادق (علیه السلام) نقل میكند: از امام (علیه السلام) درباره این آیه شریفه سؤال كردم كه میفرماید «ای مؤمنان توبه كنید به سوی خدا توبهای نصوح». امام فرمود: مقصود توبه از گناهی است كه به سوی آن باز نگردد. گفتم: كدام یك از ما است كه به گناه باز نگردد؟ «فقال: یا ابامحمد ان الله یحب من عباده المفتن التواب»: حضرت فرمود خداوند دوست دارد بندگانی را كه هر وقت به گناه مبتلا میشوند، توبه میکنند و اگر به گناه بازگشتند، دوباره توبه میكنند. (11)
لغت نیز شاهد بر همین معناست. مؤلف العین مینویسد: توبه نصوح توبهای است كه در آن بازگشتی به گناه نباشد. (12) قید «الی الله» در آیه دلالت میكند كه این عدم بازگشت باید برای خدا و لوجه الله باشد. بر این اساس است كه میتوان توبه را در آیاتی كه به انسانها نسبت داده شد، به معنای پشیمانی و بازگشت از گناه به سوی خدا دانست.
2. بخشش و قبول
پیش از این در معنای لغوی توبه بیان شد كه «تاب» در صورت اسناد به خدا به معنای قبول توبه است. مفسران نیز همین معنا را منظور داشتهاند؛ برای نمونه در سوره بقره امده است: «فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ» (13). بیضاوی مینویسد: «تاب علیه» یعنی خداوند بر او به رحمت بازگشت و توبهاش را پذیرفت و تواب به معنای كسی است كه بندگان خود را بسیار مورد مغفرت قرار میدهد و یا آنكه آنان را موفق به توبه میكند. توبه در اصل به معنای بازگشت است. هنگامی كه بنده به آن توصیف شود، به معنای بازگشت از معصیت است و اگر خدا به آن توصیف شود، مقصود بازگشت از عقوبت به مغفرت است. (14)فیض كاشانی نوشته است: اگر «تاب» به خدا نسبت داده شود، با كلمه «علی» متعدی میشود و شاید این تعدیه بدین جهت است كه تاب معنای اشفاق و رحمت را به خود گرفته است و معنای توبه از جانب خدا به این است كه رحمت الهی به سوی بندهاش بازمیگردد. خداوند در آغاز توبه را به او الهام میكند و پس از آن توبهاش را میپذیرد؛ پس برای خدا دو توبه و بازگشت است و برای بنده یك بازگشت و توبه. (15) شیخ طوسی نیز نوشته است: «تواب» یعنی قبول كننده توبه بندگان و توبه خدا بر بنده، قبول توبه اوست و «تاب علیه» به معنای این است كه خداوند توبه آدم را قبول كرد؛ زیرا آدم (علیه السلام) بعد از دریافت كلمات، توبه كرد و خداوند آن را پذیرفت. این احتمال نیز هست كه «تاب علیه» به معنای توفیق الهی و هدایت آدم به توبه باشد. (16)
راغب اصفهانی مینویسد: «تاب الله علیه» به این معناست كه خداوند توبهاش را قبول كرد. (17) بنابر یكی از احتمالات، توبه در آیه «... عَلِمَ اللَّهُ أَنَّکُمْ کُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَکُمْ فَتَابَ عَلَیْکُمْ وَ عَفَا عَنْکُمْ... » (18) (خداوند میدانست كه شما به خود خیانت میكنید؛ پس توبه شما را پذیرفت و شما را بخشید)، به همین معناست؛ زیرا كلمه «عفا» بیانگر آمرزش الهی است.
3. رحمت خاص الهی
در برخی آیات، «تاب» به خداوند نسبت داده شده است، با اینكه در چنین مواردی گناه و لغزشی از بندگان صادر نشده است. در این صورت مقصود هیچ یك از دو معنای پیشین نخواهد بود؛ زیرا معنای اول كار بندگان است و نمیتواند كار خداوند باشد و معنای دوم یعنی قبول توبه از جانب خداوند در صورتی است كه بنده گناه یا ترك اولایی كرده باشد و به سوی خدا توبه و انابه نماید؛ در حالی كه فرض این است كه لغزشی واقع نشده است. نتیجه آن خواهد بود كه معنای سومی اراده شده است و آن رحمت خاص الهی است. قرآن كریم میفرماید: «لَقَدْ تَابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِیِّ وَ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ فِی سَاعَةِ الْعُسْرَةِ مِنْ بَعْدِ مَا کَادَ یَزِیغُ قُلُوبُ فَرِیقٍ مِنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَیْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَءُوفٌ رَحِیمٌ» (19): به یقین خداوند رحمت خود را شامل حال پیامبر و مهاجران و انصار نمود كه در زمان عسرت و شدت [در جنگ تبوك] از او پیروی كردند، بعد از آنكه نزدیك بود دلهای گروهی از آنان از حق منحرف شود. سپس خداوند توبه آنان را پذیرفت كه او نسبت به آنان مهربان و رحیم است.مؤلف المیزان معتقد است آیه به وضوح دلالت میكند كه پیامبر در جنگ تبوك كه موضوع آیه است، گناه و انحرافی نداشته است؛ چون آیه شریفه مهاجرین و انصار را به دلیل پیروی از پیامبر ستوده است و اگر آن حضرت منحرف میشد یا خیال انحراف داشت، معنا نداشت كه خداوند پیروانش را ستایش كند. پس معنای «لقد تاب الله علی النبی» این است كه خداوند رحمت خود را شامل حال پیامبر و مهاجرین و انصار كرد؛ زیرا آنان در هنگام سختی و شدت جنگ تبوك از آن حضرت پیروی كردند. (20)
4. توفیق و الهام توبه
در برخی از آیات به قرینه سیاق میتوان دریافت كه مقصود از توبه، الهام و توفیق توبه است؛ مثلاً خداوند درباره سه نفر بازمانده از شركت در جنگ تبوك فرموده است: «... ثُمَّ تَابَ عَلَیْهِمْ لِیَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ» (21): زیرا جمله «لیتوبوا» غایت و غرض برای «تاب علیهم» قرار گرفته است و در صورتی با غرض و هدف سازگار است كه «تاب علیهم» به معنای الهام و توفیق توبه باشد؛ یعنی خداوند به آنان توفیق توبه داد تا اینكه توبه كنند؛ اما اگر بگوییم «تاب علیهم» به معنای قبول توبه از جانب خداوند است، معنای صحیحی نخواهد داشت؛ زیرا معنایش این خواهد بود كه خداوند توبه آنان را قبول كرد تا توبه كنند. بیضاوی در كلمه «ثم تاب» افزون بر معنای توفیق توبه، دو احتمال دیگر نیز ذكر كرده است: الف)نزول آیه برای قبول شدن توبه متخلفان؛ بدین معنا كه خداوند درباره قبولی توبه آنان آیهای نازل كرد تا مؤمنان بدانند خداوند پذیرای توبه است و توبه كنند. (22) این احتمال برخلاف ظاهر و نیازمند تقدیر گرفتن است.ب) بازگشت الهی به قبول توبه و رحمت؛ پاسخ این احتمال این است كه قرینه «لیتوبوا» مانع از این است كه «تاب علیهم» به معنای قبول توبه باشد؛ زیرا قبولی توبه بعد از توبه است نه علت توبه؛ بدین جهت است كه مؤلف المیزان مینویسد: مقصود از «تاب علیهم» بازگشت لطف الهی در هدایت به خیر و توفیق توبه است. همواره توبه بنده در میانه دو توبه از جانب خدا قرار گرفته است؛ زیرا اول خداوند توفیق توبه میدهد. بنده پس از آن توبه میكند و خداوند آن توبه را میپذیرد و دلیل بر این معنا، جمله «لیتوبوا» است كه استغفار و بازگشت آنان را نتیجه آن توبه دانسته و این جز با توبه به معنای توفیق مطابقت ندارد. ذیل آیه، یعنی «انه بهم رؤف رحیم» كه در مقام بیان علت است، این سخن را تأیید میكند؛ زیرا در این جمله هیچ یك از صفات خدا كه دلالت بر قبول توبه كند، ذكر نشده، بلكه رأفت و رحمت الهی را متذكر شده و برای آنان توبهای به معنای استغفار از گناه ذكر نشده است. (23)
پینوشتها:
1. ایوب ابوالبقاء، الكلیات، ص308.
2. حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص169.
3. فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج3و4، ص353.
4. بقره: 54.
5. اعراف: 149.
6. محمود زمخشری، الكشاف، ج2، ص160.
7. فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج3و4، ص739.
8. توبه: 118.
9. تحریم: 8.
10. فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج9و10، ص477.
11. محمد بن یعقوب كلینی، اصول الكافی، ج2، ص432، باب التوبه.
12. خلیل بن احمد فراهیدی، ترتیب كتاب العین، ج3، ص1797.
13. بقره: 37.
14. عبدالله بیضاوی، تفسیر البیضاوی، ج1، ص90-91.
15. محسن فیض كاشانی، تفسیر الصافی، ج1، ص120.
16. محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج1، صص169 و 171-172.
17. حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص169.
18. بقره: 187.
19. توبه: 117.
20. سید محمدحسین طباطبایی، المیزان، ج9، ص400.
21. توبه: 118.
22. فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج5و6، ص121.
23. سید محمدحسین طباطبایی، المیزان، ج9، ص401.
كوثری، عباس، (1394)، فرهنگنامه تحلیلی وجوه و نظائر در قرآن (جلد اول)، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ اول