نویسنده: سید مهدی حائری
تعویذ، به معنای پناه دادن، و دعای حفظ برای کسی کردن، و حرز آویختن میباشد، و نیز آنچه از عزائم و آیات قرآنی و جز آن نوشته جهت حصول مقصد و دفع بلاها با خود دارند. مردم در زمان جاهلیت براساس خیالها و پندارهای نادرست، به اموری تعویذ میکردند که با عقل و شرع مطابقت نداشت، اسلام بر آن عقاید خرافی و موهوم خط بطلان کشید، و پناه بردن به جن، و نوشتن کلماتی که شخص معنی آنها را نمیداند، یا آویختن اشیایی را که تصور میکردند دفع شر میکند، منع کرد، چنانکه در قرآن مجید آمده: «و همانا مردانی از جنس بشر به مردانی از گروه جن پناه میبردند پس بر غرور و جهالتشان میافزودند» (جن، 5). و در احادیث است که: تعویذ به قرآن و اسماء الهی و ادعیهای که معنی آنها مفهوم است مانعی ندارد (بحارالانوار، 192/94). و نیز در کتب حدیث و تفسیر آمده که جبرئیل، با دو سورهی فلق و ناس (معوَّذتین) حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) را تعویذ نمود، همچنین پیغمبر اکرم دو نوادهی گرانقدر خود حسن و حسین (علیهالسلام) را به این دو سوره، بسیار تعویذ میکرد، تا آنجا که ابن مسعود و بعضی دیگر پنداشتند که این دو سوره از قرآن نیست، و تعویذ حسنین است (بحارالانوار، 282/43). به طور کلی تعویذها را میتوان بر دو دسته تقسیم کرد: شفاهی و کتبی که هر دو نوع در احادیث وارد شده است. از جمله تعویذهای شفاهی: عوذههای ایام هفته است که برای هر یک از روزهای هفته دعای خاصی به این عنوان روایت کردهاند (مصباح کفعمی، 98 به بعد؛ بحارالانوار، 198/94 به بعد) و عوذههایی که در تعقیب نمازهای واجب، و پیشگیری از احتلام، خوابهای آشفته، دفع تب و لرز، تسکین دردها، و موقع سفر و غیره روایت شده. علامه مجلسی بسیاری از این عوذهها را در چند باب از کتاب الدعاء بحار دستهبندی کرده است (بحارالانوار، چاپ جدید، 93، 94). براساس روایات، برای چهار پایان نیز عوذههایی نوشته و در مواقع مختلف: آبستنی، وضع حمل، دفع زخم چشم و غیره بر آنها آویخته میشود. در این باره دو نکته قابل ذکر است: 1) تعویذ به غیر آیات قرآن و دعاهایی که از معصومین (علیهمالسلام) رسیده حرام و باطن است؛ 2) هنگام خواندن و نوشتن و برگرفتن تعویذ، لازم است خلوص نیت کاملاً رعایت شود و باید توجه داشت که تأثیر هر دعا و دوایی به خواست خداوند و تقدیر او بستگی دارد، که او بر هر کاری توانا است (نیزــ تمیمه؛ رقیه).
منابع:
کافی، 106/3؛ مکارم الاخلاق، 369 به بعد؛ الامان من اخطار الاسفار و الازمان، 50؛ عیون اخبار الرضا، 138/2؛ لغت نامهی دهخدا، مادهی «تعویذ»؛ شرح نهجالبلاغه، ابن ابیالحدید، 442/4؛ مجمع البیان، 369/10، 568؛ تفسیر صافی، 547، 579؛ وسائل الشیعة، 641/2، 877/4؛ سفینة البحار، 287/2.منبع مقاله :
تهیه و تنظیم: دائرةالمعارف تشیع، جلد 4، (1391) تهران: مؤسسهی انتشارات حکمت، چاپ اول