نويسنده: عباس کوثري
ماده «قبل» داراي معاني گوناگوني است؛ ولي در هيئت قِبَل - به کسر قاف و فتح با - به معناي جهت و توان و قدرت آمده است. (1) معناي اصلي و جامع آن، مواجَهه و رويارويي و متمايل شدن است؛ مثلاً «اِقبال» به معناي رويارو شدن است و مقابل آن «ادبار» و پشت کردن است. «تقبّل» و «قبول» مواجهه شدن با يک شيء و متمايل شدن به سوي آن همراه با رضايت است و مقابل آن، روي برتافتن و رد کردن است. تمايل و رضا در کلمه «تقبّل» شديدتر و بيشتر از «قبول» است. «قبله» نوعي خاص از مواجهه و تمايل است، بدينسان که شخص به سوي کعبه متمايل ميشود و «قبيله» به افرادي گويند که ميان آنان مواجهه و تمايل، و محبت و انس است. «قبيل» نيز به همين معناست؛ مثلاً در آيه «إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ» قبيل به کساني گويند که متمايل به سوي شيطان باشند و از اعوان و لشکريان او باشند. «قِبل» نيز به معناي جانبِ مقابل و رويارو است. (2) کلمه «قِبَل» در قرآن کريم در دو معنا به کار رفته است.
در هر يک از سه آيه، قِبَل به معناي جانب است، چنانکه سياق هر يک از آيات بر اين معنا گواهي ميدهد؛ زيرا قِبَل دو معنا بيشتر ندارد: يکي جانب و ناحيه و ديگري توان و طاقت. معنايي که با آيات مناسبت دارد، جانب و ناحيه است؛ مثلاً آيه اول به اين معناست که نيکي آن نيست که صورتهاي خود را به جانب مشرق و مغرب کنيد. در آيه دوم نيز به قرينه يمين و شمال، اين واژه به معناي جانب است؛ يعني اين کافران را چه ميشود که با سرعت به جانب تو ميآيند از راست و چپ گروه گروه.
منبعمقاله: کوثري، عباس؛ (1394)، فرهنگنامه تحليلي وجوه و نظائر در قرآن (جلد دوم)، قم: دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، معاونت پژوهشي، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي، چاپ اول.
کاربردهاي قِبَل در قرآن
1. جانب و ناحيه
خداوند متعال ميفرمايد: «لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ»، (3) «فَمَالِ الَّذِينَ كَفَرُوا قِبَلَكَ مُهْطِعِينَ» (4) و «يَوْمَ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِن نُورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَرَاءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً فَضُرِبَ بَيْنَهُم بِسُورٍ لَهُ بَابٌ بَاطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَظَاهِرُهُ مِن قِبَلِهِ الْعَذَابُ». (5)در هر يک از سه آيه، قِبَل به معناي جانب است، چنانکه سياق هر يک از آيات بر اين معنا گواهي ميدهد؛ زيرا قِبَل دو معنا بيشتر ندارد: يکي جانب و ناحيه و ديگري توان و طاقت. معنايي که با آيات مناسبت دارد، جانب و ناحيه است؛ مثلاً آيه اول به اين معناست که نيکي آن نيست که صورتهاي خود را به جانب مشرق و مغرب کنيد. در آيه دوم نيز به قرينه يمين و شمال، اين واژه به معناي جانب است؛ يعني اين کافران را چه ميشود که با سرعت به جانب تو ميآيند از راست و چپ گروه گروه.
2. استعاره براي قدرت و قوت
قرآن کريم در قصه حضرت سليمان ميفرمايد: «ارْجِعْ إِلَيْهِمْ فَلَنَأْتِيَنَّهُم بِجُنُودٍ لَّا قِبَلَ لَهُم بِهَا وَلَنُخْرِجَنَّهُم مِنْهَا أَذِلَّةً وَهُمْ صَاغِرُون». (6) راغب مينويسد: کلمه قبل براي استعاره از قوت و قدرت آورده ميشود و در اين آيه جمله «لَّا قِبَلَ لَهُم بِهَا» به اين معناست که با لشکرياني به سراغ آنان ميآييم که قدرت و توان مقابله با آن را نداشته باشند. (7)پينوشتها:
1. محمدحسن مصطفوي؛ التحقيق؛ ج 9، ص 187-188.
2. همان.
3. بقره: 177.
4. معارج: 36.
5. حديد: 3.
6. نمل: 37.
7. حسين راغب اصفهاني؛ مفردات الفاظ القرآن؛ ص 654.
منبعمقاله: کوثري، عباس؛ (1394)، فرهنگنامه تحليلي وجوه و نظائر در قرآن (جلد دوم)، قم: دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، معاونت پژوهشي، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي، چاپ اول.