واژه‌ی مَنّ در قرآن

«مَنّ» در لغت به معناي نعمت بخشيدن، يادآوري و شمارش کردن کارهاي انجام شده براي ديگري است، به گونه‌اي که موجب آزرده شدن خاطر وي گردد، قطع و بريده شدن، آنچه از آسمان افتد و برداشته شود،
يکشنبه، 31 ارديبهشت 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
واژه‌ی مَنّ در قرآن
مَنّ

نويسنده: عباس کوثري

 
«مَنّ» در لغت به معناي نعمت بخشيدن، يادآوري و شمارش کردن کارهاي انجام شده براي ديگري است، به گونه‌اي که موجب آزرده شدن خاطر وي گردد، قطع و بريده شدن، آنچه از آسمان افتد و برداشته شود، (1) پيمانه يا ميزان يا به مقدار دو رطل است. وزن مَن در شرع 108 مثقال و در عرف 208 مثقال است. (2) اين واژه همچنين به معناي نعمت سنگين و ارزشمند است. (3)
ابن فارس مي‌نويسد: «مَنّ» داراي دو معناي اصلي است: الف) بريده شدن و انقطاع، همانند آيه «فَلَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ»: براي آنان پاداشي است که قطع شدني نيست. «مَنون» به معناي مرگ است؛ زيرا مرگ، عمر انسان را قطع مي‌کنند و به پايان مي‌برد و نيز به معناي خستگي است؛ زيرا فرد خسته از راه رفتن بازمي‌ايستد؛ ب) انجام کارهاي خوب (4)

کاربردهاي مَنّ در قرآن

1. نعمت مهم و ارزشمند

خداوند متعال مي‌فرمايد: «لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمَهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُوا مِن قَبْلُ لَفِي ضَلاَلٍ مُبِينٍ». (5)
«مَنّ» به معناي نعمت سنگين و ارزشمند است که بر دو گونه است: گاه در عمل و با اعطا و بخشيدن است که کاري نيکوست و گاه با گفتار است، بدين‌سان که آن را سبب تحقير و آزردگي خاطرِ فرد که به او نعمت داده شده قرار دهد که از ديدگاه مردم کاري زشت است؛ بدين جهت گفته شده منت ارزش کار را از بين مي‌برد، مگر آنکه در مقابل فردي باشد که کفران نعمت مي‌کند. (6) کلمه «مَنّ» در آيه بالا به معناي افاضه نعمت سنگين و ارزشمند رسالت و نبوت خاتم انبيا حضرت محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) است که از بزرگ‌ترين نعمت‌هايي است که خداوند متعال به بشر عنايت کرده است. مَنّ در ديگر آيات نيز به معناي نعمت ارزشمند است، مانند «قَالَ أَنَا يُوسُفُ وَهذا أَخِي قَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْنَا» (7) و آيه 49 نساء، 37 طور و 82 قصص.

2. غذاي مخصوص نازل شده بر بني‌اسرائيل

قرآن کريم مي‌فرمايد: «وَظَلَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْغَمَامَ وَأَنْزَلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوى‏ كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ». (8)
در اينکه مقصود از «من و سلوي» چيست، بين مفسران اختلاف است. برخي شش معنا براي آن ذکر نموده‌اند: 1. ترنجبين (ترشحات و شيرابه‌هاي برگ و ساقه‌هاي گياه)؛ 2. صمغ و شيره‌اي شيرين؛ 3. عسل؛ 4. نوشيدني شيرين؛ 5. نان شيرين نرم و برآمده؛ 6. هر آنچه خداوند بدون رنج و زراعت به بنده‌اش ارزاني مي‌کند و از همين قبيل است روايت نبوي که مي‌فرمايد کماه (قارچ) از مصاديق مَنّ است که خداوند بر بني‌اسرائيل نازل کرد و آب آن شفاي چشم است. (9) بعضي نيز آن را به معناي انجير گرفته‌اند.
در سِفر خروج تورات آمده است: «مَنّ مايعي بود که همچون شبنم از آسمان فرود مي‌آمد و بر سنگ و برگ و درخت مي‌نشست و مانند تخم گشنيز، سفيد و طعمش مانند قرص‌هاي عسلي بود». (10)
براي کلمه «سلوي» چند معنا نقل شده است. برخي آن را به معناي مرغ سماني (بلدرچين) دانسته‌اند و از اکثر مفسران نقل شده که سلوي پرنده‌اي از گنجشک بزرگ‌تر و از کبوتر کوچک‌تر است. (11) در سِفر خروج تورات آمده است سلوي مرغاني شبيه کبوترند که گروهي پرواز مي‌کنند. (12)
هر کدام از احتمالات را درباره من و سلوي لحاظ کنيم، غذايي مخصوص خواهد بود که بر بني‌اسرائيل در بيابان نازل مي‌شده است. منّ و سلوي در آيه شريفه «وَنَزَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى‏» (13) و «وَظَلَّلْنَا عَلَيْهِمُ الْغَمَامَ وَأَنْزَلْنَا عَلَيْهِمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى». (14) به همين معناست.

3. تفاخر به ديگري با شماره کردن احسان

يکي از صفات ناپسند، منت گذاشتن بر ديگران است اينکه احسان کردن به ديگران را بر آنان بازگو کند و بدين سبب بر آنان فخر بفروشد. (15) قرآن کريم مي‌فرمايد: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُم بِالْمَنِّ وَالْأَذَى‏»: (16) اي کساني که ايمان آورده‌ايد، بخشش‌هاي خود را با منت و آزار باطل نسازيد. در آيه‌اي ديگر آمده است: «الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ثُمَّ لاَ يُتْبِعُونَ مَا أَنْفَقُوا مَنّاً وَلاَ أَذىً لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ»: (17) کساني که اموال خود را در راه خدا انفاق مي‌کنند، سپس به دنبال انفاقي که کرده‌اند منت نمي‌گذارند و آزاري نمي‌رسانند، پاداش آنان نزد پروردگارشان است.
واژه مَنّ در هيئت فعل مضارع نيز در همين معنا به کار رفته است، مانند آيه «يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُل لاَ تَمُنُّوا عَلَيَّ إِسْلاَمَكُم»: (18) آنان بر تو منت مي‌نهند که اسلام آورده‌اند؛ بگو: اسلام آوردن خود را بر من منت نگذاريد. حضرت موسي (عليه‌السلام) در برابر فرعون فرمود: «وَتِلْكَ نِعْمَةٌ تَمُنُّهَا عَلَيَّ أَنْ عَبَّدتَّ بَنِي إِسْرَائِيلَ»: (19) آيا اين نعمتي است که بر من منت مي‌گذاري که بني‌اسرائيل را برده خود ساخته‌اي.
گفتني است واژه «ممنون» که اسم مفعول است، ممکن است برگرفته از منّ به همين معنا باشد و احتمال دارد از منّ به معناي قطع و بريده شدن باشد. خداوند متعال مي‌فرمايد: «إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ»: (20) جز آنان که ايمان و عمل صالح انجام داده‌اند که براي آنها پاداشي بدون منت است يا آنکه پاداشي هميشگي و متصل بدون هيچ‌گونه قطع و گسستن است. همين‌سان است ممنون در آيه «وَإِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ» (21) و آيه هشتم فصلت و 25 انشقاق.

پي‌نوشت‌ها:

1. احمد فيومي؛ المصباح المنير؛ ج 1 و 2، ص 581.
2. سعيد الخوري؛ اقرب الموارد؛ ج 2، ص 1245.
3. حسين راغب اصفهاني؛ مفردات الفاظ القرآن؛ ص 778.
4. ابن فارس؛ معجم مقاييس اللغة؛ ج 5، ص 267.
5. آل عمران: 164.
6. حسين راغب اصفهاني؛ مفردات الفاظ القرآن؛ ص 777.
7. يوسف: 90.
8. بقره: 57.
9. محمد قرطبي؛ الجامع لأحکام القرآن؛ ج 1، ص 381. عبدالله جوادي آملي؛ تسنيم؛ ج 2، ص 528.
10. سفر خروج، باب 16: 14، به نقل از: عبدالله جوادي آملي؛ تسنيم؛ ج 2، ص 528.
11. فتح الله کاشاني؛ منهج الصادقين؛ ج 1، ص 276-277.
12. عبدالله جوادي آملي؛ تسنيم؛ ج 2، ص 530.
13. طه: 80.
14. اعراف: 160.
15. ابن منظور؛ لسان العرب؛ ج 13، ص 197.
16. بقره: 264.
17. همان، 262.
18. حجرات: 17.
19. شعراء: 22.
20. تين: 6.
21. قلم: 3.

منبع مقاله :
منبع‌مقاله: کوثري، عباس؛ (1394)، فرهنگنامه تحليلي وجوه و نظائر در قرآن (جلد دوم)، قم: دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، معاونت پژوهشي، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي، چاپ اول.
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.