اسلامگرايي در يك دمكراسي فرقهاي(1)
مترجم: حميد احمدي
نویسنده: هراير دكمجيان
نویسنده: هراير دكمجيان
سه نوع شرايط بحراني باعث بيثباتي دمكراسي فرقهاي در دهه 1970 شد. لبنان نميتوانست از تأثير تندبادهاي آشوببرانگيزي كه از همسايگان عربش به سوي آن ميوزيد به دور بماند؛ و همچنين قادر نبود جلوي اقدامات بيثبات كننده كشور غيرعربي نظير اسرائيل را بگيرد. با اين همه تأثير اين عوامل خارجي در اثر مشكلات ذاتي درون سيستم موازنه يافته فرقهاي لبنان تشديد شد. اين به ويژه به آن جهت بود كه درخواستهاي جمعيت رو به رشد مسلمان در جامعهاي كه در آن مسيحيان تحت رهبري ماروني به طور سنتي از قدرت و ثروت بياندازه و نامناسبي برخوردار بودند، نوعي عدم توازن ساختاري ايجاد كرد. اين عدم توازن يكي از دلايل جنگهاي داخلي 1958 و 1975 بود.(1)
ديگر عوامل مؤثر در بحران مداوم لبنان عبارت بودند از: تشديد اختلافات طبقاتي در يك جامعه مبتني بر اقتصاد بازار؛ فساد رسمي گسترده در ميان روساي (زعما) سياسي لبنان؛ و جنگهاي ميان چريكهاي فلسطيني و اسرائيل كه منجر به حملات مكرر اسرائيل و اشغالل سرزمين لبنان شد. انقلاب اسلامي ايران در اواخر دهه 1970 باعث آرايش مجدد نيروها در خاورميانه، و عامل بروز جنگهايي در لبنان شد كه عامل آن قدرتهاي خارجي بودند- عراق در برابر ايران، عراق در برابر سوريه، و سوريه در برابر اسرائيل و آمريكا. درهمآميختن اين نيروها در يك جامعه تقسيم يافته منجر به ايجاد نوعي تجديد حيات طلبي اسلامي شد كه شديداً پراكنده بوده و پتانسيل كشمكش آفرين داشته است.(2) با توجه به چند گونگي عوامل بحراني، اهداف گروههاي اسلامگراي در حال ظهور متوجه دشمنان خارجي نظير اسرائيل و غرب و نيز نهاد مذهبي لبنان و خود دولت ميشد. با اين وجود، با توجه به پراكندگي جامعه اسلامي، گروههاي بنيادگرا به استثناي جامعه دروني كه خارج از جريان اصلي اسلام قرار دارد در امتداد مرزها و خطوط فرقهاي يعني شيعه و سني – توسعه مييافتند.
مرشد برجسته و ايدئولوگ اصلي جماعت يكي از طرفداران سيد قطب و ابوالاعلي مودودي به نام فتحي يكن است. از اين جهت، يكن مخالف تفكيك دين از سياست (علمانيت) است و استقرار يك نظام اسلامي را تنها وسيله جبران سقوط معنوي و سياسي جهان اسلام ميداند.(2) فتحي يكن ايدئولوژيهاي غربي ناسيوناليسم، كمونيسم و دمكراسي را با اسلام بيگانه ميداند.(3) رهبران جماعت در حالي كه از جهاد مقدس عليه صليبيون معاصر نظير اسرائيل و مارونيها(6) طرفداري ميكنند و مخالف قراردادهاي طايف هستند، با تقسيم لبنان مخالفت ورزيده و آمادگي دراند براي پيشبرد اهدافشان از راههاي انتخاباتي استفاده كنند.(7) علاوه بر اين به رغم اينكه جماعت رژيمهاي غيرمذهبي را تقبيح نموده و با جناحهاي فعال اخوان المسلمين مصر و سوريه نزديكي ايدئولوژيك دارد، اما به خاطر حفظ رقباي خودش از رويارويي آشكار با سوريه خودداري ورزيده است.
جماعت كه بيشتر يك جنبش شهري محسوب ميشود، در شهرهاي طرابلس، بيروت، صيدون، عكا و شوف قدرت دارد و با زعماء سني و نهاد مذهبي اهل سنت (دارالافتاء السنّي) به رهبري مفتي لبنان رقابت ميكند. دو رقيب عمده گروه يكن در نهضت احياءگرانه سنّي عبارتند از: جنبش توحيد اسلامي و انجمن اسلامي طرحهاي خيريه.
برخلاف اين دو گروه اخير كه دو روحاني كاريزماتيك (فرهمند) رهبري آنها را به عهده دارند، رهبري دسته جمعي جماعت اسلامي دربرگيرنده چهرههاي غيرروحاني و روحاني نظير فتحي يكن و عبدالله الببيتي (در طرابلس)، دكتر علي عمر (در بيروت) و شيوخ محرم العارفي (در صيدون) و صلاحالدين اركدن (در جنوب لبنان) است. جماعت از طريق سازمانهاي وابسته نزديك به خود همانند انجمن دانشجويان مسلمان (الرابطه الطلاب المسلمين) فعالانه به جذب نيرو ميپردازد. در حالي كه جماعت اختلاف عقيدتي با تشيع دارد، در نبرد با اسرائيل با حزبالله همكاري كرده و حمايت خود را از رژيم اسلامي در ايران اعلام كرده است.(8)
ايدئولوژي و سياستهاي شيخ شعبان آميختهاي از پيكارجويي اسلامي و واقعگرايي پراگماتيستي است. شعبان ضمن مخالفت با تفكيك دين از سياست (علمانيت)، ناسيوناليسم عرب و كثرتگرايي (پلوراليسم) فرقهگرايي را نيز رد كرده و از استقرار يك نظام سياسي متكي بر شرع اسلام طرفداري ميكند. شعبان از اين جهت دشمن عمده جوامع مسيحي لبناني قلمداد ميشود كه آنها را به گرويدن به اسلام (اسلمومعنا) و يا به زندگي صلحآميز تحت يك حكومت اسلامي دعوت ميكند.(10) روابط شيخ با حزبالله و رژيم اسلامي در ايران موضع او را پيچيده ميكند. در حالي كه شيخ شعبان اعتبار انقلاب اسلامي آيتالله (امام) خميني را ميپذيرد، از طرفداري از يك رژيم شبيه به ايران در لبنان خودداري ورزيده است چن باعث بيگانه شدن طرفرداران و محيط سنياش و حكومت ناسيوناليست عرب سوريه از وي شد.(11)
در سالهاي اخير الحبش كنترل مساجد برج الحيدر و زقاق البلاط را به دست گرفته و در 1988 و 1989 با جماعت فتحي يكن در نزديكي مسجد الزعتري در صيدون به نبرد پرداخته است.
كشمكش مداوم ميان الحبش و جماعت فتحي يكن در مجادلات مربوط به مباحث خداشناسي جنبش معتزله در قرن نهم ريشه دارد. در حالي كه شيخ حبشي از سلف و مكتب العشعري پيروي ميكند، تأكيد او بر «علم حديث» و «علم دين» باعث شد تا ديگران او را همانند معتزله پيرو سنت كلاميه بدانند كه بربرتري عقل و وحي (نقل) تأكيد داشتهاند.(14) عليرغم انكارها و اعتراضات حبشي، فتحي يكن آنها را به خاطر انحراف از تعاليم كهن و مخالفت با علمايي نظير ابن تيميه، ابن عبدالوهاب و سيد قطب مورد انتقاد قرار ميدهد.(15)
دقيقاً برخلاف جماعت اسلامي و دگير گروههاي اسلامگرا، حبشيها خود را تجديدطلبان معنوي (صوفي) دانسته و با استقرار يك جامعه اسلامي به دليل اينكه ميان مسلمانان تفرقه ميافكند، مخالفت ميكنند. با اين وجود، به خاطر رقابت با جماعت اسلامي، حبشيها وارد كارزار سياست لبنان شدند، و در حالي كه روابط نزديك خود را با امل و سوريها حفظ كردند از داوطلبان انتخابات اوت 1992 حمايت نمودند. اين گروه در مجادلات خود به تكفير متوسل شده و مخالفان و رقباي خود را غيرمومن خواندهاند. همين عمل فتحي يكن را واداشته است تا حبشيها را گروه تفكيرگر (الفرقه المكفره) بخواند.(16)
حبشيها با ارائه يك الترناتيو ميانهرو براي اسلامگرايي به يك بازيگر عمده در سياستهاي لبنان تبديل شدهاند. طرفداري آنها از كثرتگرايي (پلوراليسم)، تحمل مخالفين صوفيگري باعث جذب بخش زيادي از طبقات متوسط شهري سني به جنبش شده است.
ادامه دارد ...
منبع:سایت انتشارات امیر کبیر
/خ
ديگر عوامل مؤثر در بحران مداوم لبنان عبارت بودند از: تشديد اختلافات طبقاتي در يك جامعه مبتني بر اقتصاد بازار؛ فساد رسمي گسترده در ميان روساي (زعما) سياسي لبنان؛ و جنگهاي ميان چريكهاي فلسطيني و اسرائيل كه منجر به حملات مكرر اسرائيل و اشغالل سرزمين لبنان شد. انقلاب اسلامي ايران در اواخر دهه 1970 باعث آرايش مجدد نيروها در خاورميانه، و عامل بروز جنگهايي در لبنان شد كه عامل آن قدرتهاي خارجي بودند- عراق در برابر ايران، عراق در برابر سوريه، و سوريه در برابر اسرائيل و آمريكا. درهمآميختن اين نيروها در يك جامعه تقسيم يافته منجر به ايجاد نوعي تجديد حيات طلبي اسلامي شد كه شديداً پراكنده بوده و پتانسيل كشمكش آفرين داشته است.(2) با توجه به چند گونگي عوامل بحراني، اهداف گروههاي اسلامگراي در حال ظهور متوجه دشمنان خارجي نظير اسرائيل و غرب و نيز نهاد مذهبي لبنان و خود دولت ميشد. با اين وجود، با توجه به پراكندگي جامعه اسلامي، گروههاي بنيادگرا به استثناي جامعه دروني كه خارج از جريان اصلي اسلام قرار دارد در امتداد مرزها و خطوط فرقهاي يعني شيعه و سني – توسعه مييافتند.
جماعت اسلامي (جماعه الاسلاميه)
مرشد برجسته و ايدئولوگ اصلي جماعت يكي از طرفداران سيد قطب و ابوالاعلي مودودي به نام فتحي يكن است. از اين جهت، يكن مخالف تفكيك دين از سياست (علمانيت) است و استقرار يك نظام اسلامي را تنها وسيله جبران سقوط معنوي و سياسي جهان اسلام ميداند.(2) فتحي يكن ايدئولوژيهاي غربي ناسيوناليسم، كمونيسم و دمكراسي را با اسلام بيگانه ميداند.(3) رهبران جماعت در حالي كه از جهاد مقدس عليه صليبيون معاصر نظير اسرائيل و مارونيها(6) طرفداري ميكنند و مخالف قراردادهاي طايف هستند، با تقسيم لبنان مخالفت ورزيده و آمادگي دراند براي پيشبرد اهدافشان از راههاي انتخاباتي استفاده كنند.(7) علاوه بر اين به رغم اينكه جماعت رژيمهاي غيرمذهبي را تقبيح نموده و با جناحهاي فعال اخوان المسلمين مصر و سوريه نزديكي ايدئولوژيك دارد، اما به خاطر حفظ رقباي خودش از رويارويي آشكار با سوريه خودداري ورزيده است.
جماعت كه بيشتر يك جنبش شهري محسوب ميشود، در شهرهاي طرابلس، بيروت، صيدون، عكا و شوف قدرت دارد و با زعماء سني و نهاد مذهبي اهل سنت (دارالافتاء السنّي) به رهبري مفتي لبنان رقابت ميكند. دو رقيب عمده گروه يكن در نهضت احياءگرانه سنّي عبارتند از: جنبش توحيد اسلامي و انجمن اسلامي طرحهاي خيريه.
برخلاف اين دو گروه اخير كه دو روحاني كاريزماتيك (فرهمند) رهبري آنها را به عهده دارند، رهبري دسته جمعي جماعت اسلامي دربرگيرنده چهرههاي غيرروحاني و روحاني نظير فتحي يكن و عبدالله الببيتي (در طرابلس)، دكتر علي عمر (در بيروت) و شيوخ محرم العارفي (در صيدون) و صلاحالدين اركدن (در جنوب لبنان) است. جماعت از طريق سازمانهاي وابسته نزديك به خود همانند انجمن دانشجويان مسلمان (الرابطه الطلاب المسلمين) فعالانه به جذب نيرو ميپردازد. در حالي كه جماعت اختلاف عقيدتي با تشيع دارد، در نبرد با اسرائيل با حزبالله همكاري كرده و حمايت خود را از رژيم اسلامي در ايران اعلام كرده است.(8)
جنبش توحيد اسلامي (حركه التوحيد الاسلامي)
ايدئولوژي و سياستهاي شيخ شعبان آميختهاي از پيكارجويي اسلامي و واقعگرايي پراگماتيستي است. شعبان ضمن مخالفت با تفكيك دين از سياست (علمانيت)، ناسيوناليسم عرب و كثرتگرايي (پلوراليسم) فرقهگرايي را نيز رد كرده و از استقرار يك نظام سياسي متكي بر شرع اسلام طرفداري ميكند. شعبان از اين جهت دشمن عمده جوامع مسيحي لبناني قلمداد ميشود كه آنها را به گرويدن به اسلام (اسلمومعنا) و يا به زندگي صلحآميز تحت يك حكومت اسلامي دعوت ميكند.(10) روابط شيخ با حزبالله و رژيم اسلامي در ايران موضع او را پيچيده ميكند. در حالي كه شيخ شعبان اعتبار انقلاب اسلامي آيتالله (امام) خميني را ميپذيرد، از طرفداري از يك رژيم شبيه به ايران در لبنان خودداري ورزيده است چن باعث بيگانه شدن طرفرداران و محيط سنياش و حكومت ناسيوناليست عرب سوريه از وي شد.(11)
انجمن اسلامي طرحهاي خيريه (جمعيه المشاريع الاسلاميه)
در سالهاي اخير الحبش كنترل مساجد برج الحيدر و زقاق البلاط را به دست گرفته و در 1988 و 1989 با جماعت فتحي يكن در نزديكي مسجد الزعتري در صيدون به نبرد پرداخته است.
كشمكش مداوم ميان الحبش و جماعت فتحي يكن در مجادلات مربوط به مباحث خداشناسي جنبش معتزله در قرن نهم ريشه دارد. در حالي كه شيخ حبشي از سلف و مكتب العشعري پيروي ميكند، تأكيد او بر «علم حديث» و «علم دين» باعث شد تا ديگران او را همانند معتزله پيرو سنت كلاميه بدانند كه بربرتري عقل و وحي (نقل) تأكيد داشتهاند.(14) عليرغم انكارها و اعتراضات حبشي، فتحي يكن آنها را به خاطر انحراف از تعاليم كهن و مخالفت با علمايي نظير ابن تيميه، ابن عبدالوهاب و سيد قطب مورد انتقاد قرار ميدهد.(15)
دقيقاً برخلاف جماعت اسلامي و دگير گروههاي اسلامگرا، حبشيها خود را تجديدطلبان معنوي (صوفي) دانسته و با استقرار يك جامعه اسلامي به دليل اينكه ميان مسلمانان تفرقه ميافكند، مخالفت ميكنند. با اين وجود، به خاطر رقابت با جماعت اسلامي، حبشيها وارد كارزار سياست لبنان شدند، و در حالي كه روابط نزديك خود را با امل و سوريها حفظ كردند از داوطلبان انتخابات اوت 1992 حمايت نمودند. اين گروه در مجادلات خود به تكفير متوسل شده و مخالفان و رقباي خود را غيرمومن خواندهاند. همين عمل فتحي يكن را واداشته است تا حبشيها را گروه تفكيرگر (الفرقه المكفره) بخواند.(16)
حبشيها با ارائه يك الترناتيو ميانهرو براي اسلامگرايي به يك بازيگر عمده در سياستهاي لبنان تبديل شدهاند. طرفداري آنها از كثرتگرايي (پلوراليسم)، تحمل مخالفين صوفيگري باعث جذب بخش زيادي از طبقات متوسط شهري سني به جنبش شده است.
ادامه دارد ...
منبع:سایت انتشارات امیر کبیر
/خ