آناهیتا ānāhitā

سرچشمه‌ی زایش و زندگی

ایزدبانوی آب‌ها، مادر ایزدان ایرانی و سرچشمه‌ی زایش و زندگی در اساطیر ایران باستان آناهیتا (Anahita) نام داشت. وی علاوه بر اینکه دختری باکره و قوی بود، بر آب رودخانه‌ها نیز حکومت می‌کرد. آناهیتا به
شنبه، 10 تير 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: Plato
موارد بیشتر برای شما
سرچشمه‌ی زایش و زندگی
 آناهیتا ānāhitā

نویسنده: غلامرضا معصومی

 
ایزدبانوی آب‌ها، مادر ایزدان ایرانی و سرچشمه‌ی زایش و زندگی در اساطیر ایران باستان آناهیتا (Anahita) نام داشت. وی علاوه بر اینکه دختری باکره و قوی بود، بر آب رودخانه‌ها نیز حکومت می‌کرد. آناهیتا به عنوان الهه‌ی عشق، زیبایی، مهربانی و مادری نیز به شمار رفته و الهام دهنده‌ی نهانی حاصلخیزی خاک و عنصر آفریننده‌ی جهان بود.
آناهیتا در لغت به معنای عاری از عیب و نقص، پاک و بی‌آلایش و بدون پلیدی و پستی می‌باشد. آناهیتا در اساطیر یونان با نام آفرودیته (Aphrodite)، الهه‌ی عشق و زیبایی خوانده می‌شود. وی درادبیات مزدیسنا (Mazdayasna)، ایزد آب شناخته شده و آبان‌یشت نیز در وصف او سروده شده است. در اندیشه‌ی زرتشت (Zoroaster)، اردوی سور آناهیتا (Ardavi Sura Anahita)، دارنده‌ی همه آب‌های جهان می‌باشد. آناهیتا در آئین زرتشت، به نگهبانی آب و جمال گشوده جلوه کرده و مورد ستایش و نیایش قرار می‌گیرد. به احترام و افتخار وی در ادبیات مزدیسنا، آبان‌یشت پدیدار گشته که نسبت به سایر یشت‌ها از قبیل مهریشت، تیریشت، رام‌یشت و فروردین‌یشت، خیلی مفصل‌تر، مشروح‌تر، زیباتر و قدیمی‌تر می‌باشد. نام کامل این فرشته‌ی آب اردوی سور ناهید بوده و چون او را مؤنث می‌دانند، گاهی واژه‌ی بانو نیز بر آن اطلاق می‌شود. ایزدبانوی آناهیتا در ایران سرچشمه و منبع همه‌ی آب‌های روی زمین و باروری‌ها می‌باشد. وی نطفه‌ی همه‌ی نَرها را پاک کرده، رَحم همه‌ی مادگان را تطهیر کرده و سپس شیر را در پستان مادران پاک می‌سازد. وی در دین زرتشت چنین وصف می‌شود که: «ناهید زنی است جوان، خوش اندام، بلند بالا، برومند، زیبا چهره، آزاد و نیکو سرشت. در بالای گردونه‌ی خویش مهار چهار اسب یکرنگ و یک اندازه را در دست گرفته و می‌راند. اسب‌های گردونه‌ی وی نیز باد، باران، ابر و شبنم می‌باشند.
ناهید با جواهراتی آراسته، تاجی زرین به شکل چرخی با صد گوهر نورپاش بر سر که از اطراف آن نوارهای پر چین آویخته، طوقی زرین دور گردن و گوشواره‌های چهار گوشه در گوش دارد. کفش‌های درخشانی که به پا کرده، با بندهای زرین، محکم بسته شده را اهورامزدا (Ahura Mazda) او را در بلندترین طبقه‌ی آسمان جای داده است. آناهیتا با تیشتر (Tishtar) الفتی دیرینه داشته و همواره او را در مصاف با اپوش (Apush) یاری رسانده و همراهی می‌کند». آناهیتا را به ستاره‌ی زهره، یعنی ستاره‌ی زیبایی که رومیان عنوان الهه‌ی وجاهت بدان داده و آن را ونوس (Venus) می‌خوانند، اطلاق کرده‌اند. برخی از خاورشناسان نوشته‌اند که ممکن است ناهید ایرانیان در اثر نفوذ الهه‌ی سومری موسوم به عیشتر (Ishtar) که بعدها در بابل و آشور نیز پرستیده شد، به وجود آمده باشد. عیشتر که مادر و مولّد نوع بشر تصور می‌شد، در برخی از خصائص شباهتی با ناهید داشته و ممکن است بعدها در بیرون از حدود ایران، بعضی از خصائص و رسومات دینی این الهه را ضمیمه‌ی پرستش ناهید ایرانی کرده باشند. هنگامی که زرتشت در میان اجداد پارسی‌ها و مادی‌ها ظهور یافت، متوجه شد که مردم چیزهایی مانند جانوران، زمین، آسمان و نیاکان خود را پرستیده و آناهیتا نیز از جمله بزرگ‌ترین خدایانی بود که پیش از دین زرتشت پرستیده می‌شد. در زمان داریوش اول، این دین نماینده‌ی روح ملتی بود که در اوج عزت و اقتدار خویش به سر می‌برد. اما مردم پیش از آنکه دوستدار منطق باشند، به شعر عشق ورزیده و اگر اساطیر و افسانه‌ها در کار نبودند ملت‌ها از میان می‌رفتند. به همین جهت آناهیتا الهه‌ی ماه، رویش، حاصلخیزی، تناسل و روابط جنسی نیز برای خود پرستندگانی داشت و در کنار اهورا مزدا، خدایی رسمی باقی ماند. اردشیر دوم هخامنشی، ستایش آناهیتا را در نقاط مختلف ایران و در ممالکی که تحت تصرف شاهان هخامنشی بود، منتشر ساخته و مجسمه‌ی وی را در معابد برپا نمود. آثار خطوط میخی که از اردشیر دوم باقی مانده، دلیل آن است که در عهد وی ستایش آناهیتا و میترا (Mithra) در ایران بالا گرفته است. اردشیر دوم هخامنشی در کتیبه‌اش، نام آناهیتا را پس از اهورامزدا یاد کرده و به قول بروسوس (Berosus)، اردشیر نخستین پادشاه از پارس بود که پیکره‌های آناهیتا را در بابل، شوش، هگمتانه و باختر، میان دیگر خدایان معمول کرد. اردوی سور آناهیتا در ایران، چشمه‌ی آب حیات، مادر و پشتیبان مردم ایرانشهر، الهه‌ی عشق، غایت آمال و کعبه‌ی حاجت دوشیزدگان و دختران زیباروی نیز به شمار می‌رفت. وی با جادوگران و ساحره‌هایی که حرمت آب را نگه نداشته و باران را عزیز نمی‌شمردند، در نبرد و پیکار و با دیوهایی که آب انبارها، آبگیرها و برکه‌ها را به خشکی می‌کشانند، همواره در ستیز بود. در ایران باستان، معابد بزرگی به نام آناهیتا وجود داشت که مجلل‌ترین و معروف‌ترین آنها معبد آناهیتا در همدان می‌باشد. بیشتر پوشاک‌های فلزی این معبد در زمان فتح اسکندر کبیر (Alexander Great) به تاراج رفت و از آن تاریخ به بعد، اشیاء قیمتی معبد در معرض دستبرد سلوکی‌ها قرار گرفت. در نهایت مابقی آلات طلا و نقره‌ی آن را نیز آنتیوخوس (Antiochus) در عهد اردوان اول غارت کرد. برخی از دانشمندان بر این گمانند که قدمت معبد آناهیتای همدان تا عهد دومین پادشاه ماد، یعنی هووخشتر (Huvakhshtra) یا جانشین وی می‌رسد. از معابد دیگر و معروف آناهیتا، معبد کنگاور و معبد شوش می‌باشد. آناهیتا در مرزهای سرزمین ایران، تأثیر اسطوره‌های سرزمین‌های مجاور را پذیرفته بود. در شوش از عیشتر و نانا (Nana) رنگ گرفته، در آسیای صغیر و غرب ایران به شکل آرتمیس (Artemis) یونانی درآمده و در قسمتی از ارمنستان به شکل آفرودیته یونانی ظاهر گشت. کلمان هوار (Clememt Huart) می‌نویسد: «آمدن آناهیتا به پرستشگاه‌های ایرانیان نشان می‌دهد که دین پادشاه ایران آمیخته با اخترشناسی کَلدانی شده و بدین صورت پس از سقوط امپراتوری هخامنشی، آناهیتا در برخی از پادشاهی‌های آسیای صغیر باقی ماند. به احتمال زیاد آناهیتا سیاره‌ی زهره بود که ماهیت وی از آشور گرفته شد، زیرا دین پادشاه تغییر یافت و تصور آنکه اهورا مزدا در آسمان تنها است، دیگر کهنه شد. سپس خدایان تازه‌ای از اطراف وی سر برآوردند که جوان‌تر و خواه ناخواه فعال‌تر بودند. آناهیتا در کاپادوسیه (Cappadocia) و پونتوس (Pontos) با الهه‌ی دیرین آنها کومانا (Komana) یکسان شمرده شده و متولّیان حرم وی تعداد بسیرای از بردگان پسر و دختر بودند. در شهر زلا (Zela) همه ساله جشنواره‌ی معروف ساکا در بزرگداشت آناهیتا برپا می‌شد. در کشور لیدی نیز آئین آناهیتا با مراسم مذهبی کیببه (Kybebe) مام ایزد بزرگ آسیای صغیر که شاید همان سیبله (Cybele) یونان باشد، آمیخته شده و نگاره‌های بالداری از او که دو شیر در طرفین وی ایستاده‌اند، بر جای مانده است. در آنجا آناهیتا را آرتمیس ایرانی (Artemis Persica) خوانده، در مصر وی را با ایزیس (Isis) یکی دانسته و در روم با ونوس مقایسه کرده‌اند. قراین موجود نشان می‌دهد که آناهیتا در میان ایزدان نیز ویژگی‌های ایرانی خود را حفظ کرده، در همه جا بانوی آب‌ها شمرده شده و سروده‌های نیایش وی با زبان ایرانی زمزمه می‌گردید. یونانیان، آناهیتا را با چندین زن ایزد از جمله: آتنا (Athena)، آفرودیته و دیانا (Diana) یکی شمرده و وی را با نام آرتمیس ایرانی و یا دیانای ایرانی (Diana Persica) نیایش می‌کردند. در زمان‌های بعدی آناهیتا در فریگیا (Phrygia) با مام ایزدِ فریگیایی یکی شمرده شده و مراسم ویژه‌ی نیایش وی با رازهای آئین‌های مهر درآمیخت. بر خلاف نظر بنونیست (Benveniste) و بسیاری دیگر از ایران شناسان که درباره‌ی اصل سامی و غیر ایرانی بودن آناهیتا اصرار دارند، نیبرگ (Nyberg) می‌گوید که: «آناهیتا، زن ایزدی ایرانی بوده که دارای اصل و چهره‌ای آریایی می‌باشد و تنها در زمان‌های بعدی و به هنگام به هم آمیختگی آئین در زمان بعد از هخامنشیان، او را با دیرگ زن ایزدان بین النهرین، آسیای صغیر و یونان یکسان انگاشته و رسم‌های مذهبی آنان را با یکدیگر درآمیختند».
منبع مقاله :
معصومی، غلامرضا؛ (1388) دایره المعارف اساطیر و آیین های باستانی جهان جلد اول، تهران: شرکت انتشارات سوره مهر؛ چاپ اول
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط