نویسنده: روحالله امینآبادی
با انتشار سلسله فیشهای حقوقی برخی مدیران دولتی در سال گذشته که نشان میداد این مدیران از بیتالمال دریافتیهای نجومی و بسیار کلان داشتهاند احساسات عمومی جریحهدار شد، رهبر معظم انقلاب از حقوقهای نجومی به عنوان هجوم به ارزشها یاد کردند.
رهبر معظم انقلاب 2 تیر ماه سال 1395 در دیدار با اعضای هیئت دولت به موضوع حقوقهای کلان اشاره و تأکید کردند: «موضوع حقوقهای نجومی، در واقع هجوم به ارزشها است.»
رهبر معظم انقلاب همچنین در خطبههای نماز عید سعید فطر سال گذشته به موضوع حقوقها و برداشتهای غیرمنصفانه و ظالمانه اشاره کردند و با تأکید بر اینکه چنین برداشتهای نامشروعی از بیتالمال، گناه و خیانت به آرمانهای انقلاب اسلامی است، افزودند: «در این موضوع، در گذشته، قطعاً کوتاهیها و غفلتهایی شده است که باید جبران شود اما مسئولان باید موضوع حقوقهای نامشروع را به طور جدی پیگیری کنند و اینگونه نباشد که سر و صدایی بهپا و بعد هم قضیه به فراموشی سپرده شود.»
ایشان یکی از علل وقوع پدیده زشت حقوقهای نامشروع را آسیبهای ناشی از «مستی اشرافیگری» دانستند و تأکید کردند: «هنگامی که در جامعه، «اشرافیگری، اسراف و تجمل»، ترویج میشود، نتیجه آن بروز پدیدههای زشتی همچون دریافتهای نامشروع است.»
در حالی که از پرداختها و دریافتهای نجومی گروهی از مدیران دولتی احساسات عمومی جریحهدار شده بود برخی مسئولین نجومیبگیران را ذخایر نظام خوانده و دریافتیهای آنان را قانونی و مشروع دانستند!
به عنوان نمونه محمدرضا نعمتزاده وزیر صنعت و معدن دی ماه سال گذشته در جلسه بررسی مسائل و مشکلات بخش صنعت، معدن و تجارت خراسان جنوبی درباره حقوقهای نجومی گفت: «در این زمینه ما هیچ موردی را خلاف مقررات نیافتیم و اگر شخصی بیشتر گرفته بر اساس نظامبندی بوده است ولی از لحاظ قانون و مقررات خلافی نیست.»
وزیر صنعت همچنین اعلام کرد: «به خاطر این افراد کل کشور را به هم ریختهایم و از صبح تا شب بهدنبال خلافکارانیم که پس بدهند فقط به خاطر اینکه 2 میلیارد تومان را پس بدهند، آیا کشور گیر این 2 میلیارد تومان است؟»
اسلام پا برهنگان تا اسلام آمریکایی
مسئولین دولتی در حالی مشکل اصلی را اشرافیگری نمیدانند که مردم در فقر و محرومیت به سر میبرند، مشکل معیشت و بیکاری در کشور بیداد میکند و در عین حال عدهای از بیتالمال و به صورت ماهیانه صدها میلیون تومان حقوق دریافت میکنند!
امام خمینی (ره) 11 فروردین 1367 در آستانه انتخابات مجلس سوم شورای اسلامی در پیامی خطاب به مردم تاکید کردند: «مردم شجاع ایران با دقت تمام به نمایندگانی رأی دهند که متعبد به اسلام و وفادار به مردم باشند و در خدمت به آنان احساس مسئولیت کنند، و طعم تلخ فقر را چشیده باشند، و در قول و عمل مدافع اسلام پابرهنگان زمین، اسلام مستضعفین، اسلام رنجدیدگان تاریخ، اسلام عارفان مبارزهجو، اسلام پاکطینتان عارف، و در یک کلمه، مدافع اسلام ناب محمدی - صلی اللهعلیه و آلهوسلم - باشند. و افرادی را که طرفدار اسلام سرمایهداری، اسلام مستکبرین، اسلام مرفهین بیدرد، اسلام منافقین، اسلام راحتطلبان، اسلام فرصتطلبان، و در یک کلمه، اسلام آمریکایی هستند طرد نموده و به مردم معرفی نمایند.» «صحیفه امام، جلد 21، صفحه 9»
امام خمینی (ره) همچنین 29 تیر 1367 در پیام پذیرش قطعنامه تاکید میکنند: « ملت عزیز ما که مبارزان حقیقی و راستین ارزشهای اسلامی هستند، به خوبی دریافتهاند که مبارزه با رفاهطلبی سازگار نیست؛ و آنها که تصور میکنند مبارزه در راه استقلال و آزادی مستضعفین و محرومان جهان با سرمایهداری و رفاهطلبی منافات ندارد با الفبای مبارزه بیگانهاند. و آنهایی هم که تصور میکنند سرمایهداران و مرفهان بیدرد با نصیحت و پند و اندرز متنبه میشوند و به مبارزان راه آزادی پیوسته و یا به آنان کمک میکنند آب در هاون میکوبند. بحث مبارزه و رفاه و سرمایه، بحث قیام و راحتطلبی، بحث دنیاخواهی و آخرتجویی دو مقولهای است که هرگز با هم جمع نمیشوند. و تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند.»
در این زمینه، رهبر معظم انقلاب در بیان شاخصها و اصول نظام اسلامی میگویند: «یکی از مبانی اساسی و ارزشهای اساسی نظام اسلامی عبارت است از حمایت از محرومان. یکی دیگر حمایت از مظلومان است در هر نقطه عالم. اینها ارزشهای اساسی انقلاب است؛ از اینها نمیشود صرفِنظر کرد. اگر کسی، کسانی یا جریانی نسبت به محرومین بیتفاوت باشد، یا نسبت به مظلومان عالم بیتفاوت باشد، این شاخص در او وجود ندارد.»
بر اساس آن چه گفته شد یک مسئول چگونه میتواند در نظام اسلامی از امکاناتی که این نظام برای مردم میخواهد حداکثر استفاده و سوءاستفاده را در جهت رسیدن به منافع و مطامع خود ببرد و در عین حال از خط امام و انقلاب سخن بگوید؟ آیا این مسیر تحریف اصول انقلاب و خط امام محسوب نمیشود؟!
هدف دشمن از تحریف امام(ره)
آیتالله حسن ممدوحی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در گفتوگو با گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «دشمن همیشه به دنبال ضربه زدن به نقطه مرکزی است که برای جامعه مفید بوده و عامل اساسی قدرت آن محسوب میشود.»
وی ادامه میدهد: «ایران در زمان شاه هیچ ارزشی در میان کشورهای دیگر نداشته و دشمن به دنبال آن است که دلیل ارزش یافتن ایران پس از انقلاب اسلامی که همان راه و خط امام است را هدف گرفته و از بین ببرد.»
آیتالله ممدوحی در ادامه تاکید میکند: «سادهزیستی یکی از اصول و ارزشهای انقلاب است، رسانهها بایستی مردم را روشن کنند تا بدانند که دشمن میخواهد سرمایههای واقعی این ملت را نابود کند.»
این عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم همچنین با اشاره به ذخیره انقلاب خوانده شدن مدیران اشرافی و نجومیبگیر از سوی برخی مقامات نیز به کیهان میگوید: «دست این افراد که نجومیبگیرها را ذخیره نظام میخوانند در کار است و چون میخواهند خودشان زیر سؤال نروند مدیران اشرافی را جزو زبدهها و ذخایر نظام میخوانند ، معیار و ملاک برای رشد کشور سادهزیستی مسئولان است که در راه و مرام امام به آن اشاره شده است.»
آیتالله ممدوحی در ادامه با اشاره به شیوه زندگی شهید رجایی میگوید: «شهید رجایی زندگی سادهای داشت و با یک موتور از مجلس به دولت میرفت، راه همین است که امام گفتند و رسانهها بایستی جلوی تحریف این خط نورانی را بگیرند.»
استکبارستیزی از مسجد تا ناقوس کلیسا
استکبارستیزی و مبارزه بیامان با آمریکا از مهمترین ویژگیهای راه و خط امام است که در سالهای گذشته بسیاری کوشیدهاند با تحریف این راه نورانی آن را از مکتب امام حذف کنند.
در طول مذاکرات هستهای منتهی به توافق برجام برخی شخصیتها در این راه حتی به تحریف عاشورای حسینی(ع) نیز دست زدند، سخن گفتن از این که عاشورا درس مذاکره بود اولین گام در راه تحریف گفتمان مقاومت نبوده و شاید آخرین گام آن نیز نباشد، در سالهای گذشته برخی شخصیتها در این راه دست به خاطرهسازی نیز زدند از جمله این که گفتند: امام خمینی(ره) موافق حذف شعار مرگ بر آمریکا از شعارها بودند!
جالب آن که برخی به اصطلاح روشنفکران و کارشناسان نزدیک به جریان اصلاحات و از حامیان دولت یازدهم که به گفته خود « با بند بند وجودشان لیبرال هستند» در تحریف خط امام و انقلاب در این زمینه میگویند: «استکبارستیزی، در ذات انقلاب اسلامی نیست... در تاریخ معاصر ایران ظرف 200 سال گذشته هیچ تحولی به اندازه آمریکاستیزی تیشه به منافع ملی ایران نزده است. به اعتقاد من برجام آغازی برای پایان مرگ بر آمریکا گفتن است.»
بی آن که بخواهیم به گوینده این سخنان و ادعاها بپردازیم کافی است به صحیفه امام(ره) نگاهی هر چند گذرا بیندازیم، جایجای صحیفه امام نشان از مبارزه بیامان آن عزیز سفر کرده با آمریکای جهانخوار داشته است.
امام خمینی در سال 1367 و کمتر از یک سال قبل از وفات، در پیامی تاریخی به مناسبت پذیرش قطعنامه، تأکید میکنند: «دستنشاندگان آمریکا آتش زدن پرچم آمریکا را به حساب آتش زدن حرم و شعار مرگ بر شوروی و آمریکا و اسرائیل را به حساب دشمنی با خدا و قرآن و پیامبر گذاشتهاند...»
امام خمینی در این پیام تاریخی ادامه میدهند: « انشاءالله ما نخواهیم گذاشت از کعبه و حج، این منبر بزرگی که بر بلندای بام انسانیت باید صدای مظلومان را به همه عالم منعکس سازد و آوای توحید را طنین اندازد، صدای سازش با آمریکا و شوروی و کفر و شرک نواخته شود و از خدا میخواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبهی مسلمین، که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ آمریکا و شوروی را به صدا درآوریم.»
امامی که به دنبال طنین انداز شدن شعار مرگ بر آمریکا از مسجد تا ناقوس کلیسا بودند چگونه میتوانند دستور حذف این شعار را بدهند و به خواسته برخی افراد و گروهها زمینهساز رابطه با این قدرت شیطانی شوند؟! طبیعی است که این شبهه جز از سوی تحریفگران خط نورانی امام نمیتواند مطرح شود.
خودمان به فکر مایحتاج کشور باشیم
محمد کریمی، کارشناس مسایل سیاسی به گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «در سالهای گذشته برخی به دنبال القای این گزاره بودند که یک کشور نمیتواند همه چیز را تولید کند در نتیجه بایستی برخی نیازها از خارج تامین شده و صادرات و واردات تجارت خارجی گسترش یابد. این گزاره در ظاهر امر درست مینماید ولی نکته انحرافی این جا است که نیازهای تامین شده از خارج کشور اگر مایحتاج ضروری و روزانه مردم باشد این کشورها به دلیل نیاز پایین خود به ایران خواهند توانست با تحت فشار قرار دادن کشورمان با ابزاری چون تحریم اقتصادی و ... در تصمیمات کلیدی نظام تاثیر بگذارند.»
این کارشناس سیاسی در ادامه تصریح میکند: «این واقعیت تلخ در مذاکرات هستهای به خوبی خود را نشان داد ، برخی سیاستمداران با تکیه بر این که خزانه کشور خالی است تصویر دستانی خالی و ناتوان را به طرف غربی نشان دادند و طبیعی است که هیچ مذاکرهکنندهای در مقابل حریف ضعیف و ناتوان ابزاری که به این ضعف منتهی شده است را از دست نمیدهد!»
کریمی میگوید: «امام خمینی(ره) 26 بهمن 1359 در دیدار کفیل وزارت نفت، معاونان، مدیران شرکت ملی نفت و گاز و صنایع پتروشیمی و شرکتهای وابسته بر ضرورت خودکفایی در شرایط تحریم اشاره کرده و فرمودند: من اعتقادم است که اگر ما در محاصره اقتصادی یک ده سال، پانزده سال واقع بشویم شخصیت خودمان را پیدا میکنیم؛ یعنی همه مغزهایی که راکد بودند در آن وقت و نمیتوانستند فعالیت بکنند به فعالیت میافتند. این طبیعی است که اگر یک نفر آدم یک جایی نشسته و همه چیز او را میآورند تقدیمش میکنند این فکرش به کار نمیافتد، حتی کاسب هم نمیتواند بشود!
بنیانگذار انقلاب همچنین در یک تحلیل دقیق و کاملا کارشناسی محاصره اقتصادی را یک هدیه به کشور دانسته و تاکید کرده بودند: «این محاصره اقتصادی را که خیلی از آن میترسند، من یک هدیهای میدانم برای کشور خودمان، برای اینکه محاصره اقتصادی معنایش این است که «ما یَحْتاج» ما را به ما نمیدهند. وقتی که ما یحتاج را به ما ندادند، خودمان میرویم دنبالش. ممکن است یک ده سالی زحمت بکشیم، ده سالی گرفتاری داشته باشیم، اما نتیجه آخرش این است که بعد از ده سال خودمان هستیم؛ دیگر احتیاج به اینکه دست دراز کنیم طرف این مؤسسه یا آن مؤسسه یا آن کشور و این کشور نیستیم.»
وی تصریح میکند: «از منظر حضرت امام(ره): یک مملکت اگر بخواهد خودش روی پای خودش بایستد، مستقل بشود در همه ابعاد، چارهای ندارد جز این تفکر که «ما باید از خارج چیز وارد کنیم» از کلهاش بیرون کند. مغزش توجه به این بکند که ما از خارج نباید وارد بکنیم. اگر یک چیزی نداریم، از خارج برایمان نمیآورند آن [را] فلان کار را انجام نمیدهیم، تا خودمان درست کنیم.»
منبع مقاله : کیهان