آستان قدس رضوي

آستان قدس رضوي، واقع در مشهد. مجموعه‌ي وسيع و شکوهمند آستانه‌ي حضرت رضا (عليه السلام) امام هشتم شيعيان که به اعتباري گسترده‌ترين و مجلل‌ترين زيارتگاههاي ايران و جهان اسلام به شمار مي‌رود، اثري
پنجشنبه، 5 مرداد 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
آستان قدس رضوي
 آستان قدس رضوي



 

آستان قدس رضوي، واقع در مشهد. مجموعه‌ي وسيع و شکوهمند آستانه‌ي حضرت رضا (عليه السلام) امام هشتم شيعيان که به اعتباري گسترده‌ترين و مجلل‌ترين زيارتگاههاي ايران و جهان اسلام به شمار مي‌رود، اثري است که پايه‌ي هسته‌ي اصلي آن به قرن دوم هجري مربوط مي‌گردد. زيرا که بعد از شهادت حضرت رضا (عليه السلام) (برخي زمان شهادت حضرت را 21 رمضان سال 202 و برخي ديگر 30 صفر سال 203 ذکر کرده‌اند) آن حضرت را در بقعه‌اي که بر فراز گور هارن الرشيد برپا شده بود دفن مي‌کنند. بقعه‌ي مزبور در باغ حاکم طوس در قريه‌ي «سناباد» برپا شده بود که بعد از دفن حضرت رضا (عليه السلام) به «مشهد» معروف مي‌شود و بعدها نام خود را به شهر مشهد کنوني که جانشين طوس مي‌گردد مي‌دهد. به اعتباري براي اولين بار به نام «مشهد» در کتاب احسن التقاسيم مقدسي برخورد مي‌کنيم. ابن حوقل نيز در المسالک و الممالک اين مکان را «مشهدالرضا» خوانده است. در عهد ديلميان به تزيين بقعه مي‌پردازند، ولي به دستور سبکتکين پادشاه متعصب غزنوي (366-387ق) سقف و قسمتي از ديوار بقعه را ويران مي‌سازند. بنا بر نوشته‌ي تاريخ بيهقي، در سال 400ق ابوبکر شهمرد در زمان سلطان محمود غزنوي و به دستور او بناي بقعه را بار ديگر بر روي بازمانده‌ي ديوارهاي گلين با آجر برپا مي‌سازد و مناري نيز بر آن اضافه مي‌کند. اين بنا که هسته‌ي اصلي حرم حضرت رضا (عليه السلام) را تشکيل مي‌دهد، بنايي بود چهارگوش. از آنجا که زمان بناي اين بقعه با بناي «سنگ بست» که تنها بناي بازمانده از دوران غزنويان به شمار مي‌رود و در نزديکي دو راهي فريمان قرار دارد همزمان مي‌باشد، مي‌توان وضع بقعه‌ي اصلي حضرت رضا (عليه السلام) را قبل از تزيينات و افزوده‌هاي بعدي با مقايسه با آن بنا، بازشناخت. در ميان آثار جالبي که در موزه‌ي آستانه قرار دارد قطعه سنگ مرمري است با اندازه‌هاي 6×30×40 سانتيمتر و متعلق به سال 516ق که از آن به عنوان اولين سنگ مزار امام رضا (عليه السلام) ياد شده است. کتيبه‌ي آن چنين است: «امر بعمارة مشهد الرضوي علي بن موسي عليه السلام العبد المذنب الفقير الي رحمته ابوالقاسم احمدبن علي بن احمد العلوي الحسيني تقبل الله منه». وجود اين قطعه سنگ بيشتر اين تصور را پيش مي‌آورد که بايد اشاره به بنايي بر فراز مرقد باشد، نه پاگرفتن قبر و قرار دادن سنگ بر روي آن. در سال 548ق در جريان حمله‌ي غزان، به بناي بقطعه لطمه وارد مي‌گردد و چند سال بعد شرف الدين ابوطاهر بن سعدبن علي قمي در عهد سلطان سنجر (511-557ق) به مرمت آن همت مي‌گمارد. بعد از سال 557ق نيز زمرد ملک خواهرزاده سلطان سنجر بنا بر نوشته‌هاي روي کاشيها، ازاره‌ي حرم را با کاشيهاي نفيس شش ضلعي، هشت ضلعي و ستاره‌اي تزيين مي‌کند. نام اين بانو بر روي يکي از کاشيها چنين ثبت شده است: «ترکان زمرد ملکه بنت سلطان شهيد محمود». اين بانو با خطي خوش قرآن کريم را در جزوه‌هايي نوشته و وقف بقعه ساخته که در کتابخانه‌ي آستان قدس نگهداري مي‌شود. در سال 612ق (زمان خوارزمشاهيان) کتيبه‌ي کاشي خشتي بسيار زيبايي به خط ثلث برجسته بر روي ديوار دو طرف در ورودي حرم (از جانب رواق دارالحفاظ) نصب مي‌گردد که بر روي آن نام و نسب حضرت رضا (عليه السلام) تا حضرت اميرالمؤمنين علي (عليه السلام) آمده و چنين ختم شده است: «من عمل العبد المذنب الراجي الي رحمة ربه مولي الامام عليه الصلواة و السلام علي بن محمد المقري غفرالله له» و «اضعف عبادالله محمدبن ابي طاهربن ابي الحسن بعد ما عمليه و صنعه في تاريخ غرة جمادي الاولي سنة اثني عشر و تسعامئة [912ق] غفرالله له و لوالديه و لجميع المؤمنين و المؤمنات بمحمد و عترته الطاهرين». بر حاشيه‌ي مزبور به خطر ريز دو بيت در مدح حضرت رضا (عليه السلام) از سروده‌هاي ابونواس شاعر ايراني عرب زبان نيز نقش بسته است. از همين زمان نيز کتيبه‌اي در داخل حرم در صفه‌ي شمالي که صفه‌ي شاه طهماسبي ناميده مي‌شود وجود دارد. در اينجا دو بيت فارسي:

بادا هزار بار فزونتر سلام حق *** بر تو ايا غريب خراسان امام حق
مشتاق حضرت توام اي سيد شهيد *** حقا که هستم از دل و از جان غلام حق

ثبت شده که در دنباله‌ي آن چنين آمده است «قائله عبدالله بن محمودبن عبدالله في شهور سنة اثني عشر و تسعمائة». از همين زمان سه محراب نيز با تاريخ «في ربيع الاخر سنة اثني عشر و تسعمائة» در حرم وجود دارد. اين آثار تاريخ‌دار حرم از نمونه‌هاي کمياب کارهاي تزييني به جاي مانده از دوران خوارزمشاهيان به شمار مي‌روند. در يورش مغول حرم مطهر آسيب فراوان مي‌بيند که در دوران ايلخانان، نخست توسط غازان و سپس در زمان الجايتو (703-716ق) پادشاه شيعي مذهب ايلخاني مرمت اساسي شده، بر آباداني آن افزوده مي‌شود. به اعتباري بناي کامل گنبد موجود مربوط به زمان الجايتو شناخه شده است. در قرن هشتم آثار آستان قدس عبارت بوده از حرم، مسجد بالاسر که باني آن ابوالحسن عراقي از دبيران عهد غزنوي بوده و چند بناي کوچک متصل به ضلع شمالي و يک مدرسه. ابن‌بطوطه که در سال 734ق از راه جام به طبس آمده، از حرم مطهر حضرت رضا (عليه السلام) چنين ياد مي‌کند: «در مشهد مکرم قبه‌ي عظيمي است در داخل زاويه و جنب آن مدرسه و مسجديست که همه از ابنيه‌ي عاليه‌ي مطبوعه است. ديوارهاي اين ابنيه را با خشت کاشاني مزين کرده و بر روي مرقد حضرت رضا (عليه السلام) صندوقي چوبي نصب شده و بر روي اين صندوق صفحات نقره کوبيده‌اند و قنديلهاي نقره بالاي مرقد آويخته و آستانه‌ي در قبه نيز نقره است و بر در مزبور پرده‌اي از پارچه‌ي حرير مذهب مشاهده مي‌شود و انواع فرشها در قبه گسترده‌اند و در برابر مرقد حضرت رضا (عليه السلام) قبر هارون الرشيد است که بر روي آن نيز صندوقي نصب شده و شمعدانها روي آن گذاشته شده‌اند». تا ربع اول قرن نهم هجري وضع آستان قدس به همان صورت بود. با کوششهاي شاهرخ تيموري براي آباداني مشهد، مجموعه‌ي آستان قدس نيز به همت همسر او گوهرشاد گسترش چشمگيري پيدا مي‌کند. نخستين مسجد جامع شهر مشهد به نام مسجد گوهرشاد در سمت قبله‌ي حرم مطهر با شکوه فراوان در سال 821ق برپا مي‌گردد. سپس بناي «دارالحفاظ» بين حرم و مسجد گوهرشاد «دارالسياده» بزرگترين رواق اطراف حرم واقع در مغرب دارالحفاظ و بالاخره «تحويل خانه» يا خزانه، در مشرق دارالحفاظ برپا مي‌شود. در پيرامون مجموعه نيز در عهد شاهرخ سه مدرسه به نام «پريزاد» (مدرسه‌ي پريزاد)؛ بالاسر (مدرسه‌ي بالاسر)؛ دو در (مدرسه‌ي دو در) ساخته مي‌شود. در سالهاي پاياني دوران تيموري، امير عيليشير نوايي وزير سلطان حسين بايقرا (878-912ق) صحن کهنه و اساس ايوان طلا را بوجود مي‌آورد که صحن مزبور توسط نادرشاه افشار مطلا مي‌گردد. در دوران صفويه بر شکوه مجموعه افزوده مي‌شود. شاه طهماسب صفوي مناره‌ي نزديک گنبد مطهر را که توسط سوري ابن معتز حاکم نيشابور در عهد غزنويان برپا گرديده بود، مرمت و طلاکاري مي‌کند و در سال 932ق نيز خشتهاي نفيس کاشاني روي گنبد را به خشتهاي طلا تبديل مي‌نمايد. کمي بعد که در شورش عبدالمؤمن خان ازبک خشتهاي طلاي گنبد و گلدسته، در کنار ديگر نفايس آستان قدس، به يغما برده شد، بار ديگر شاه عباس اول در سال 1010ق در سفري که پياده از اصفهان به مشهد آمده بود، دستور طلاکاري گنبد را مي‌دهد. انجام اين امر در کتيبه‌ي ميناکاري گنبد به خط عليرضا عباسي نقش بسته است. شاه عباس با توجه خاصي که به آستانه‌ي حضرت رضا (عليه السلام) داشت، دستور داد تا هر کس به زيارت آن حضرت توفيق بيابد مي‌تواند عنوان «مشهدي» را مانند حاجي و کربلايي بر نام خود بيفزايد و اين لقب از آن زمان رواج يافت. در زمان شاه عباس اول اقدامات وسيعي در اين مجموعه صورت گرفت که از آن جمله است: وسعت بخشيدن به صحنه کهنه، احداث ايوان شمالي و اتاقها و غرفه‌ها و سردرها و ايوانهاي شرقي و غربي آن. ايجاد رواق «توحيدخانه» در شمال حرم از آثار منسوب به ملا محسين فيض است. رواق گنبد اللهوردي خان در مشرق توحيدخانه، آرامگاه اللهوردي خان سپهسالار شاه عباس را در بر دارد. گنبد بر اثر زلزله‌ي سال 1084ق، به شهادت کتيبه‌ي چهار ترنج ميناکاري، ساقه‌ي آن شکست مي‌يابد که در سال 1086ق به دستور شاه سليمان صفوي تعمير مجدد مي‌شود. ايوان طلاي صحن کهنه توسط نادرشاه افشار تعمير و طلاکاري مي‌شود، طلاکاري مناره‌ي بالاي آن نيز مربوط به سال 1142ق و زمان نادرشاه است. بناي مناره‌ي ايوان شمالي و تذهيب آن و سنگاب مرمر يک پارچه سقاخانه‌ي اسمعيل طلايي در صحن کهنه نيز مربوط به دوران نادرشاه است. در طول دوران قاجار نيز آثاري در اين مجموعه برپا مي‌شود و تغييرات و تعميراتي صورت مي‌پذيرد که از آن جمله است: بناي صحن نو در جانب شرقي حرم مربوط به زمان فتحعليشاه، بناي رواق «دارالسعادة» از آثار اللهيارخان آصف الدوله در 1251ق، ترکيب رواق دارالضيافه در سال 1330ق. در جريان تجاوز روسها به خراسان، مجموعه‌ي آستانه مورد حمله‌ي آنها قرار گرفته پس از به توپ بستن گنبد و سوراخ کردن چند جاي آن، رواقها به اشغال قزاقهاي روسي درآمده و گروه کثيري از مردم به شهادت مي‌رسند. اين حادثه‌ايست که هيچگاه از يادها نخواهد رفت. ويرانگري روسها در سال 1331ق توسط سلطان حسين ميرزا والي خراسان مرمت مي‌شود. در سال 1307ش تغييري اساسي در شبکه‌ي پيرامون مجموعه بعمل آمد و فلکه‌ي دور حرم به شعاع 180 متر از نوک گنبد و به پهناي 30 متر احداث مي‌گردد. سپس بناي موزه و کتابخانه و تالار تشريفات صورت مي‌گيرد. مهمترين تغييرات در مجموعه‌ي حرم حضرت رضا (عليه السلام) و بافت پر ارزش تاريخي آن که لطمه‌اي شديد بر اين مجموعه وارد ساخت و چندين اثر ارزشمند را از بين برد، مربوط است به سالهاي 1350ش که بخش مهمي از واحدهاي بافت تاريخي اين مجموعه را ويران ساختند و به جاي آن فضاي سبز ايجاد کردند. واحدهاي عمده‌ي تشکيل دهنده‌ي مجموعه‌ي آستان قدس رضوي در حال حاضر عبارتند از: حرم مطهر، دارالحفاظ، دارالسيادة، مسجد بالاسر، دارالاخلاص، دارالشکر، توحيدخانه، دارالفيض، گنبد اللهورديخان، گنبد، حاتم خاني، دارالضيافة، دارالسعادة، دارالسرور، دارالذکر، دارالزهد، دارالعزة و دارالسلام.
حرم مطهر: چنانکه در مقدمه‌ي اين مقاله اشاره رفت بناي هسته‌ي اصلي آستانه‌ي موجود به سال 400ق مربوط مي‌گردد که بر روي شالوده‌ي قرن دوم با اندازه‌ي 10/40 در 10/90 متر برپا مي‌شود. در چهار طرف، چهار صفه به دهانه‌ي 3 متر قرار دارد که با بناهاي پيرامون در ارتباط هستند. از آنجا که بقعه‌ي نخست براي گور هارون الرشيد ساخته شده و سپس حضرت رضا (عليه السلام) را بعد از شهادت در بالاي سر هارون الرشيد دفن مي‌کنند، موقعيت ضريح چنان بود که با ديوار غربي بيش از 85 سانتيمتر فاصله نداشت و از اين‌رو براي طواف کنندگان کثير مرقد، ايجاد مشکل مي‌کرد؛ در نتيجه در سال 1343ش براساس طرحي دقيق بدون آنکه لطمه‌اي بر استواري گنبد وارد آيد يا برپايي يک طاق بزرگ و ايجاد دو پايه، اقدام به برداشتن ديوار حجيم اين قسمت واقع ميان حرم و مسجد بالاسر گرديد و فاصله‌ي مزبور به 3/05 متر رسيد. ازاره‌ي حرم به ارتفاع 20 سانتيمتر با سنگ مرمر و بالاي آن ديوارها تا ارتفاع 2 متري با کاشيهاي نفيسي که به نام «سنجري» معروف است و به شکلهاي شش ضلعي، هشت ضلعي و ستاره‌اي يا کوکبي مي‌باشند پوشش شده است. از جمله کاشيهاي اصيل سنجري کتيبه‌اي است با تاريخ 515ق. بر روي کاشيهاي مزبور تاريخ 612ق يعني زمان سلطان محمود خوارزمشاه و سالي که او خود را آماده حمله به بغداد مي‌سازد ولي از سوي مغولان مورد حمله قرار مي‌گيرد، ديده مي‌شود. در بالاي اين قسمت کتيبه‌اي از کاشي چيني نفيس با خط برجسته که از در پيش روي امام آغاز مي‌گردد، قرار دارد که تاريخ آن چنين است: «اثنين من جمادي الآخر ستين و سبعماته حجرة» (760ق). از کتيبه‌ي مزبور به بالا، تمامي بدنه‌ي حرم در سال 1275ق، در زمان ناصرالدين شاه و توليت عضدالملک توسط ميرزا صادق قائم مقام نوري آيينه‌کاري شده است. در جريان برداشتن ديوار غربي که بدان اشاره شد، روشن گرديد که قبل از انجام آيين‌کاري‌هاي دوران ناصري، چهار لايه تزييني وجود داشته که عبارت از: اندود نخستين گچ با نقاشي‌هاي ساده، به احتمال مربوط به قرن دوم هجري؛ سپس اندود دوم و نقاشي‌هاي روي آن، به احتمال مربوط به قرن چهارم و دوران آل‌بويه. لايه سوم مربوط است و دوران صفويه که تزيينات آن با لاجورد، طلا و شنگرف صورت گرفته است. به شهادت کتيبه‌اي که در پيش روي امام نصب است، در سال 1155ق طلاکاري و نقاشي حرم به دست نادرشاه انجام مي‌گيرد. سپس در زمان ناصرالدين شاه، به دستور او، توسط ميرزاصادق قائم مقام نوري، همه‌ي تزيينات و نقاشي و طلاکاري زيباي ديوارهاي حرم به زير پوششي از تزيينات آيينه‌کاري به کار برده مي‌شود. به اين ترتيب، کار آيينه‌کاري‌هاي ديگر واحدها نيز از اين زمان به بعد شروع مي‌شود. پوشش حرم بدينگونه انجام شده که در ارتفاع پنجره‌هاي بزرگ که بالاي وروديها قرار دارد، گوشه‌سازيها يا ترنبه‌ها براي تبديل طرح مربع به هشت ضلعي با آجر اجراء شده و گنبد داخلي بر روي پايه‌ي هشت ضلعي مزبور برپا گشته است که ارتفاع آن از کف حرم 18/80 متر است. تمامي سطح زير گنبد با آيينه کاري هنرمندانه‌اي بر شيوه‌ي مقرنس پوشش يافته است. در بالاي ديوارهاي حرم و زير گنبد، کتيبه‌اي به عرض 80 سانتيمتر خط ثلث از خوشنويس معروف دوران صفويه عليرضا عباسي، نقش بسته است. گنبد خارجي حرم که جلوه‌اي خاص به فضاي مجموعه بخشيده، بر روي ساقه‌ي به قطر 13/44 متر برپا شده است. جدار گنبد با ضخامت 65 سانتيمتر از روي ساقه شروع و در بالاي ضخامت آن 45 سانتيمتر مي‌شود. بخشي از وزن گنبد به وسيله‌ي خشخاشيهاي ميان دو جدار حمل مي‌شود. براي جلوگيري از رانشهاي افقي گنبد، کلافه‌هاي چوبي در آن ايجاد شده است. پيرامون گنبد 42 متر، ارتفاع آن از اول طلاکاري تا نوک گنبد 16/5 متر و ارتفاع نوک گنبد از کف 31 متر است. کتيبه‌ي زيبا و بزرگ گنبد به خط ثالث به پهناي 1/90 متر اثر خوشنويس توانا عليرضا عباسي در چهار ترنج به عربي نوشته شده که ترجمه‌ي آن چنين است: «يکي از توفيقات بزرگ خداوند سبحان اين است که سلطان اعظم، سرور ملوک عرب و عجم، صاحب نسب پاک نبوي و حسب درخشان علوي، خاک پاي خادمان اين روضه منوره ملکوتي، مروج آثار اجداد معصومش، سلطان بن سلطان ابوالمظفرشاه عباس حسيني موسوي صفوي بهادرخان را توفيق داد تا از دارالسلطنه‌ي اصفهان پاي پياده به زيارت اين حرم اشراف آمد و به تزيين اين بقعه از مال خالص خويش مفتخر گرديد در سال 1010 پايان يافت در سال 1016». بر روي اين گنبد کتيبه‌ي ديگري است. مربوط به شاه سليمان و سال 1086ق به خط محمدرضا امامي که در آن از وقوع زلزله و شکاف ايجاد شده در گنبد و مرمت و تزيين مجدد آن ياد شده است. از جمله آثار جالب داخل حرم به سه محراب نفيس قرن هفتم است که بر روي دو محراب آن به اندازه‌هاي 2/40×1/75 متر و 2/60×2/15 متر کتيبه‌هاي به خط کوفي نقش بسته و پيش‌رو نصب شده است. اندازه‌ي محراب ديگر که در بالاي سر قرار دارد 1/90×1/25 متر است و به خط کوفي و ثلث به رنگ لاجوردي در زمينه‌ي سفيد آيات و احاديثي بر روي آن کتيبه شده است. درهاي سه‌گانه‌ي ورودي حرم نيز از جمله آثار با ارزش آستانه به شمار مي‌روند. در پيش روي امام (عليه السلام)، با روکش طلا به بلندي 3/20 و پهناي 2 متر، بين حرم و دارالحافظ مربوط به سال 1272ق، داراي ترنج‌هاي زيبا و 19 بيت قصيده از سروش اصفهاني است. پيش از اين در طلاي مرصعي به جاي آن قرار داشت که توسط فتحعليشاه قاجار هديه گرديده بود. طلاهاي در مزبور توسط محمدحسن خان سالار که در خراسان دست به شورش زده بود از جا کنده شد و با آنها و ديگر طلاهايي که از آستانه‌ ربوده بود، در مشهد به نام خود سکه زد. در پايين پاي امام ميان حرم و گنبد حاتم خاني نيست در طلاي ديگري است با تاريخ 1284ق که در ترنج‌هاي آن احاديث مختلف نقش بسته است. اندازه‌هاي آن عبارتست از: 3/85×1/95 متر. در پشت سر، که ميان حرم و توحيدخانه واقع است و صورت مشبک دارد، در سال 1294ق در زمان توليت ميرزا سعيدخان از نقره‌هاي خزانه‌ي آستانه ساخته شده است.
صندوق و ضريح مطهر: درباره صندوق روي مرقد بايد گفت که به اعتبار برخي نوشته‌هاي تاريخي نصب اولين صندوق مربوط مي‌شود. به سال 500ق و پس از آن در دوران سلطنت محمد خوارزمشاه در سالهاي 600ق. اما انجام محقق است اين که شاه طهماسب اول صندوقي را به تنگه‌ي ضخيم طلا بر روي مرقد نصب مي‌کند. صفحه‌هاي مشبک کتيبه‌ي طلايي صندوق حاوي سوره‌ي الدهر، مشتمل بر 166 قطعه کوچک و بزرگ به خط ثلث شيوا بر روي صندوق نصب گرديد. کتيبه‌ي صندوق بر روي يک صفحه‌ي طلايي بزرگ نيز چنين است: «به توفيق الهي و تأييد حضرت رسالت پناهي و ائمه‌ي معصومين (عليهم السلام) طهماسب بن اسمعيل الصفوي به وضع اين محجر طلا در اين موضوع عرش اعتلاء موفق و مؤيد گرديد سنة 957». سالهاي بعد با پوسيده شدن صندوق، قطعه‌هاي طلا از آن جدا گرديد. در زمان شاه عباس صندوق جديد طلاپوشي به کتيبه‌هاي به خط ثلث يا نستعليق حاوي آية الکرسي و صلوات بر چهارده معصوم (عليهم السلام) و اشعار فارسي ساخته و بر روي مرقد نصب مي‌شود. کتيبه‌ي تاريخ‌دار آن چنين است: «امر بصناعة المرقد الاشرف الاقدس تراب اقدام زوار هذه حرم العباس الحسيني، کتبة عبدالمذنب عليرضا عباسي سنة 1011 عمل کلب رضا هست علي سنة 1012». تنکه‌هاي طلاي صندوق، همراه با قنديل بزرگ طلا و قفل مرصعي که نادرشاه به نظر فتح هند و ترکستان ساخته بود، توسط نادرميرزا و نصرت الله ميرزا نوه‌هاي نادرشاه تصاحب مي‌شود و با بخشي از آن به نام خود سکه مي‌زنند. مردم که تمايلي به تصرف سکه‌ها نداشتند، آن‌ها را جمع‌آوري و پنهاني به ميرزا مهدي مجتهد مي‌سپردند تا بر جاي مناسب اصلي نصب شود. با بازگرداندن قطعه‌ها، صندوق در سال 1311ش به موزه انتقال داده مي‌شود و سپس کتيبه‌هاي طلا به خط عليرضا عباسي با تنکه‌هاي طلا به وزن 36 هزار مثقال و 60 هزار مثقال نقره‌هاي آستانه، مربوط به ضريح سوم مرقد به عنوان پشتوانه اسکناس به تهران انتقال داده مي‌شود و در برابر، املاک قشقائي‌ها در دره‌ي گز خريداري و وقف آستانه مي‌گردد. کتيبه‌هاي مزبور، بعد از شهريور سال 1320ش به آستانه‌ بازگردانده شد. در سال 1311ش به جاي صندوق مزبور، صندوقي مرکب از يازده قطعه مرمر ليموئي رنگ شانديز به ابعاد 2/10×1/60×0/95 متر ساخته و بر روي مرقد قرار داده‌اند. کتيبه‌ي روي آن اشعاري است به عربي و ماده تاريخ آن «الرضا قبر جدداً» (1351ق) مي‌باشد. بر روي صندوق سه ضريح تو در تو قرار دارد که ضريح کوچک‌تر داخلي از مفرغ ساخته شده و با سنگهاي زبرجد و ياقوت جواهرنشان شده است. باني آن شاهرخ از نوادگان نادرشاه افشار است و به سال 1160ق مربوط مي‌شود. جريحه‌ي دوم از فولاد جوهري است که از نقره با ارزش‌تر است. ضريح سوم يا ضريح پرکار يا نفيس کنوني که به جاي ضريح نقره‌ي قبلي در سال 1338ش نصب شده، زيرا نظر استاد گرانقدر حاجي محمدتقي ذوفن اصفهاني به مدت 2 سال و نيم ساخته شده است. در ساختن اين ضريح 338488 مثقال نقره با عيار نود 7052/10 مثقال طلاي 18 عيار، يک تن مفرغ، دو تن چوب گردو خشک و دو تن آهن به کار رفته است. ارتفاع آن 3/60 متر، درازايش 4/05 و پهنايش 3/06متر است. بر روي هر يک از قابهاي چهارده‌گانه نام يکي از چهارده معصوم (عليهم السلام) به خط ثلث بر صفحه‌اي از طلا که گرد آن فيروزه نشان شده، نقش بسته است. در چهارگوشه‌ي ضريح چهار خوشه‌ي انگور از طلا نصب شده است. خطهاي کتيبه‌ها مربوط است: شيخ احمد زنجاني، فضعلي اصفهاني و محمد رضوان. بر روي ضريح گذاشته از طلاکاري، تزيينات ميناکاري، لاجوردي و گل‌هاي رنگين نيز کار شده است. داخل ضريح از بلور فرش شده که مربوط است به سال 1238ق و زمان فتحعليشاه قاجار. زائران از سه طريق به حرم راه مي‌يابند، يکي از طريق صحن عتيق، ديگري از راه صحن جديد و سوم از راه ايوان شمالي مسجد گوهرشاد.
ديگر واحدهاي پيرامون حرم: با توجه به اهميت فراواني که بناي حرم به عنوان هسته‌ي مرکزي آستانه‌داران مي‌باشد، کوشش گرديد تا نکات اصلي مربوط به معماري و تزيينات آن گفته شود. ولي درباره‌ي واحدهاي وابسته به آن با اختصار هرچه بيشتر سخن خواهيم گفت و براي معرفي آنها از قديمي‌ترينشان که تاريخ مسلم دارند آغاز خواهيم کرد: مسجد بالاسر: قديمي‌ترين رواق که با حرم مطهر فضاي مشترک دارد به اعتباري آن را مسجد مي‌دانند که به گفته‌ي بيهقي در زمان غزنويان توسط ابوالحسن دبير ساخته شده است.
دارالسيادة: اين رواق باشکوه از يادگاري‌هاي گوهرشاد خاتون همسر شاهرخ تيموري است و در غرب حرم، به طول 32/86 متر و عرض‌هاي مختلف بنا شده است. ازاره‌ي آن از مرمر سفيد، در بالاي آن پوشش کاشي و سپس کتيبه‌هايي به خط نستعليق و بر روي سنگ مرمر از ملک الشعراي صبوري و بعد تزيينات گچکاري و آيينه‌کاري به شيوه‌ي گره و آيينه‌کاري رنگي است. معرق‌کاري‌هاي ديوارهاي رواق نفيس و کم نظير به شمار مي‌رود. بناي مزبور متعلق است به حاتم خان اردو بادي ملقب به اعتمادالدوله، وزير شاه عباس اول که در سال 1010ق بنا شده است. گنبد الله ورديخان، اين اثر بسيار زيبا که از نظر معماري و کاشي‌کاري و مقرنس‌سازي شاهکاري به شمار مي‌رود در شرق توحيدخانه و شمال شرق گنبد حاتم خاني واقع است. طرح بنا هشت ضلعي ازاره‌ي آن به ارتفاع 1/90 متر از سنگ مرمر و بالاي آن با کاشي معرق زينت شده است ارتفاع از کف تا زير سقف 16/19 متر سر در باشکوه آن با کتيبه‌هاي کاشي معرق عالي تزيين گرديده و کتيبه‌ي آن چنين است. «... والباني لهذا البناء الرفيع اقل عبيده الامير الامراء الزمان الله ورديخان و فقه الله لما يحب و يرضي عمل امير بن حاج محمود نظراني 1022». به نوشته‌ي تاريخ عالم آراء ساختمان آن از 1013 تا 1021ق به طول انجاميده و در سال 1022ق پس از درگذشت الله ورديخان سردار بزرگ زمان، جسدش در اين گنبد به خاک سپرده مي‌شود. بناي مزبور سخت تحت تأثير آثار صفويه‌ي اصفهاني و از جمله مسجد شيخ لطف الله قرار دارد. معمار بنا يک اصفهاني است توحيدخانه: واقع در شمال حرم و متصل به رواق پشت سر امام که پنجره‌اي از فولاد به سهم عتيق دارد. طول آن 16/5 و عرضش 7/5 متر است. ازاره‌ي آن از سنگهاي زيباي کنده‌کاري شده است. بناي آن را ملامحسن فيض کاشاني، دانشمند و فيلسوف زمان شاه سليمان صفوي دانسته‌اند. دارالضيافة: به طول 18 و عرض 15 متر در شمال شرقي دارالسيادة و شرق گنبد الله ورديخان با ازاره‌اي از سنگ کنده‌کاري شده و کتيبه‌اي به خط ثلث و آيينه‌کاري. اين رواق در سال 1301ق بنا گرديد و ساليان درازي تالار تشريفات آستانه بود. دارالسيادة در پايين پاي امام (عليه السلام)، از مشرق به ايوان طلاي صحن نو و از مغرب به گنبد حاتم خاني و از شمال به گنبد الله ورديخان در ارتباط است. اين بنا در سال 1251ق توسط اللهيارخان آصف الدوله والي خراسان برپا گرديد و طولش و عرض آن 10 متر است چون امين السلطان در اين بقعه به خاک سپرده شده، فرزندش ميرزا علي اصغرخان صدراعظم به آيينه‌کاري آنجا همت گماشت و در نتيجه رواق مزبور از نظر يزدي بندي و آيينه‌کاري از جمله آثار باشکوه دوران قاجار مجموعه به شمار مي‌رود. در اين رواق قصيده‌اي نيز از ملک الشعري صبوري قرار دارد. ديگر واحدهاي مجموعه پيرامون حرم آثاري هستند مربوط به تغييرات بيش از نيم قرن اخير که برخي از آن‌ها به جاي آثار کهن‌تر بنا شده‌اند و نامهاي جديد گرفته‌اند که عبارتند از دارالاخلاص؛ ميان دارالسيادة و ايوان طلاي صحن کهنه که به جاي دو بناي کهن راهروي سقاخانه و آرامگاه ابوالقاسم بابر، پسر بايسنقر بنا شده است. دارالشکر: ميان مسجد بالاسر و ايوان طلاي صحن کهنه، به جاي قرآن خانه و راهروي معروف به پس و پشت که به احتمال از آثار دوران غزنوي دانسته شده‌اند. دارالفيض: رواقي زيبا در شمال شرقي حرم مطهر، در محل بخش شرقي راهروي معروف به پس و پشت و مسجد رياض يا زنانه. دارالسرود: رواقي بلند در جنوب دارالسيادة به جاي اتاق‌هاي شمالي مدرسه‌ي علينقي ميرزا دارالذکر به جاي صحن مدرسه‌ي علينقي ميرزا. دارالزهد: دورترين رواق‌ها نصب به حرم و تازه‌تر رواق دارالعزه: به جاي اتاق‌هاي غربي مدرسه‌ي علينقي ميرزا. دارالسلام: رواقي بزرگ و تازه ساز در غرب دارالحفاظ که به جاي دو بناي عهد تيموري از جمله گنبد اوپک ميرزا بنا شده است.
بستها، صحنها، ايوانها و مناره‌ها: دو محوطه‌ي بسيار وسيعي که در دو جانب صحن عتيق وجود دارد به نام بست پايين خيابان 29×115 متر و بست بالا خيابان 30×86 متر خوانده مي‌شوند. بست در گذشته نقشي خاص در زندگي سياسي- اجتماعي مردم داشت. بست بالا خيابان مربوط به چند دهه‌ي اخير است. مهمانخانه‌ي حضرتي در سمت راست بست بالا خيابان قرار دارد. صحن عتيق: اين صحن وسيع و با روح در ميان دو بست قرار دارد. صحن مزبور از آثار زمان امير عليشير نوائي وزير دانشمند و هنرپرور سلطان بايقرا و مربوط به اواخر قرن نهم هجري مي‌باشد که در زمان شاه عباس به گسترش آن اقدام مي‌گردد. طول صحن 104/5 متر و عرض آن 64 متر است، کاشيکاري و کتيبه‌هاي عمده‌ي مربوط به زمان شاه عباس دوم است. ايوانها: صحن داراي چهار ايوان بزرگ و شکوهمند است: 1) ايوان طلا يا ايوان جنوبي: اساس آن مربوط به زمان امير عليشير نوائي است، طول آن 10 و عرض آن 8 و ارتفاعش 26/25 متر است. نخستين بار در زمان شاه طهماسب تزيين گرديد، طلاکاري کنوني مربوط به زمان نادر و سال 1146ق است. در کتيبه‌ي ايوان که به خط محمدرضاي امامي و سال 1085ق است به بناي ايوان مزبور به دستور امير عليشير اشاره دارد. کتيبه‌ي سردر از کتيبه‌هاي زيباي آستانه است. اسپرهاي ايوان با آجرهاي مسي با پوشش طلا زينت يافته است. بر اسپر جنوبي قصيده‌ي مفصلي بر خشتهاي مطلا مربوط به تعمير و طلاکاري ايوان در عهد نادر، سروده‌ي «نديم» با تاريخ 1145 و 1146ق نوشته شده است. ايوان داراي چهار در نقره است. مناره‌ي ايوان طلا که از آثار شاه طهماسب مي‌باشد، از کف صحن 40/50 متر ارتفاع دارد. کتيبه‌ي آن به خط ثلث اثر بهاء الدين محمد الخادم و سال 1142ق است که در آن سال به دستور نادر آن را طلاپوش مي‌کند. نکته‌ي جالب در مورد دو مناره‌ي طلاي اين ايوان و ايوان شمالي آنکه، آن دو از فاصله‌ي دور و مسير خيابان تهران به طور قرينه در دو سوي گنبد طلا قرار دارند ولي از نزديک هيچگونه تفاوتي ندارند. 2) ايوان عباسي: واقع در شمال از ساخته‌هاي شاه عباس، از ويژگيهاي آن اينکه بدون انجام مرمتهاي اساسي برپا مانده و بخش عمده‌اي از تزيينات اصلي را حفظ کرده است. طول آن 14/8 و عرض آن 8/20 و ارتفاعش 22/5 متر است. از ازاره به بالا، تمامي اسپرها با کاشيهاي معرق پوشيده شده و سقف آن با مقرنس زينت يافته است. در اين ايوان کتيبه‌اي به خط ثلث از محمدرضا امامي با تاريخ سال 1095ق مربوط به تزيينات زمان شاه عباس دوم وجود دارد. در سال 1146ق به دستور نادرشاه، مناري طلاکوب به ارتفاع 35 متر بر ايوان افزوده مي‌شود. 3) ايوان نقاره‌خانه: واقع در شرق صحن به طول 18/20 و عرض 7/80 و ارتفاع 26 متر. ايواني است شکوهمند از آثار دوران شاه عباس. بناي زيباي نقاره‌خانه‌ي حضرتي که پديده‌ي جالبي در معماري دوران اسلامي ايران به شمار مي‌رود بر فراز آن قرار دارد و قرنها است که بامدادان و شامگاهان از فراز آن نقاره نواخته مي‌شود و شور و حالي به وجود مي‌آورد. ايجاد نقاره‌خانه در آستانه‌ي حضرت رضا به سال 860ق و زماني مربوط مي‌گردد که بابر پسر بايسنقربن شاهرخ براي زيارت از هرات به مشهد آمد. به دستور او در باغ حرم (صحنه‌ي کنوني) نقاره‌خانه‌اي برپا کردند تا نوبت بزنند و اين امر همچنان از آن دوران به يادگار مانده است. در سال 1377ش کار تعمير اساسي تزيينات ايوان و از جمله کتيبه‌هاي معرق آن انجام گرفت و به جاي سنگهاي سياه ايوان و سردر، سنگهاي مرمر نقش‌دار نصب گرديد. در اين ايوان سنگ مرمر يکپارچه‌ي نفيسي به عرض دهنه‌ي در ورودي با قوس تيزه‌دار نصب شده که مربوط به سال 1042ق، زمان شاه صفي است. بر روي آن به خط نستعليق ماده‌ي تاريخ آن به صورت قطعه شعري کنده‌کاري شده است. 4) ايوان ساعت: واقع در غرب صحن، از آثار عهد شاه عباس به دهانه‌ي 6/90 و ارتفاع 24/10 متر. قديمي‌ترينه کتيبه‌ي آن به خط ثلث بر روي کاشي معرق ممتاز از آن عليرضا عباسي است. طاق ايوان داراي مقرنس‌بندي کاشي است. در حاشيه‌ي داخلي سردر، روايت «عن جابربن عبدالله....» با خط سفيد ثلث روي زمينه‌ي لاجوردي با کاشي معرق نقش بسته است. اين کتيبه در جريان گلوله باران آستانه در سال 1330ق توسط روسها لطمه‌اي شديد ديد که جاي گلوله‌هاي توپ را در مرمت‌هاي بعدي با کشيدن دايره‌ي زردرنگ و نوشتن «جاي گلوله» به يادگار اين تجاوز وحشيانه محفوظ ساخته‌اند. ديوارهاي دو سوي ايوان با کاشيهاي برجسته زينت گشته است. سردر ورودي ايوان نيز از سنگ مرمر است و کتيبه‌ي روي آن مربوط به سال 1077ق و مرمت‌هاي شاه عباس دوم است. در ورودي از چوب ساخته شده است. براي اولين بار در سال 1319ق به دستور مظفرالدين شاه، ساعتي بزرگ که در چهار جهت داراي صفحه‌ي ساعت بود و زنگي با طنين بسيار بلند داشت بر سر در مزبور نصب کردند. در سال1336ش آن ساعت را بر روي سردر ميان صحن نو و موزه نصب کردند و ساعت الکتريکي جديدي را به جاي آن قرار دادند. 5) سقاخانه‌ي اسماعيل طلايي: در ميان صحن کهنه سقاخانه‌ي زيبايي است با کتيبه‌اي طلاپوش از يادگارهاي نادر. آجرهاي طلايي کتيبه، ساخته‌ي استاد اسماعيل نامي است که سقاخانه به نام او معروف شده است. سنگاب مرمر يکپارچه ميان سقاخانه اثر ارزشمندي است که به دستور نادر از هرات به مشهد انتقال داده شده است. 6) صحن نو: اين صحن که در شرق حرم قرار دارد از آثار دوران فتحعليشاه قاجار و سال 1223ق است. مسئوليت بناي آن برعهده‌ي حاج ميرزا موسي خان دشتي و شاهزاده علينقي ميرزا بود. کار تزيينات کاشيکاري آن حدود سي سال بعد در عهد محمدشاه به کوشش حاجي موسي خان فراهاني (برادر ميرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهاني) توليت آستانه صورت گرفت. طول آن 85 و عرضش 54 متر است. با توجه به حوض بزرگ آب و گلکاريها از زيبايي و طراوت خاصي برخوردار است. ايوانهاي سه‌گانه‌ي آن عبارتند از: ايوان طلاي ناصري، متصل به حرم، به طول 15/30، عرض 7/25 و ارتفاع 20/10 متر. ازاره‌ي آن با سنگهاي رنگين نفيس پوشيده شده و به دستور ناصرالدين شاه در زمان واليگري حسام السلطنه و توليت عضدالملک از محل موقوفات آستانه ديوارهاي آن طلاپوش شد. در پايان کتيبه‌ي خط ثلث دوره‌ي ايوان تاريخ 1270ق ثبت شده است. ايوان شمالي، به طول 17/20، عرض 7/20 و ارتفاع 20 متر از اين ايوان به بست پايين خيابان راه مي‌يابيم. کتيبه‌ي ثلث آن مربوط به تزيين ايوان در زمان ناصرالدين شاه و سال 1295ق است. ايوان جنوبي، به طول 18/30، عرض 7/30 و ارتفاع 20 متر با تزيينات ساده. واحدهاي وابسته: واحدهاي وابسته به مجموعه‌ي آستانه عبارتند از عمارت موزه واقع در ميان مسجد گوهرشاد و صحن نو که در سال 1316ش بنا شده است. در اين موزه آثار بسيار باارزشي قرار دارد. کتابخانه، متصل به ساختمان موزه، از کتابخانه‌هاي معتبر بويژه از نظر نسخه‌هاي خطي. تالار تشريفات، در غرب مقبره‌ي شيخ بهايي. در مجموعه‌ي بناي حرم و واحدهاي پيرامون آن بر رويهم بيست و دو در قديمي وجود دارد که از نظر هنري هر يک به اعتباري داراي ارزش فراوان هستند که به برخي از آنها اشاره گرديد. قديمي‌ترين در تاريخ‌دار مجموعه دري است از چوب شمشاد که راهروي سقاخانه را به دارالسيادة متصل مي‌کند. در مزبور داراي منبت‌کاريهاي هنرمندانه‌ايست. بر پيشاني چهارچوب آن چنين کنده‌کاري شده است: «امر بتجديد الباب من خاص ماله العبد المذنب الراجي ناصرالدوله و الدين شمس الدين السحباني تقبل الله منه في تاريخ سنة خمس و ثلثين و سبع مائة [735] به عمل استادعلي نجار نيشابوري».
نکته‌اي را که در پايان اين نوشته بايد يادآور شد اينست که با توجه به آنچه که گفته شد، بناهاي آستانه از زمان پايه‌گذاري آن تاکنون هميشه در حال تغيير و تبديل بوده و گذشته از دگرگونيهايي که در تزيينات آن انجام شده، در نقشه‌ي مجموعه و واحدهاي مختلف پيرامون حرم و حتي خود حرم نيز تغييراتي داده شده است. چنانکه سخن درباره‌ي بسياري از تغييراتي که در طول 20 سال اخير در آن به انجام رسيده و در نتيجه لطمه‌هاي فراواني که به بناهاي کهن و آثار هنري ارزشمند مجموعه وارد گشته است و همچنان ادامه دارد، خود نياز به مقاله‌اي مفصل دارد. نايب التوليتها و مسئولان آستانه در بسياري از موارد بدون توجه به اهميت و ارزش هنري و قدمت آثار اين مجموعه‌ي گرانقدر و بدون نظرخواهي از باستان شناسان صاحبنظر به اعتبار امکانات وسيع و بي‌حسابي که در اختيار دارند، در بسياري موارد با نيت خير دست به کارهايي زده و مي‌زنند که آگاهان را به افسوس مي‌نشاند. با اينحال جا دارد يادآور شويم که مجموعه‌ي بناهاي آستانه‌ي حضرت رضا (عليه السلام) با وجود لطمه‌هايي که ديده همچنان به عنوان موزه‌ي ارزشمندي از مجموعه آثار هنر معماري و بخصوص تزيينات کاشيکاري، آيينه کاري، گچبري، حجاري، فلزکاري، منبت کاري و مانند آن به شمار مي‌رود. به بيان ديگر، آستانه‌ي حضرت رضا (عليه السلام) را مي‌توان شکوهمندترين و بزرگترين آستانه‌هاي دنياي اسلام و جهان تشيع به شمار آورد. آستانه‌ي حضرت رضا (عليه السلام) با نمودهاي هنري سرشار از زيبايي براي ميليونها زواري که همه ساله از دورترين روستاها و شهرهاي ايران و جهان با شوقي فراوان روي به سوي او مي‌آورند و در آستانش دست نياز به درگاه خداوند برمي‌دارند، فضايي پرجذبه عرضه مي‌دارد که يکسره آنان را مفتون و مسحور مي‌سازد و سرشار از توانايي معنوي و اميد به آينده‌اي روشن، روانه‌ي سامان و ديار خويششان مي‌گرداند، تا بار ديگر به اميد دست يافتن به فردايي بهتر تلاش کنند. آستانه‌ي حضرت رضا (عليه السلام) از نظر مراسمي که روزانه در آن صورت مي‌گيرد، مانند باز و بسته کردن حرم، شستشو و گردگيري و گلاب‌زني آن (و روشن کردن چراغ و دست به دست دادن آن قبل از استفاده از چراغ برق)، نواختن نقاره و همچنين آئينهايي که در اعياد و يا به مناسبتهاي خاص، از جمله غباررويي ضريح مطهر در آن صورت مي‌پذيرد و پذيرايي روزانه از صدها تن زوار در مهمانخانه‌ي حضرتي و بالاخره وجود مأموران و مسئولان مختلف با لباسهاي مخصوص و چماقهاي نقره در دست، در طول زمان به گونه‌ي بارگاهي درآمده که صاحب و سلطان آن بر قلبها حکومت مي‌کند. براي اداره مجموعه‌ي وسيع بناهاي آستانه، نظافت و نگهداري و تأمين روشنايي و برقراري نظم در اين بارگاه، گروه کثيري به خدمت اشتغال دارند. عنوان آنها با توجه به وظيفه‌اي که بر اختيار دارند عبارتند از: خدام، پاسداران، فراشان و دربانان و پاسبانان. نقش خدام مربوط است به حفاظت و نگهداري و «گردگيري» حرم. پاسدارن نقش مأموران انتظامي را در داخل حرم دارند. همين نقش را فراشان در رواقها به عهده دارند. پاسبانان نيز به کار حفظ انتظامات در صحنهاي دوگانه مشغول مي‌باشند. گذشته از آنها افراد ديگري به نام «حفاظ» (کساني که در دارالحفاظ به کار خواندن قرآن مشغولند) خطيب باشي و صدرالحفاظ شخصيت‌هايي هستند که بعد از ختم قرآن به خواندن خطبه مي‌پردازند. مؤذنان، نقاره‌چي‌ها، کفشداران و سرايداران نيز از جمله خدمه‌ي ديگر آستانه به شمار مي‌روند که هر يک وظيفه‌اي خاص برعهده دارند. مجموعه‌ي بناهاي آستان قدس رضوي به شماره‌ي 140 در فهرست آثار تاريخي ايران به ثبت رسيده است.

کتابنامه:
راهنماي خراسان، 62-117؛ تاريخ عالم آراي عباسي، 854/2؛ دانشنامه‌ي ايران و اسلام. 89/1-94؛ سفرنامه‌ي ابن بطوطه، ترجمه، 441/1؛ مطلع الشمس، 50/2، 52، 127.
 
منبع مقاله :
گروه نويسندگان، (1391) دائرةالمعارف تشيع، تهران: حکمت، چاپ اول.


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط