ابن تَعاويذي

ابوالفتح محمد (519-584ق) فرزند عبيدالله (نشتکين، نوشتکين) بن عبدالله بغدادي، شاعر و نويسنده‌ي شيعي مذهب عربي و مشهورترين شخصيت در نظم و نثر زمان خود. او را تعاويذي يا سبط ابن التعاويذي نيز خوانده‌اند.
سه‌شنبه، 10 مرداد 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
ابن تَعاويذي
 ابن تَعاويذي



 
ابوالفتح محمد (519-584ق) فرزند عبيدالله (نشتکين، نوشتکين) بن عبدالله بغدادي، شاعر و نويسنده‌ي شيعي مذهب عربي و مشهورترين شخصيت در نظم و نثر زمان خود. او را تعاويذي يا سبط ابن التعاويذي نيز خوانده‌اند. در بخش شيعي نشين بغداد- کرخ- متولد شد. پدرش مولاي رئيس الروساي ابن مظفر بود و نوشتکين نامن داشت و او نوشتکين را عبيدالله ناميد. وي دخترزاده‌ي ابومحمد مبارک بن مبارک بن علي بن نصر سراج جوهري زاهد (496-553ق کرخ بغداد) معروف به ابن تعاويذي بود و به سرپرستي پدربزرگش آموزش و پرورش يافت. از اينرو او را هم ابن تعاويذي ناميدند. مبارک ظاهراً از آن سبب به ابن تعاويذي معروف شده بود که پدرش تعويذ نويس بوده و دعاي نظربند و دفع چشم زخم مي‌نوشته است. وي معاصر سه تن از خلفاي عباسي، المستنجد (م566ق) المستضيء (م575ق) و الناصرالدين الله (م622ق) ونيز صلاح الدين ايوبي (م589ق) بود. شغل دولتي او کاتب (رئيس) ديوان مقاطعات (تيول و خالصه) بود نزد خلفا و سلاطين و رجال عصر تقرب داشت و صلات ارزنده از ايشان مي‌گرفت. حقوق ديواني (راتبه) او حتي بعد از کوري (579ق) پرداخته مي‌شد. زندگي شصت و پنج ساله‌ي خود را به خوشي به سر برد. گرچه بعد از کور شدن دچار حسرت و اندوه فراوان شده بود. در تمام عمر در بغداد بود و در همان شهر بدرود زندگي گفته در مقابر شونيزيه مدفون گشت. وي بزرگترين شاعر نيمه‌ي دوم خلافت عباسي است. در عذوبت کلام و جزالت الفاظ و رقت و دقت معاني و عبيرات، يگانه‌ي روزگار بود و بعدها نيز سرمشق شاعران عرب قرار گرفت. ابن خلکان در وفيات الاعيان آورده است که «به عقيده‌ي من از دويست سال پيش از تعاويذي شاعري به بزرگي او پيدا نشده بود». او مداح عباسيان و نيز صلاح الدين ايوبي و رجال و صدور زمان بود و از همه مهمتر قصائد عالي در مناقب اميرالمؤمنين (عليه السلام) و مرثيه‌ي ابوعبدالله الحسين (عليه السلام) سروده است. علامه اميني او را از شعراي غدير شمرده و قصيده‌ي رائيه‌ي غديريه‌ي او را نقل کرده است. ديوانش را وقتي هنوز کور نشده بود در دو مجلد و چهار باب با مقدمه‌اي عالي خود او مرتب کرد و اشعاري که بعدها ساخت به نام «زيادات» بر آن افزود. ازينرو ديوان او که در دست است گاهي با زيادات و گاه بدون آن مي‌باشد. کتاب مبسوطي هم به نثر به نام الحجبة و الحجاب در تشريفات دربار و وظائف مأموران تشريفات در پانزده فصل تأليف نموده که هنوز به چاپ نرسيده است.
کتابنامه: معجم الادباء، 235/18-249؛ شذرات الذهب، 281/4؛ وفيات الاعيان، 90/4، 94؛ الغدير، 386/5، 395؛ الاعلام، 141/7؛ دايرةالمعارف اسلامي (انگليسي) 950/1.
منبع مقاله :
گروه نويسندگان، (1391) دائرةالمعارف تشيع، تهران: حکمت، چاپ اول
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.