نگاهي به كردار شايسته از ديدگاه قرآن
نويسنده : سيد مهدي حسيني عربي
خوشبختي بشر در گرو دو امر است: نخست دانستن راه رستگاري و ديگري رفتن در آن راه براي رسيدن به مقصود. دانستن راه رستگاري نيازمند راهنما و مربي دانا و آگاه به خير و شر است؛ از اين جهت بشر براي رسيدن به رستگاري واقعي به پيامبران و كتب آسماني و جعل احكام و تكاليف از جانب خداوند حكيم نياز دارد؛ زيرا كسي جز او به مصالح و مفاسد فردي و اجتماعي بشر و راه سعادت و شقاوت وي به صورت كامل آگاه نيست. به همين سبب آفرينش بشر با راهنما همراه بوده و اين سنت الهي همواره ادامه داشته تا به خاتم پيامبران حضرت محمد مصطفي (صلّی الله علیه و آله و سّلم) و معجزه جاودانه اش قرآن كريم پايان يافته و اين راهنماي الهي راه نجات و خوشبختي آدميان را تا قيامت تأمين فرموده و آن را در پيروي از قرآن و عترت قرار داده است، آنجا كه ميفرمايد: اني تارك فيكم الثقلين كتاب الله و عترتي؛ همانا من در بين شما دو گوهر گرانبها به جاي ميگذارم: كتاب خدا و اهل بيتم.
معجزه جاويدان پيامبر (صلّی الله علیه و آله و سّلم) كه برنامه عملي انسان در دوره زندگي وي براي سعادت ابدي او است در جايگاه قرآن صامت و مفسران قرآن يعني اهل بيت (علیهم السّلام) به صورت قرآن ناطق در كنار هم موجبات سعادت دنيا و آخرت انسان را فراهم ميسازند. قرآن كه از هر جهت برنامه اي مدون و كامل شمرده ميشود، ارزش انسان را در ايمان و عمل صالح خلاصه كرده تا آن جا كه در بسياري از صفحات آن از اين دو مسأله ذكري به ميان آمده است؛ از آن جمله:
«و اما من امن و عمل صالحا فله جزاء الحسني و سنقول له من امرنا يسرا.» (1)
مراد از عمل صالح چيست؟ علامه طباطبايي مي فرمايند: صلاح يعني به نحوي لياقت داشتن، و اين كلمه در آيات قرآن گاهي به خود انسان نسبت داده و گفته شده انسان صالح و گاهي به عمل و گفته شده عمل صالح و نمونههايي از اين دو عبارتند از:فليعمل عملا صالحا (2) و و انكحوا الايامي منكم و الصالحين من عبادكم و امائكم (3.) توجه قرآن به عمل صالح و تأثير آن در پرورش نسل صالح بسيار چشم گير است. استاد جعفر سبحاني ميفرمايند: عمل صالح، نه تنها نشانه وجود ايمان در دل ها و مايه تجلي و درخشش آن در قلمرو زندگي است - و ايمان بدون عمل و انجام مسؤوليت، بسان درخت بي ثمر است كه فقط به درد سوختن مي خورد نه براي تربيت و پرورش - بلكه عمل صالح نسبت به ايمان، به منزله تنه و شاخه به ريشه آن است كه هر يك در ديگري اثر متقابل دارد و وجود هر يك مايه تكامل ديگري است و آسيب پذيري يكي موجب آسيب پذيري ديگري نيز هست. (4) از اين رو آيت الله جوادي آملي در تفسير آيه 25 سوره بقره مي نويسد: كسي كه ايمان (ح¬سن فاعلي) داشته باشد ولي هيچ عمل خيري (حسن فعلي) كسب نكرده باشد ايمانش به حال او سودمند نيست و مانند كسي است كه ايمان نياورده باشد. (5)
قرآن هم چنين در بيان تأثير عمل صالح در نيكفرجامي و حيات اخروي، آثار زير را برشمرده است:
1. پاداش آنان نزد خدا است؛ (7)
2. آن ها ترسي ندارند؛(8)
3. پاداش نيكو براي آنان است؛(9)
4. آن ها داخل بهشت مي شوند؛(10)
5. اميد است از رستگاران باشند.(11)
2. زندگي پاكيزه: زندگي پاكيزه، گونه اي از زندگي است كه در آن مفاهيم انساني زنده شود، صلح و صفا، محبت و دوستي، همدردي و همكاري، آرامش و امنيت حكمفرما باشد و بشر از قيد خود محوري و ستم كاري بيرون آيد و جامعه در سايه ايمان به خدا از تباهي ها در امان ماند. اين نوع زندگي در پرتو كردار شايسته به جامعه باز مي گردد و افراد جامعه بسان اعضاي يك تن، به همياري يكديگر ميشتابند. قرآن در اين باره در آيه 97 سوره نحل ميفرمايد: هركس كار نيك انجام دهد در حالي كه مؤمن است، خواه مرد باشد يا زن، به او زندگي پاكيزه مي بخشيم.
3. افزايش نورانيت: خود ايمان، نور و روشني بخش است ولي افزوده شدن عمل صالح به آن، مايه درخشندگي بيشتر آن ميشود و انسان در زندگي از جهات مادي و معنوي، آگاه تر مي گردد. در آيه 11 سوره طلاق آمده است: پيامبري را براي شما بر انگيختيم كه آيه هاي روشنگر خدا را برايتان تلاوت كند تا افراد با ايمان و نيكوكار از تاريكي به روشنايي گام نهند... .
4. محبوبيت در دل مردم: يكي از نتايج مؤثر كار نيكو كه بعد اجتماعي آن، در خدمات و تعاون عمومي نمود مي يابد، توجه عواطف انسان و علايق قلبي مردم به افرادي است كه در جهت خدمت به جامعه گام برميدارند.
هيچ كس نميتواند اين حقيقت را انكار كند كه نتيجه مستقيم خدمت خالصانه به جامعه، جذب عواطف و نفوذ در قلوب است. قرآن مي فرمايد: آنان كه ايمان آورده و عمل نيك انجام داده اند، براي آن ها در قلوب انسان ها مهر و محبت پديد مي آوريم.(13)
5. مايه آمرزش گناهان: اين حقيقت كه ايمان و كار نيكو موجب پاكشدن گناهان مي شود، در آيات متعددي آمده و از آن جمله آيه دو سوره محمد كه مي فرمايد: آنان كه ايمان آورده و عمل نيك انجام داده اند و بر آن چه بر محمد نازل شده در حالي كه آيين حق از جانب خدا است ايمان آورده اند، گناهان آنان را بخشوده و حال آن ها را اصلاح كرده است.
علي (علیه السّلام) مي فرمايد: بسيار تفاوت دارند عملي كه لذتش از ميان مي رود و مسؤوليتش مي ماند و عملي كه درد و رنجش ميرود و اجرش باقي ميماند.(14)
/س
معجزه جاويدان پيامبر (صلّی الله علیه و آله و سّلم) كه برنامه عملي انسان در دوره زندگي وي براي سعادت ابدي او است در جايگاه قرآن صامت و مفسران قرآن يعني اهل بيت (علیهم السّلام) به صورت قرآن ناطق در كنار هم موجبات سعادت دنيا و آخرت انسان را فراهم ميسازند. قرآن كه از هر جهت برنامه اي مدون و كامل شمرده ميشود، ارزش انسان را در ايمان و عمل صالح خلاصه كرده تا آن جا كه در بسياري از صفحات آن از اين دو مسأله ذكري به ميان آمده است؛ از آن جمله:
«و اما من امن و عمل صالحا فله جزاء الحسني و سنقول له من امرنا يسرا.» (1)
مراد از عمل صالح چيست؟ علامه طباطبايي مي فرمايند: صلاح يعني به نحوي لياقت داشتن، و اين كلمه در آيات قرآن گاهي به خود انسان نسبت داده و گفته شده انسان صالح و گاهي به عمل و گفته شده عمل صالح و نمونههايي از اين دو عبارتند از:فليعمل عملا صالحا (2) و و انكحوا الايامي منكم و الصالحين من عبادكم و امائكم (3.) توجه قرآن به عمل صالح و تأثير آن در پرورش نسل صالح بسيار چشم گير است. استاد جعفر سبحاني ميفرمايند: عمل صالح، نه تنها نشانه وجود ايمان در دل ها و مايه تجلي و درخشش آن در قلمرو زندگي است - و ايمان بدون عمل و انجام مسؤوليت، بسان درخت بي ثمر است كه فقط به درد سوختن مي خورد نه براي تربيت و پرورش - بلكه عمل صالح نسبت به ايمان، به منزله تنه و شاخه به ريشه آن است كه هر يك در ديگري اثر متقابل دارد و وجود هر يك مايه تكامل ديگري است و آسيب پذيري يكي موجب آسيب پذيري ديگري نيز هست. (4) از اين رو آيت الله جوادي آملي در تفسير آيه 25 سوره بقره مي نويسد: كسي كه ايمان (ح¬سن فاعلي) داشته باشد ولي هيچ عمل خيري (حسن فعلي) كسب نكرده باشد ايمانش به حال او سودمند نيست و مانند كسي است كه ايمان نياورده باشد. (5)
آثار عمل صالح
آثار اخروي عمل صالح
قرآن هم چنين در بيان تأثير عمل صالح در نيكفرجامي و حيات اخروي، آثار زير را برشمرده است:
1. پاداش آنان نزد خدا است؛ (7)
2. آن ها ترسي ندارند؛(8)
3. پاداش نيكو براي آنان است؛(9)
4. آن ها داخل بهشت مي شوند؛(10)
5. اميد است از رستگاران باشند.(11)
آثار دنيوي كردار نيكو
2. زندگي پاكيزه: زندگي پاكيزه، گونه اي از زندگي است كه در آن مفاهيم انساني زنده شود، صلح و صفا، محبت و دوستي، همدردي و همكاري، آرامش و امنيت حكمفرما باشد و بشر از قيد خود محوري و ستم كاري بيرون آيد و جامعه در سايه ايمان به خدا از تباهي ها در امان ماند. اين نوع زندگي در پرتو كردار شايسته به جامعه باز مي گردد و افراد جامعه بسان اعضاي يك تن، به همياري يكديگر ميشتابند. قرآن در اين باره در آيه 97 سوره نحل ميفرمايد: هركس كار نيك انجام دهد در حالي كه مؤمن است، خواه مرد باشد يا زن، به او زندگي پاكيزه مي بخشيم.
3. افزايش نورانيت: خود ايمان، نور و روشني بخش است ولي افزوده شدن عمل صالح به آن، مايه درخشندگي بيشتر آن ميشود و انسان در زندگي از جهات مادي و معنوي، آگاه تر مي گردد. در آيه 11 سوره طلاق آمده است: پيامبري را براي شما بر انگيختيم كه آيه هاي روشنگر خدا را برايتان تلاوت كند تا افراد با ايمان و نيكوكار از تاريكي به روشنايي گام نهند... .
4. محبوبيت در دل مردم: يكي از نتايج مؤثر كار نيكو كه بعد اجتماعي آن، در خدمات و تعاون عمومي نمود مي يابد، توجه عواطف انسان و علايق قلبي مردم به افرادي است كه در جهت خدمت به جامعه گام برميدارند.
هيچ كس نميتواند اين حقيقت را انكار كند كه نتيجه مستقيم خدمت خالصانه به جامعه، جذب عواطف و نفوذ در قلوب است. قرآن مي فرمايد: آنان كه ايمان آورده و عمل نيك انجام داده اند، براي آن ها در قلوب انسان ها مهر و محبت پديد مي آوريم.(13)
5. مايه آمرزش گناهان: اين حقيقت كه ايمان و كار نيكو موجب پاكشدن گناهان مي شود، در آيات متعددي آمده و از آن جمله آيه دو سوره محمد كه مي فرمايد: آنان كه ايمان آورده و عمل نيك انجام داده اند و بر آن چه بر محمد نازل شده در حالي كه آيين حق از جانب خدا است ايمان آورده اند، گناهان آنان را بخشوده و حال آن ها را اصلاح كرده است.
جاودانگي كار شايسته
علي (علیه السّلام) مي فرمايد: بسيار تفاوت دارند عملي كه لذتش از ميان مي رود و مسؤوليتش مي ماند و عملي كه درد و رنجش ميرود و اجرش باقي ميماند.(14)
پي نوشت :
1. كهف، 88
2.كهف، 110
3. نور، 32
4. جعفر سبحاني، منشور جاويد تفسير موضوعي قرآن كريم، ج 3، صص 315-316
5. آيت الله جوادي آملي، تفسير شبنم، مركز نشر اسراء، چاپ دوم، 1379 ش، ج2، ص 472
6. روم، 44
7. بقره، 62
8. مائده،69
9. كهف،88
10. مريم،60
11. قصص،67 روم، 44
12. نحل، 96
13. مريم، 96
14. تفسير نمونه، ج 11، ص 390-386، سوره نحل، آيات 95 و 96
/س