مديريت مصرف چيست؟
مديريت مصرف به مجموعه روش ها و اقداماتي گفته مي شود كه براي بهينه سازي مصرف به كار گرفته مي شود.اين روش ها معمولا به سه گروه تقسيم مي شوند :
گروه اول – روش هايي هستند كه هزينه اي نداشته باشند مثلا استفاده درست از وسايل و دستگاهها و مراقبت و نگهداري از آن ها .
گروه دوم – روش هايي هستند كه هزينه دارند اما اين هزينه ها چندان زياد نيست (روشهاي كم هزينه ) مانند تعمير و نگهداري وسايل ، اندازه گيري ميزان مصرف انرژي در دستگاههاي مختلف يك كارخانه و نظارت بر تغيير مصرف هر دستگاه ، عايق كاري لوله ها و كانالها ، اجراي برنامه هاي آموزشي در خصوص روشهاي كاهش انرژي .
گروه سوم - روشهاي پر هزينه هستند . در اين روشها بايد تغييرات اساسي جهت بهبود مصرف انرژي در دستگاهها ، تاسيسات و ساختمانها بوجود آورد مثلا اگر كارخانه اي كهنه و قديمي باشد بايد در صورت نياز و امكان صرفه جويي انرژي ، دستگاههاي آنرا با دستگاههاي نو تعويض كرد يا دستگاههاي تكميلي در جهت جلوگيري از اتلاف انرژي نصب نمود يا اگر ساختماني كهنه شده باشد بايد تمام تاسيسات گرمايش و سرمايش آنرا تعويض كرد .
همه ما مصرف كننده انرژي هستيم و در خانه ، خيابان ، محل كار و رفت و آمدهاي خود از يكي ازانواع انرژي استفاده مي كنيم . براي آنكه بتوانيم مديريت مصرف انرژي را بهتر انجام دهيم لازم است بين اين مصرف كننده هاي گوناگون تقسيم بندي بوجود آوريم و آنان را به چند بخش تقسيم كنيم . اين بخشها عبارتند از :
1-خانگي
2-تجاري
3-صنعتي
4-كشاورزي
5-عمومي
6-ساير مصرف كنندگان
هر يك از اين بخشها يكي از انواع انرژي را بيشتر مورد استفاده قرار مي دهند . در مديريت مصرف بايد هر كدام از آنها روشهاي مناسبي را كه براي مصرف كنندگان آنها مفيد است پيشنهاد كنيم .
سومين مرحله ، اندازه گيريهاي مختلف است . ساده ترين روش اندازه گيري آن است كه صورتحسابهاي برق و مواد سوختي كارخانه را بررسي كنيم و ببينيم در يك دوره زماني مشخص چقدر انرژي مصرف شده است ، سپس بايد حجم توليدات كارخانه را محاسبه كنيم و ببينيم در همان مدت ، چه مقدار محصول توليد شده و براي هر محصول چقدر انرژي مصرف كرده ايم ؟ نتيجه اين محاسبه ، يعني ميزان مصرف انرژي براي هر واحد توليد را شدت انرژي مي ناميم . مطالعات نشان داده است كه ميزان شدت انرژي در كشور ما تقريبا سه برابر بيشتر از ساير كشور هاست ، يعني ما براي آن كه محصول مشخصي را در مقايسه با ساير كشورها توليد كنيم سه برابر بيشتر از انرژي استفاده مي كنيم .
چهارمين مرحله آن است كه اولويتها را براي انجام دادن اصلاحات تعيين كنيم ، يعني به مسئولان كارخانه نشان دهيم كه از كجا و از چه بخشهايي بهينه سازي مصرف انرژي را آغاز كنيم .
آخرين مرحله آن است كه هزينه هاي لازم براي انجام اصلاحات را بر آورد كنيم و تعيين كنيم كه اگر كارخانه در اين كار سرمايه گذاري كند چقدر در هزينه انرژي خود صرفه جويي خواهد كرد و در چه مدت سرمايه اش باز خواهد گشت . مجموعه اين موارد به صورت يك گزارش و دستورالعمل مشخص به مسئول كارخانه ارائه مي شود تا اصلاحات لازم را انجام دهد .
منابع :
http://www.mpedc.ir
http://www.rcirib.ir
/خ
گروه اول – روش هايي هستند كه هزينه اي نداشته باشند مثلا استفاده درست از وسايل و دستگاهها و مراقبت و نگهداري از آن ها .
گروه دوم – روش هايي هستند كه هزينه دارند اما اين هزينه ها چندان زياد نيست (روشهاي كم هزينه ) مانند تعمير و نگهداري وسايل ، اندازه گيري ميزان مصرف انرژي در دستگاههاي مختلف يك كارخانه و نظارت بر تغيير مصرف هر دستگاه ، عايق كاري لوله ها و كانالها ، اجراي برنامه هاي آموزشي در خصوص روشهاي كاهش انرژي .
گروه سوم - روشهاي پر هزينه هستند . در اين روشها بايد تغييرات اساسي جهت بهبود مصرف انرژي در دستگاهها ، تاسيسات و ساختمانها بوجود آورد مثلا اگر كارخانه اي كهنه و قديمي باشد بايد در صورت نياز و امكان صرفه جويي انرژي ، دستگاههاي آنرا با دستگاههاي نو تعويض كرد يا دستگاههاي تكميلي در جهت جلوگيري از اتلاف انرژي نصب نمود يا اگر ساختماني كهنه شده باشد بايد تمام تاسيسات گرمايش و سرمايش آنرا تعويض كرد .
همه ما مصرف كننده انرژي هستيم و در خانه ، خيابان ، محل كار و رفت و آمدهاي خود از يكي ازانواع انرژي استفاده مي كنيم . براي آنكه بتوانيم مديريت مصرف انرژي را بهتر انجام دهيم لازم است بين اين مصرف كننده هاي گوناگون تقسيم بندي بوجود آوريم و آنان را به چند بخش تقسيم كنيم . اين بخشها عبارتند از :
1-خانگي
2-تجاري
3-صنعتي
4-كشاورزي
5-عمومي
6-ساير مصرف كنندگان
هر يك از اين بخشها يكي از انواع انرژي را بيشتر مورد استفاده قرار مي دهند . در مديريت مصرف بايد هر كدام از آنها روشهاي مناسبي را كه براي مصرف كنندگان آنها مفيد است پيشنهاد كنيم .
بخش هاي خانگي و تجاري
بخش صنايع
آموزش و آگاه سازي
مميزي انرژي
سومين مرحله ، اندازه گيريهاي مختلف است . ساده ترين روش اندازه گيري آن است كه صورتحسابهاي برق و مواد سوختي كارخانه را بررسي كنيم و ببينيم در يك دوره زماني مشخص چقدر انرژي مصرف شده است ، سپس بايد حجم توليدات كارخانه را محاسبه كنيم و ببينيم در همان مدت ، چه مقدار محصول توليد شده و براي هر محصول چقدر انرژي مصرف كرده ايم ؟ نتيجه اين محاسبه ، يعني ميزان مصرف انرژي براي هر واحد توليد را شدت انرژي مي ناميم . مطالعات نشان داده است كه ميزان شدت انرژي در كشور ما تقريبا سه برابر بيشتر از ساير كشور هاست ، يعني ما براي آن كه محصول مشخصي را در مقايسه با ساير كشورها توليد كنيم سه برابر بيشتر از انرژي استفاده مي كنيم .
چهارمين مرحله آن است كه اولويتها را براي انجام دادن اصلاحات تعيين كنيم ، يعني به مسئولان كارخانه نشان دهيم كه از كجا و از چه بخشهايي بهينه سازي مصرف انرژي را آغاز كنيم .
آخرين مرحله آن است كه هزينه هاي لازم براي انجام اصلاحات را بر آورد كنيم و تعيين كنيم كه اگر كارخانه در اين كار سرمايه گذاري كند چقدر در هزينه انرژي خود صرفه جويي خواهد كرد و در چه مدت سرمايه اش باز خواهد گشت . مجموعه اين موارد به صورت يك گزارش و دستورالعمل مشخص به مسئول كارخانه ارائه مي شود تا اصلاحات لازم را انجام دهد .
مديريت بار
منابع :
http://www.mpedc.ir
http://www.rcirib.ir
/خ