معجز عشق

زد دوست كه راز دل او پيدا شد پيش رنـــــــــدان خرابــات چسان رسوا شد خـــــواستم راز دلم پيش خودم باشد و بس در ميخـــــــــانه گشـودند و چنين غوغا شد ســــــــــر خُم را بگشاييد كه يار آمده است مــــــــژده اى ميكـده عيش ازلى بر پا شد
پنجشنبه، 24 ارديبهشت 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
معجز عشق
معجز عشق
معجز عشق


زد دوست كه راز دل او پيدا شد
پيش رنـــــــــدان خرابــات چسان رسوا شد
خـــــواستم راز دلم پيش خودم باشد و بس
در ميخـــــــــانه گشـودند و چنين غوغا شد
ســــــــــر خُم را بگشاييد كه يار آمده است
مــــــــژده اى ميكـده عيش ازلى بر پا شد
ســــــــر زلف تو بنازم كه بافشــــــاندن آن
ذرّه خــــــورشيد شد و قطره همى دريا شد
لب گشودى و ز مى گفتى و ميخواره شدى
پيش ســــاقى همه اسرار جهان افشا شد
گــــــويى از كوچه ميخانه گذر كرده، مسيح
كه بدرگـــــــــــاه خـــــــــداوند بلند آوا شد
معجــــــــــــــــز عشق ندانى تو زليخا داند
كه بـــــــــرش يوسف محبوب چنان زيبا شد

حضرت امام خمینی(رحمت الله علیه)
منبع:www.imam-khomeini-isf.com





نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط