ضرورت شادي

شادي ضرورتي است که به زندگي معنا مي دهد. شادي عاملي است براي نشاط روحي و سلامتي و افزايش توانايي. شادي براي يک انسان سالم يک قاعده است. در پرتو شادي است که انسان مي تواند خويش را بسازد، قله هاي سلوک را...
سه‌شنبه، 5 خرداد 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ضرورت شادي
ضرورت شادي
ضرورت شادي


شادي ضرورتي است که به زندگي معنا مي دهد. شادي عاملي است براي نشاط روحي و سلامتي و افزايش توانايي. شادي براي يک انسان سالم يک قاعده است. در پرتو شادي است که انسان مي تواند خويش را بسازد، قله هاي سلوک را چالاکانه بپيمايد و در اجتماع نقش سازنده اي داشته باشد. هر ملتي با توجه به ديدگاهها و باورهايش، به گونه اي متفاوت شادي مي کند. اسلام که دين فطري است و به تمام نيازهاي طبيعي و فطري انسان توجه دارد، پيروان خود را به شادي هاي مثبت و سازنده دعوت کرده است:
شادي هايي که در مسير کمال و سعادت انسان باشد، همچون: شادي براي اطاعت خداوند، انجام کارهاي خير، کسب موفقيت، احياي ارزش ها، تحول معنوي و خدمت رساني.
مردي خدمت امام جواد (ع) رسيد، در حالي که شاد و مسرور بود. حضرت فرمود:
چيست که تو را شاد مي بينم؟ عرض کرد: يابن رسول الله از پدر بزرگوارت شنيدم که مي فرمود: «بهترين روزي که سزاوار است بنده خدا در آن روز شاد باشد، روزي است که توفيق خدمت و دستگيري از برادران مؤمن نصيب او شود و امروز من موفق شدم، به ده نفر از برداران فقير که از فلان شهر نزد من آمده بودند، بخشش نمايم به همين جهت خوشحالم.
حضرت فرمود:
«به جان خودم سوگند! تو شايسته اين شادي هستي، اگر آن انفاق و بخشش خود را به وسيله منت نابود نکرده باشي.»
و در مقابل، برخي از شادي ها را نهي کرده است. همچون شادي هاي تمسخرآميز ، شادي به زشتي ها، شادي بر لغزش هاي ديگران، شادي به گناه، شادي در مصيبت مظلومان و شادي هاي مستانه.
قرآن، ضمن بيان عذاب هاي دوزخيان مي فرمايد:
«ذلکم بما کنتم تفرحون في الارض بغير الحق و بما کنتم تمرحون»
اين به خاطر آن است که به ناحق در زمين شادي مي کرديد و از روي غرور و مستي به خوشحالي مي پرداختيد.
جالب اين که در آخر آيه مي فرمايد: «بما کنتم تمرحون» که به معناي شادي به خاطر مطالب بي اساس يا شدت فرح آمده است و شدت فرح معمولاً از گناه و فساد سر در مي آورد.
اين گونه شادي ها پيامدهايي را به دنبال دارد که در نهايت، ندامت و حسرت را در پي دارد. در اينجا به چند نمونه از آنها اشاره مي شود.

الف: جنگ و دعوا

شادي هاي مستانه و افراطي، گاهي موجب تنش و برخورد با ديگران مي شود، در نتيجه به جنگ و دعوا کشيده مي شود. حضرت علي فرمود: «رب طرب يعود بالحرب»
چه بسا خوشي و شادي که به جنگ و دعوا منتهي مي شود. زيرا معمولا در شادي هاي افراطي و ناروا حرکاتي انجام مي شود که آزادي، آسايش و امنيت ديگران را به خطر مي اندازد. مانند: شراب خواري، پخش موسيقي و نوارهاي مبتذل در بعضي از مجالس عروسي، جشن تولد و شب نشيني ها و ...

ب: حادثه ها و پيشامدهاي ناگوار

از آنجا که شادي هاي بيش از حد با احساسات منفي همراه است و امکان بروز هر گونه حادثه اي وجود دارد، مانند: تصادفات رانندگي ، موتور سواراني که با نهايت و غرور پشت سر کاروان هاي عروسي حرکت مي کنند يا حوادثي که به خاطر آتش بازي، ترقه بازي و نورافشاني در برخي از مجالس شادي صورت مي گيرد.

ج- ذلت و رسوايي

بعضي از شادي ها به جهت همراه بودن با فساد و گناه، سرانجام به ذلت و رسوايي شخص مي انجامد. علي (ع) فرمود:
« من تلذذ بمعاصي الله اورثه الله ذلا»
کسي که از گناهان و معاصي لذت ببرد، خداوند او را ذليل خواهد نمود.

د- هلاکت و سقوط

يکي از سنت هاي الهي اين است که هر گاه جامعه اي به خوش گذراني، عياشي و تن پروري روي آورد، دير يا زود سقوط خواهد کرد.
و در مقابل ، جوامعي که ميانه روي در معاش، تلاش و صرفه جويي در زندگي را شعار خود قرار مي دهند، سربلند خواهند بود. دليل اين که ملت خوش گذران و عياش، سرانجام سقوط خواهد کرد، اين است که چنين ملتي به جاي اين که در راه بهبود و پر کردن شکاف اجتماعي تلاش کند و همه امکاناتش را در راه مطبوع ، رنگين تر و ارضاي هر چه بيشتر غرايز و تمايلات افراطي است.
بديهي است که اين گونه سرگرمي ها از يک سو، روح تحريک و تلاش را در جامعه مي ميراند و از سوي ديگر، فساد اجتماعي را دامن مي زند در نتيجه جامع را به سراشيبي سقوط مي کشاند.

آداب شادي

شادي شرايط و آدابي دارد که در ادامه به برخي از آنها اشاره مي شود.

الف- مجالس شادي نبايد همراه با گناه باشد:

امام صادق (ع) فرمود:
«لا تسخطو الله برضا احد من خلقه و لا تتقربوا الي الناس بتباعد من الله»
خداوند را به غضب درنياوريد به خاطر رضايت و خشنودي احدي از مردم و نزديک نشويد به مردم به وسيله دوري از خدا.
و نيز فرمود:
«لا ينبغي للمؤمن ان يجلس مجلساً يعصي الله فيه و لا يقدر علي تغييره»
سزاوار نيست براي مؤمن در مجلسي بنشيند که معصيت خدا در آن مي شود و نميتواند جو مجلس را عوض کند.
و متأسفانه ، گاهي شادي ها آن چنان با گناه همراه است که شادي با گناه مساوي مي شود.

ب- با اذيت و آزار همراه نباشد:

يکي از شرايط شادي اين است که با اذيت و آزار ديگران همراه نباشد، متأسفانه امروز بسياري از شادي هاي ما با آزار ديگران همراه است. مانند: بلند کردن صداي موسيقي و آهنگ هاي مبتذل: مزاحمت هاي تلفني، انفجارهاي تفريحي در شب هاي شادي و ...
پيامبر (ص) فرمود:
« من اذي مؤمنا فقد آذاني »
کسي که مؤمني را آزار داده است.
هشام بن سالم مي گويد: از امام صادق (ص) شنيدم که مي فرمود: خداوند مي فرمايد: «ليأذن بحرب مني من اذي عبدي المؤمن»

ج- لهو نباشد:

در آيين اسلام، سرگرمي هاي زيانبار و همه عوامل بازدارنده از پيشرفت هاي معنوي، ممنوع است. «موسيقي و غنا»ي حرام ، يکي از سرگرمي هاي زيانبار است که آدمي را از توجه به خدا و آخرت باز مي دارد. موسيقي ، اثري همچون الکل و افيون، در روح و روان انسان دارد؛ يعني با رخوتي که در اعصاب ايجاد مي کند، موجب مي شود که انسان موقتاً از واقعيت هاي زندگي فاصله بگيرد، لذا امام خميني و مراجع ديگر نيز شنيدن و نواختن موسيقي را حرام مي دانند.
نيز، آيت الله مکارم مي فرمايد:
استفاده از آهنگ هايي که مناسب مجالس لهو فساد است، حرام است و بين موسيقي سنتي و نوين و فرح انگيز و غير آن فرقي نيست.
منبع: مجله انتظار




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط