بیابان زایی سومین چالش مهم قرن ۲۱

بیابان زایی بعد از دو چالش تغییر اقلیم و کمبود آب شیرین به عنوان سومین چالش مهم جامعه جهانی در قرن ۲۱ محسوب می شود. به طوری که بر اساس گزارش های سازمان های بین المللی یک ششم جمعیت، سه چهارم اراضی خشک و یک سوم خشکی های جهان به مساحت ۵ میلیارد هکتار در ۱۱۰ کشور جهان در معرض پدیده بیابان زایی است.تهدید و تخریب ۷۳ درصد کل مراتع جهان به مساحت ۳‎/۳ میلیارد هکتار، کاهش توان تولید خاک در ۴۷ درصد مناطق خشک جهان، غیر قابل استفاده
چهارشنبه، 6 خرداد 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بیابان زایی سومین چالش مهم قرن ۲۱
بیابان زایی سومین چالش مهم قرن ۲۱
بیابان زایی سومین چالش مهم قرن ۲۱

نویسندگان : سید رضا ترابی- معصومه منظمی

بیابان زایی بعد از دو چالش تغییر اقلیم و کمبود آب شیرین به عنوان سومین چالش مهم جامعه جهانی در قرن ۲۱ محسوب می شود. به طوری که بر اساس گزارش های سازمان های بین المللی یک ششم جمعیت، سه چهارم اراضی خشک و یک سوم خشکی های جهان به مساحت ۵ میلیارد هکتار در ۱۱۰ کشور جهان در معرض پدیده بیابان زایی است.تهدید و تخریب ۷۳ درصد کل مراتع جهان به مساحت ۳‎/۳ میلیارد هکتار، کاهش توان تولید خاک در ۴۷ درصد مناطق خشک جهان، غیر قابل استفاده شدن ۵۰تا ۷۰ هزار کیلومتر مربع اراضی حاصلخیز در سال و بالغ بر ۴۲ میلیارد دلار خسارت سالانه به محصولات کشاورزی همراه با اثرات بسیار وسیع و گسترده اکولوژیکی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی به ویژه فقر گسترده و تخریب منابع پایه فقط بخشی از آثار و پیامد های جهانی پدیده بیابان زایی است.
در کشور ما نیز بویژه به خاطر تعدد، گستردگی و پیچیدگی عوامل محیطی و انسانی بیابان زا، این پدیده همچون ابعاد بین المللی پیامد های وسیع اکولوژیکی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی را در پی دارد.هجوم ماسه های روان و خسارت ناشی از آن به کانون های جمعیتی، زیر بنایی، صنعتی و اراضی کشاورزی، کاهش حاصلخیزی و توان تولید اراضی زراعی و عرصه های منابع طبیعی، تشدید شوری زایی و زهدار شدن اراضی، کاهش کمی و کیفی آب های زیر زمینی، افزایش حساسیت اراضی به فرسایش، افزایش سیل خیزی، تشدید آلودگی های زیست محیطی، کاهش تنوع زیستی، تشدید پدیده های فقر، مهاجرت و بیکاری هدر رفت منابع پایه (آب،خاک و پوشش گیاهی)، ناپایداری نظام تولید و تهدید منابع معیشت و در مجموع ناپایداری اکولوژیکی، اجتماعی، اقتصادی و زیستی از جمله مهم ترین آثار سوء این پدیده در ایران محسوب می گردد.

افت باروری در ۵میلیارد هکتار

بیابان زایی از جمله فرآیند های ویرانگر و کاهنده کارایی سرزمین است که حیات را در اغلب جلوه ها ومظاهر گوناگونش، متأثر کرده وپایداری آن را تهدید می کند.فرایندی که تا کنون حدود ۵ میلیارد هکتار یا ۳۸‎/۵ درصد از خشکی های جهان را با افت بارآوری یا کاهش توان تولید مواجه ساخته است و هم اکنون نیز باشتابی بیش از ۵۰ میلیون هکتار در سال (۵برابر مساحت استان اصفهان)، به حرکت تخریبی خود ادامه می دهد.بدیهی است، چنین پدیده خطرناکی که عامل نوعی از برگشت ناپذیرترین آلودگی های زیست محیطی در سطح جهان به شمار می رود، نباید به حال خود رها شود به ویژه آنکه باید، بیش از۱‎/۲ میلیارد انسان ساکن در ۱۱۰ کشوررا متأثرکرده، سالانه افزون بر۴۲میلیارد دلارخسارت به بارآورده وبی شک عواقب زیانبارش، ساکنان دیگر آبادبوم های زمین را نیز، دیر یا زود در بر خواهد گرفت.کافی است بدانیم در فاصله تنها۶سال،یعنی از۱۹۹۳تا،۱۹۹۹متجاوز از۴۷۰میلیون نفر برتعدادفقرای جهان افزوده شده و شمارآنها درآستانه هزاره سوم میلادی به ۱‎/۵میلیاردنفر رسیده است.انسان هایی که به خاطر سلب امنیت غذایی، امکان حصول به زندگی سالم وپویارا از دست داده اند.به عبارتی ساده تر،به تناسب افزایش شتاب بیابان زایی، ازکیفیت زندگی کاسته می شود.
در واقع اهمیت بیابان چنان است که سران۱۴۳ کشور شرکت کننده در همایش ریو (۱۹۹۲)، در فصل ۱۲ از دستور ،۲۱ آن را به عنوان یکی از بوم سازگان های شکننده و حساس جهان شناسایی کرده و خواستار حفظ و حراستش شده اند( دستور ۱۹۹۹۲ ۲۱،).

طرح بیابان زدایی ضرورتی اجتناب ناپذیر

نتایج و اثرات چشمگیر اجرای فعالیت های تثبیت ماسه های روان و بیابان زدایی پس از چند سال ثابت کرد که این طرح به عنوان یک ضرورت اجتناب ناپذیر، حامی و پشتوانه مطمئنی برای سایر فعالیت های زیر بنایی و توسعه ای است بنابراین تقاضا برای مهار و کنترل فرسایش بادی، تثبیت ماسه های روان و توسعه پوشش گیاهی افزایش یافت؛ به طوری که در سال ۱۳۴۹ ده استان در کشور زیر پوشش این گونه فعالیت ها قرار گرفتند.در سال ،۱۳۵۰ دوازده استان و هم اینک با توسعه تقسیمات کشوری این فعالیت ها در ۱۸ استان بیابانی کشور اجرا می شود.
در طول حدود چهار دهه، فعالیت ها و اقدامات تثبیت شن و بیابان زدایی در کشور به عنوان یک اقدام حکومتی، اساسی، زیر بنایی برای حفاظت از مراکز زیستی، مسکونی، صنعتی ،کشاورزی، تأسیسات، راه ها و سایر مراکز زیر بنایی و نیز به عنوان اقدامات بستر ساز و پیشتاز اجرای اغلب برنامه های عمرانی و توسعه، در سطح ۱۸استان، ۹۷ شهرستان و ۴۳۵۳ روستای کشور به اجرا در آمده است.

ایران از موفق ترین کشورها در بیابان زدایی

بر اساس اقدامات انجام شده در ۴۰ سال گذشته ،ضمن ارتقا جایگاه جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از موفق ترین کشورهای جهان درباره کنترل فرسایش بادی و بیابان زدایی، نتایج مثبت وسیعی را در بر داشته است.با تدوین برنامه ملی مدیریت مناطق بیابانی کشور برای تحقق اهداف سند چشم انداز ۲۰ساله جمهوری اسلامی ایران و برنامه چهارم توسعه به اوج خود رسیده به طوری که امروز جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از موفق ترین کشورها در زمینه بیابان زدایی و کنترل فرسایش بادی در سطح جامعه جهانی مطرح است و برنامه تثبیت ماسه های روان و جلوگیری از فرسایش خاک چنان با موفقیت در کشور ما طراحی شد و به اجرا در آمد که کشورهای حاشیه خلیج فارس بر آن شدند با همکاری کارشناسان ایرانی چنین پروژه هایی را در کشور های خود به اجرا در آورند.
بنابراین با توجه به این که پدیده بیابان یک مقوله ملّی، فرابخشی و حتی بین المللی است و مهار وکنترل این پدیده در محدوده وظایف یک سازمان یا یک وزارتخانه نمی گنجد، مهمترین چالش، هماهنگ نبودن مدیریت در کنترل عوامل انسانی بیابان زا است که این امر باید با قانونمند شدن الزام رعایت شاخص ها و معیار های بیابان زایی از سوی همه دستگاه های دولتی و غیر دولتی و بهره برداران در تمامی طرح ها و برنامه ها عینیت پیدا کند.کمبود دستاوردهای تحقیقاتی در اقتصادی ترین، سریع ترین و مؤثر ترین راه های کنترل پدیده بیابان زایی در مناطق مختلف اکولوژیک بویژه با مشارکت جوامع محلی، بهره برداران، مرتع داران، کشاورزان و دامداران تأمین اعتبارات مورد نیاز و نیز مدیریت ناهماهنگ بخش های تحقیق، آموزش، ترویج و اجرا از دیگر چالش های پیش روی ما در کنترل پدیده بیابان زایی است.
منبع:روزنامه ایران




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط