مقبولیت و مشروعیت نظام جمهوری اسلامی

چرا در قانون اساسی اصل حکومت تغییر ناپذیر و همیشگی اعلام شده است؟ در حالی که بعد از رفع مقبولیت، اسلام حق حکومت ندارد. من این را از بسیاری از علما شنیده ام که می گویند اگر کمتر از 50 در صد مخالف نظام باشند، حکومت می تواند آنها را سر کوب کند. چون هم مقبولیت دارد و هم مشروعیت. ولی اگر بیش از 50 درصد باشند، اسلام باید کنار رود. چرا حکومت اسلامی راه و نحوه کنار رفتن را مشخص نکرده؟ مگر ما به کامل بودن اسلام اعتقاد نداریم؟ حتما باید انقلاب شود تا
شنبه، 9 خرداد 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مقبولیت و مشروعیت نظام جمهوری اسلامی
مقبولیت و مشروعیت نظام جمهوری اسلامی
مقبولیت و مشروعیت نظام جمهوری اسلامی


پرسش:
چرا در قانون اساسی اصل حکومت تغییر ناپذیر و همیشگی اعلام شده است؟ در حالی که بعد از رفع مقبولیت، اسلام حق حکومت ندارد. من این را از بسیاری از علما شنیده ام که می گویند اگر کمتر از 50 در صد مخالف نظام باشند، حکومت می تواند آنها را سر کوب کند. چون هم مقبولیت دارد و هم مشروعیت. ولی اگر بیش از 50 درصد باشند، اسلام باید کنار رود. چرا حکومت اسلامی راه و نحوه کنار رفتن را مشخص نکرده؟ مگر ما به کامل بودن اسلام اعتقاد نداریم؟ حتما باید انقلاب شود تا اسلام کنار رود؟ خواهش می کنم به سؤال کامل پاسخ دهید آیا حقانیت اسلام به ما مجوز می دهد به هر قیمتی حکومت اسلامی را حفظ کنیم؟ حتی اگر 99.9 درصد مردم حکومت را نخواهند؟
پاسخ:
1. قانون اساسی ما، قانون اساسی جمهوری اسلامی است. و مادامی که این عنوان را دارد نباید اصول آن با این عنوان معارض باشد و اصول مربوط به جمهوری و اسلامی بودن آن تغییر ناپذیر هستند. چون اگر اصول مربوط به این دو تغییر یابد، آنگاه دیگر قانون اساسی جمهوری اسلامی یا جمهوری یا اسلامی نخواهد بود.
2. این نکته واضح است که فقط مشروعیت که امری است که از جانب خداوند به پیامبر و از پیامبر به امام و از امام به نائب عام خویش، (یعنی فقهاء) برای حکومت کردن بر مردم کافی نیست، بلکه باید مقبولیت هم در کار باشد. و بستر این مشروعیت مقبولیت در بین مردم است. اما مردم که به لحاظ تکوین و واقع مختار هستند و می‌توانند تعیین حکومت کنند چه حکومت اسلامی و چه غیر اسلامی آیا به لحاظ تشریع و شرعاً هم حق دارند که حکومت غیر اسلامی برپا کنند؟ حکومت غیر اسلامی سه خصوصیت دارد که عبارتند از: فسق، ظلم و کفر. یعنی به لحاظ عملی فاسق، به لحاظ فکری کافر و به لحاظ فکر و عمل ظالم می‌باشد. و چنین حکومتی اصلاً و ابداً مشروع نیست و مردم به عنوان وظیفه الهی و شرعی حق ندارند به حکومت غیر اسلامی تن در دهند. به همین دلیل اگر قانونی بیاید و راه بیرون رفت آنان از نظام و حکومت اسلامی را تدوین کند این قانون خود امر به منکر و خلاف شرع و غیر مشروع است.
3. از بیان فوق استفاده نمی‌شود که پس باید حکومت اسلامی را به مردم تحمیل کرد، نه، مردم می‌توانند به عنوان معصیت و امری خلاف شرع از حکومت اسلامی رو برگردانند و با این رو، برگرداندن مردم حکومت اسلامی مقبولیت نخواهد داشت و چون اسلام اجازه تحمیل چیزی را بر ملتی نداده است جایی برای حکومت اسلامی باقی نمی‌ماند. اما این معنای درست بودن کار یک ملت یا مشروع بودن عمل آنان نیست. و مسلماً شرطی سلبی است که جز با مخالفت با قوانین الهی حاصل نمی‌شود و به این جهت در قانون نمی‌گنجد.
4. البته این بدان معنا است که اگر روزی حکومت از طور اسلامی بودن خارج شد مقابله با آن واجب و مادامی که بر مدار و محور اسلامی (و امروز جمهوری اسلامی) است حمایت از آن از اوجب واجبات و تضعیف و مقابله با آن از محرمات شرعی است. و امروز جمهوری اسلامی مادامی که جمهوری اسلامی باشد مانند نماز از واجبات است بلی کسانی هستند که با معصیت خداوند نماز را به جای نمی‌آورند و کسی هم در این دنیا مزاحم آنان نیست و هرگز نمی‌توان قانون وضع کرد و تسهیلات و راه کارهایی برای ترک نماز به دیگران آموخت.
منبع:www.hawzah.net




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.