نویسنده: پروفسور الف- رئوف نوشروی
داروسازی را هنر ساختن فراوردها، تعریف کردهاند و یا مطالعه ترکیب اجزائی که پزشک برای بهبود بیمار، تجویز میکند.
این هنر از زمان پیدایش انسان همراه بشر بوده است و منجر به کشف گیاهان دارویی و غیره شد. در ابتدا غذاها ساده بود و عادات غذا خوردن منظم بودند، بنابراین فراوردههای دارویی نیز زیاد نبود و به داروهای با منشأ گیاهی، معدنی یا حیوانی محدود بودند. تعداد این فرآوردهها با گذشت زمان افزایش یافت. از چین در 2900 سال پیش از میلاد، در این هنر و سپس یونان، تمدنی که در آن هنر داروسازی، پیشرفت فراوان یافت و گسترش بسیاری داشت. پس از یونان، ذخایر علمی داروسازی از طریق رومیان به نسطوریهای ایران و سرانجام، در زمان شکست ایران، به اعراب منتقل شد. بدینسان، دورهی خرافات جای خود را به تشخیص و درمان صحیح داد. اوایل دورهی اسلامی نیز محصولات گیاهی، حیوانی و معدنی و عسل و ... کاربرد داشتند.
در تاریخ داروسازی، جالینوس جایگاه ویژهای دارد، زیرا وی نسخههای بیماران را خود آماده میساخت. وی در ارتباط با کیفیت گیاهانی که استفاده میکرد، بسیار دقیق بود و بر انجام آزمایش با عوامل درمانی در هر مورد و بیماری که تحت درمان داشت تأکید میکرد تا عمل این گیاهان را تعیین و کشف نماید. بعدها رازی نیز بدین صورت عمل کرد.
رومیها انفوزیون، گچ، پمادها، پودرها را به نحوی که امروز مصرف میشوند داشتند. بیت الحکمه در بغداد توسط اشخاصی مانند بختشیوع، ابن سهیل، عیسی بن مونا، حنین بن اسحاق اداره میشد و کار ترجمه و غیره در آنجا صورت میپذیرفت.
در جندی شاپور، نزدیکی اهواز گفته میشود که شاپور دوم دانشکدهی پزشکی بنا نهاد که واقعاً سرآمد پزشکی پارسیان بود. جندیشاپور توسط نسطوریهایی که با فارماکوپه شابوربن سهل کار میکردند، اداره میشد. بنابراین، جندیشاپور پلی میان سنتهای اسلامی و تمدن قدیمی تشکیل داد.
در اوایل اسلام، آموزش در این محل که محیطی یونانی/ مصری داشت صورت میگرفت و بنابراین مسلمانان از طریق این دانشکده با یونان آشنا شدند. هنگامیکه مصر فتح شد، یکی از فرزندان خلفای بنیامیه به اسکندریه رفت تا کیمیاگری بیاموزد. وی اولین نفری است که کتب پزشکی یونانی را به عربی ترجمه کرد.
یوحنابن ماسویه (875-777م) پسر داروساز و دارای مذهب نسطوری بود. وی آموزگاری مشهور و صاحب نظر در مورد نظریات جالینوس و دیگر دانشمندان علم پزشکی بود. حنین ابن اسحاق، شاگرد وی بود. آنها نسخ خطی یونانی را به عربی ترجمه نموده و بنابراین شکوه آینده را پایهگذاری کردند.
خانوادهی دیگر در جندیشاپور «ماسویه» بود. وی آموزگار حنین بود. ماسویهی صغیر کتب بسیاری را به لاتین ترجمه کرد و در اروپا به عنوان یک شخصیت در داروسازی این دوران شناخته شده است.
مسلمانان در دورهی عباسی ترجمهی کتب یونانی/ لاتین را شروع کردند. متعاقب آن، دورهی پیشرفت واقعی آغاز گشت. زمانی که اندیشمندان و پزشکان براساس مطالعات، مشاهدات و آزمایشات خود به پیشبرد هنر درمان و داروسازی همت گماشتند و آنها را به عنوان علومی مشخص و تعریف شده در آوردند. این ترجمهها به همراه آثار اصیل اندیشمندان مسلمان به مراکز علوم در اروپا، راه یافت.
پزشکان کارهای داروسازی نیز انجام میدادند. البته در اواخر قرن هشتم، در بغداد، تعدادی داروخانه که به صورت خصوصی فعالیت میکردند، درست شد که تعیین بازرسان دارویی و ایجاد نظام گواهینامه در زمان حکومت مأمون به منظور جلوگیری از سوء استفاده را ضروری میساخت. البته در شهرهای کوچک، بیمار خود مجبور به تهیهی دارو براساس آنچه تجویز شده بود.
اولین کتاب داروشناسی (فارماکوپه) در سال 850 میلادی به رشتهی تحریر درآمد و داروسازی را از پزشکی جدا ساخت. در این کتاب روش آماده سازی و ترکیب داروها تشریح شده بود و به تدریج هنر درمان از هنر ساختن (مواد داروئی) جدا گشت.
داروسازی حرفهای مستقل شد که فردی متبحر در هنر نگهداری و ترکیب داروها به آن حرفه مشغول بود. سپس داروخانهها به بیمارستانها ملحق شدند و واجد آزمایشگاههای تولیدی گردیدند که داروسازان متخصص آن را اداره میکردند.
متعاقب این تحولات فردریک دوم در سال 1240 میلادی، دستور جداسازی این دو نظام را در اروپا صادر نمود.
در ایران، دورهی صفویه عصر طلایی داروشناسان بود. مطالعهی داروها تخصصی گردید. اولین تک نامهی داروشناسی به فارسی توسط ابومنصور موفق در هرات در سال 975 میلادی، گردآوری گردید. این قدیمیترین نسخهی خطی پارسی است که در وین نگهداری میشود.
حتی در بیت الحکمهی بغداد، دانشمند برمکی از خراسان را مییابیم که به همراه نسطوریان سوریهای آن محل را اداره میکردند.
حال اجازه میخواهم نگاهی به فهرست طولانی اندیشمندان ایرانی و دیگر دانشمندانی که مسئول این پیشرفت بودند، بیفکنیم.
1- جابربن حیان اهل کوفه، شیمیدانی بود که فرایندهایی مانند تقطیر، Sublimation و Calcination که در فراوردههای داروسازی بسیار مفیدند را معرفی نمود.
2- محمدبن زکریای رازی، اهل ری (926-841م) که پزشک ارشد بیمارستان بغداد بود. وی نویسندهی 250 کتاب در زمینهی طب و داروسازی بود که «الحاوی» شاهکار آن است. وی بواسطهی استفاده از الکل در فراوردهها و آزمایشهایش بر میمون مشهور شد. نسخههای وی بسیار مؤثر بودند. وی، حتی قرص و پماد نیز تهیه مینمود.
3- ابنسینا (1037-980م) وی پایهگذار دانشکدهی پزشکی بود و کتاب مشهور وی «قانون» نام دارد. وی آثاری در داروسازی داشته و در این زمینه تحولی ایجاد کرده است. کتابهای وی به طور گستردهای در دانشکدههای پزشکی اروپا به عنوان کتاب درسی تا سال 1650 تدریس میشد. وی روش کاشت گیاهان دارویی، جمعآوری، بریدن و نگهداری آنها را معرفی نمود. وی برای بدست آوردن الکل، اسید استیک و روغنهای ضروری از روش تقطیر استفاده نمود. وی درمانهایی برای بیماریهای قلبی توصیه نمود و پوشش شکری برای قرصهای تلخ از ابدعات وی است.
4- بیرونی (1050-973م) وی مجموعهی جانوری و گیاهی را در طی سفرهایش مطالعه نمود. کتاب وی از حدود 720 دارو به ترتیب الفباء (به همراه نام آنها به فارسی، عربی، هندی، یونانی و سریانی) نام برده، مکان رویش و خواص درمانی آنها را توضیح میدهد.
5- علیبن عباس (م-994)- وی نویسندهی کتابهای فارسی بسیاری است. تاب «الملکی» وی به زبان لاتین ترجمه شد و به عنوان کتاب درسی تا قرن شانزدهم در غرب استفاده میشد. «الملکی» از نظر علمی از «قانون» پیشی میگیرد، اما از نظر آموزشی «قانون» بالاتر است. وی کار تجربی پزشکان را مطلوب میدانست.
6- ابن بیطار (تقریباً 1248-1175) گیاه شناسی مشهور است. وی در جستجوی گیاهان داروئی به یونان، آسیای صغیر، مصر و ... سفر کرد و مشاهداتش را به شکل کتابی با 1400 داروی گیاهی تألیف کرد. وی تأثیر زیادی بر نویسندگان ایران که از وی پیروی میکردند، گذارد. ابن بیطار برای داروسازان فهرست طولانی از مفردات به ترتیب درمان فراهم کرد و بدین صورت پایهی بسیاری از قرابادینهای فارسی را گذارد.
7- ابنزهر (1161-1091)- کتابهای چندی از خود باقی گذارد که بر داروسازی و کیمیاگری تأثیر مهمی داشتند. وی کارایی برخی سنگهای قیمتی در داروشناسی را عنوان نمود. ابنسینا و علی بن عباس نیز در نوشتههای خود به این سنگها اشاره کردهاند.
8- ابنرشد نویسندهی کتاب داروشناسی است که حاوی دو فصل در ارتباط با مواد دارویی میباشد. این اثر بعدها به زبان دیگر ترجمه شد که ترکیب داروها در آن ذکر شده است. این اثر، استفاده از داروهای ساده (مفردات) را برای درمان بیماریهای ویژه شرح میدهد.
9- الزهراوی (1013-936) وی پزشک دربار بود و بدلیل نگارش چند اثر داروشناسی مشهور است.
10- الکندی (قرن نهم) وی در زمینههای داروسازی، طب و نور مشارکت ارزشمندی نمود و نویسندهی بیست کتاب در زمینهی پزشکی و داروسازی است.
11- الشفائی، داروشناس زمان شاه عباس صفوی، فارماکوپهی وی به «طب الشفائی» (1556) مشهور است.
12- علی البرزی، نویسندهی فردوس الحکمه که بخشی از طب آیرودیک هندی را شامل میشود.
13- ابومنصور موفق (975) حدود 585 دارو را در تک نامهی داروشناسی خود (به فارسی) شرح میدهد. از این اثر یک نسخه در وین موجود است.
14- قطب الدین شیرازی، که توصیفی بر «قانون» ابنسینا به رشتهی تحریر درآورد.
15- المقدسی که آزمایشات را هدایت نمود و بر مواد غذایی تجربیاتی را صورت داد.
16- مسود ارشد (857-777) داروسازی در دربار هارون، که کتابی را در مورد ترکیب دارویی به رشتهی تحریر درآورد که بعدها به زبانهای دیگر ترجمه شد.
بنابراین، همانطور که عنوان شد، ممالک اسلامی شامل اسپانیا و ایران، استادان بسیاری را در هنر داروسازی پرورش داده و آن را به صورت یک علم درآوردند.
منبع مقاله :
گروهی از نویسندگان، (1394) مجموعه مقالات کنگره بین المللی تاریخ پزشکی در اسلام و ایران، چاپ دوم.
این هنر از زمان پیدایش انسان همراه بشر بوده است و منجر به کشف گیاهان دارویی و غیره شد. در ابتدا غذاها ساده بود و عادات غذا خوردن منظم بودند، بنابراین فراوردههای دارویی نیز زیاد نبود و به داروهای با منشأ گیاهی، معدنی یا حیوانی محدود بودند. تعداد این فرآوردهها با گذشت زمان افزایش یافت. از چین در 2900 سال پیش از میلاد، در این هنر و سپس یونان، تمدنی که در آن هنر داروسازی، پیشرفت فراوان یافت و گسترش بسیاری داشت. پس از یونان، ذخایر علمی داروسازی از طریق رومیان به نسطوریهای ایران و سرانجام، در زمان شکست ایران، به اعراب منتقل شد. بدینسان، دورهی خرافات جای خود را به تشخیص و درمان صحیح داد. اوایل دورهی اسلامی نیز محصولات گیاهی، حیوانی و معدنی و عسل و ... کاربرد داشتند.
در تاریخ داروسازی، جالینوس جایگاه ویژهای دارد، زیرا وی نسخههای بیماران را خود آماده میساخت. وی در ارتباط با کیفیت گیاهانی که استفاده میکرد، بسیار دقیق بود و بر انجام آزمایش با عوامل درمانی در هر مورد و بیماری که تحت درمان داشت تأکید میکرد تا عمل این گیاهان را تعیین و کشف نماید. بعدها رازی نیز بدین صورت عمل کرد.
رومیها انفوزیون، گچ، پمادها، پودرها را به نحوی که امروز مصرف میشوند داشتند. بیت الحکمه در بغداد توسط اشخاصی مانند بختشیوع، ابن سهیل، عیسی بن مونا، حنین بن اسحاق اداره میشد و کار ترجمه و غیره در آنجا صورت میپذیرفت.
در جندی شاپور، نزدیکی اهواز گفته میشود که شاپور دوم دانشکدهی پزشکی بنا نهاد که واقعاً سرآمد پزشکی پارسیان بود. جندیشاپور توسط نسطوریهایی که با فارماکوپه شابوربن سهل کار میکردند، اداره میشد. بنابراین، جندیشاپور پلی میان سنتهای اسلامی و تمدن قدیمی تشکیل داد.
در اوایل اسلام، آموزش در این محل که محیطی یونانی/ مصری داشت صورت میگرفت و بنابراین مسلمانان از طریق این دانشکده با یونان آشنا شدند. هنگامیکه مصر فتح شد، یکی از فرزندان خلفای بنیامیه به اسکندریه رفت تا کیمیاگری بیاموزد. وی اولین نفری است که کتب پزشکی یونانی را به عربی ترجمه کرد.
یوحنابن ماسویه (875-777م) پسر داروساز و دارای مذهب نسطوری بود. وی آموزگاری مشهور و صاحب نظر در مورد نظریات جالینوس و دیگر دانشمندان علم پزشکی بود. حنین ابن اسحاق، شاگرد وی بود. آنها نسخ خطی یونانی را به عربی ترجمه نموده و بنابراین شکوه آینده را پایهگذاری کردند.
خانوادهی دیگر در جندیشاپور «ماسویه» بود. وی آموزگار حنین بود. ماسویهی صغیر کتب بسیاری را به لاتین ترجمه کرد و در اروپا به عنوان یک شخصیت در داروسازی این دوران شناخته شده است.
مسلمانان در دورهی عباسی ترجمهی کتب یونانی/ لاتین را شروع کردند. متعاقب آن، دورهی پیشرفت واقعی آغاز گشت. زمانی که اندیشمندان و پزشکان براساس مطالعات، مشاهدات و آزمایشات خود به پیشبرد هنر درمان و داروسازی همت گماشتند و آنها را به عنوان علومی مشخص و تعریف شده در آوردند. این ترجمهها به همراه آثار اصیل اندیشمندان مسلمان به مراکز علوم در اروپا، راه یافت.
پزشکان کارهای داروسازی نیز انجام میدادند. البته در اواخر قرن هشتم، در بغداد، تعدادی داروخانه که به صورت خصوصی فعالیت میکردند، درست شد که تعیین بازرسان دارویی و ایجاد نظام گواهینامه در زمان حکومت مأمون به منظور جلوگیری از سوء استفاده را ضروری میساخت. البته در شهرهای کوچک، بیمار خود مجبور به تهیهی دارو براساس آنچه تجویز شده بود.
اولین کتاب داروشناسی (فارماکوپه) در سال 850 میلادی به رشتهی تحریر درآمد و داروسازی را از پزشکی جدا ساخت. در این کتاب روش آماده سازی و ترکیب داروها تشریح شده بود و به تدریج هنر درمان از هنر ساختن (مواد داروئی) جدا گشت.
داروسازی حرفهای مستقل شد که فردی متبحر در هنر نگهداری و ترکیب داروها به آن حرفه مشغول بود. سپس داروخانهها به بیمارستانها ملحق شدند و واجد آزمایشگاههای تولیدی گردیدند که داروسازان متخصص آن را اداره میکردند.
متعاقب این تحولات فردریک دوم در سال 1240 میلادی، دستور جداسازی این دو نظام را در اروپا صادر نمود.
در ایران، دورهی صفویه عصر طلایی داروشناسان بود. مطالعهی داروها تخصصی گردید. اولین تک نامهی داروشناسی به فارسی توسط ابومنصور موفق در هرات در سال 975 میلادی، گردآوری گردید. این قدیمیترین نسخهی خطی پارسی است که در وین نگهداری میشود.
حتی در بیت الحکمهی بغداد، دانشمند برمکی از خراسان را مییابیم که به همراه نسطوریان سوریهای آن محل را اداره میکردند.
حال اجازه میخواهم نگاهی به فهرست طولانی اندیشمندان ایرانی و دیگر دانشمندانی که مسئول این پیشرفت بودند، بیفکنیم.
1- جابربن حیان اهل کوفه، شیمیدانی بود که فرایندهایی مانند تقطیر، Sublimation و Calcination که در فراوردههای داروسازی بسیار مفیدند را معرفی نمود.
2- محمدبن زکریای رازی، اهل ری (926-841م) که پزشک ارشد بیمارستان بغداد بود. وی نویسندهی 250 کتاب در زمینهی طب و داروسازی بود که «الحاوی» شاهکار آن است. وی بواسطهی استفاده از الکل در فراوردهها و آزمایشهایش بر میمون مشهور شد. نسخههای وی بسیار مؤثر بودند. وی، حتی قرص و پماد نیز تهیه مینمود.
3- ابنسینا (1037-980م) وی پایهگذار دانشکدهی پزشکی بود و کتاب مشهور وی «قانون» نام دارد. وی آثاری در داروسازی داشته و در این زمینه تحولی ایجاد کرده است. کتابهای وی به طور گستردهای در دانشکدههای پزشکی اروپا به عنوان کتاب درسی تا سال 1650 تدریس میشد. وی روش کاشت گیاهان دارویی، جمعآوری، بریدن و نگهداری آنها را معرفی نمود. وی برای بدست آوردن الکل، اسید استیک و روغنهای ضروری از روش تقطیر استفاده نمود. وی درمانهایی برای بیماریهای قلبی توصیه نمود و پوشش شکری برای قرصهای تلخ از ابدعات وی است.
4- بیرونی (1050-973م) وی مجموعهی جانوری و گیاهی را در طی سفرهایش مطالعه نمود. کتاب وی از حدود 720 دارو به ترتیب الفباء (به همراه نام آنها به فارسی، عربی، هندی، یونانی و سریانی) نام برده، مکان رویش و خواص درمانی آنها را توضیح میدهد.
5- علیبن عباس (م-994)- وی نویسندهی کتابهای فارسی بسیاری است. تاب «الملکی» وی به زبان لاتین ترجمه شد و به عنوان کتاب درسی تا قرن شانزدهم در غرب استفاده میشد. «الملکی» از نظر علمی از «قانون» پیشی میگیرد، اما از نظر آموزشی «قانون» بالاتر است. وی کار تجربی پزشکان را مطلوب میدانست.
6- ابن بیطار (تقریباً 1248-1175) گیاه شناسی مشهور است. وی در جستجوی گیاهان داروئی به یونان، آسیای صغیر، مصر و ... سفر کرد و مشاهداتش را به شکل کتابی با 1400 داروی گیاهی تألیف کرد. وی تأثیر زیادی بر نویسندگان ایران که از وی پیروی میکردند، گذارد. ابن بیطار برای داروسازان فهرست طولانی از مفردات به ترتیب درمان فراهم کرد و بدین صورت پایهی بسیاری از قرابادینهای فارسی را گذارد.
7- ابنزهر (1161-1091)- کتابهای چندی از خود باقی گذارد که بر داروسازی و کیمیاگری تأثیر مهمی داشتند. وی کارایی برخی سنگهای قیمتی در داروشناسی را عنوان نمود. ابنسینا و علی بن عباس نیز در نوشتههای خود به این سنگها اشاره کردهاند.
8- ابنرشد نویسندهی کتاب داروشناسی است که حاوی دو فصل در ارتباط با مواد دارویی میباشد. این اثر بعدها به زبان دیگر ترجمه شد که ترکیب داروها در آن ذکر شده است. این اثر، استفاده از داروهای ساده (مفردات) را برای درمان بیماریهای ویژه شرح میدهد.
9- الزهراوی (1013-936) وی پزشک دربار بود و بدلیل نگارش چند اثر داروشناسی مشهور است.
10- الکندی (قرن نهم) وی در زمینههای داروسازی، طب و نور مشارکت ارزشمندی نمود و نویسندهی بیست کتاب در زمینهی پزشکی و داروسازی است.
11- الشفائی، داروشناس زمان شاه عباس صفوی، فارماکوپهی وی به «طب الشفائی» (1556) مشهور است.
12- علی البرزی، نویسندهی فردوس الحکمه که بخشی از طب آیرودیک هندی را شامل میشود.
13- ابومنصور موفق (975) حدود 585 دارو را در تک نامهی داروشناسی خود (به فارسی) شرح میدهد. از این اثر یک نسخه در وین موجود است.
14- قطب الدین شیرازی، که توصیفی بر «قانون» ابنسینا به رشتهی تحریر درآورد.
15- المقدسی که آزمایشات را هدایت نمود و بر مواد غذایی تجربیاتی را صورت داد.
16- مسود ارشد (857-777) داروسازی در دربار هارون، که کتابی را در مورد ترکیب دارویی به رشتهی تحریر درآورد که بعدها به زبانهای دیگر ترجمه شد.
بنابراین، همانطور که عنوان شد، ممالک اسلامی شامل اسپانیا و ایران، استادان بسیاری را در هنر داروسازی پرورش داده و آن را به صورت یک علم درآوردند.
منبع مقاله :
گروهی از نویسندگان، (1394) مجموعه مقالات کنگره بین المللی تاریخ پزشکی در اسلام و ایران، چاپ دوم.