نویسنده: ژاک لوگوف
برگردان: بهاءالدین بازرگانی گیلانی
برگردان: بهاءالدین بازرگانی گیلانی
در قرن سیزدهم تغییرات مهمی در روحیات و نوع عمل و کردار انسان در ارتباط با عمده فعالیتهای روزمره وی به وقوع پیوسته، به گونهای که سنتهای قرون وسطایی در این زمینه تا امروز نیز تأثیرات خود را برجای نهاده و آن عبارت از عنصر کار میباشد. کار در قرون وسطای اولیه دارای ارزشهای متضاد و متناقضی بود و این امر در دنیای دیری آن روزگاران معضلاتی به وجود آورده بود. مقررات و ضوابطی که در آغاز از سوی بندیکت قدیس در صومعهها برقرار شده بود دو فریضه برای راهبان در نظر گرفته بود: یکی فریضه روحانی که شامل رونویسی از روی نسخ خطی بود و دیگری کار فلاحت و کشاورزی تا از آن طریق به امرار معاش بپردازند. کار برای راهب یک فریضه و عملی در مقام توبه محسوب میشد. در سفر آفرینش (عهد عتیق) آمده است که خداوند، آدم و حوا را به خاطر معصیتشان به کار کردن مکافات داد. اما کارکردن کفاره گناه هم محسوب میشد و از این سبب بود که ارتقاء ارزش پیدا کرد. با توجه به شخصیت و جایگاهی که راهبان در جوامع قرون وسطایی اولیه از آن برخوردار بودند و از آنجا که همین قشر که در بالاترین موقعیت اجتماعی قرار داشتند، بایستی کار هم میکردند، لذا عنصر کار عملاً از منزلت و وجهه مثبتی برخوردار گردید.
در روند ارتقاء جایگاه و ارزش کار در فاصله قرون 11 و 13 تسریع به عمل آمد. پیشرفتهای فنی در کشاورزی، توسعه صناعات و حِرَف در شهرها، کسب ثروت و مکنت و اعتلای وضعیت اجتماعی مردم که با کار و تلاش پیوندی یکراست داشت - باعث نقش این تصویر در اذهان شد که همه این دستآوردها حاصل کار و سعی انسان است. پیشتر شاهد بودهایم که هم تجار و کسبه و هم دانشگاهیان چگونه مشروعیت خود را از راه کارشان به دست میآوردند و از این حیث در اجتماع مورد رسمیت و شناسایی بودند. و باز شاهد بودیم زمانی که فرایارهای فرقه فقرا وقتی تن به کار نمیدادند و مورد ملامت و انتقاد قرار میگرفتند به این استناد میجستند که موعظه و اندرزشان هم شکلی از کار محسوب میشود و لذا به این طریق در مقام مدافعه از خویش بر میآمدند. وقتی کار ارزش پیدا کرد آنگاه آن دسته از اقشار جامعه که تاکنون با امتناع و دوریجستن از کار تفوق و فرادستی خود را به رخ میکشیدند - بطالت و کاهلی اندیشمندان و کشیشان، جنگآوران، شهسواران و اشراف -، خود را در زمینههای اجتماعی و معنوی در تنگنای بسیار دشواری احساس کردند. رزمآوری و جنگیدن به عنوان کار دفاع از ضعیفان عملی ضروری و مفید مورد ارزیابی قرار گرفت. کار و خدمات کلیسایی روحانیون هم پیش از اینکه فرایارهای فرقه فقرا در مقام مدافعه از خویش برآیند مورد تأئید و تحسین مردم واقع شد. تمام دنیای اشرافیت، درباریها و شهسواران خود را در معرض تهدید دیدند. ضربالمثلی بر سر زبانها افتاد که: رنج و زحمت برتر از شهامت و بیباکی است. مع ذلک تصویری که از کار بر اذهان نقش بسته بود روشن و شفاف نبود چرا که هنوز تعریف دقیق و واحدی از کار وجود نداشت. در حالی که کلمه لاتین Labor (که کلمات فرانسوی Laboureur و انگلیسی Labor از آن مشتق شدهاند) در وهله اول صرفاً بر کار و سعی یدی و فیزیکی دلالت دارد، اما کلمه لاتین opera (که ریشه کلمات فرانسوی oeuvre و ouvrier است) به معنای حاصل و مولود کار یعنی «اثر» میباشد. تمایز و یا حتی تضاد بین این دو کماکان باقی ماند و تشدید هم شد: برخلاف اولی - کار یدی، که هرچه بیشتر مورد بیاعتنایی قرار گرفت ولی نوع دوم کار ارجمند شد و مورد تأئید قرار گرفت. روتبوف شاعر از خویش با افتخار چنین تعریف میکند: «من کار خود را با دست انجام نمیدهم».
به این ترتیب یک اروپای دوگانه: اروپای کار ارجمند و کار پست پدید آمد. باعث و بانی این دوگانگی یکی هم این واقعیت بود که جامعه و به خصوص کلیسا، اغنیا و قدرتمندان با استفاده از نفوذ خود از عنصر کار بیشتر به نفع مصالح خود بهرهبرداری میکردند و کارگران را تحت انقیاد و بندگی کارفرمایان قرار میدادند. مناقشات ناشی از این فرآیند تا به امروز هم فیصله نیافته است و ایجاد دگرگونی عمیق در عرصه کار و کارگری در عصر حاضر نشان از وقوع تحولی بزرگ در جوامع به اصطلاح «مترقی» دارد.
منبع مقاله :
لوگوف، ژاک؛ (1391)، اروپا، مولود قرون وسطی (بررسی تاریخی فرآیند تکوین و تکامل اروپا در قرون وسطی (سدههای 4 تا 16 میلادی)، ترجمهی بهاءالدین بازرگانی گیلانی، تهران: انتشارات کویر، چاپ دوم.