مروری كوتاه بر تاریخچه‌ی مبارزات دانشجویی

بیشتر دانشجویان خواستار ایجاد دگرگونی‌های بنیادی اقتصادی، سیاسی و ایدئولوژیك در نظام حكومتی پهلوی بودند. با توجه به اسناد موجود،‌آن‌ها خواهان مبارزه با استبداد سلطنتی كه آن را دشمن آزادی، برابری و برادری می‌دانستند و خواستار مبارزه با امپریالیسم خارجی (كه آن را استعمارگر سیری‌ناپذیر و دشمن اصلی كشورهای اسلامی و جهان سوم می‌دانستند)‌بودند. همچنین خواستار بازگشت به اصول اساسی دین اسلام، مبارزه با خرافه‌پرستی و هجوم فرهنگی غرب كه در سطح گسترده در
چهارشنبه، 27 خرداد 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مروری كوتاه بر تاریخچه‌ی مبارزات دانشجویی
مروری كوتاه بر تاریخچه‌ی مبارزات دانشجویی
مروری كوتاه بر تاریخچه‌ی مبارزات دانشجویی







چکیده:

بیشتر دانشجویان خواستار ایجاد دگرگونی‌های بنیادی اقتصادی، سیاسی و ایدئولوژیك در نظام حكومتی پهلوی بودند. با توجه به اسناد موجود،‌آن‌ها خواهان مبارزه با استبداد سلطنتی كه آن را دشمن آزادی، برابری و برادری می‌دانستند و خواستار مبارزه با امپریالیسم خارجی (كه آن را استعمارگر سیری‌ناپذیر و دشمن اصلی كشورهای اسلامی و جهان سوم می‌دانستند)‌بودند. همچنین خواستار بازگشت به اصول اساسی دین اسلام، مبارزه با خرافه‌پرستی و هجوم فرهنگی غرب كه در سطح گسترده در جامعه‌ی ایران در حال نفوذ بود، بودند. ایجاد مراكز،‌كانون‌ها و كتابخانه‌های اسلامی كه نوعی تحول و بازگشت به ارزش‌های دینی بود، نشان می‌دهد آنان در میان هجوم بی‌امام فرهنگی غرب، بر انطباق اسلام با جهان مدرن تأكید و تلاش می‌كردند.
فكر تأسیس دانشگاه از سال 1307، در زمان وزارت سیدمحمد تدین به وجود آمد، ولی اجرای آن به علت فراهم نبودن امكانات و وسایل لازم به تأخیر افتاد. در سال 1310،‌ طرح تأسیس دانشگاه تهیه و پس از تأیید رضاشاه به دولت ابلاغ شد تا به مرحله‌ی اجرا گذاشته شود؛ اما به خاطر تغییر دولت، اجرای آن عملی نگردید تا سرانجام در سال 1313،‌قانون تأسیس دانشگاه از تصویب مجلس شورای ملی گذشت و دانشگاه تهران در روز جمعه، 24 اسفند 1313 به درست رضاشاه افتتاح شد.
این دانشگاه در تربیت نسلی كه در پنجاه سال اخیر (تا قبل از پیروزی انقلاب) كشور را اداره می‌كردند، نقش بسزایی داشت.
چند ویژگی عمده‌ی دانشجو یعنی عنصر جوانی؛ كه باعث احساسی‌تر شدن آن‌ها از دیگر گروه‌های اجتماع می‌شود، آرمان‌گرایی و كمال‌پرستی، هیجان (كه شوری كاملا طبیعی در ایشان به وجود می‌آورد)، داشتن فرصت كافی، قرار گرفتن در محیط علمی و پژوهشی، تأمین هزینه از طرف دانشگاه و خانواده (كه باعث می‌شود چندان در قید و بند محافظه‌كاری ملموس جامعه گرفتار نشوند)، از جمله مسائلی هستند كه سبب می‌شود دانشجو ویژگی‌های اصلاح‌گرایی و انقلابی داشته باشد و در كل بتواند حامل ایده‌های تأسیس اولین دانشگاه یعنی دانشگاه تهران آغاز شد. پس از تأسیس دانشگاه و وقایع شهریور 1320؛ سه جریان اصلی به تدریج در روند حركت‌های دانشجویی در دانشگاه به وجود آمد عبارتند از:
1. جریان ماركسیستی 2. جریان ملی 3. جریان اسلامی

1. جریان ماركسیستی

در سال‌های اولیه‌ی تأسیس دانشگاه تهران اغلب دانشجویان آزادی‌خواه، ملی و پیش‌رو، كه وجه اشتراك سیاسی آنان تأمین استقلاب سیاسی كشور، مبارزه با ارتجاع و فساد و ایجاد حكومتی دموكراسی در ایران بود، تحت تأثیر افكار ماركسیستی قرار گرفتند. گرایش به حركت‌های ماركسیستی در بین روشنفكران تحصیل كرده كه به واسطه‌ی جنبش‌های چپ اروپای غربی به ماركسیسم گرویده بودند، از اكثریت برخوردار بود، "سازمان دانشجویان دانشگاه تهران" در حقیقت اولین سازمان موجود در دانشگاه بود كه با مشی سیاسی و با فعالیت‌های توده‌ای‌ها بنیان‌گذاری شد و نشریه‌ای به نام "دانشجو" انتشار یافت كه تا 28 مرداد 1332 نیز منتشر می‌شد."
بعد از كناره‌گیری اجباری رضاشاه از حكومت، حزب توده توسط اعضای جوان گروه "پنجاه و سه نفر" در سال 1320 تأسیس شد، اما پس از روشن شدن سیاست‌های استعماری شوروی و گرایش استالینی حزب توده در روابط سیاسی عقیدتی با مسكو، كه روز به روز بیش‌تر می‌شد، روشنفكران بویژه دانشجویان دانشگاه تهران از افكار كمونیستی سرخورده شدند، و بدین ترتیب گرایش‌های ماركسیستی جذابیت خود را تا حد زیادی از دست داد و در نتیجه جریان‌های ملی مورد توجه قرار گرفت.

2. جریان ملی

بعد از بحران جدایی‌خواهی آذربایجان و تلاش مسكو برای كسب امتیاز نفت شمال و تحولات سال‌های پس از 1320 كه موجب روشن شدن اهداف مبلغان كمونیستی و آگاهی دانشجویان از اهداف واقعی رهبران این حركت‌ها در ایران شد، گرایش به حركت‌های ملی در میان دانشجویان قوت یافت. در مقابل سازمان دانشجویان، "سازمان صنفی" دانشجویان دانشگاه تهران، مركز تجمع و فعالیت مشترك سیاسی همه‌ی نیروهای ملی دارای اندیشه‌های دین‌مدار و جدای از آن شد. در این سازمان، فعالان سیاسی اعم از منفردین یا احزاب ملی نظیر حزب ایران، پان‌ایرانیسم، جمعیت مردم ایران و زحمتكشان ملت ایران (نیروی سوم) گرد هم آمدند و دومین جریان دانشجویی را شكل بخشیدند.
این گروه عمده‌ترین گروه دانشجویی دارای مرام ملی با عنوان كمیته‌ی دانشگاه، به جبهه‌ی ملی وابسته بود كه با فرمان گرفتن از رهبران آن فعالیت می‌كرد، و تظاهرات خیابانی در طرف‌داری از رهبران فوق بارزترین نمود حركت آنان بود.

3. جریان اسلامی

سومین جریان مبارزات دانشجویان، دارای ماهیت اسلامی و دینی بود. شاخص‌ترین نمود این جریان،‌تشكیل انجمن‌های اسلامی دانشجویان بود. در سال 1321 اولین انجمن دانشجویان در دانشكده پزشكی تهران، با هدف مبارزه و دفاع تشكیل شد. انجمن‌های اسلامی نهادی بود كه در دانشكده‌های مختلف نمایندگی داشت و فعالیت دانشجویان مرتبط را سازماندهی می‌كرد. بدین ترتیب جنبش دانشجویی از طریق این سه جریان، حضور فعال خود را در صحنه‌ی تحولات سیاسی كشور به خوبی نشان داد. توجه به حركت‌ها و اعتراضات دانشجویان از همان آغاز تا پیروزی انقلاب اسلامی، از عمق آگاهی سیاسی آنان حكایت دارد كه آنان را به مسایل كشور و سرنوشت آن علاقه‌مند نشان می‌داد. بررسی مختصر این حركت‌ها، ابعاد متفاوت حركت دانشجویان را روشن خواهد ساخت.

حركت‌های مهم دانشجویی

حساسیت دانشجویان در قبال سرنوشت جامعه و بخصوص اوضاع سیاسی كشور و روند رویدادها، موجب حضور فعال این گروه در صحنه‌ی تحولات سیاسی شده بود. هر چند مهم‌ترین نقش دانشجو، بعد علمی – آموزشی و پژوهشی او بود، ولی بعد دیگر نقش دانشجو – كه اجتماعی و سیاسی است – باعث شد كه در فاصله‌ی سال‌های 1320-1332 واكنش‌های مختلفی در قبال رویدادهای كشور نشان دهند. نمونه‌های ذیل گویای این واقعیت است.
زمانی كه مصدق، مجلس چهاردهم را در اعتراض به سهیلی، نخست‌وزیر وقت و تدین، وزیر كشور به جرم دخالت در انتخابات ترك كرد. دانشجویان به منزل وی رفته و او را با احترام به مجلس آوردند؛‌ این اقدام از سوی حكومت خوشایند نبود، به همین دلیل بر روی دانشجویان آتش گشوده شد و در این واقعه رضا خواجه‌نوری كشته شد.
بعد از كودتای 28 مرداد،‌ نیكسون معاون رییس‌جمهور وقت آمریكا به منظور بررسی مستقیم اوضاع ایران به تهران آمد. دانشجویان در شانزدهم آذر سال 1332 در اعتراض به این سفر، دست به تظاهرات زدند و مردم را به مقاومت فرا خواندند. در این اثنا پلیس در صحن دانشگاه به روی دانشجویان آتش گشود و سه دانشجو به نام‌های شریعت رضوی، مصطفی بزرگ‌نیا و احمد قندچی كشته شدند. این امر موجب بروز واكنش مردم شد و این روز را به نام "روز دانشجو" نام‌گذاری كردند.
با مسلط شدن حكومت نظامی بعد از كودتای 28 مرداد،‌ دانشجویان دست به مبارزه‌ی نیمه مخفی زدند و بیش‌تر فعالیت خود را در نهضت مقاومت ملی و چند سازمان دیگر متمركز ساختند. آنان با تشكیل انجمن‌های صنفی نیمه‌سیاسی، تلاش گسترده‌ای را برای احیای تشكل‌های از دست رفته شروع كردند. در سال 1336، هنگام حمله‌ی اسرائیل به كانال سوئز، دانشجویان مخالفت خود را با سیاست‌های تهاجمی آمریكا و دولت‌های حامی اسرائیل در صحنه‌ی سیاسی با اعتصاب و تظاهرات نشان دادند و به این ترتیب، علاوه بر حضور فعال در مسائل سیاسی كشور، حساسیت خود را در قبال مسائل بین‌المللی نیز نشان دادند.
تأسیس سازمان اطلاعات و امنیت كشور، ساواك در روزهای پایانی سال 1335، منجر به كنترل بیش‌تر دانشگاه و دانشجویان زیر نظر این سازمان شد. گارد دانشگاه به منظور كنترل هر گونه اقدام و فعالیت دانشجویی تأسیس شد، اما با وجود كنترل شدید دستگاه‌های امنیتی؛ دانشجویان در مسائل مختلف سیاسی به صورت‌های گوناگون اعتراض خود را نشان می‌دادند. گفتنی است كه دانشجویان علاوه بر تحولات سیاسی، در مسائل اجتماعی نیز همكاری و همیاری داشتند. مثلا "در سیل سال 1339 جوادیه و زلزله‌ی قزوین سال 1341 فعالیت داشتند".
ضرورت اصلاح و دگرگونی وضعیت سیاسی دانشگاه‌ها امری نبود كه با فشار مأموران ساواك حذف شود، بلكه شكل خود را تغییر داد و تا سال 1357 به گونه‌های مختلف ذیل ظاهر شد:
1. در قالب اعتراض‌های صنفی كه گاه منجر به اعتصاب و تظاهرات دانشجویان می‌شد؛
2. تكاپوها و اقدامات متناسب با تحولات سیاسی.
1. اعتراضات صنفی
اعتراضاات صنفی دانشجویان، كه گاه به خشونت نیز كشیده می‌شد، اغلب به شكل اعتراض به تدریس عده‌ای از اساتید، عدم ارائه‌ی برخی از دروس، كیفیت غذا، جمع‌آوری بعضی كتاب‌ها، دستگیری و اخراج بعضی اساتید و دانشجویان، واگذار نكردن خوابگاه در ترم تابستانی، لغو بعضی شهریه‌ها و ... نمود پیدا می‌كرد. گاه دانشجویان ضمن اعتصاب، با راه‌پیمایی، شكستن شیشه‌ها، نوشتن شعارهایی بر روی دیوار دستشویی‌ها، تجمع در محوطه‌ی دانشگاه، عدم حضور در سر كلاس و خوددای از شركت در جلسه‌ی امتحانات، نارضایتی خود را نشان می‌دادند.
هر چند اعتراضات فوق در قالب حركت صنفی دانشجویی دسته‌بندی و توجیه می‌شود، اما نمودار توان حركتی آنان در ایجاد تجمعات گسترده و پی‌گیری هدفی واحد به حساب می‌آید.
2. تكاپوهای متناسب با تحولات سیاسی
با تأسیس ساواك، كنترل پلیس امنیتی در دانشگاه‌ها بیشتر شد، اما این سازمان نتوانست مانع فعالیت نیروهای فعال دانشجویی در مسائل سیاسی جامعه شود.
دانشجویان به مناسبت‌های مختلف سیاسی، حضور فعال خود را به نمایش می‌گذاشتند. به عنوان نمونه، با نخست‌وزیری شریف‌امامی در شهریور 1339، دانشجویان دانشگاه تهران از فرصت به وجود آمده استفاده كردند و "سازمان دانشجویان" را تشكیل دادند؛ و یا افتتاح اولین كنگره انجمن‌های اسلامی در شهریور 1340 از این جمله است. همچنین مبارزات داخلی در اثر ارتباط با حلقه‌ی مبارزان خارج از كشور استوارتر شد و به تكیه‌گاهی مطمئن برای ملت مبارز ایران بدل شد. مبارزه‌ی دانشجویان خارج از كشور، بر 3 محور ماركسیستی، ملی و اسلامی استوار بود. مسأله‌ی مبارزه‌ی دانشجویان خارج از كشور، از حوصله‌ی این بحث خارج است و هر دوره‌ی آن بررسی جداگانه را می‌طلبد، ولی یادآوری این نكته ضروری است كه جنبش دانشجویی خارج از كشور به طور علنی و مؤثر از سال 1339 شمسی (1960 م) مقارن با شكل‌گیری حركت‌های داخلی طی سال‌های (1339-1340) ابتدائا به صورت كنفدراسیون دانشجویی پایه‌گذاری شد.
حضور دانشجویان در صحنه‌ی سیاسی همیشه به صورت آگاهانه نبود و در بعضی مواقع دولتمردان مخالف و رقیب رژیم پهلوی به منظور دگرگونی معادلات سیاسی از حضور دانشجویان به نفع خود بهره‌برداری می‌كردند. مهم‌ترین نمونه‌ی آن گروه اسدالله رشیدیان، فتح‌الله فرود و تیمور بختیار، یا تنی چند از سیاستمداران كهنه‌كار مانند دكتر مظفر بقایی، احمد آرامش و محمد درخشش و در نهایت احتمالا نقش فعال خود شاه در واقعه‌ی تظاهرات اول بهمن 1340 دانشگاه تهران بود. اعتراض و ابراز همدردی دانشجویان دانشگاه تهران به اخراج تنی چند از دانش‌اموزان دبیرستان دارالفنون و قطع كمك‌ هزینه‌ی دانشجویان سال اول دانشسرای عالی كه منجر به یورش بی‌رحمانه‌ی واحدهای چترباز دانشكده‌ی پلیس، ژاندارمری و دژبان به محوطه‌ی دانشگاه تهران شد، از دیگر موارد حضور دانشجویان به شمار می‌آید.
در این حمله دانشجویان به صورت بی‌رحمانه مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. شدت عمل نیروهای دولتی در تاریخ مبارزه‌ی دانشگاهی ایران در این واقعه بی‌سابقه بود و منجر به زخمی‌ شدن صدها دانشجو و وارد آمدن خسارت فراوان به بخش‌های اداری، وسایل آزمایشگاهی، كتابخانه‌ها و ... توسط پلیس شد.

دانشگاه و قیام 15 خرداد

در وقایع 15 خرداد 1342، یكی از ویژگی‌های مهم فعالیت دانشجویان آن بود كه آگاهانه وارد عمل شدند. دانشجویان دانشگاه تهران سریعا نسبت به دستگیری امام خمینی واكنش نشان دادند. بعضی از دانشجویان با سخنرانی و تشویق سایرین، اقدام به راه‌پیمایی و تظاهرات در محوطه‌ی دانشگاه كردند و ضمن حمل تراكت بزرگی كه خبر از دستگیری امام خمینی می‌داد، علی‌رغم شروع امتحانات، با سر دادن شعارهای ضد حكومتی در صدد راه‌پیمایی به طرف بازار تهران و حمایت از بازاریان در مبارزه علیه حكومت برآمدند. در ادامه‌ی تظاهرات دانشجویان، نیروهای نظامی، دانشگاه را كاملا محاصره كردند و بسیاری از دانشجویان در خیابان‌های اطراف دانشگاه اجتماع نمودند. البته تعدادی زیادی از دانشجویان كه در مقابل دانشگاه تجمع كرده بودند، توسط پلیس دستگیر شدند. در ادامه‌ی تظاهرات، دانشجویان با قطع سیم‌های تلفن دانشگاه و با سر دادن شعارهای "تا مرگ شاه خائن،‌نهضت ادامه دارد"، "دیكتاتور خون می‌ریزد" و "مرگ بر این دیكتاتور خون‌آشام" پلاكاردهایی از پارچه تهیه، و در سر در دانشگاه نصب كردند. دانشجویان با تكثیر و توزیع نوار سخنرانی روز عاشورای امام خمینی، فعالیت خود را در كوی دانشگاه گسترش دادند. این امر به حمله‌ی مأموران امنیتی به خوابگاه و دستگیری و زندانی شدن گروهی از دانشجویان منجر شد. آن‌ها با تجمع در مقابل دانشكده‌ی پزشكی و دانشكده‌ی حقوق و سر دادن شعارهایی علیه رژیم، دانشكده‌های مختلف را به تعطیلی كشاندند؛ به طوری كه پلیس به سختی توانست تظاهرات را سركوب كند.
علاوه بر دانشجویان دانشگاه تهران، دانشجویان سایر دانشگاه‌ها از جمله دانشسرای عالی تهران با تجمع در داخل و خارج دانشسرا، ضمن سر دادن شعارهایی علیه شاه، مردم را به شركت در تظاهرات ترغیب و تشویق كردند. دانشجویان دانشگاه پلی‌تكنیك هم با نصب پلاكاردهایی با مضمون شعارهایی علیه حكومت، دانشكده‌های همجوار و دانش‌آموزان دبیرستان‌ها را به شركت در تظاهرات ترغیب می‌كردند. گزارش‌های موجود از مأموران ساواك در این روزها، نشان دهنده‌ی حضور چشمگیر دانشجویان در این قیام است. پانزده خرداد سال 1342 و تظاهرات و تجمعات یاد شده، به موضوعی بدل شد كه دانشجویان با برنامه‌ریزی در سال‌های بعد به مناسبت بزرگ‌داشت این روز، دست به اقداماتی مانند اعتصاب، سكوت و تظاهرات بزنند.
در سال 1346، دانشجویان بعد از مرگ غلام‌رضا تختی،‌بار دیگر با شركت در مراسم مختلف، حضور مستمر خود را در صحنه به نمایش گذاشتند و این گونه به سیاست‌های شاه اعتراض كردند. آنان در سال 1348 در مخالفت با گران شدن بلیط اتوبوس، اعتصاب همگانی را ترتیب دادند.
از اواخر دهه‌ی 1340، فعالیت دانشجویان بیش‌تر سیاسی بود، به طوری كه فعالیت‌های صنفی نیز رنگ سیاسی به خود گرفت. طبق اسناد موجود از این دوره، درخواست‌های دانشجویان، از امكانات آموزشی و رفاهی، به مسائل سیاسی تغییر كرد و شعارهای ساده بر در و دیوار دستشویی، جای خود را به شعارهای "آزادی زندانیان"، "ای جلاد، مرگت باد"،‌"مرگ بر شاه"، "مرگ بر دیكتاتور"،‌"اتحاد، مبارزه، پیروزی"، "مرگ بر امپریالیزم و سگ زنجیری‌اش شاه خائن" و "یا مرگ، یا ایران آزاد" بر روی دیوار دانشكده‌های ادبیات، حقوق، علوم پزشكی و ... داد، و دانشجویان علاوه بر پخش اعلامیه به صورت مخفی و نوشتن شعار؛‌به تجمع، اعتصاب غذا و تظاهرات پرداختند.

تحول روند حركت مبارزات دانشجویی در دهه‌ی پنجاه

با رشد كمی و كیفی مبارزات دانشجویی از اواخر دهه‌ی چهل و اوایل دهه‌ی پنجاه، با دو حركت همسو مواجه‌ایم: "حركت اول جنبش مسلحانه ]است[ كه از سال 1350 علنی شد و در معرض قضاوت افكار قرار گرفت. دانشگاه‌ها محل جذب نیرو برای جنبش‌های مسلحانه بود، و یك تحول بسیار عمیق كیفی در حركت‌های دانشجویی به وجود آمد" و فصل جدیدی در مبارزات دانشجویی به وجود آورد. حركت دوم مربوط به انقلاب فرهنگی بود كه بسیاری از اندیشمندان اسلامی با تكیه بر امكانات بالقوه‌ی دانشجویی راهی نو پیش روی جوانان گشودند. از جمله‌ی آن‌ها دكتر علی شریعتی، آیت‌الله مرتضی مطهری و ... بودند كه با تأسیس كانون‌های فكری مانند حسینه‌ی ارشاد، تلاش‌های گسترده‌ای را برای پی‌ریزی و احیای تفكر اسلامی در ایران دوران پهلوی آغاز كردند.
در مقابل، رژیم نیز به اقداماتی پرداخت نظیر ایجاد سرگرمی و تفریح‌ها، ترتیب دادن كلوپ‌های رقص و موسیقی، توجه به خواسته‌های صنفی از طریق واگذاری كار، كمك‌هزینه‌ی تحصیلی، افزایش بورس تحصیلی، ایجاد سازمان‌های دانشجویی وابسته از طریق حزب رستاخیز و كانون‌های وابسته به نخست‌وزیری. مثلا زمانی كه در تاریخ 1355 موضوع استفاده‌ی دانشجویان از حجاب در سطح گسترده مطرح شد، اداره‌ی اطلاعات شهربانی كشور طی نامه‌ای به تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنی كشور، خواستار جلوگیری از ورود دانشجویان با حجاب شد و پیشنهاد كرد "كه اصول و مبادی صحیح مذهب به وسیله‌ی دانشجویان حزب ]رستاخیز[ تقویت، و نسبت به خرافات مبارزه شود و با مسخره كردن، هو كردن،‌كلاغ سیاه و نظایر آن كاری كنند كه نتوانند با چادر بیایند." پیرو این دستور ساواك به ریاست وقت شهربانی كشور، سپهبد صمدیان‌پور نامه‌ای را مبنی بر انجام اقدامات مقتضی از سوی حزب رستاخیز ملت ایران صادر كرد، و دبیركل حزب رستاخیز ملت ایران چنین اظهار داشت: "جناب آقای نخست‌وزیر، اوامر را به وزرای علوم و آموزش عالی و پرورش ابلاغ نموده‌اند كه در داخل مدارس و دانشكده‌ها و مؤسسات عالی آموزش نباید با چادر تردد نمایند و مسئولیت با این دو وزارت‌خانه می‌باشد".
یكی از وقایع مهمی كه در تاریخ مبارزات دانشجویی تأثیر بسزایی گذاشت، واقعه‌ی 5 و 6 اسفند 1351 دانشگاه تبریز بود كه در این رویداد مهم تاریخی، درخواست صنفی دانشجویان با دخالت پلیس تبدیل به اعتصاب شد، سپس رنگ سیاسی به خود گرفت و به تظاهرات گسترده‌ی ضد حكومتی منجر گردید. در این تظاهرات، بسیاری از دانشجویان زخمی گشتند و ده‌ها تن روانه‌ی زندان شدند. مهم‌ترین عامل این حركت دانشجویی در دانشگاه تبریز را، مخالفت با ریاست دانشكده‌ی فنی یعنی دكتر شهابی – كه وابستگی شدیدی به نظام داشت – عنوان كرده‌اند.
واقعه‌ی اسفند 1351، منجر به محرومیت تعدادی از دانشجویان از ادامه‌ی تحصیل گردید كه سایر دانشجویان دانشگاه به عنوان همدردی با دانشجویان دانشكده‌ی فنی اقدام به اعتصاب نمودند. این امر سبب شد كه در سال‌های بعد دانشجویان سایر دانشگاه‌ها در اظهار همدردی با دانشجویان دانشگاه تبریز اقدام به اعتصاب كنند و به مناسبت سالگرد این واقعه دست به تظاهرات بزنند.
اسناد موجود نشان می‌دهند كه از اوایل دهه‌ی پنجاه، فعالیت دانشجویان در زمینه‌ی شعار‌نویسی، تعطیلی كلاس‌ها، شكستن شیشه‌ها، تجمع دانشجویان در اعتراض به دستگیری دانشجویان و درخواست آزادی زندانیان سیاسی روز به روز گسترده‌تر می‌شده است.
ذكر این نكته ضروری است كه این مسئله تنها مربوط به دانشگاه‌های شهر تهران نبود و در سایر دانشگاه‌ها از قبیل دانشگاه جندی شاپور اهواز، دانشگاه آذرآبادگان تبریز، دانشگاه پهلوی شیراز، دانشگاه فردوسی مشهد، دانشكده‌ی كشاورزی كرج، دانشگاه اصفهان و دانشكده‌ی نفت آبادان نیز وضعیت به همین شكل بود.
دانشجویان علاوه بر ابراز واكنش نسبت به سیاست‌های داخلی شاه، در مقابل سیاست‌های خارجی او نیز بی‌تفاوت نبودند. به همین منظور، در تاریخ 29/11/1352 ضمن نوشتن شعارهایی مانند "جنگ توده شكست‌ناپذیر است"،‌"زنده باد جبهه آزادی بخش خلیج اشغالی"،‌"هفته‌ی اول اسفند هفته‌ی همبستگی با جنبش خلیج"،‌"شركت در تظاهرات، حداقل كار]ی[ است كه باید برای نشان دادن درك نادرست لشكركشی شاه ]انجام داد[" "دست جلاد و مردم‌كش ایران در حالی كه به خون ایران و ایرانی آغشته است، ]آغشته[ به خون مبارزان ظفار گشته شد"، "شركت در تظاهرات كاری است كه نشان دادن درسی درست از لشكركشی شاه به ظفار كه باید انجام دهیم"، "80 میلیارد دلار از پول مردم گرسته ایران نباید خرج خرید اسلحه به منظور كشتار مردم ظفار شود"، در مقابل لشكركشی شاه به ظفار عكس‌العمل نشان دادند.

گسترش فضای باز سیاسی و حركت‌های دانشجویی

با روی كار آمدن كارتر از حزب دموكرات در آمریكا كه خواستار حفظ منافع طولانی مدت آن كشور، به خصوص اجرای شعار تبلیغاتی خود یعنی "حقوق بشر"‌بود، محمدرضا شاه نیز مجبور به ایجاد تغییراتی در سیاست‌های داخلی خود شد؛ از جمله این كه شدت سانسور را كاهش داد،‌در زندان‌ها را به روی هیئت‌های بین‌المللی گشود و سركوب را كم‌تر كرد. به دنبال این تحولات،‌شاه به عمر سیزده ساله‌ی كابینه‌ی هویدا خاتمه داد و یك تكنوكرات تحصیلكرده‌ی آمریكا یعنی جمشید آموزگار را جانشین او كرد. در چنین فضایی، فعالیت مخالفان و بخصوص دانشجویان شكل تازه‌ای به خود گرفت و تمامی مخالفان از هر حزب و گروه،‌با هدف سرنگونی رژیم، وارد میدان مبارزه شدند و از هر فرصتی برای طرح اصولی‌ترین شعارهای خود استفاده كردند.
دانشجویان در مبارزه با نظام شاهنشاهی،‌ علاوه بر شعارنویسی، تجمع، اعتراض و اعتصاب؛ با حمله مأموران گارد و تحریك كارگران كارخانه‌ها و همچنین كشاندن تظاهرات به خیابان‌های اطراف دانشگاه،‌شكل تازه‌ای به روند مبارزه بخشیدند.
سال تحصیلی 1356-1357 برای دانشجویان با بحث در مورد مرگ دكتر شریعتی آغاز شد. به همین دلیل "دانشگاه‌ها محل برگزاری حادترین افشاگری‌ها از طریق برپایی نمایشگاه‌ها، سخنرانی‌ها، كنفرانس‌ها و آموزش‌های سیاسی توده‌ی مردم با اعتماد فوق‌العاده‌ای كه نسبت به رهبری انقلاب،‌امام خمینی در حال شكل گرفتن بود، شدند." در حوادث بعدی انقلاب كه به پیروزی انقلاب منجر شد، دانشجویان همواره حضور فعال داشتند و در واقع رفتار آن‌ها در كنار سایر اقشار مردم باعث برگزاری كنگره‌ی حزب رستاخیز ملت ایران شد. هدف از تشكیل این كنگره از سوی حكومت كه در دی ماه 1356 برگزار شد،‌یافتن راه‌های جلوگیری از ادامه‌ی این حركت‌ها و سركوب دانشجویان بود. یكی از برنامه‌های حزب – همان طور كه قبلا نیز ذكر شد – یافتن راه‌های مبارزه با رواج حجاب در میان دانشجویان بود.
دانشجویان ضمن برگزاری مراسم شعرخوانی، و سخنرانی كه توسط كانون نویسندگان ایران صورت می‌گرفت، همسو با مسائل و رخدادهای سیاسی روز، به مبارزه‌ی خود ادامه می‌دادند كه از جمله می‌توان به موارد زیر اشاره كرد:
صدور بیانیه و تحصن به مناسبت سالگرد وقایع مختلف از جمله 15 خرداد، برگزاری گسترده‌ی مجالس یادبود ختم برای درگذشت نابهنگام حاج آقا مصطفی خمینی، فرزند ارشد امام در آبان 1356، نشان دادن عكس‌العمل به انتشار مقاله‌ی توهین‌آمیز در مورد امام در روزنامه‌ی اطلاعات به امضای رشیدی مطلق در هفدهم دی ماه 1356، قیام دی ماه قم و 29 بهمن تبریز، نوشتن شعارها به روی دیوارها با مضامین "درود بر امام خمینی"، "مرگ بر شاه" و دیگر مسائل.

فرجام سخن

انقلاب اسلامی ایران نقطه‌ی عطفی در تاریخ معاصر محسوب می‌شود كه علل و پدیده‌هایی مختلفی در به ثمر رساندن آن نقش داشته است. همسو بودن دانشجویان با تحولات جامعه‌ی ایران و حضور آنان در اكثر مراكز آموزش عالی، بخصوص در سال‌های آخر عمر حكومت پهلوی، ما را ناگزیر می‌سازد كه اقدامات دانشجویان را به عنوان یكی از عوامل مهم و تأثیرگذار در انقلاب اسلامی تلقی كنیم.
بیشتر دانشجویان خواستار ایجاد دگرگونی‌های بنیادی اقتصادی، سیاسی و ایدئولوژیك در نظام حكومتی پهلوی بودند. با توجه به اسناد موجود،‌آن‌ها خواهان مبارزه با استبداد سلطنتی كه آن را دشمن آزادی، برابری و برادری می‌دانستند و خواستار مبارزه با امپریالیسم خارجی (كه آن را استعمارگر سیری‌ناپذیر و دشمن اصلی كشورهای اسلامی و جهان سوم می‌دانستند)‌بودند. همچنین خواستار بازگشت به اصول اساسی دین اسلام، مبارزه با خرافه‌پرستی و هجوم فرهنگی غرب كه در سطح گسترده در جامعه‌ی ایران در حال نفوذ بود، بودند. ایجاد مراكز،‌كانون‌ها و كتابخانه‌های اسلامی كه نوعی تحول و بازگشت به ارزش‌های دینی بود، نشان می‌دهد آنان در میان هجوم بی‌امام فرهنگی غرب، بر انطباق اسلام با جهان مدرن تأكید و تلاش می‌كردند.
ایجاد حكومتی پلیسی،‌ایجاد خو خفقان در دانشگاه‌ها،‌تشكیل كانون‌های وابسته به حزب رستاخیز و نخست‌وزیری، دایر كردن كلوپ‌های مختلف تفریحی، دستگیری و زندانی نمودن دانشجویان و استادان توسط رژیم، نه تنها از پویایی مبارزه‌ی دانشجویان نكاست،‌بلكه تنش‌های اجتماعی و مخالفت‌های سازمان‌یافته را پنهان كرد كه در نیتجه،‌این تنش‌های اجتماعی تداوم یافت و تحت رهبری امام به پیروزی انقلاب منجر شد.

پي‌نوشت‌ها:

1 . ابوالحسن ضیاء ظریفی، سازمان دانشجویان دانشگاه تهران، (نگاهی دیگر به پیشینه‌ی مبارزات دانشجویی در ایران 1332-1320،‌ شیرازه، تهران 1378، ص 13 به نقل از: راهنمای دانشگاه تهران 1351؛ ژان پیردیگار، ایران در قرن بیستم (بررسی اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی ایران در یكصد سال اخیر)، ترجمه‌ی عبدالرضا هوشنگ مهدوی، البرز، تهران 1377، ص 109.
2 . احسان نراقی، جامعه، جوانان، دانشگاه، دیروز، امروز، فردا، كتاب‌های جیبی، تهران 1354، ج 2، ص 193.
3. احسان نراقی، پیشین، ص 193.
4 . برای اطلاع بیش‌تر ر ك: یرواند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ترجمه‌ی احمدگل محمدی و محمد ابراهیم فتاحی،‌تهران 1378،‌نشر نی، چاپ سوم، ص 346 به بعد.
5 . تحلیلی پیرامون دانشگاه قبل و بعد از انقلاب، گردآورنده "نهضت آزادی ایران"، تهران 1363، ص 10.
6. همان جا.
7 . سیدمحمد عباس‌زادگان، جنبش دانشجویی انقلاب فرهنگی، تهران 1359، تشیع، ص 11.
8 . سیدمحمد عباس‌زادگان، پیشین، ص 13.
9 . لازم به توضیح است كه علاوه بر موارد فوق، دانشجویان فعالیت‌های مسلحانه نیز داشته‌اند كه در این مقاله به آن پرداخته شده است.
10 . برای اطلاع بیش‌تر ر ك: آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، ش ب 403، شماره‌ی سند 211 تا 305.
11 . در مورد حذف مقررات "شرایط مشروط" و وضع نابسامان كارگاه آموزشی (ش ب 402 ش، اسناد 209 تا 206).
12 . برای اطلاع بیش‌تر رك: ش ب 403 سند شماره‌ی 391، و همچنین ش ب 403، سند شماره‌ی 333، و همچنین ش ب 403، سند شماره‌ی 304.
13 . اعتصاب در مورد انحلال كتاب‌خانه‌ی اسلامی (ش ب 400، سند شماره‌ی 46) جمع‌آوری كتاب‌های كتابخانه‌ی دانشكده‌ی ادبیات در تاریخ 18/1/53 (كد 4 – 31 م، سند شماره‌ی 401) .
14 . در تاریخ 2/1/1352 دانشجویان سال پنجم دانشكده دندان‌پزشكی دانشگاه تهران، به خاطر دستگیری عده‌ای از همكلاسی‌های خود توسط مأموران، مبادرت به انجام تظاهرات و شكستن شیشه‌های دانشكده نمدند (ش ب 400، سند شماره‌ی 48) و در روز 25/10/1352 دانشجویان سال سوم رشته‌ی زمین‌شناسی دانشكده‌ی علوم به حمایت از دانشجویان زندانی، از رفتن به كلاس خودداری كردند (ش ب 400، سند شماره‌ی 57).
15 . ش ب 403 سند شماره‌ی 342، و همچنین ش ب 343، سند شماره‌ی 363 تا 361.
16 . در مورد لغو یا كاهش شهریه‌های دانشجویان متعهد از مبلغ 12 هزار تومان به مبلغ 3 هزار تومان، دانشجویان آموزشگاه عالی پرستاری جرجان شهرستان مشهد، در تاریخ 30/9/1350 دست به اعتصاب زدند (ش ب 402، سند شماره‌ی 219، و ش ب 403، سند شماره‌ی 315)
17 . او در این زمان از مقام ریاست سازمان امنیت كناره گرفته بود و سعی می‌كرد با تكیه بر عناصر هوادار خود در تشكیلات امنیتی كشور، دست به نوعی فعالیت سیاسی بزند.
18 . برای اطلاع بیشتر ر. ك: كاوه بیات، "دانشگاه تهران اول بهمن 1340"، مجله‌ی گفت و گو، شماره‌ی 5، پاییز 1373، و هم چنین مقاله‌ی دوم، مبحث "دانشگاه تهران پیشگام مبارزات در دهه‌ی 1330".
19 . ش ب 113، سند شماره‌ی 97.
20 . ش ب 115، سند شماره‌ی 77.
21 . ش ب 113،‌ سند شماره‌ی 53، اسناد شماره‌ی 24 و 1/24 از مجموعه‌ی حاضر.
22 . ش ب 113، سند شماره‌ی 34.
23 . ش ب 113، سند شماره 152.
24 . سیدحمید روحانی، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، تهران 1374، ج 1، ص 489.
25 . ش ب 115، سند شماره‌ی 70.
26 .سند شماره‌ی 4 از مجموعه‌ی حاضر، به اقدامی مشابه در سال 1356 اشاره دارد.
27 . ش ب 400، سند شماره‌ی 78.
28 . ش ب 400، سند شماره‌ی 79.
29 . ش ب 400، سند شماره‌ی .
30 . ش ب 400، سند شماره‌ی 90.
31 . عباس‌زادگان، پیشین، ص 15.
32 . ش ب 27، اسناد شماره‌ی 258 و 257.
33 . سند شماره 1 از همین مجموعه.
34 . سند شماره 2/1 از همین مجموعه.
35 . سند شماره 3/1 از همین مجموعه.
36 . نشریه پیشگام، دانشجویان پیشگام دانشگاه تبریز، تبریز 1358، ص 125.
37 . اعلامیه‌ی دانشجویان دانشكده‌ی حقوق برای تظاهرات در روز 16/12/1354 به منظور همدردی با دانشجویان دانشگاه تبریز، ش ب 400،‌سند شماره‌ی 5.
38 . در تاریخ 2/10/1352، دانشجویان سال پنجم دانشكده‌ی دندان‌پزشكی دانشگاه تهران، به خاطر دستگیری عده‌ای از همكلاسی‌های خود توسط مأموران، مبادرت به انجام تظاهرات و شكستن شیشه‌های دانشكده كردند. (ش ب 400، سند شماره‌ی 48) در تاریخ 11/12/1352 دانشجویان سال سوم پزشكی دانشگاه تهران به علت دستگیری دانشجوی سال سوم پزشكی به نام جلالی توسط گارد دانشگاه، از رفتن به كلاس خودداری نمودند. ( ش ب 400، سند شماره‌ی 78، و همچنین ش ب 403، سند شماره‌ی 378).
39 . در تاریخ 25/10/1352 دانشجویان سال سوم رشته‌ی زمین‌شناسی دانشكده‌ی علوم،‌به حمایت از دانشجویان زندانی از رفتن به كلاس خودداری كردند. (ش ب 400 ش سند 57).
40 . در تاریخ 4/10/1352 دانشجویان دانشكده‌ی نفت ایران آبادان به علت دستگیری تعدادی از دانشجویان توسط ساواك آن شهرستان، ابتدا دست به اعتصاب غذا زدند و بعدازظهر اعتصاب غذا را شكستند و شب را در جلوی دانشكده‌ی خود متحصن شدند. این اعتصاب تا صبح 5/10/1352 ادامه داشت (ش ب 780-424).
41 . ش ب 400، سند شماره‌ی 90. در تاریخ 5/12/1352 دانشجویان دانشگاه تهران در خیابان وصال شیرازی اجتماع كردند و پس از تظاهرات مختصر و سر دادن شعار "ما آزادی می‌خواهیم" به انجمن ایران و آمریكا حمله كردند و تعدادی از شیشه‌های جلوی ویترین انجمن را شكستند.
42 . در تاریخ 2/2/1355،‌ دانشجویان دانشكده‌ی فنی دانشگاه تهران ضمن سر دادن شعار،‌با سنگ به مأموران گارد حمله‌ور شدند ر ك: ش ب 403،‌ سند شماره‌ی 334.
43 . به گزارش مأموران ساواك، دانشجویان دانشگاه ملی و دانشگاه تهران بعضی روزها به كارخانه‌‌ی چیت‌سازی ممتاز و چیت‌سازی ری مراجعه نموده،‌كارگران را تحریك می‌كنند كه به اعتصاب خود ادامه دهند. ش ب 403، سند شماره‌ی 335.
44 . دانشجویان ضمن نوشتن شعارهایی چون : "مرگ بر قاتلان شریعتی"، "انتقام خون شهدا را خواهیم گرفت"،‌"درود بر شهید كبیر، علی شریعتی"، "مرگ بر (...) جلاد" ش ب 64، اسناد 57 الی 59، و 64.
45 . عباس‌زادگان، پیشین، ص 18.
46 . در تاریخ 15/3/1355،‌ در دانشكده‌فنی دانشگاه تهران، به خاطر بزرگ‌داشت شهدای 15 خرداد در ساعت 11 به مدت 2 دقیقه سكوت كردند (ش ب 403 سند شماره‌ی 317، و همچنین اسناد شماره‌ی 4 و 5 از همین مجموعه) گزارش شده است. حدود 100 نفر از دانشجویان در داخل كتابخانه‌ی آن دانشكده اجتماع كردند و بعد از 2 دقیقه سكوت، شعار "كوشیم و بشكنیم دیوار این قفس" را سر داده و چند بار اظهار داشته‌اند: "درود، درود" و سپس متفرق گردیند. در تاریخ 25/3/1356 دانشجویان ضمن نثار درود بر شهیدان و گرامی‌داشت شهادت آنان در داخل كتابخانه اجتماع و دو دقیقه سكوت نموده و با اظهار چند بار "درود، درود" متفرق گردیده‌اند (ش ب 640، سند شماره‌ی 35). همچنین در تاریخ 3/3/57 دانشجویان دانشگاه ملی اظهار كرده‌اند در روز 15 خرداد ماه سال جاری به مناسبت تبعید امام خمینی،‌در تهران راه‌پیمایی برگزار خواهد شد (سند شماره‌ی 1/24 از همین مجموعه)‌ و در تاریخ 4/3/57 بین دانشجویان فعال مذهبی كوی دانشگاه تهران اظهار شده با رابط‌های خود در دانشگاه‌های شهرستان‌ها تماس داشته‌اند تا در روز 15 خرداد تمامی دانشجویان مذهبی ابتدا در قم تجمع و سپس به طرف تهران حركت كنند. (سند شماره‌ی 3/24 از همین مجموعه).
47 . پخش اعلامیه در خیابان‌های اطراف دانشگاه تهران و دعوت از دانشجویان در مجلس ترحیم وی به نقل از: انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواك، سروش، تهران 1376، صص 47 و 131 و اجرای برنامه‌ی كامل به مناسبت چهلمین روز درگذشت سیدمصطفی خمینی، پیشین،‌ ص 136، همچنین ش ب 642، سند شماره‌ی 10.
48 . دانشجویان دانشكده‌های فنی و علوم دندان‌پزشكی به عنوان همدردی با دستگیر‌شدگان قم و تبریز در دانشكده‌های مربوطه دست به تظاهرات زدند (ش ب 6، سند شماره‌ی 199).
49 . اسناد شماره‌ی 7 تا 10 از مجموعه‌ی حاضر.

به نقل از كتاب :نقش مساجد و دانشگاه‌ها در پیروزی انقلاب اسلامی (مقالات اسنادی)
منبع : انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامی:





ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.