واتيكان و رسانه

گفت‌وگو كردن با كساني كه از نزديك شرايط زندگي غربي را تجربه كرده و بي‌واسطه با فرهنگ حاكم بر مردم آن سامان روبه‌رو شده‌اند، كمك بزرگي است براي درست قضاوت كردن دربارة غرب؛ بسيار پيش مي‌آيد كه در گفت‌وگوهاي روزانه، نوشته‌جات مطبوعاتي و سخنراني‌ها مطالبي به غرب و متفكران آنجا نسبت داده مي‌شود بي‌آنكه كسي يا كساني از خود بپرسند تا چه اندازه اين آمارها و گفته‌ها از سنديت برخوردارند. زيرا مي‌توان مدعي شد در بسياري از موارد اطلاعات از منابع ترجمه
چهارشنبه، 27 خرداد 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
واتيكان و رسانه
واتيكان و رسانه
واتيكان و رسانه





گفتگو با حجت الاسلام دکتر محمد مسجد جامعي
گفت‌وگو كردن با كساني كه از نزديك شرايط زندگي غربي را تجربه كرده و بي‌واسطه با فرهنگ حاكم بر مردم آن سامان روبه‌رو شده‌اند، كمك بزرگي است براي درست قضاوت كردن دربارة غرب؛ بسيار پيش مي‌آيد كه در گفت‌وگوهاي روزانه، نوشته‌جات مطبوعاتي و سخنراني‌ها مطالبي به غرب و متفكران آنجا نسبت داده مي‌شود بي‌آنكه كسي يا كساني از خود بپرسند تا چه اندازه اين آمارها و گفته‌ها از سنديت برخوردارند. زيرا مي‌توان مدعي شد در بسياري از موارد اطلاعات از منابع ترجمه شده‌اي به دست آمده كه اگر از علميت متن اصلي و ترجمة درستي هم برخوردار باشند، باز هم حاصل تفكرات يك شاهد غير اينجايي است و نه نتايج دريافت‌هاي مستقيم يك محقق ايراني؛ در حوزة رسانه با توجه به غربي بودن ذاتي پديده‌‌هايي چون تلويزيون اين مسئله اهميت بسزايي دارد.
مجالي دست داد تا در گفت‌وگويي نه چندان بلند، پاي سخن كسي بنشينيم كه خود مدت‌ها در قلب دنياي مسيحيت، يعني واتيكان روزگار گذرانده بود و مي‌توانستيم بيشتر از حال و هواي حضور دين مسيحيت و كليساي كاتوليك در رسانه‌هاي آن ديار باخبر شويم.
حجت‌الاسلام دكتر محمد مسجدجامعي سفير پيشين ايران در واتيكان بوده و هم‌اكنون سفير ايران در مراكش هستند.
لطفاً كمي دربارة رسانه‌هاي ديني مسيحيت كاتوليك و چگونگي فعاليت‌هايشان بگوييد.
در جهان كاتوليك، دو دسته رسانه وجود دارد؛ يك گروه رسانه‌هاي مربوط به مركزيت كليساي كاتوليك، يعني واتيكان است و گروه ديگر رسانه‌هاي مرتبط با كليساهاي كاتوليك كاتوليكي وجود دارد، براي خود، رسانة گروهي دارد؛ اعم از مطبوعات، راديو و گاه تلويزيون.
اما دربارة رسانه‌هاي مربوط به واتيكان، بايد گفت كه به لحاظ رسمي، واتيكان يك روزنامة رسمي به نام «لوسر واتوره رومانو» ـ به معناي ناظر رومي ـ دارد كه حدود 150 سال است منتشر مي‌شود. اين روزنامه به زبان ايتاليايي است و به طور همزمان، به چند زبان ديگر مثل انگليسي، فرانسوي و لهستاني نيز منتشر مي‌شود. خلاصة مطالب اين روزنامه به صورت هفتگي، در هفته‌نامه‌اي به همين نام منتشر مي‌شود كه زبان‌هاي بيشتري را در بر مي‌گيرد.
روزنامة ديگري با رويكرد اجتماعي ـ سياسي ـ ديني نيز در ايتاليا منتشر مي‌شود، به نام «اُوِنيره» كه به قول خودشان، روزنامه‌اي است با گرايش كاتوليكي و وابسته به شوراي اسقفي ايتاليا؛ اما روزنامة رسمي واتيكان نيست. در اين روزنامه، اخبار زيادي دربارة كليساي كاتوليك، واتيكان و ... درج مي‌شود. روزنامه‌ها و نشريات متعدد ديگري نيز هستند كه در ايتاليا و ديگر كشورهاي جهان منتشر مي‌شوند كه البته رسمي نيستند.
اما واتيكان به طور رسمي تلويزيون ندارد و به طريق اولي، تلويزيون ماهواره‌اي هم ندارد. البته در اوايل دهة 90، يك شبكة تلويزيوني به نام «تله پاچه» ـ به معناي تلويزيون صلح ـ راه‌اندازي شد كه برنامه‌هاي آن در رم تهيه مي‌شود. اين تلويزيون با گرايش كاتوليكي، عموماً اخبار و تحولات پاپ را پوشش مي‌دهد و در كنار آن، برنامه‌هاي مذهبي و ديني ديگري نيز پخش مي‌كند. اين شبكة تلويزيوني كه هنوز به عنوان تلويزيون رسمي معرفي نشده، در اواخر دهة 90، از يك كانال ماهواره‌اي پخش شد و هنوز پخش ماهواره‌اي دارد. تا زماني كه من در واتيكان بودم، اين شبكه تنها به زبان ايتاليايي برنامه داشت و فكر مي‌كنم هنوز همانگونه باشد. بنابراين، واتيكان تنها دو رسانة رسمي دارد؛ يكي روزنامة لوسر واتوره رومانو و ديگري راديو واتيكان.
آيا به لحاظ اقتصادي، دولت ايتاليا از اين رسانه‌ها، مثلاً تله پاچه حمايت مي‌كند؟ يا اينكه از طريق اعانات كليسا، به آنها كمك مي‌شود؟
متولي رسانه‌هاي رسمي مانند لوسر واتر رومانو يا راديو واتيكان، خود واتيكان است؛ اما اطلاع ندارم شبكه‌هايي مثل تله پاچه، محل درآمد يا حامي اقتصادي‌شان از كجاست. دليلي هم نمي‌بينم كه دولت ايتاليا در اين مورد هزينه كند.
يعني دولت ايتاليا، حتي براي مقاصد سياسي يا براي گسترش جهاني كاتوليك، سرمايه‌گذاري نمي‌كند؟ براي مثال، جمهوري‌خواهان آمريكا براي مقاصد سياسي، كمك زيادي به كليساهاي اوانجليس و پروتستان مي‌كنند. آيا دولت ايتاليا چنين بهره‌برداري‌هايي از كليساي كاتوليك نمي‌كند؟
بهتر است اين سئوال را به صورتي كلّي‌تر پاسخ دهم. اصولاً موقعيت دين، به معناي عام كلمه و متدينان به طور كلي، در ايالات متحدة آمريكا و اروپا، به معناي واقعي كلمه، با يكديگر متفاوت است. در آمريكا، به دلايلي مفصل كه عموماً تاريخي است، دين بسيار قدرتمند و تمايلات ديني فراوان است. دين و كليسا در آمريكا، به لحاظ اجتماعي، تأثيرگذار و به لحاظ اقتصادي، ثروتمند است. مردم نيز همچنان مايلند به كليسا كمك كنند؛ اما در اروپا، چنين شرايطي وجود ندارد. البته به يقين، گسترش مسيحيت، حتي براي اروپاييان بي‌دين نيز مهم و پسنديده است؛ زيرا توسعة مسيحيت نوعي سمپاتي گرايش به غرب و تمدن غرب ايجاد مي‌كند. به هر روي، هر دولتي موظف است در چهارچوب قوانين، ضوابط و ماده‌هاي قانوني پيش‌بيني شده، بودجه را مصرف كند. مسائلي كه گفتيد، در قانون كشورهاي اروپايي لحاظ نشده است. البته در وزارت خارجة برخي كشورهاي اروپايي، از جمله ايتاليا و فرانسه، بخشي به نام تعاون وجود دارد كه براي تعاون و همكاري با كشورهاي جهان سوم فعاليت مي‌كند. دولت‌ها مي‌توانند به نام وزارت خارجه و تعاون يا تعاوني‌هاي چند جانبه، بودجه‌هايي را صرف پروژه‌هايي كنند كه در نهايت، به تقويت مسيحيت در كشورهاي خاص مي‌انجامد؛ مانند ساخت بيمارستان‌هاي مسيحي ـ كاتوليكي يا ساختن مدرسه‌اي با گرايش كاتوليكي در يك كشور جهان سومي. اين شيوه، نه تنها در وزارت تعاون و امور خارجه، بلكه در بخش‌هاي ديگر دولت، مانند نخست‌وزيري، رياست جمهوري، سازمان مهاجرت و... وجود دارد. براي مثال، در طرحي به نام پليكان كه كشور ايتاليا با هماهنگي واتيكان اجرا كرد، قرار شده بود جامعة آلباني را اروپاييزه كنند و بخشي از اين طرح نيز گسترش مسيحيت كاتوليك در آلباني بود. در اين طرح، پيش‌بيني شده بود برخي از مسلماناني كه قصد دارند مسيحي شوند، مورد حمايت قرار گيرند. در نتيجة اين طرح كه در اواخر دهة نود اجرا شد، تعدادي از مسلمانان آلباني كاتوليك شدند؛ اما واقعيت اين است كه حتي در ايتاليا و كشورهاي متدين مسيحي چون اسپانيا، ايرلند و كرواسي، رديف بودجه‌اي براي كمك به فعاليت‌هاي بيشتري، به ويژه در خارج از كشور، وجود ندارد.
آيا كليساي كاتوليك در پخش برنامه‌هايش از طريق ماهواره، شبكه‌هاي اوانجليس را رقيب خود به شمار مي‌آورد؟ به عبارت ديگر، آيا برنامه‌هاي مذهبي اوانجليست‌ها، مانند جلسه‌هاي شفابخشي، جلسه‌هاي دعا و كنفرانس‌هاي گسترده‌اي كه به لحاظ ماهيت، اين عبادت‌هاي دسته‌جمعي با مناسك و ضوابط كليساي كاتوليك تفاوت دارند، از سوي كليساي كاتوليك، مورد انتقاد قرار مي‌گيرد يا كليساي كاتوليك اين گونه برنامه‌ها را عبادت مخلصانة ديني مي‌انگارد؟
اين قبيل پرسش‌ها كه مربوط به رقابت ميان شاخه‌ها و فرق ديني است، بسيار پيچيده است و پاسخ كوتاهي ندارد. براي درك چگونگي اين رقابت و تبديل رقابت به خصومت، بايد ابتدا موقعيت كليساي تبشيري را ـ كه عمدتاً پروتستان با منشأ آمريكايي هستند ـ به خوبي شناخت. در ضمن، بايد تمايل پروتستان‌ها براي جذب كاتوليك‌ها را نيز در نظر داشت و توجه كرد كه اين رقابت در كدام صحنه‌ها انجام مي‌شود. به عبارت ديگر، بايد به اين دو پرسش نيز پاسخ داد كه آيا كاتوليك‌ها، توسعه و پيشرفت پروتستان‌ها را در خارج از قلمرو كاتوليكي مي‌پذيرند و آن را به نفع خود مي‌بينند؟ يا اينكه حتي در خارج از قلمرو كاتوليكي، در مقابل آنها مي‌ايستند؟ به عبارت ديگر، آنها را تا چه حدي تحمل و تا چه حدي تشويق مي‌كنند؟
همة اينها پرسش‌هايي است كه در پي پرسش شما دربارة رقابت اين دو فرقه، به ذهن خطور مي‌كند. پاسخ به تمامي اين پرسش‌ها زمان زيادي مي‌طلبد؛ اما به اجمال مي‌توان گفت كه تعارض و رقابت ميان كليساي كاتوليك و كليساي جديد پروتستان با منشأ آمريكايي يا همان اوانجليس، به طور عمده، در كشورهاي آمريكاي لاتين بروز كرده است و روز به روز، بر شدت آن افزوده مي‌شود؛ زيرا كليساي پروتستان در كشورهاي آمريكاي لاتين، بسياري از كاتوليك‌ها را جذب و آنها را پروتستان كرده است. در واقع، پروتستان‌ها در اين منطقه، پا توي كفش كاتوليك‌ها كرده‌اند؛ اما در مناطق ديگر، حتي در آفريقاي سياه ـ نيز اين رقابت يا خصومت به شدت آمريكاي لاتين نيست؛ زيرا در عموم قلمروهاي غير آمريكاي لاتين ـ حتي در خود اروپا، پروتستان‌ها قصد ندارند پا توي كفش كاتوليك‌ها كنند. به همين دليل، كليساي كاتوليك در اروپا، به فعاليت‌هاي پروتستان‌ها حساسيتي نشان نمي‌دهد.
آيا نمي‌توان گفت ترويج مسيحيت پروتستان در آمريكاي لاتين، بخشي از هژموني سياسي ـ ديني آمريكاست؟ يا بايد اين اقبال اهالي آمريكاي لاتين را به تفاوت آموزه‌هاي مسيحيت كاتوليك با پروتستان نسبت داد؟ دربارة ترويج مسيحيت در آمريكاي لاتين، نقش رسانه‌هاي قدرتمند آمريكايي را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟
واقعيت اين است كه توسعة پروتستانتيسم، امروز ديگر يك جريان جهاني است. در حال حاضر، مسيحيت تبشير كننده و بلكه عمدتاً مسيحيت پروتستاني آمريكايي در همه جاي دنيا، در حال توسعه و رونق است. اين كليسا مورد حمايت نه تنها سياست خارجي آمريكا، بلكه گروه‌هاي منجي داخل آمريكا، به ويژه گروه‌هاي راست‌گراي سياسي نيز است.
براي پاسخ دقيق به اين پرسش، لازم است دين و تحولات ديني در آمريكا و همچنين بي‌اعتنايي زمامداران دهة 60 و 70 آمريكا به دين، بررسي شود. سپس بايد چرخشي كه در زمان رونالد ريگان، به دين و به ويژه راست ديني پديد آمد، مورد تحليل قرار گيرد. همچنين بايد بررسي كرد كه چگونه راست ديني از سقوط بلوك شرق، هيجان‌زده شد و چگونه خود را بسيج كرد كه مجموعة شرق اروپا و بلوك شرق را تحت نفوذ و حتي سيطرة خويش درآورد و اين مسئله چه كنش‌ها و واكنش‌هايي در پي داشت.
گروه‌هاي راست در دهة 90، دستخوش تحولاتي دروني گرديدند كه جاي تحليل و بررسي دارد. آنها در زمان بيل كلينتون، از قدرت دور بودند و در همان زمان، در حال پردازش تئوريك براي جهشي بودند كه در سال 2000، با آمدن جرج بوش پسر اتفاق افتاد. براي شناخت درست و دقيق كليساي پروتستان، منهاي شناخت ريشه‌هاي تئوريك و تئولوژيك آن به لحاظ كلامي، بايد تاريخ آمريكا، جامعة آمريكا و تحولات ديني آن جامعه و همچنين خود شخصيت ريگان و نوع راست‌گرايي او، يا به عبارتي، ريگانيسم هم مورد بررسي قرار گيرد.
به هر روي، اين كليسا در خدمت منافع سياست خارجي آمريكا، به ويژه سياست خارجي جناح راست و راست‌گرايان آمريكاست؛ چنان‌كه از جانب آنان، حمايت و تقويت مي‌شود. اين موضوعي پيچيده است كه براي شناخت دقيق آن، مسائل بسياري بايد مورد مطالعه و تحليل قرار گيرد. اينكه آيا اين ترويج با انگيزه‌هاي مشخصي، اعم از سياسي و اقتصادي صورت مي‌گيرد يا مردم آن سامان رغبتي به تعاليم پروتستاني دارند يا نه، بايد با دقت و تأمل بيشتري بررسي شود.
در همين آمريكاي لاتين، با پديده‌اي روبه‌رو بوديم، به نام الهيات رهايي‌بخش كه توانست در كشورهايي كه زير سلطة شديد كودتاچيان و سياست‌هاي استعماري آمريكا قرار داشتند، كارگشا باشد. الهيات رهايي‌بخش چيست و چگونه توانست مبناي تحولات اجتماعي ـ سياسي آمريكاي لاتين قرار گيرد و اكنون در چه موقعيتي است؟
الهيات رهايي‌بخش مؤلّفه‌اي كاتوليكي است كه در ميانة دهة 60 پديد آمد. در آن زمان، كليساي رسمي كاتوليك در آمريكاي لاتين، نسبت به وضع معيشتي و اقتصادي مردم و ظلم اقتصادي و اجتماعي موجود، بي‌تفاوت شده بود و همين مسئله زيربناي ايدئولوژيك الهيات آزادي‌بخش قرار گرفت. الهيات آزادي‌بخش يك مسئلة سياسي نبود. الهيات آزادي‌بخش قرار گرفت. الهيات آزادي‌بخش يك مسئلة سياسي نبود و اساساً در آمريكاي لاتين، مانند خاورميانه نسبت به استقلال حساسيت وجود ندارد. الهيات آزادي‌بخش در بستر كليساي كاتوليك، تعاليم اولية مسيح و كليساي كاتوليك شكل گرفت و ناظر به واقعيت زندگي روزمرة مردم بود و از ظلم اقتصادي ـ اجتماعي‌اي كه بر مردم مي‌رفت، سخن مي‌گفت. اين جريان ادامه يافت تا اينكه در دهة هفتاد، موقعيت بهتري پيدا كرد و در دهة هشتاد، قدرت بيشتري به دست آورد، تا جايي كه ساندنيست‌ها در نيكاراگوئه نيز به الهيات آزادي‌بخش گرويدند. اين جريان تا اوايل دهة نود ادامه داشت تا اينكه با سقوط بلوك شرق و فروكش كردن ارزش‌ها و انديشه‌هاي سوسياليستي در همه جاي دنيا، الهيات آزادي‌بخش نيز موقعيت پيشين خود را از دست داد و اكنون تقريباً به بخشي از تاريخ بدل شده است.
كليساي كاتوليك چه برنامه‌هايي را از طريق شبكه‌هاي تلويزيون پوشش مي‌دهد؟ آيا جلسات عبادات دسته‌جمعي هم از اين شبكه‌ها به نمايش درمي‌آيد؟ در اين صورت، كليسا تا چه حد مي‌كوشد جلوه‌هاي هنري اين جلسات را بيشتر كند؟ آيا سعي مي‌كند آن را از حالت آداب و مناسك رايج، خارج كند و بر وجه معنوي و تأثيرگذاري باطني آن جلسات بيفزايد؟
كليساي كاتوليك بسيار سنتي است. البته ممكن است از منظر ما، كليساي مدرن و متحولي به چشم بيايد؛ اما از ديدگاه خود كاتوليك‌ها، به ويژه كاتوليك‌هاي غربي، اين كليسا كاملاً سنتي و ملتزم به مباني سنتي خويش است؛ به عكس كليساي پروتستان، به ويژه پروتستان‌هاي آمريكايي كه هرگز به اين معنا، به سنت التزام ندارند. رويكرد كليساي پروتستان در نوع جديد و آمريكايي‌اش، با كاتوليك‌هاي محافظه‌كار و سنتي متفاوت است. محافظه‌كاري كاتوليك‌ها موجب شده تا تنوع در برنامه‌هاي عبادي و در نتيجه، جذابيت برنامه‌ها، تا حدّ زيادي كاهش يابد. در ايران، اغلب سعي مي‌شود. براي فعاليت‌هاي ديني، از تمامي عناصر مورد قبول اجتماع و هماهنگ با ضوابط ديني استفاده شود. هنر ديني براي ما، في نفسه داراي موضوعيت است و حتي هنرهايي چون تذهيب وجود دارد كه به استخدام دين درآمده‌اند. به همين جهت، از ديگران نيز توقع همين شيوه و روش را داريم؛ اما حقيقت اين است كه در آنجا، جهان مسيحيت به هيچ وجه، اين‌گونه نيست و اين گستردگي استفاده از هنر در بيان مفاهيم ديني وجود ندارد؛ به ويژه در كليساي محافظه‌كاري چون واتيكان كه برنامه‌هايشان در ظاهر، بسيار تكراري است. براي مثال، مشابه نمايشگاه‌هاي قرآني كه در ماه مبارك رمضان، در تهران برگزار مي‌شود، با آن همه جذابيت و گستردگي، در هيچ جاي دنيا وجود ندارد. اگر هم اسقف يا كشيشي در برنامه‌هاي خود، از روش‌هايي جديد و جذاب استفاده كند، مورد تأييد واتيكان قرار نمي‌گيرد و در رسانه‌هايشان نمايش داده نمي‌شود.
آيا مي‌توان گفت پاپ پيشين سياست‌هاي تبشيري خود را با رسانه‌ها تنظيم كرده بود و ارتباطات بيشتري با رسانه‌ها داشت؟
پاپ ژان پل دوم يكي از مهم‌ترين شخصيت‌هاي جهاني بود كه تا حد امكان، از رسانه‌هاي گروهي، به ويژه تلويزيون استفاده مي‌كرد و به خوبي مي‌دانست چگونه بايد از رسانه‌ها استفاده كند. عمدة نفوذ پاپ ژان پل دوم به دليل تخصص او در استفادة به موقع، و فراوان از رسانه‌هاي گروهي بود. او اصولاً يك مرد رسانه‌اي به شمار مي‌آمد و از اين جهت، يك استثنا بود. مشكل بتوان گفت كه در سال‌هاي اخير، هيچ شخصيت سياسي در سطح بين‌المللي، به اندازة او از رسانه‌ها استفاده كرده باشد. پاپ كنوني بدون شك، شخصيتي رسانه‌اي نيست. او به لحاظ فلسفي و كلامي، يك تئولوگ است. در واقع، او يك شخصيت علمي است. وي به مدت 20 سال، در واتيكان، مسئول مجمع دكترين عقايد مسيحي بود كه آن‌هم مسئوليتي علمي بود، نه اجرايي. ويژگي‌هاي شخصي او نيز به گونه‌اي نيست كه تمايل به استفادة وسيع از رسانه داشته باشد و اساساً به اين كار معتقد نيست. به نظر مي‌رسد سياست او براي مديريت كليساي كاتوليك و تصور او دربارة اولويت‌ها و ضرورت‌هاي كليساي كاتوليك، با ژان پل دوم به كلي فرق مي‌كند.
آيا در جهان كاتوليك، چيزي به نام تربيت مبلغاني كه بتوانند در رسانه فعاليت كنند، وجود دارد؟
تا جايي كه من اطلاع دارم، نزديك به سه دهه است كه در دورة طلبگي كشيش‌ها، درس‌هاي متعددي دربارة رسانه‌ها و چگونگي كار با آن وجود دارد و اكنون نيز تأكيد بر اين موضوع، بيش از دهه‌هاي قبل است. پاپ پيشين چندين بار، در اين‌باره تذكر داد و تأكيد مي‌كرد بايد نسل جديدي از طلاب و كشيش‌ها به صحنه بيايند كه به رسانه‌ها اهتمام ويژه داشته باشند و بتوانند از رسانه‌ها، استفادة بهينه ببرند.

پي نوشت ها:

٭ برگرفته از: ماهنامة رواق هنر و انديشه (مركز پژوهش‌هاي اسلامي صدا و سيما)، سال 6، دورة جديد، پياپي 64. / ماهنامه موعود شماره 84

منبع: سایت موعود




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط