نویسنده: علی جعفری
1. تهاجم نظری و عملی به فرهنگی اسلامی ایرانی حجاب یکی از نشانگاههای اصلی «تهاجم فرهنگی» غرب بوده است. تهاجم همه جانبه به حجاب اسلامی در کنار تهاجم قواعد مربوط به حریم مَحرم و نامَحرم در اسلام و تهاجم به سبکهایی از زندگی ایرانیان که متناسب با آن شکل گرفته، قدیمیترین و در عین حال، پربسامدترین سرفصل تهاجم فرهنگی و تهاجم رسانهای غربی را تشکیل میدهد. یکی از عوامل اصلی درجازدگی تدافعی در مباحثههای مربوط به حجاب، عمومی نشدن رویکردهای تهاجمی به مقولهی «بیحجابی» است. اصولاً حمله به بیحجابی و زیرسؤال بردن آن و طرح ابهامها و اشکالات مربوط بدان یکی از راههای پرثمر دفاع از فرهنگ حجاب و حیای اسلامی است. 2. به موازات این جریان تهاجمی عظیم، حجم درخور توجهی از عکس العملهای نظری و عملی نیز در جبههی خودی شکل گرفته یا در حال شکلگیری است. طی سالیان گذشته، فهرست معتنابهی از تولیدات فرهنگی ایرانیان که طی آنها تلاش شده تا آثار مخرب تولیدات رقیب از بین برود یا کنترل شود، مربوط به موضوع حجاب است. این تولیدات، خصوصاً در فضای رسانهای و به خصوص در تلویزیون جمهوری اسلامی ایران، پرشمار و انبوه بوده است. اغلب تماشاچیان تلویزیون ایران در معرض برنامههای گوناگونی قرار گرفتهاند که یا تلاش کردهاند حجاب را تبیین کنند یا شبهات مربوط بدان را پاسخ دهند؛ مثلاً این کلیشهی آشنای تلویزیونی که جمعی از جوانان و خصوصاً دختران جوان، در حال طرح سؤالها، ابهامها یا شبهات خود در خصوص حجاب با کارشناس مذهبی هستند.
3. جالب اینکه با وجود بیش از دو دهه برنامهسازی تلویزیونی و رادیویی، برقراری هزاران جلسه پرسش و پاسخ دانشجویی و دانشآموزی، چاپ و نشر انبوهی از کتابهای مربوط، تولید و انتشار هزاران گزارش و یادداشت مطبوعاتی، اختصاص دادن تعداد قابل توجهی از دروس مدرسهای و موارد بی شمار دیگری از ایندست، امّا همچنان بازار پاسخ به شبهات در قبال لزوم حجاب و مزایای مترتب برآن و ... همچنان گرم است. گویا در تاریخ پس از انقلاب هیچگاه، هیچکس و به هیچوجه در این باره مطلبی بیان یا نشر نکرده است یا اگر منتشر شده، به سمع و نظر شبههداران نرسیده است! به راستی، چرا پس از گذشت حداقل نیم قرن از پاسخهای قاطع به شبهات مربوط به حجاب، بازار این بحث به اندازهی همان نیم قرن پیش گرم است؟! چرا به نسبت توسعهی مباحث حجاب و تولیدات مربوط به آن، دایرهی این بحث جمع نمیشود و همچنان در حال تکرار مکررات هستیم؟!
4. القای مدام شبهات نظری و عملی از جانب دیگر دعوا و عکس العمل متقابل از طرف خودی و استمرار این فضا طی نیم قرن گذشته بدون اینکه به نقطهی پایانی برسد، عاملی است که به تدریج، اصل مفهوم و مقولهی حجاب را با مفهوم و مقولهی «شُبهه» همنشین کرده است؛ بدین معنا که حجاب از زمینهی بدیهی و روشن خود فاصله گرفته و ذاتاً واقعیتی شبههناک جلوه کرده است. گویا اصل این است که لزوم حجاب امری غیرقطعی و ابهامآلود است، مگر اینکه خلاف آن ثابت شود! بدیهی است که وقتی مدافعان نظریهی حجاب فقط از جایگاه «پاسخ به شبهات» این مسئله را بررسی کنند و منتظر باشند که دیگران صورت مسئلهی مباحثه را تعیین کنند، وضع به همین منوال خواهد بود. همیشه منکران حجاب در مقام پرسش و طرح ابهامات هستند و مدافعان حجاب در مقام پاسخگویی و رفع ابهامات.
5. یکی از عوامل اصلی درجازدگی تدافعی در مباحثههای مربوط به حجاب، عمومی نشدن رویکردهای تهاجمی به مقولهی «بیحجابی» است. اصولاً حمله به بیحجابی و زیرسؤال بردن آن و طرح ابهامها و اشکالات مربوط بدان یکی از راههای پرثمر دفاع از فرهنگ حجاب و حیای اسلامی است. اینکه صورت مسئله از «اثبات مفیدبودن حجاب» به «اثبات نامفیدبودن بیحجابی» تغییر یابد، بسیار مهمتر و مؤثرتر است. یکی از خلأهای مربوط به نحوهی مواجهههای جبههی خودی با جبههی تهاجمی غرب، غفلت از تهاجم بی پروا و جدی به بنیانهای نظری و سیاق عملی مسائل و در اینجا، موضوع بیحجابی است. در این راستا، پیشنهاد میشود که تلویزیون ایران سلسله برنامههایی تدارک ببیند که طی آن، افراد مختلف غربی و خصوصاً آمریکایی از نظریهپردازان آزادی حجاب و پوشش، در برابر جوانان دختر و پسر ایرانی قرار بگیرد تا به سؤالها و ابهامات ایشان در خصوص بیحجابی پاسخ دهند.
منبع مقاله :
جعفری، علی؛ (1396)، فرهنگ ایدهپردازی و ایدهپردازی فرهنگی، اصفهان: نشر آرما، چاپ دوم.
1. تهاجم نظری و عملی به فرهنگی اسلامی ایرانی حجاب یکی از نشانگاههای اصلی «تهاجم فرهنگی» غرب بوده است. تهاجم همه جانبه به حجاب اسلامی در کنار تهاجم قواعد مربوط به حریم مَحرم و نامَحرم در اسلام و تهاجم به سبکهایی از زندگی ایرانیان که متناسب با آن شکل گرفته، قدیمیترین و در عین حال، پربسامدترین سرفصل تهاجم فرهنگی و تهاجم رسانهای غربی را تشکیل میدهد. یکی از عوامل اصلی درجازدگی تدافعی در مباحثههای مربوط به حجاب، عمومی نشدن رویکردهای تهاجمی به مقولهی «بیحجابی» است. اصولاً حمله به بیحجابی و زیرسؤال بردن آن و طرح ابهامها و اشکالات مربوط بدان یکی از راههای پرثمر دفاع از فرهنگ حجاب و حیای اسلامی است. 2. به موازات این جریان تهاجمی عظیم، حجم درخور توجهی از عکس العملهای نظری و عملی نیز در جبههی خودی شکل گرفته یا در حال شکلگیری است. طی سالیان گذشته، فهرست معتنابهی از تولیدات فرهنگی ایرانیان که طی آنها تلاش شده تا آثار مخرب تولیدات رقیب از بین برود یا کنترل شود، مربوط به موضوع حجاب است. این تولیدات، خصوصاً در فضای رسانهای و به خصوص در تلویزیون جمهوری اسلامی ایران، پرشمار و انبوه بوده است. اغلب تماشاچیان تلویزیون ایران در معرض برنامههای گوناگونی قرار گرفتهاند که یا تلاش کردهاند حجاب را تبیین کنند یا شبهات مربوط بدان را پاسخ دهند؛ مثلاً این کلیشهی آشنای تلویزیونی که جمعی از جوانان و خصوصاً دختران جوان، در حال طرح سؤالها، ابهامها یا شبهات خود در خصوص حجاب با کارشناس مذهبی هستند.
بیشتر بخوانید: مهندسی فرهنگی؛ راهکار مقابله با تهاجم فرهنگی
3. جالب اینکه با وجود بیش از دو دهه برنامهسازی تلویزیونی و رادیویی، برقراری هزاران جلسه پرسش و پاسخ دانشجویی و دانشآموزی، چاپ و نشر انبوهی از کتابهای مربوط، تولید و انتشار هزاران گزارش و یادداشت مطبوعاتی، اختصاص دادن تعداد قابل توجهی از دروس مدرسهای و موارد بی شمار دیگری از ایندست، امّا همچنان بازار پاسخ به شبهات در قبال لزوم حجاب و مزایای مترتب برآن و ... همچنان گرم است. گویا در تاریخ پس از انقلاب هیچگاه، هیچکس و به هیچوجه در این باره مطلبی بیان یا نشر نکرده است یا اگر منتشر شده، به سمع و نظر شبههداران نرسیده است! به راستی، چرا پس از گذشت حداقل نیم قرن از پاسخهای قاطع به شبهات مربوط به حجاب، بازار این بحث به اندازهی همان نیم قرن پیش گرم است؟! چرا به نسبت توسعهی مباحث حجاب و تولیدات مربوط به آن، دایرهی این بحث جمع نمیشود و همچنان در حال تکرار مکررات هستیم؟!
بیشتر بخوانید: حجاب بوی خوش عفاف
4. القای مدام شبهات نظری و عملی از جانب دیگر دعوا و عکس العمل متقابل از طرف خودی و استمرار این فضا طی نیم قرن گذشته بدون اینکه به نقطهی پایانی برسد، عاملی است که به تدریج، اصل مفهوم و مقولهی حجاب را با مفهوم و مقولهی «شُبهه» همنشین کرده است؛ بدین معنا که حجاب از زمینهی بدیهی و روشن خود فاصله گرفته و ذاتاً واقعیتی شبههناک جلوه کرده است. گویا اصل این است که لزوم حجاب امری غیرقطعی و ابهامآلود است، مگر اینکه خلاف آن ثابت شود! بدیهی است که وقتی مدافعان نظریهی حجاب فقط از جایگاه «پاسخ به شبهات» این مسئله را بررسی کنند و منتظر باشند که دیگران صورت مسئلهی مباحثه را تعیین کنند، وضع به همین منوال خواهد بود. همیشه منکران حجاب در مقام پرسش و طرح ابهامات هستند و مدافعان حجاب در مقام پاسخگویی و رفع ابهامات.
5. یکی از عوامل اصلی درجازدگی تدافعی در مباحثههای مربوط به حجاب، عمومی نشدن رویکردهای تهاجمی به مقولهی «بیحجابی» است. اصولاً حمله به بیحجابی و زیرسؤال بردن آن و طرح ابهامها و اشکالات مربوط بدان یکی از راههای پرثمر دفاع از فرهنگ حجاب و حیای اسلامی است. اینکه صورت مسئله از «اثبات مفیدبودن حجاب» به «اثبات نامفیدبودن بیحجابی» تغییر یابد، بسیار مهمتر و مؤثرتر است. یکی از خلأهای مربوط به نحوهی مواجهههای جبههی خودی با جبههی تهاجمی غرب، غفلت از تهاجم بی پروا و جدی به بنیانهای نظری و سیاق عملی مسائل و در اینجا، موضوع بیحجابی است. در این راستا، پیشنهاد میشود که تلویزیون ایران سلسله برنامههایی تدارک ببیند که طی آن، افراد مختلف غربی و خصوصاً آمریکایی از نظریهپردازان آزادی حجاب و پوشش، در برابر جوانان دختر و پسر ایرانی قرار بگیرد تا به سؤالها و ابهامات ایشان در خصوص بیحجابی پاسخ دهند.
منبع مقاله :
جعفری، علی؛ (1396)، فرهنگ ایدهپردازی و ایدهپردازی فرهنگی، اصفهان: نشر آرما، چاپ دوم.