خداوند متعال از پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) مي گويد
دکتر مريم حاجي عبدالباقي ، مدرس دانشگاه و حافظ کل قرآن کريم است که با رويکردهاي قرآني ، تحقيقات دامنه داري را به انجام رسانده است .
بررسي سيماي نوراني رسول گرامي اسلام (ص) در قرآن و تبيين نگاه خداوند به خاتم انبياي الهي حضرت محمد مصطفي (ص) ، از جمله مباحثي است که در گفتگو با ايشان به آنها پرداخته ايم . حاجي عبدالباقي در اين مصاحبه ، با بهره گيري از حافظه قرآني خود و با استناد به رمز و رازهاي نهفته در آيات اين کتاب آسماني ، به معرفي پيامبر نور و رحمت و مهرباني و برکات او براي مؤمنين و اهل جهان مي پردازد .
او که داراي دکتراي علوم قرآن و حديث است علاوه بر تدريس در دانشگاه ، در حوزه نيز قرآن و نهج البلاغه را تدريس مي کند .
ـ در بررسي آيات قرآني که درباره ي پيامبر (ص) آمده است ، اولين موضوعي که جلب توجه مي کند ، محبوبيت و جايگاه خاص رسول ا... (ص) در پيشگاه حضرت حق و نگاه مخصوص خداوند به ايشان است ، اگر مايليد که اين گفتگو را با ذکر و تحليل چند آيه مهم در اين زمينه ، آغاز کنيم ...
ـ احترام ويژه باري تعالي به ساحت پيامبر نور و رحمت (ص) ، در آيات متعددي از قرآن ، قابل استنباط است . به طور اجمال ، يکي از دلايل ارزشمندي وجود نازنين رسول ا... (ص) در نزد پروردگار را مي توان در آيه 72 سوره مبارکه حجر ، جستجو کرد که خداوند در اين آيه ، به جان مبارک پيامبر (ص) قسم ياد مي کند : « اي پيامبر ! به جان تو قسم که اين مردم هميشه مست گناه و حيرت و گمراهي خواهند بود » اساسا مي توان گفت خداوند اگر چه در قرآن ، پيامبران خود را با اسم آنها مورد خطاب قرار داده است ، ولي رسول خدا (ص) از اين قاعده مستثناست ، در چندين جاي قرآن ، ايشان را با واژه « يا ايها النبي » مخاطب قرار مي دهد . اين نشان از احترام ويژه اي است که خداوند متعال ، براي « پيغمبر خاتم (ص) » قايل است . با بهره گيري از آيات الهي ، مي توان دريافت که خداوند ، به مردم نيز رعايت چنين احترامي را توصيه نموده و حتي قبول اعمال آنان را در گرو تکريم پيامبر (ص ) قرار داده است . چنانچه در آيه دوم ( از سوره حجرات مي خوانيم که : « اي اهل ايمان ، صدايتان را در برابر صداي پيامبر ، بلند نکنيد ؛ زيرا که اين کار ، اعمال نيکتان را محو و باطل مي کند . » خداوند در همين کتاب آسماني ، رسول بزرگوارش را به عنوان « معيار حق و باطل » معرفي ، و دوستي او را عامل دوستي با خدا و بخشش گناهان برمي شمرد . آيه 31 آل عمران ، با اشاره به اين مطلب ، يادآور مي شود که : « اي پيغمبر ! به مردم بگو اگر خدا را دوست داريد ، از من تبعيت کنيد تا خدا شما را دوست داشته باشد و گناه شما را ببخشد . »
نظير اين کلام نوراني ، در سوره ي نسا نيز به چشم مي خورد : « هر کس رسول ما را اطاعت کند ، به تحقيق خدا را اطاعت کرده است » در آيه پنجم از سوره ي مبارکه ضحي ، از مقبوليت شفاعت پيغمبر در نزد خدا سخن به ميان آمده و در نهايت مي بينيم که در آيه 56 سوره احزاب نيز تأکيد شده که خداوند و ملائکه او ، بر پيامبر (ص) سلام کرده و بر او درود مي فرستند . البته اين توجه و اهميت ، در آيات ديگري از قرآن هم مورد اشاره قرار دارد ، ولي در يک کلام و با در نظر گرفتن همين آيات معدودي که ذکر شد ، مي توان به ترسيم جايگاه واقعي رسول خدا (ص) در نزد پروردگار و نوع نگاه خداوند به ايشان پي برد . نگاهي که بي اغراق ، در مورد هيچ يک از بندگان خدا ـ از ابتدا تا انتها ـ جاري نبوده و نخواهد بود .
ـ برکات و تأثير اين شخصيت ارزنده براي امت را در کجاي قرآن ، مي توان جويا شد ؟
ـ خداوند در آياتي از کتاب آسماني خود ، به بازخواني برکاتي پرداخته که آن وجود مبارک ، براي مردم داشته است . مهمترين اين اشارات ، آن است که پيغمبر را «امان مردم از عذاب الهي » معرفي مي کند . اين نکته در آيه 33 سوره انفال مورد اشاره قرار دارد : « خداوند تا زماني که تو در ميان مردم هستي ، آنان را عذاب نخواهد کرد . »
طبق فرموده قرآن ، از ديگر ويژگيهاي پيغمبر براي امت ، « امنيت بخشي » به ايشان است ، اين موضوع در آيه 61 سوره توبه مورد تأکيد قرار دارد : « يؤمن با ا... و يومن للمؤمنين و رحمه للذين آمنوا منکم ... »
خداي متعال در آيه 128 از همين سوره مبارکه ، بخش ديگري از برکات وجودي پيامبر (ص) بر مردم را بيان مي کند : « همانا رسولي از جنس خودتان ( نوع بشر ) براي هدايت خلق آمد که بر هدايت شما حريص و رنج شما براي او گران است و او بر مؤمنان ، رئوف و مهربان مي باشد. » همان طور که ملاحظه مي کنيد به تنهايي در همين يک آيه ، چهار ويژگي از برکات پيامبر (ص) بر مردم بازگو شده است . اول اينکه مي فرمايد رسولي از نزد خودتان براي هدايت آمده است ؛ يعني او فرشته نيست که با شما تفاوت داشته باشد ، بلکه چون شما انسان است و از ميان شماست . دوم اينکه حرص هدايت شما را دارد . اين حرص آنقدر در رسول اکرم (ص) ، بالاست که بارها خداوند به کمک پيامبر (ص) شتافته و از او مي خواهد که در راه هدايت خلق ، تا به اين حد خود را اذيت نکند . سومين ويژگي پيامبر اعظم (ص) در اين آيه ، آن است که رنج و سختي مردم براي پيامبر گران است. او توان ديدن زجر مردم را ندارد و ديدن اينکه زنجيرهاي جهل و شرک ، چگونه آنان را در لجنزار دنيا فرو برده است . او با تمام قوا براي نجات مردم برمي خيزد و چهارم اينکه او نسبت به مردم رئوف و رحيم است . اينها برکاتي است که فقط در يک آيه قرآن براي پيغمبر (ص) نقل شده است .
ـ در واقع به واسطه همين ويژگي هاست که خداي متعال ايشان را « رحمه للعالمين » نام نهاده اند ؟
ـ دقيقا همين طور است ، موضوعي که اشاره کرديد ، در آيه 107 از سوره مبارکه انبيا قرار دارد . خداوند در اين آيه ، آن وجود مبارک را مايه رحمت و مهر بر جهانيان دانسته است ؛ زيرا رسول ا... (ص) ، نسبت به همه انسانها ، از رحم سرشاري برخوردار بوده و براي تک تک آنها دل مي سوزاند . امير مؤمنان علي (ع) در همين باره تعبيرجالبي دارند و مي فرمايند که پيامبر (ص) ، « طبيب وار » بود ؛ يعني پزشکي که خانه دلهاي مردم را مي کوبد و رنجهاي معنويشان را درمان مي کند و آنان را از ظلمات شرک و بدبختي و دوري از خدا ، مي رهاند .
در اين مسير ، البته بودند کساني که سد رسيدن پيام رحمت آن بزرگوار به گوش ديگران مي شدند . حق را مي فهميدند ، ولي به آن پشت مي کردند . در اينجا بود که ويژگي ديگري از پيامبر (ص) ، خود را نشان مي داد ، صفتي که در آيه ي 29 سوره مبارکه فتح ، مورد اشاره قرار دارد : « محمد رسول ا... و الذين معه اشداء علي الکفار رحماء بينهم » ؛ محمد فرستاده خداست و ياران و همراهانش ، بر کافران بسيار قوي دل و سخت و با يکديگر بسيار مشفق و مهربانند . »
ـ از جمله وظايفي که براي همه پيامبران الهي و به خصوص رسول گرامي (ص) تعريف شده ، دور کردن مردم از جهنم و آتش خشم الهي است . قرآن درباره ي اين وظيفه پيامبر (ص) ، چه تعريفي ارايه مي کند ؟
ـ مناسب ترين راه براي بررسي اين وظيفه ، آن است که به سوره ي مبارکه اعراف استناد کنيم ؛ زيرا که وظايف و ويژگيهاي رسول خدا (ص) در اين زمينه ، به وضوح و پشت سر هم در آيه 157 سوره اعراف ، قيد شده است . اين آيه اظهار مي دارد که : « او رسولي است که مردم را امر به هر نيکويي و نهي از هر زشتي خواهد کرد ؛ يعني او پيامبري است که براي رهايي مردم از عذاب الهي ، قصد آن دارد که معروف را در جامعه پياده کند تا منکر ، رخت بربندد . در ادامه آيه ي ، وظيفه ديگر پيامبر (ص) را اين گونه برمي شمرد : « بر مردم هر طعام پاکيزه و مطبوع را حلال و هر پليد منفور را حرام مي گرداند . » پس رسول ا... ( ص) ، طيبات و خبائث را به مردم مي شناساند و به آنها ياد مي دهد که از طيبات الهي چگونه بهره اي ببرند و با شناساندن خبائثي چون دروغ ، خيانت ، شراب ، قمار ، خونريزي ظالمانه و ... ، به مردم مي گويد که اين اعمال مرضي خدا نيست و بايد از آنها فاصله بگيرند که اگر چنين نکنند ، بايد منتظر عذاب الهي باشند . نکته جالب اينکه در ادامه آيه مي فرمايد : « پيغمبر آمده تا مردم احکام پررنج و مشقتي را که از روي جهل و هواپرستي ، چون زنجير بر گردن خود نهاده اند ، بردارد . »
بديهي است که اگر در عالم معنوي به چهره خود بنگريم ، خواهيم ديد که زنجيرهاي زيادي به پاي ما بسته شده است . زنجيرهايي که ما را به بند خود درآورده اند و به هر سويي که مي خواهند ، مي کشند . پس يکي از اصلي ترين وظايف پيامبر (ص) ـ طبق تعريف قرآن ـ آن است که اين زنجيرها را از زندگي مردم باز کرده و آنان را آزاد کند .
ـ واژه « کافه للناس » از جمله صفاتي است که در قرآن ، فقط در شأن حضرت رسول ا... ( ص ) بيان شده است . اين تأکيد ، بر چه موضوعي دلالت دارد ؟
ـ استنباط مفسران از آيه شريفه 28 سوره سبا ، از کفايت امور مردم به دست رسول خدا (ص) حکايت دارد . حال آنکه اين تحليل ، تحليل کاملي نيست . به نظر من اين آيه شريفه ، بر جهاني بودن دعوت پيامبر (ص) تأکيد دارد و اينکه ايشان براي قوم خاصي مبعوث نشده و بر همه خلق عالم ، پيغمبري دارند . آيه شريفه 158 از سوره ي مبارکه ي اعراف نيز که به پيغمبر (ص) خطاب مي کند : « اي رسول ما ! به خلق بگو که من ( بدون استثنا بر همه شما جنس بشر ) رسول خدايم . »
همه مي دانيم که اين تعبير ، فقط مخصوص پيامبر (ص) است . در سوره ي آل عمران خطاب به حضرت عيسي (ع) عنوان مي شود که تو فرستاده خدا بر بني اسرائيل هستي ، اما در همين قرآن ، دست کم چند مرتبه به پيامبر گفته مي شود که بگو من فرستاده و رسول خدا بر همه مردم هستم . واژه « کافه للناس » نيز از همين زاويه بررسي مي شود ؛ زيرا که حضرت ، کفايت امور دنيا و آخرت همه اهل عالم را بر عهده دارند .
ـ واژه « اسوه حسنه » چطور ؟
ـ ضرورت الگوپذيري از شخصيتهاي بزرگ و الهي ، ضرورتي است که همواره مورد توجه بشر قرار داشته است . قرآن کريم با شناخت از اين خصيصه بشر ، پيامبر (ص) را که بهترين بندگان خداست ، به عنوان الگو و « اسوه حسنه » به مردم معرفي کرده و در آيه 21 سوره احزاب ، بر اين موضوع تأکيد مي ورزد : « لقد کان لکم في رسول ا... اسوه حسنه ... » ، براي شما ، رسول خدا الگويي نيکوست .
بديهي است که اين نيکويي که قرآن به آن اشاره دارد ، در هيچ فردي به اندازه ي رسول اکرم (ص) وجود نداشته است . اسوه بودن براي ما ، در حقيقت گام نهادن در مسيري است که پيامبر (ص) حرکت مي کرد ؛ يعني اينکه ايشان را مقتدا و جلودار خود ببينيم . وقتي که صبر مي کنند ، ما نيز صبر کنيم . آنجا که قاطعيت به خرج مي دهند ، ما هم چنين کنيم و ... اين بهترين طريق هدايت است که از رهروي صادقانه طريق رسول خدا ، عايدمان مي گردد .
ـ تبيين خصوصيات و ويژگيهاي پيامبر خدا (ص) ـ آن هم با استناد به آيات الهي ـ اين سؤال را در حاشيه بحث ايجاد مي کند که کداميک از سوره هاي قرآني ، بيشتر از ساير سوره ها ، بر خصوصيت و شخصيت الهي رسول ا... ( ص) ، تأکيد نموده است ؟
ـ يقينا سوره ي احزاب ! اين سوره ، ارتباط خاصي با پيامبر اعظم (ص) دارد و شايد بتوان گفت که نزديک به 30 ويژگي خاص آن بزرگوار ، در سوره ي احزاب ، مطرح شده است . اين موضوع به دقت زيادي نياز دارد که چرا در اين سوره مبارکه ، تا به اين حد روي ويژگيهاي حضرت ، تأکيد شده است . پاسخ به اين سؤال ، از چند منظر قابل بررسي است . يکي اينکه در اين سوره ، پيامبر (ص) مأموريتي دارد که بعضي از سنتهاي جاهلي را بشکند و سنتهاي اسلامي را جايگزين آن نمايد . اين سنت شکني ، با دو مانع اساسي رو به روست .
يکي از موانع ، همان عادات مألوف ذهن مردم و خطر تهمتهايي بود که به پيغمبر زده مي شد و مانع دوم ، وجود افراد منافقي در جامعه بود که پيوسته ، به دنبال سوء استفاده و سمپاشي بودند . به اين دليل است که درهم شکستن هدف منافقين ، هدف اصلي سوره ي احزاب قرار مي گيرد و در اين مسير ، به تعظيم و بزرگداشت رسول اکرم (ص) و شمارش صفات برجسته آن بزرگوار ، پرداخته مي شود ، به گونه اي که پنج ويژگي مهم رسول ا... (ص) ، فقط در آيات 45 و 46 سوره احزاب ، بيان شده است .
ـ « امي » بودن ، در قرآن به عنوان يکي از صفات برجسته پيغمبر ( ص ) ، مطرح شده است ، ارزيابي شما از اين سخن چيست ؟
ـ بي سوادي اگر چه براي همه ي انسانها ، عيب تلقي مي شود ، ولي براي رسول خدا (ص) ، از آن زاويه فضيلت است که ايشان معلمي جز خدا ، نداشته است . ذهن ايشان دست نخورده بود و آموختني هاي خود را فقط و فقط از ذات اقدس باري تعالي فراگرفته بود . ما انسانها معمولا تحت تعليم افراد مختلف قرار مي گيريم و وقتي تحت تأثير آنها هم قرار مي گيريم . آن کسي که پيغمبر اکرم (ص) را تعليم داده ، خداي پيغمبر بوده و آن بزرگوار تحت تعليم و تأثير هيچ کس ، جز خداي متعال قرار نداشته است . اينجاست که فضيلت اين صفت پيامبر (ص) نيز معنا مي يابد .
ـ يقينا آيه مباهله در رديف آيات مشهور قرآن قرار دارد . شأن نزول اين آيه ، بر کدام وجه از شخصيت گرانسنگ رسول خدا (ص) ، تکيه مي کند ؟
ـ اين آيه « مستجاب الدعوه » بودن پيغمبر و قدرت ايشان را بر « ولايت تکويني » نشان مي دهد . البته در اين ويژگي پيامبر (ص) ، اهل بيت (ع) هم شريک هستند .
اين آيه مربوط به مباهله حضرت رسول (ص) و اهل بيت ايشان (ع) ، با مسيحيان نجران است . در اين ماجرا ، امام علي (ع) ، حضرت فاطمه (س) ، امام حسن (ع) و امام حسين (ع) هم در کنار پيغمبر (ص) نقش دارند . اينکه در ميان همه امت ، فقط اين پنج تن برگزيده شده اند تا دست به مباهله با مسيحيان نجران بزنند ، يک مطلبي ثابت مي شود و آن اينکه اين بزرگواران ، همگي « مستجاب الدعوه » هستند . در کنار اين موضوع ، مطلب ديگري هم وجود دارد و آن اينکه رسول اکرم (ص) ، داراي « ولايت تکويني » هم هستند .
در آخر آيه مي خوانيم که : « تا لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم ، واژه « نجعل » نشان مي دهد که اين بزرگواران ، به اذن خدا از قدرت تصرف در هستي يا همان ولايت تکويني برخوردارند . اين همان موضوعي است که به « مبسوط اليد » بودن پيامبر (ص) و اهل بيت طاهرينش (ع) ، تأکيد دارد . »
ـ در پايان اگر سخني ناگفته مانده است ، بيان بفرماييد ؟
ـ به نظر مي رسد که آيه شريفه « تطهير » ، معرف حضور همه قرار دارد ، ولي تبرکا بد نيست که براي تبيين بعدي ديگر از ابعاد وجودي پيامبر (ص) ، به اين آيه اشاره اي داشته باشيم . طبق اين آيه شريفه ، وجود نازنين رسول خدا (ص) ، مطهر از هر گونه « رجس » و ناپاکي است. هر چند که در اين آيه ، از واژه « اهل بيت » سخن به ميان آمده ، ولي واضح است که پيامبر اکرم (ص) ، شاخص ترين فرد در ميان اهل بيت (ع) است . همان اهل بيت مکرمي که خدا اراده کرده رجس و پليدي را از وجودشان دور ساخته و آنان را به نوعي خاص ، تطهير نمايد .
منبع: مجله انديشه نو پيش شماره اول
/خ
بررسي سيماي نوراني رسول گرامي اسلام (ص) در قرآن و تبيين نگاه خداوند به خاتم انبياي الهي حضرت محمد مصطفي (ص) ، از جمله مباحثي است که در گفتگو با ايشان به آنها پرداخته ايم . حاجي عبدالباقي در اين مصاحبه ، با بهره گيري از حافظه قرآني خود و با استناد به رمز و رازهاي نهفته در آيات اين کتاب آسماني ، به معرفي پيامبر نور و رحمت و مهرباني و برکات او براي مؤمنين و اهل جهان مي پردازد .
او که داراي دکتراي علوم قرآن و حديث است علاوه بر تدريس در دانشگاه ، در حوزه نيز قرآن و نهج البلاغه را تدريس مي کند .
ـ در بررسي آيات قرآني که درباره ي پيامبر (ص) آمده است ، اولين موضوعي که جلب توجه مي کند ، محبوبيت و جايگاه خاص رسول ا... (ص) در پيشگاه حضرت حق و نگاه مخصوص خداوند به ايشان است ، اگر مايليد که اين گفتگو را با ذکر و تحليل چند آيه مهم در اين زمينه ، آغاز کنيم ...
ـ احترام ويژه باري تعالي به ساحت پيامبر نور و رحمت (ص) ، در آيات متعددي از قرآن ، قابل استنباط است . به طور اجمال ، يکي از دلايل ارزشمندي وجود نازنين رسول ا... (ص) در نزد پروردگار را مي توان در آيه 72 سوره مبارکه حجر ، جستجو کرد که خداوند در اين آيه ، به جان مبارک پيامبر (ص) قسم ياد مي کند : « اي پيامبر ! به جان تو قسم که اين مردم هميشه مست گناه و حيرت و گمراهي خواهند بود » اساسا مي توان گفت خداوند اگر چه در قرآن ، پيامبران خود را با اسم آنها مورد خطاب قرار داده است ، ولي رسول خدا (ص) از اين قاعده مستثناست ، در چندين جاي قرآن ، ايشان را با واژه « يا ايها النبي » مخاطب قرار مي دهد . اين نشان از احترام ويژه اي است که خداوند متعال ، براي « پيغمبر خاتم (ص) » قايل است . با بهره گيري از آيات الهي ، مي توان دريافت که خداوند ، به مردم نيز رعايت چنين احترامي را توصيه نموده و حتي قبول اعمال آنان را در گرو تکريم پيامبر (ص ) قرار داده است . چنانچه در آيه دوم ( از سوره حجرات مي خوانيم که : « اي اهل ايمان ، صدايتان را در برابر صداي پيامبر ، بلند نکنيد ؛ زيرا که اين کار ، اعمال نيکتان را محو و باطل مي کند . » خداوند در همين کتاب آسماني ، رسول بزرگوارش را به عنوان « معيار حق و باطل » معرفي ، و دوستي او را عامل دوستي با خدا و بخشش گناهان برمي شمرد . آيه 31 آل عمران ، با اشاره به اين مطلب ، يادآور مي شود که : « اي پيغمبر ! به مردم بگو اگر خدا را دوست داريد ، از من تبعيت کنيد تا خدا شما را دوست داشته باشد و گناه شما را ببخشد . »
نظير اين کلام نوراني ، در سوره ي نسا نيز به چشم مي خورد : « هر کس رسول ما را اطاعت کند ، به تحقيق خدا را اطاعت کرده است » در آيه پنجم از سوره ي مبارکه ضحي ، از مقبوليت شفاعت پيغمبر در نزد خدا سخن به ميان آمده و در نهايت مي بينيم که در آيه 56 سوره احزاب نيز تأکيد شده که خداوند و ملائکه او ، بر پيامبر (ص) سلام کرده و بر او درود مي فرستند . البته اين توجه و اهميت ، در آيات ديگري از قرآن هم مورد اشاره قرار دارد ، ولي در يک کلام و با در نظر گرفتن همين آيات معدودي که ذکر شد ، مي توان به ترسيم جايگاه واقعي رسول خدا (ص) در نزد پروردگار و نوع نگاه خداوند به ايشان پي برد . نگاهي که بي اغراق ، در مورد هيچ يک از بندگان خدا ـ از ابتدا تا انتها ـ جاري نبوده و نخواهد بود .
ـ برکات و تأثير اين شخصيت ارزنده براي امت را در کجاي قرآن ، مي توان جويا شد ؟
ـ خداوند در آياتي از کتاب آسماني خود ، به بازخواني برکاتي پرداخته که آن وجود مبارک ، براي مردم داشته است . مهمترين اين اشارات ، آن است که پيغمبر را «امان مردم از عذاب الهي » معرفي مي کند . اين نکته در آيه 33 سوره انفال مورد اشاره قرار دارد : « خداوند تا زماني که تو در ميان مردم هستي ، آنان را عذاب نخواهد کرد . »
طبق فرموده قرآن ، از ديگر ويژگيهاي پيغمبر براي امت ، « امنيت بخشي » به ايشان است ، اين موضوع در آيه 61 سوره توبه مورد تأکيد قرار دارد : « يؤمن با ا... و يومن للمؤمنين و رحمه للذين آمنوا منکم ... »
خداي متعال در آيه 128 از همين سوره مبارکه ، بخش ديگري از برکات وجودي پيامبر (ص) بر مردم را بيان مي کند : « همانا رسولي از جنس خودتان ( نوع بشر ) براي هدايت خلق آمد که بر هدايت شما حريص و رنج شما براي او گران است و او بر مؤمنان ، رئوف و مهربان مي باشد. » همان طور که ملاحظه مي کنيد به تنهايي در همين يک آيه ، چهار ويژگي از برکات پيامبر (ص) بر مردم بازگو شده است . اول اينکه مي فرمايد رسولي از نزد خودتان براي هدايت آمده است ؛ يعني او فرشته نيست که با شما تفاوت داشته باشد ، بلکه چون شما انسان است و از ميان شماست . دوم اينکه حرص هدايت شما را دارد . اين حرص آنقدر در رسول اکرم (ص) ، بالاست که بارها خداوند به کمک پيامبر (ص) شتافته و از او مي خواهد که در راه هدايت خلق ، تا به اين حد خود را اذيت نکند . سومين ويژگي پيامبر اعظم (ص) در اين آيه ، آن است که رنج و سختي مردم براي پيامبر گران است. او توان ديدن زجر مردم را ندارد و ديدن اينکه زنجيرهاي جهل و شرک ، چگونه آنان را در لجنزار دنيا فرو برده است . او با تمام قوا براي نجات مردم برمي خيزد و چهارم اينکه او نسبت به مردم رئوف و رحيم است . اينها برکاتي است که فقط در يک آيه قرآن براي پيغمبر (ص) نقل شده است .
ـ در واقع به واسطه همين ويژگي هاست که خداي متعال ايشان را « رحمه للعالمين » نام نهاده اند ؟
ـ دقيقا همين طور است ، موضوعي که اشاره کرديد ، در آيه 107 از سوره مبارکه انبيا قرار دارد . خداوند در اين آيه ، آن وجود مبارک را مايه رحمت و مهر بر جهانيان دانسته است ؛ زيرا رسول ا... (ص) ، نسبت به همه انسانها ، از رحم سرشاري برخوردار بوده و براي تک تک آنها دل مي سوزاند . امير مؤمنان علي (ع) در همين باره تعبيرجالبي دارند و مي فرمايند که پيامبر (ص) ، « طبيب وار » بود ؛ يعني پزشکي که خانه دلهاي مردم را مي کوبد و رنجهاي معنويشان را درمان مي کند و آنان را از ظلمات شرک و بدبختي و دوري از خدا ، مي رهاند .
در اين مسير ، البته بودند کساني که سد رسيدن پيام رحمت آن بزرگوار به گوش ديگران مي شدند . حق را مي فهميدند ، ولي به آن پشت مي کردند . در اينجا بود که ويژگي ديگري از پيامبر (ص) ، خود را نشان مي داد ، صفتي که در آيه ي 29 سوره مبارکه فتح ، مورد اشاره قرار دارد : « محمد رسول ا... و الذين معه اشداء علي الکفار رحماء بينهم » ؛ محمد فرستاده خداست و ياران و همراهانش ، بر کافران بسيار قوي دل و سخت و با يکديگر بسيار مشفق و مهربانند . »
ـ از جمله وظايفي که براي همه پيامبران الهي و به خصوص رسول گرامي (ص) تعريف شده ، دور کردن مردم از جهنم و آتش خشم الهي است . قرآن درباره ي اين وظيفه پيامبر (ص) ، چه تعريفي ارايه مي کند ؟
ـ مناسب ترين راه براي بررسي اين وظيفه ، آن است که به سوره ي مبارکه اعراف استناد کنيم ؛ زيرا که وظايف و ويژگيهاي رسول خدا (ص) در اين زمينه ، به وضوح و پشت سر هم در آيه 157 سوره اعراف ، قيد شده است . اين آيه اظهار مي دارد که : « او رسولي است که مردم را امر به هر نيکويي و نهي از هر زشتي خواهد کرد ؛ يعني او پيامبري است که براي رهايي مردم از عذاب الهي ، قصد آن دارد که معروف را در جامعه پياده کند تا منکر ، رخت بربندد . در ادامه آيه ي ، وظيفه ديگر پيامبر (ص) را اين گونه برمي شمرد : « بر مردم هر طعام پاکيزه و مطبوع را حلال و هر پليد منفور را حرام مي گرداند . » پس رسول ا... ( ص) ، طيبات و خبائث را به مردم مي شناساند و به آنها ياد مي دهد که از طيبات الهي چگونه بهره اي ببرند و با شناساندن خبائثي چون دروغ ، خيانت ، شراب ، قمار ، خونريزي ظالمانه و ... ، به مردم مي گويد که اين اعمال مرضي خدا نيست و بايد از آنها فاصله بگيرند که اگر چنين نکنند ، بايد منتظر عذاب الهي باشند . نکته جالب اينکه در ادامه آيه مي فرمايد : « پيغمبر آمده تا مردم احکام پررنج و مشقتي را که از روي جهل و هواپرستي ، چون زنجير بر گردن خود نهاده اند ، بردارد . »
بديهي است که اگر در عالم معنوي به چهره خود بنگريم ، خواهيم ديد که زنجيرهاي زيادي به پاي ما بسته شده است . زنجيرهايي که ما را به بند خود درآورده اند و به هر سويي که مي خواهند ، مي کشند . پس يکي از اصلي ترين وظايف پيامبر (ص) ـ طبق تعريف قرآن ـ آن است که اين زنجيرها را از زندگي مردم باز کرده و آنان را آزاد کند .
ـ واژه « کافه للناس » از جمله صفاتي است که در قرآن ، فقط در شأن حضرت رسول ا... ( ص ) بيان شده است . اين تأکيد ، بر چه موضوعي دلالت دارد ؟
ـ استنباط مفسران از آيه شريفه 28 سوره سبا ، از کفايت امور مردم به دست رسول خدا (ص) حکايت دارد . حال آنکه اين تحليل ، تحليل کاملي نيست . به نظر من اين آيه شريفه ، بر جهاني بودن دعوت پيامبر (ص) تأکيد دارد و اينکه ايشان براي قوم خاصي مبعوث نشده و بر همه خلق عالم ، پيغمبري دارند . آيه شريفه 158 از سوره ي مبارکه ي اعراف نيز که به پيغمبر (ص) خطاب مي کند : « اي رسول ما ! به خلق بگو که من ( بدون استثنا بر همه شما جنس بشر ) رسول خدايم . »
همه مي دانيم که اين تعبير ، فقط مخصوص پيامبر (ص) است . در سوره ي آل عمران خطاب به حضرت عيسي (ع) عنوان مي شود که تو فرستاده خدا بر بني اسرائيل هستي ، اما در همين قرآن ، دست کم چند مرتبه به پيامبر گفته مي شود که بگو من فرستاده و رسول خدا بر همه مردم هستم . واژه « کافه للناس » نيز از همين زاويه بررسي مي شود ؛ زيرا که حضرت ، کفايت امور دنيا و آخرت همه اهل عالم را بر عهده دارند .
ـ واژه « اسوه حسنه » چطور ؟
ـ ضرورت الگوپذيري از شخصيتهاي بزرگ و الهي ، ضرورتي است که همواره مورد توجه بشر قرار داشته است . قرآن کريم با شناخت از اين خصيصه بشر ، پيامبر (ص) را که بهترين بندگان خداست ، به عنوان الگو و « اسوه حسنه » به مردم معرفي کرده و در آيه 21 سوره احزاب ، بر اين موضوع تأکيد مي ورزد : « لقد کان لکم في رسول ا... اسوه حسنه ... » ، براي شما ، رسول خدا الگويي نيکوست .
بديهي است که اين نيکويي که قرآن به آن اشاره دارد ، در هيچ فردي به اندازه ي رسول اکرم (ص) وجود نداشته است . اسوه بودن براي ما ، در حقيقت گام نهادن در مسيري است که پيامبر (ص) حرکت مي کرد ؛ يعني اينکه ايشان را مقتدا و جلودار خود ببينيم . وقتي که صبر مي کنند ، ما نيز صبر کنيم . آنجا که قاطعيت به خرج مي دهند ، ما هم چنين کنيم و ... اين بهترين طريق هدايت است که از رهروي صادقانه طريق رسول خدا ، عايدمان مي گردد .
ـ تبيين خصوصيات و ويژگيهاي پيامبر خدا (ص) ـ آن هم با استناد به آيات الهي ـ اين سؤال را در حاشيه بحث ايجاد مي کند که کداميک از سوره هاي قرآني ، بيشتر از ساير سوره ها ، بر خصوصيت و شخصيت الهي رسول ا... ( ص) ، تأکيد نموده است ؟
ـ يقينا سوره ي احزاب ! اين سوره ، ارتباط خاصي با پيامبر اعظم (ص) دارد و شايد بتوان گفت که نزديک به 30 ويژگي خاص آن بزرگوار ، در سوره ي احزاب ، مطرح شده است . اين موضوع به دقت زيادي نياز دارد که چرا در اين سوره مبارکه ، تا به اين حد روي ويژگيهاي حضرت ، تأکيد شده است . پاسخ به اين سؤال ، از چند منظر قابل بررسي است . يکي اينکه در اين سوره ، پيامبر (ص) مأموريتي دارد که بعضي از سنتهاي جاهلي را بشکند و سنتهاي اسلامي را جايگزين آن نمايد . اين سنت شکني ، با دو مانع اساسي رو به روست .
يکي از موانع ، همان عادات مألوف ذهن مردم و خطر تهمتهايي بود که به پيغمبر زده مي شد و مانع دوم ، وجود افراد منافقي در جامعه بود که پيوسته ، به دنبال سوء استفاده و سمپاشي بودند . به اين دليل است که درهم شکستن هدف منافقين ، هدف اصلي سوره ي احزاب قرار مي گيرد و در اين مسير ، به تعظيم و بزرگداشت رسول اکرم (ص) و شمارش صفات برجسته آن بزرگوار ، پرداخته مي شود ، به گونه اي که پنج ويژگي مهم رسول ا... (ص) ، فقط در آيات 45 و 46 سوره احزاب ، بيان شده است .
ـ « امي » بودن ، در قرآن به عنوان يکي از صفات برجسته پيغمبر ( ص ) ، مطرح شده است ، ارزيابي شما از اين سخن چيست ؟
ـ بي سوادي اگر چه براي همه ي انسانها ، عيب تلقي مي شود ، ولي براي رسول خدا (ص) ، از آن زاويه فضيلت است که ايشان معلمي جز خدا ، نداشته است . ذهن ايشان دست نخورده بود و آموختني هاي خود را فقط و فقط از ذات اقدس باري تعالي فراگرفته بود . ما انسانها معمولا تحت تعليم افراد مختلف قرار مي گيريم و وقتي تحت تأثير آنها هم قرار مي گيريم . آن کسي که پيغمبر اکرم (ص) را تعليم داده ، خداي پيغمبر بوده و آن بزرگوار تحت تعليم و تأثير هيچ کس ، جز خداي متعال قرار نداشته است . اينجاست که فضيلت اين صفت پيامبر (ص) نيز معنا مي يابد .
ـ يقينا آيه مباهله در رديف آيات مشهور قرآن قرار دارد . شأن نزول اين آيه ، بر کدام وجه از شخصيت گرانسنگ رسول خدا (ص) ، تکيه مي کند ؟
ـ اين آيه « مستجاب الدعوه » بودن پيغمبر و قدرت ايشان را بر « ولايت تکويني » نشان مي دهد . البته در اين ويژگي پيامبر (ص) ، اهل بيت (ع) هم شريک هستند .
اين آيه مربوط به مباهله حضرت رسول (ص) و اهل بيت ايشان (ع) ، با مسيحيان نجران است . در اين ماجرا ، امام علي (ع) ، حضرت فاطمه (س) ، امام حسن (ع) و امام حسين (ع) هم در کنار پيغمبر (ص) نقش دارند . اينکه در ميان همه امت ، فقط اين پنج تن برگزيده شده اند تا دست به مباهله با مسيحيان نجران بزنند ، يک مطلبي ثابت مي شود و آن اينکه اين بزرگواران ، همگي « مستجاب الدعوه » هستند . در کنار اين موضوع ، مطلب ديگري هم وجود دارد و آن اينکه رسول اکرم (ص) ، داراي « ولايت تکويني » هم هستند .
در آخر آيه مي خوانيم که : « تا لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم ، واژه « نجعل » نشان مي دهد که اين بزرگواران ، به اذن خدا از قدرت تصرف در هستي يا همان ولايت تکويني برخوردارند . اين همان موضوعي است که به « مبسوط اليد » بودن پيامبر (ص) و اهل بيت طاهرينش (ع) ، تأکيد دارد . »
ـ در پايان اگر سخني ناگفته مانده است ، بيان بفرماييد ؟
ـ به نظر مي رسد که آيه شريفه « تطهير » ، معرف حضور همه قرار دارد ، ولي تبرکا بد نيست که براي تبيين بعدي ديگر از ابعاد وجودي پيامبر (ص) ، به اين آيه اشاره اي داشته باشيم . طبق اين آيه شريفه ، وجود نازنين رسول خدا (ص) ، مطهر از هر گونه « رجس » و ناپاکي است. هر چند که در اين آيه ، از واژه « اهل بيت » سخن به ميان آمده ، ولي واضح است که پيامبر اکرم (ص) ، شاخص ترين فرد در ميان اهل بيت (ع) است . همان اهل بيت مکرمي که خدا اراده کرده رجس و پليدي را از وجودشان دور ساخته و آنان را به نوعي خاص ، تطهير نمايد .
منبع: مجله انديشه نو پيش شماره اول
/خ