نویسنده: علی جعفری
1. «ورشکستگان اقتصادی» از ارزشمندترین سرمایههای انسانی اقتصاد ملی هستند. ورشکسته از باتجربهترین نیروهای انسانی کشور محسوب میشود. او حداقل برای یک بار طعم تلخ شکست اقتصادی سنگین را چشیده و پیامدهای سهمگین آن را لمس کرده؛ در عین حال که به روشنی و بصیرت، زمینهها و علل شکست را در زندگی اقتصادی خود درک کرده است. ورشکستهی اقتصادی با همین یک تجربه، بسیاری از صلاحیتهای ضروری ورود عاقلانه به عرصهی اقتصاد را کسب کرده؛ اما افسوس که در ازای اکتساب این تجربهی گرانسنگ، همهی ظرفیتهای تکاپو و امکانات رشد خود را نیز از دست داده است. او شبیه رانندهای است که بر اثر مرگ ناشی از بی احتیاطی، به خطرات سهمگینی که در پس هر بی احتیاطی ساده به کمین نشسته پی برده است؛ غافل از اینکه دیگر راهی برای بازگشت به حیات و فرصتی برای جبران ندارد.
2. ورشکستهها معمولاً از عناصر اقتصادی بلندپرواز و اهل خطر به شمار میآیند. اغلب ایشان از ذهنیتهای پرتکاپو و فعالی برخوردارند و نسبتاً خلّاقاند. با این حال، به دلیل ناتوانی در بهرهبرداری متعادل از این قابلیتها و غلتیدن به دام افراط، زمین خوردهاند. اغلب این افراد پس از زمین خوردن به ذهنیتها و مهارتهای معتدلتری در «کاربست متوازن ریسک و دوراندیشی» دست یافتهاند؛ اما فرصتی برای بهرهبرداری از توانمندیهای جدید خود ندارند. ورشکستگی جنبههای اجتماعی فراوان و خصوصاً پیامدهای خانوادگی خُردکنندهای در پی دارد. ورشکستگی یکی از علل اصلی شکلگیری آسیبهای اجتماعی در ایران است. ورشکستگی تبار بسیاری از بزهکاران و بزهکاریهاست. خیل عظیمی از ورشکستگان و وابستگان به ایشان، بلافاصله پس از افول اقتصادی به چرخههای افول اجتماعی نیز گرفتار میشوند. 3. گونهشناسی، تدوین و صورت بندی تجارب ورشکستگان، آینهی نظری و عملی بخش مهمی از فرهنگ اقتصادی ایران است و فرایند انواع مختلف شکستهای اقتصادی را در ایران روایت میکند. ترویج مطالعهی مربوط به این تجارب عبرتآموز فواید بسیاری را برای اهل تجارت و بازار ایران در بهبود شیوههای کسب و کار در پی خواهد داشت؛ در عین حال که سیاستگذاران و قانوننویسان را به اتخاذ رویکردهای کم هزینهتر و قوانین بی نقصتر رهنمون میشود. همچنین، صورت بندی نظری انواع ورشکستگی اقتصادی و بررسی تاریخ دگرگونیهای آن در ایران میتواند به مثابه یکی از متغیرهای مهم در درک سازوکارهای اقتصاد ایران به کار رود و به تجربه و دقت نظر اندیشمندان اقتصاد ملی بیفزاید.
3. ورشکستگی جنبههای اجتماعی فراوان و خصوصاً پیامدهای خانوادگی خُردکنندهای در پی دارد. ورشکستگی یکی از علل اصلی شکلگیری آسیبهای اجتماعی در ایران است. ورشکستگی تبار بسیاری از بزهکاران و بزهکاریهاست. خیل عظیمی از ورشکستگان و وابستگان به ایشان، بلافاصله پس از افول اقتصادی به چرخههای افول اجتماعی نیز گرفتار میشوند. این واقعیت بر لزوم مدیریت بحران اقتصادی ناشی از ورشکستگی به منظور تبدیل نشدن آن به بحران اجتماعی و خانوادگی دلالت میکند.
4. ورشکستگی البته جنبههای انسانی بسیار نابی نیز دارد. سنتهای دیرین دستگیری بازاریها از یکدیگر، اغماضهای اقتصادی و گذشتهای مالی، سازوکارهای پیچیده و پنهانی احیای ورشکسته و رایزنیهای آبرویی، بیانگر بخشی از جنبههای اسلامی انسانی تجارب ایرانی است. همچنین، مقاومتهای رقت برانگیز ورشکستهها که بعضاً با چاشنی پشتیبانی طاقتفرسای خانواده نیز همراه میشود و پیامدهای شیرین و باشکوه آن در طلوع سرافرازانه ورشکسته و خانوادهاش، از جنبههای باشکوه و جهانی ورشکستگی ایرانی است.
5. ورشکستگی، همواره از منظر منفی، تاریک و تلخش مدنظر بوده است؛ در حالی که از ظرفیتهای مثبت و الهام بخش نیز برخوردار است. این واقعیت منجر شده که نه تنها سازوکار قابل توجهی برای بهرهبرداری از توانمندیهای ورشکستگان و احیای آنها در بازار کار تدارک نشود؛ بلکه بسیاری از ایشان که روزگاری صاحب شأن و عزت بودهاند، با انواعی از نابسامانیهای اجماعی، خانوادگی، شخصی و حتی ایمانی مواجه شوند. به راستی، چرا ورشکستههایی که صرفاً به واسطهی انگیزههای مثبت تو.لیدی و در تعقیب انواعی از ابتکار و نوآوری زمینگیر شدهاند، از سوی دولت و نظام بانکی حمایت نشوند؟ چرا سیستم مشخصی احیای آنها را دنبال نکند؟ و یا حداقل، اعتبارهای درخور توجهی از نظام بانکی در اختیار معتمدان متدین و تولیدکنندگان، اصناف و بازاریان نباشد که در واقع لزوم از برخی دستگیری کنند و در میر ممانعت از ورشکستگی صرف نمایند؟ چرا هیچ مؤسسهای برای ثبت تاریخ شفاهی ورشکستگی در ایران وجود ندارد؟ پیشنهاد مشخص این نوشتار، تأسیس مؤسسهی متمرکزی بر ثبت شفاهی ورشکستگی در ایران و مطالعه دربارهی آن است. همچنین، به نظر میرسد تعریف فرایندهای ویژه در اختصاص مقادیری از اعتبارهای بانکی برای جلوگیری از ورشکستگی یا احیای ورشکستگان، گام بلندی در جلوگیری از بسیاری از نابسامانیهای اجتماعی و اقتصادی کشور و بهرهمندی از ظرفیتهای تجربی و آوردههای ناب ورشکستگان باشد.
منبع مقاله :
جعفری، علی؛ (1396)، فرهنگ ایدهپردازی و ایدهپردازی فرهنگی، اصفهان: نشر آرما، چاپ دوم.
2. ورشکستهها معمولاً از عناصر اقتصادی بلندپرواز و اهل خطر به شمار میآیند. اغلب ایشان از ذهنیتهای پرتکاپو و فعالی برخوردارند و نسبتاً خلّاقاند. با این حال، به دلیل ناتوانی در بهرهبرداری متعادل از این قابلیتها و غلتیدن به دام افراط، زمین خوردهاند. اغلب این افراد پس از زمین خوردن به ذهنیتها و مهارتهای معتدلتری در «کاربست متوازن ریسک و دوراندیشی» دست یافتهاند؛ اما فرصتی برای بهرهبرداری از توانمندیهای جدید خود ندارند. ورشکستگی جنبههای اجتماعی فراوان و خصوصاً پیامدهای خانوادگی خُردکنندهای در پی دارد. ورشکستگی یکی از علل اصلی شکلگیری آسیبهای اجتماعی در ایران است. ورشکستگی تبار بسیاری از بزهکاران و بزهکاریهاست. خیل عظیمی از ورشکستگان و وابستگان به ایشان، بلافاصله پس از افول اقتصادی به چرخههای افول اجتماعی نیز گرفتار میشوند. 3. گونهشناسی، تدوین و صورت بندی تجارب ورشکستگان، آینهی نظری و عملی بخش مهمی از فرهنگ اقتصادی ایران است و فرایند انواع مختلف شکستهای اقتصادی را در ایران روایت میکند. ترویج مطالعهی مربوط به این تجارب عبرتآموز فواید بسیاری را برای اهل تجارت و بازار ایران در بهبود شیوههای کسب و کار در پی خواهد داشت؛ در عین حال که سیاستگذاران و قانوننویسان را به اتخاذ رویکردهای کم هزینهتر و قوانین بی نقصتر رهنمون میشود. همچنین، صورت بندی نظری انواع ورشکستگی اقتصادی و بررسی تاریخ دگرگونیهای آن در ایران میتواند به مثابه یکی از متغیرهای مهم در درک سازوکارهای اقتصاد ایران به کار رود و به تجربه و دقت نظر اندیشمندان اقتصاد ملی بیفزاید.
3. ورشکستگی جنبههای اجتماعی فراوان و خصوصاً پیامدهای خانوادگی خُردکنندهای در پی دارد. ورشکستگی یکی از علل اصلی شکلگیری آسیبهای اجتماعی در ایران است. ورشکستگی تبار بسیاری از بزهکاران و بزهکاریهاست. خیل عظیمی از ورشکستگان و وابستگان به ایشان، بلافاصله پس از افول اقتصادی به چرخههای افول اجتماعی نیز گرفتار میشوند. این واقعیت بر لزوم مدیریت بحران اقتصادی ناشی از ورشکستگی به منظور تبدیل نشدن آن به بحران اجتماعی و خانوادگی دلالت میکند.
4. ورشکستگی البته جنبههای انسانی بسیار نابی نیز دارد. سنتهای دیرین دستگیری بازاریها از یکدیگر، اغماضهای اقتصادی و گذشتهای مالی، سازوکارهای پیچیده و پنهانی احیای ورشکسته و رایزنیهای آبرویی، بیانگر بخشی از جنبههای اسلامی انسانی تجارب ایرانی است. همچنین، مقاومتهای رقت برانگیز ورشکستهها که بعضاً با چاشنی پشتیبانی طاقتفرسای خانواده نیز همراه میشود و پیامدهای شیرین و باشکوه آن در طلوع سرافرازانه ورشکسته و خانوادهاش، از جنبههای باشکوه و جهانی ورشکستگی ایرانی است.
5. ورشکستگی، همواره از منظر منفی، تاریک و تلخش مدنظر بوده است؛ در حالی که از ظرفیتهای مثبت و الهام بخش نیز برخوردار است. این واقعیت منجر شده که نه تنها سازوکار قابل توجهی برای بهرهبرداری از توانمندیهای ورشکستگان و احیای آنها در بازار کار تدارک نشود؛ بلکه بسیاری از ایشان که روزگاری صاحب شأن و عزت بودهاند، با انواعی از نابسامانیهای اجماعی، خانوادگی، شخصی و حتی ایمانی مواجه شوند. به راستی، چرا ورشکستههایی که صرفاً به واسطهی انگیزههای مثبت تو.لیدی و در تعقیب انواعی از ابتکار و نوآوری زمینگیر شدهاند، از سوی دولت و نظام بانکی حمایت نشوند؟ چرا سیستم مشخصی احیای آنها را دنبال نکند؟ و یا حداقل، اعتبارهای درخور توجهی از نظام بانکی در اختیار معتمدان متدین و تولیدکنندگان، اصناف و بازاریان نباشد که در واقع لزوم از برخی دستگیری کنند و در میر ممانعت از ورشکستگی صرف نمایند؟ چرا هیچ مؤسسهای برای ثبت تاریخ شفاهی ورشکستگی در ایران وجود ندارد؟ پیشنهاد مشخص این نوشتار، تأسیس مؤسسهی متمرکزی بر ثبت شفاهی ورشکستگی در ایران و مطالعه دربارهی آن است. همچنین، به نظر میرسد تعریف فرایندهای ویژه در اختصاص مقادیری از اعتبارهای بانکی برای جلوگیری از ورشکستگی یا احیای ورشکستگان، گام بلندی در جلوگیری از بسیاری از نابسامانیهای اجتماعی و اقتصادی کشور و بهرهمندی از ظرفیتهای تجربی و آوردههای ناب ورشکستگان باشد.
منبع مقاله :
جعفری، علی؛ (1396)، فرهنگ ایدهپردازی و ایدهپردازی فرهنگی، اصفهان: نشر آرما، چاپ دوم.