اداء حقوق مالی امام عصر ارواحنا فداء

این نوشتار در توسل نوزدهم به امام عصر - علیه السلام - است و آن توسل مالی است که مقصود انفاق مال در جهتی است که تعلق به آن حضرت داشته باشد بر وجهی که محبوب و مرضی ایشان و به قصد نصرت و محبت و صله و احسان به آن بزرگوار انجام گیرد. انفاق مال در امر آن جناب - علیه السلام - بر دو قسم است: و اجب و مستحب. که در تأکید به آن و کثرت فضیلت، قرین واجب می باشد.
سه‌شنبه، 2 تير 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اداء حقوق مالی امام عصر ارواحنا فداء
اداء حقوق مالی امام عصر ارواحنا فداء
اداء حقوق مالی امام عصر ارواحنا فداء

این نوشتار در توسل نوزدهم به امام عصر - علیه السلام - است و آن توسل مالی است که مقصود انفاق مال در جهتی است که تعلق به آن حضرت داشته باشد بر وجهی که محبوب و مرضی ایشان و به قصد نصرت و محبت و صله و احسان به آن بزرگوار انجام گیرد. انفاق مال در امر آن جناب - علیه السلام - بر دو قسم است: و اجب و مستحب. که در تأکید به آن و کثرت فضیلت، قرین واجب می باشد.
اما واجب: آن سهمی است که از خمس تعلق به امام - علیه السلام - دارد که نصف آن باشد و حکم آن و بیان مصرف و پرداخت و جمله مسائل متعلق به آن در کتب فقهی و رساله های علمیه در باب احکام واجب و محرم مذکور است و باید رجوع به آنها شود.اما تأکید در آن، و فضیلت و خاصیت آن از جمله اش این است که در کافی روایت فرموده (1)و از تهذیب به این مضمون منقول است که شخصی از تجار فارس از موالیان حضرت رضا - علیه السلام - نامه ای به آن حضرت نوشت و اجازه خواست که او را از پرداخت خمس معاف و آن را بر او حلال کنند.
ایشان در جواب نوشتند: «بسم الله الرحمن الرحیم به درستی که خداوند در رحمت واسع است، و کریم است در عطاء، و برای عمل، ثواب، و برای مخالفت کردن، عقاب را ضمانت فرموده.هیچ مالی حلال نیست مگر از جهتی که خداوند عیالات ما، و جهت موالی ما، و برای آنچه باید در محافظت آبرو و احترام خودمان به کسانی که خوف ظلم و شر او را داریم بذل و صرف نماییم، می باشد، پس خمس را از ما منع نکنید و خودتان را از دعای ما آنچه که توانایی بر آن دارید، محروم ننمایید. محققا دادن خمس مفتاح رزق شما، و سبب پاک شدن گناهان شماست و ذخیره ای است که برای روز احتیاج و بیچارگی خودتان مهیا می کنید و مسلمان کسی است که وفا به عهد خداوند کند نه کسی که بر زبان اقرار داشته و قلب او برخلاف آن باشد.
و اما مستحب، انفاق جهت آن جناب- علیه السلام - است، پس تأکید در آن و بیان کثرت و فضیلت آن، و خاصیت و فائده آن هم، در اخبار بسیاری است و از جمله ی آنچه تأکید در آن نسبت به هر کس از غنی و فقیر وارد شده است این حدیث است، در بحار (2)از حضرت صادق - علیه السلام -، است که فرمود:« صله نمودن به آل محمد - صلی الله علیه وآله و سلم -، را از مالهایتان ترک نکنید. و هر کس غنی است بر حسب غنای خود، هر کس فقیر است به قدر فقر خود دهد. هرکس که بخواهد خداوند مهم ترین حوائج او را روا کند، پس باید صله نماید آل محمد - صلوات الله علیهم اجمعین - را به آنچه کمال حاجت را از مالش داشته باشد ».
دیگر این فرمایش است از آن حضرت در آن کتاب که به مفضل فرمودند: شنیدم از پدر بزرگوارم که می فرمود: هر کس از او سال بگذرد و صله ای با ما از مال خود ننماید قلیل یا کثیر خداوند در قیامت به او نظر نمی فرماید مگر آنکه او را عفو فرماید. پس فرمود: ای مفضل، به درستی که این امر فریضه ای است که خداوند آن را بر شیعیان ما در کتاب خود فرض نموده، و فرموده است:
(لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون ).(3)
یعنی: بَرّ و نیکی را نمی یابید تا آن که از آنچه از اموالتان محبوب شماست انفاق کنید.
و مائیم برّ و تقوی و سبیل هدایت و باب تقوی و دعای ما از جانب خداوند محبوب نمی ماند. (4)
و از جمله آنچه در کثرت ثواب و اجر و صله با امام - علیه السلام- در مال وارد شده است این حدیث در کافی از آن حضرت است که فرمودند: یک درهم که صله و احسان به امام - علیه السلام - شود، افضل از دو هزار هزار درهم است که در غیر آن از سایر مبرات و عبادات انفاق شود.(5)خاصیت و فایده صله ی مال با آن جناب - علیه السلام -، به عنوان استحباب و وجوب، این است که در کافی (6) و بحار در اخبار بسیار، و هم چنین در توقیع (7) رفیع از خود آن جناب -علیه السلام -، مذکور است که سبب تطهیر و تزکیه و پاک شدن بندگان می شود و در این آیه شریفه هم بیان آن شده است:
(خذ من اموالهم صدقه تطهرهم و تزکیهم و صل علیهم ان صلاتک سکن لهم ).(8)
صدقه در این فرمایش به هر مالی که در راه خداوند - جل شأنه - انفاق شود واجب یا مستحب تفسیر شده است و مفادش این است که خطاب به حضرت رسول - صلی الله علیه و آله و سلم - فرموده: آنچه را برای خداوند انفاق می کنند که موجب طهارت و تزکیه آنها می شود، قبول فرما، و صلوات بفرست یعنی طلب رحمت بر آنها فرما به درستی که دعاء شما در حق آنها موجب سکونت و آرامش خاطر آنها می گردد از امر خوف و خطر، و وحشت در دنیا، و وقت مردن و در برزخ و روز قیامت.
این تطهیر در چند جهت است:
یک جهت:پاک شدن روح و قلب از اخلاق رذیله ی حیوانی و شیطانی، و از آثار قساوت و کدورت گناهان است.
و دیگری طهارت و پاک شدن جسم از آثار آنچه از حرام بر وجه عمد یا ندانستگی ممزوج شده و پرورش یافته است می باشد.
جهت دیگر طهارت و پاکی روح و جسم هر دو از اثر مس شیاطین و نزدیک شدن آنها به انسان است از مضرتها و مرض هایی که به او می رسد و سبب غفلت او از ذکر خداوند - جل شأنه - می باشد.
اما «تزکیه » به «تنمیه » یعنی نماء و کمال حاصل شدن در روح و قلب تفسیر شده است که در چند جهت است:
یک جهت: کمال روح انسان در معارف حقه از اصول دین و اسلام و ایمان و توحید الهی است.
و دیگر حاصل شدن کمالات در مرتبه ی محبت خداوند - جل شأنه - در حقیقت قلب انسان است.
جهت دیگر: حاصل شدن کمال در اخلاق ربانی و ملکات حسنه در قلب و روح انسان است.
و دیگر حاصل شدن کمال آثار این جهات از روح به عالم جسم انسان، یعنی در قول و فعل، و حال او است و کلمه ی تطهیر و تزکیه در آیه ی شریفه و اخبار، که برای اثر و خاصیت انفاق مال ذکر شده، شامل همه ی این جهات مذکور می شود.
بطور کلی اموالی که به قصد امام عصر - علیه السلام - انفاق می شود را می توان به دو دسته واجب و مستحب تقسیم نمود. دسته اول واجب و آن در مواردی است که از سهم خمس و تحت نظر فقیه مجتهد عادل می بایست صرف گردد بدین معنا که یا بخود او داده شود و یا به اذن ایشان به اهل آن پرداخت گردد. دسته دوم انفاق مستحب که از جمله موارد آن مواردی است که اصلاح آن امور موقوف به مال باشد، که در فصلهای قبلی این کتاب مورد اشاره قرار گرفت مانند آن که بخواهد احیاء امر آن حضرت را بکند به آنکه مجلسی را از برای ذکر فضائل و احوال ایشان از آنچه معرفت به آنها واجب یا مستحب است بر پا کند یا آنکه در حفظ و نشر کتابهایی که در امر ایشان تألیف شده است، به نوشتن و چاپ و وقف، و امثال آنها صرف کند. و مانند آنکه بخواهد برا ی هدیه کردن یا نیابت اعمال صالحه برای آن حضرت مثل تلاوت قرآن، یا حج و طواف، و هر عملی را که بشود استیجاری نیابت از حی کرد، قصد نماید که هدیه برای آن جناب - علیه السلام - باشد. و مانند اعانت و احسان و نصرت شیعیان و دوستان ایشان بوجهی که ذکر اقسام آن گردید.
در حدیثی در کامل الزیاره (9)که ذکر آن در فصلهای گذشته شد از حضرت موسی بن جعفر و حضرت رضا - علیهما السلام - است که فرمودند:« هر کس بخواهد به ما صله و احسان نماید و دسترسی ندارد، پس صله و احسان به صالحین از شیعیان ما نماید ».
و از فضل از جمیع اینها آن است که مال در آنچه تعلق به امر حضرت ابی عبدالله الحسین - علیه السلام - از امر زیارت آن بزگوار یا امر عزاداری ایشان و بر پا نمودن مجلس عزای ایشان، داشته باشد، صرف شود. زیرا در فصل سیزدهم معلوم شد که در توسل به حضرت سید الشهداء - علیه السلام - از هر نوع که باشد توسل به حضرت قائم - علیه السلام - حاصل می شود و از بزرگترین وسائل توسل به ایشان است. پس آنچه مال در آن صرف شود البته افضل و اعظم از سایر امور است.
و در فصل پنجم در امر نیابت کردن از امام عصر -علیه السلام - در زیارت و حج ذکر شد که حضرت صادق و حضرت امام علی النقی - علیهما السلام -، کسالت پیدا کردند و فرمودند به کسی از اصحاب:مردی را استیجار کنید که به حایر و حرم حضرت امام حسین - علیه السلام - رود و برای شفاء من دعا کند. زیرا خداوند دوست می دارد آنجا دعا شود. (10)
از این امر نیز کشف می شود که برای دعا ء در تعجیل فرج امام عصر - علیه السلام - مؤکد است که بنده ی مومن خود به کربلا رود یا نایب بفرستد که آنجا در فرج ایشان دعا شود.
مورد دیگر از مواردی که در آنها انفاق مال برای امام عصر - علیه السلام - مهم است، آن است که کشف می شود از حدیثی به این مضمون که یکی از اصحاب امام صادق - علیه السلام - مشاهده کرد بین دو نفر از مؤمنین که با هم خویش بودند بر سر مال نزاع و مشاجره شد. آنها را در خانه برد و ما بین آنها به مقدار مالی از جانب خود اصلاح داد. و بعد از آن ذکر کرد: این مال از خود من نیست بلکه از مولایم حضرت صادق - علیه السلام - است که نزد من گذارده و فرموده: هر گاه دیدی ما بین دوستان من نزاع است پس از مال من، ما بین آنها را اصلاح کن. (11)
برحسب این مطلب هر گاه کسی خواست مالی را برای صله ی با امام عصر - صلوات الله علیه - انفاق کند مهم است که قدری از آن را برای اصلاح نزاع ما بین مومنین نگاه دارد و اگر هم معین نکرده، پس هر جا دید نزاعی ما بین دو نفر از اهل ایمان فراهم است و به مال اصلاح می شود، پس به قصد صله ی با امام- علیه السلام -، از مال خود ما بین آنها را اصلاح دهد.
مورد مهم دیگری در انفاق مال برای آن حضرت در مورد طلب سلامتی ایشان است است به این وجه که: چون در مضامین دعاهای بسیار متعلق به امام عصر - علیه السلام - طلب کردن سلامتی و حفظ ایشان از خداوند متعال از آفات و بلیات ذکر شده و هم چنین در بسیاری اخبار است که در مقدمه ی طلب سلامتی خود و بستگان عزیز خود از خداوند - جل شانه - چند چیز مؤکد و سنت است:
یکی صدقه دادن است که تأکید زیاد در آن شده است.
دیگری ذبح گوسفند و اطعام طعام است و تأکید در آن هم بر وجهی است که در یک خبر آمده که از امام - علیه السلام - سؤال شد اگر کسی پول گوسفند را فرمودند:« ان الله یحب اراقه الدماء و اطعام الطعام »(12)بدون شک خداوند ریختن خون ذبیحه و طعام خورانیدن را دوست می دارد.
در حدیث دیگری از دوستان که شکایت از گرفتاری خویش کرد، فرمود: عده ای از برادران خود را دعوت کن، و آنها را اطعام کن، و بگو در حق تو دعا نمایند که مستجاب می شود.(13)
لهذا مهم و مؤکد است که بنده ی مؤمن در مقام طلب حفظ و سلامتی آن حضرت - صلوات الله علیه - از خداوند - جل شأنه - و در مقدمه ی استجابت آن، گاهی صدقه بدهد، گاهی ذبح گوسفند کند و گاهی اطعام طعام کند. و در خصوص تأکید صدقه برای ایشان آن است که در نجم الثاقب (14) از سید اجل اعظم سید بن طاوس - قدس سره - در کتاب « امان الاخطار فی آداب الاسفار »(15) در ضمن دعایی برای صدقه دادن وقت سفر، نقل فرموده:
اللهم ان هذه لک و منک و هی صدقه عن مولانا م ح مّ د عجل الله فرجه و صلی علیه بین اسفاره و حرکاته و سکناته فی ساعة لیله و نهاره و صدقة عما یغنیه امره و مالا یغینه و ما یضمنه و ما یخلفه.
در فصل تأکید دعاء در فرج ایشان این مطلب ذکر شد که تصور نشود که امام عصر - صلوات الله علیه - خود واسطه ی کلیه فیوضات و سلامتی برای دیگران هستند و در حفظ و سلامتی وجود مبارکشان از دعاء و صدقه بندگان برای ایشان مستغنی می باشند به واسطه ی آنکه این دعا و طلب سلامتی و صدقه برای ایشان مانند کلیه عبادت برای خداوند عالمیان است و البته خداوند غنی از آنها است لکن عبادات آنها، اظهار عبودیت و مقام محبت آنها با حضرت اقدس او - جل شانه - است و هم چنین وسیله ارتباط انتساب و جلوه ی آشنایی آنها با جناب او ست تا آنکه شایسته و لایق مراحم ملوکانه او شوند.در این آیه ی شریفه هم در امر قربانی بیان فرموده:
(لن ینال الله لحومها و لا دمائها و لکن یناله التقوی منکم )(16)
مفادش آنکه به خداوند از قربانی شما بندگان نه از شریف ترین اجزاء آن که گوشت آن باشد و نه از خسیس ترین اجزاء آن که خونش باشد نمی رسد ولی آنچه راجع به حضرت اقدس اوست ظاهر شدن پاکی قلب شما در مقام محبت اوست در آنکه محبت مال مانع نمی شود که برای رضا و حرمت امر و فرمان، او در قربانی کردنتان بذل مال کنید.
پس چنین است امر در جهت دعاء و صدقه در طلب سلامتی امام عصر - علیه السلام - که البته ایشان مستغنی از آنند لکن غرض و نتیجه در آن اظهار ارادت و محبت است نسبت به آن جناب - صلوات الله علیه- و حاصل شدن شرف ارتباط و انتساب بندگان به ایشان در این ارادت و محبت، تا آنکه قابل مراحم شاهانه ایشان گردد و به هر حال اگر کسی قادرشود و بتواند جمع کند مابین امور مذکوره را به آنکه جمعی از اهل صلاح و فقر از دوستان را دعوت کند و ذبح گو سفند کند و آنها را در آن مجلس از آن اطعام نماید و خود با آنها در دعا و طلب سلامتی و فرج ایشان از خداوند - جل شأنه - موافق شود. خصوصاً بعد از آنکه در آن مجلس توسل به ذکر فضایل ایشان به وجه شایسته، و توسل به تعزیت و گریه در مصائب حضرت سید الشهداء - علیه السلام -، پیدا کنند. پس جامع جملگی مهمات از اسباب استجابت دعاء خواهد شد.
این نحو توسلی است که سالهاست متداول بین مؤمنین شده و آثار غریبی در کشف مهمات شدیده ظاهر گردیده است. و در اخبار بسیار از حضرت رسول -صلی الله علیه و آله و سلم - به این مضمون روایت شده که فرمودند: «از لوازم کمال ایمان در بنده ی مؤمن آن است که من و اهل بیت من در نزد او عزیزتر از خود او، و از اولاد و اهل او باشیم ».(17)
در این فقره شریفه ی زیارت جامعه هم چنین است:
«و مقدمکم امام طلبتی و حوائجی و ارادتی فی کل احوالی و اموری ».(18) مفادش آنکه عرض می کند که من شما را بر هر مطلب و حاجتی، و اراده ی انجام هر کاری داشته باشم در تمام احوال و همه ی امور خود مقدم می دارم و لهذا بر وجه کلی مهم است که در مقام هر دعاء و مسئلتی از خداوند جل شأنه برای اصلاح هر مقصد مهمی که داشته باشد، و هر ختمی که بخواند، دعاء در امر آن حضرت را از دعاء در حق خود و خویشان و بستگان خود مقدم بدارد و کمال این مقدم داشتن آن است که در همه ی دعا ها و ذکرها و ختم ها و در جمیع اوقات دعاء در روز و هفته و ماه و سال و در همه مکانها شریفه، برای دعاء قصد و نیت اصلی خود را مسئلت و تعجیل فرج آن جناب - علیه السلام - قرار دهد و مقصد و حاجت خود را هر چه باشد تابع آن نماید.
البته نسبت به چنین مؤمن ارادتمند به آستان قدس آن بزرگوار همین قصد و نیت برای انجام گرفتن هر مقصد و مهمی که داشته باشد، و فرج یافتن از هر شدتی که برای او پیش آمده باشد کافی است. چنانچه در همان توقیع رفیع مذکور در فصل فضائل دعاء در تعجیل فرج ایشان بود که فرمودند: «و اکثروا الدعاء بتعجیل الفرج فان ذلک فرجکم »(19)
یعنی برای تعجیل در فرج بسیار دعا کنید که محققاً همین امر موجب فرج شماها خواهد بود، بیان این مطلب شده است. با آنکه این امر در کمال وضوح است که مقتضای این گونه ارادتمندی از بنده ی مؤمن در دعاء نسبت به آن جناب - علیه السلام -، اظهار کمال لطف و مرحمت از ایشان نسبت به او خواهد بود در آنکه دعاء در حق او فرمایند و همان دعاء ایشان فوق العاده در انجام گرفتن در هر مقصد و فرج یافتن از هر شدتی که فراهم شده باشد کافی است.

پي نوشت :

1- اصول کافی، ج 1، ص 541، ح 25.
2- بحار الانوار، ج 96،ص 516.
3- سوره ی آل عمران، آیه ی 92.
4- تفسیر برهان، ج 1، ص 297.
5- اصول کافی، ج 1، ص 538، باب صلة الامام، ح 6.
6- اصول کافی، ج 1، ص 548.
7- کمال الدین، ص 484.
8- سوره ی توبه، آیه ی 103.
9- کامل الزیاره، ص 319.
10- بحار الانوار، ج 50، ص 225.
11- اصول کافی، ج 2، ص 309.
12- فروع کافی، ج 4، ص 51.
13- سفینة البحار، ج 2، ص 85، نقل از بحار الانوار، ج 11، ص 221، طبع قدیم.
14- نجم الثاقب، ص 522.
15- برای شناخت این کتاب مراجعه شود به الذریعه، ج 2، ص 343.
16- سوره ی حج، 38/22.
17- بحار الانوار، ج 17، ص 13.
18- بحار الانوار، ج 102.
19- کمال الدین، باب 49، ح 5.





نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط