چکیده
در زبانها از راه کارهای مختلفی برای پیوند دادن بندهای همپایه استفاده میشود. گاهی تنها معنا و کاربردشناسی ناظر بر ارتباط دو بند است، ولی در اکثر مواقع کلمات ربط میانبندی هستند که موجب ارتباط دو بند با یکدیگر و ساخت جمله میشوند. با توجه به رابطه معنایی دو بند با یکدیگر، انواع مختلفی از کلمات ربط مورد استفاده قرار میگیرند. از این جمله میتوان به کلمات ربط اتصالی، انفصالی، علّی، شرطی و تقابلی اشاره کرد. در این مقاله ضمن مقایسهی انواع کلمات ربط، به تصیل به تعریف و معرفی کلمات ربط تقابلی، ساختار و توزیع آنها در دو بند خواهیم پرداخت. به لحاظ ساختار درونی، کلمات ربط تقابلی را میتوان به سه گروه بسیط، مرکب پیوسته و مرکب گسسته تقسیم نمود. نکتهی در خور توجه در فهرست نسبتاً بلند کلمات ربط تقابلی، وجود تعداد زیادی کلمهی ربط مرکب، چه از نوع گسسته، چه از نوع پیوسته و حتی به صورت جمله است. دلیل این تنوع به نقش تأکیدی کلمات ربط تقابلی مربوط میشود. این اجزاء تقابلی، دارای منشأها و منابع گوناگونی هستند. قسمت پایانی این مقاله به بررسی همین منابع در زبانهای جهان و مقایسهی آن با منابع کلمات ربط تقابلی در فارسی اختصاص دارد. بر اساس شواهد موجود، در زبان فارسی مانند بسیاری از زبانها، کلماتی با معنای اولیهی مکانی، زمانی، علّی و تأکیدی در ساخت این کلمات به کار گرفته شدهاند. نکتهی قابل توجه این است که در زبان فارسی (برخلاف بسیاری از زبانهای دیگر) از افعال، کلمات پرسشی و شرط نیز برای ساخت کلمات ربط تقابلی استفاده شده است.مقدمه
رابطهی معنایی دو بند برای تشکیل یک جمله را از راههای مختلف میتوان نشان داد. میتوان دو بند را بدون به کار بردن هیچگونه علامتی کنار یکدیگر قرار داد؛ به علارت دیگر از هیچ کلمهی ربطی برای اتصال آنها به هم استفاده نکرد. در این موارد بار انتقال معنی را کاربردشناسی، یعنی بافت کلامی و موقعیتی بر دوش میکشد (مئوری و ون دِر آئورا، 2012). در زبانها از این بندهای بدون کلمهی ربط (1) بسیار استفاده میشود، مثلاً میتون (1988: 334) زبان پرنگی را مثال میزند که در آن از کلمهی ربط استفاده نمیشود. در زبان فارسی نیز از این راه کار برای ارتباط معنایی دو بند استفاده میشود:1) اتفاقات و نوسانات یک سال اخیر در بازار ارز و سکه با همهی هزینههای سنگینی که به اقتصاد کشور تحمیل کرد، محاسنی نیز داشت. (شرق، 8 دی 90).
2) گشتیم، نبود.
3) آمدیم، نبودید.
در جملههای بالا، بندها زبون هیچ علامتی و تنها با همجواری با یکدیگر ارتباط دارند. این ارتباط حاصل تعامل معنای صورتهای زبانی ومعنایی است که از بافت حاصل میشود و منتج از فرایندهای کاربردشناختی است. هر چه میزان رمزگذاری کلمات ربط بیشتر باشد، میزان استنتاج کمتر خواهد بود. همانطور که گفتیم، بار ارتباط معنایی بندها در جملات فوق بیشتر حاصل از معنایی است که با توجه به فرایندهای کاربرد شناختی از بافت به دست میآید. البته، در زبان فارسی میتوان رابطهی بندها را باکلمات ربط نیز رمزگذاری کرد: کلمات ربط تقابلی برای قدرت بیانی گوینده بسیار دارای اهمیت هستند، بنابراین سخنگویان مرتباً به دنبال شیوههای جدید و ابداعی برای بیان تأکید بیشتر بر تقابل هستند. با تکرار یک عنصر زبانی برای تأکید و با گذشت زمان، سخن گویان زبان به این نتیجه میرسند که نقش تأکیدی کلمات ربط تقابلی موجود تضعیف شده است، بنابراین از امکانات جدیدی برای بیان این نقش استفاده میکنند و از این رو مرتباً به فهرست کلمات ربط تقابلی اضافه میشود. 4) اگر چه ممکن است که با موانعی روبه رو شویم، اما همه آنها را پشت سر خواهیم گذاشت. (آفتاب یزد، 15 بهمن 90)
در زبان فارسی میتوان جملات بدون کلمات ربط را با کلمات ربط نیز آورد؛ در زیر جملات 1-3 فوق را با کلمات ربط آوردهایم. در این کاربردها بار کاربردشناختی کم میشود و وظیفهی انتقال روابط به کلمات ربط واگذار میگردد. همانطور که از این مثالها پیداست، گاهی دو بند را با کلمات مختلف و ترتیب متفاوت میتوان رمزگذاری کرد:
5) اتفاقات و نوسانات یک سال اخیر در بازار ارز وسکه با همهی هزینههای سنگینی که به اقتصاد کشور تحمیل کرد، ولی/ اما/ با این حال محاسنی نیز داشت.
6) اگر چه / گرچه اتفاقات و نوسانات یک سال اخیر در بازار ارز و سکه با همه هزینههای سنگینی که به اقتصاد کشود تحمیل کرد، ولی/ اما محاسنی نیز داشت.
7) گشتیم، اما/ ولی نبود.
8) آمدیم، اما/ ولی نبودید.
زبانهای جهان بیشتر از همین شیوهی اخیر (یعنی با کلمهی ربط آشکار) استفاده میکنند. همانطور که کرتمن (1997: 46) بیان میدارد، استفاده از کلمات ربط آشکار بیشتر در نوشتار رایج است و در گفتار از امکانات بافت موقعیت مثل آهنگ و نشانههای فرازبانی استفاده میشود.
در ادامه این مقاله ضمن توصیف انواع مختلف کلمات ربط میانبندی، توجه خود را تنها مطوف به کلمات ربط تقابلی میکنیم منشأ آنها را ابتدا در زبانهای جهان و سپس در زبان فارسی ذکر میکنیم؛ سرانجام با به دست دادن شواهدی نتیجه میگیریم که تمامی کلمات ربط تقابلی (به جز آنهایی که قرضی هستند) از رهگذر دستوریشدگی به وجود آمدهاند.
شواهدی که در اینجا مورد استناد قرار گرفتهاند عمدتاً مربوط به سه شماره سه روزنامهی مختلف (شرق، آفتاب یزد وایران)، فرهنگ فارسی عامیانهی ابوالحسن نجفی ونیز مواد زبانی موجود در اینترنت است که با موتور جستجوی گوگل یافت شدهاند.
1. انواع کلمات ربط میانبندی بررسی کلمات ربط تقابلی
زبانشناسان به طور کلی قائل بر سه نوع ارتباط اتصالی، انفصالی و تقابلی میان دو بند هم پایه هستند (رمت ومائوری، 2011). در تقسیمبندیهای ریزتر، انواع دیگری نیز به این فهرست اضافه شده است، چون شرطی، زمانی، علّی، و قصدی. با توجه به وقوع زمانی دو رویداد میتوان موارد فوق را دستهبندی کرد (مائوری، 2008: 48، 83-153، 80-155). کلمات ربط اتصالی، زمانی، علّی و قصدی مربوط به بندهایی هستند که هر دو رویداد میتوانند (به طور هم زمان) به وقوع بپیوندند، در حالی که کلمات ربط انفصالی رویدادهایی غیر هم زمان را به هم متصل میکنند. کلمات ربط شرطی ناظر بر وقوع هم زمان احتمالی دو بند و کلمات ربط تقابلی نیز وقوع هم زمان متعارض / ناسازگار را نشان میدهند (برای توضیحات بیشتر رک. مائوری و ون در آئورا 2012). تمامی این ارتباطات را میتوان در کلمات ربط رمزگذاری کرد. علیرغم این که تنها کلمات ربط تقابلی موضوع این تحقیق است، برای ورود به بحث لازم است به طور اجمالی به انواع دیگر کلمات ربط نیز توجه کنیم تا از این رهگذر شناخت بهتری نسبت به کلمات ربط تقابلی به دست آوریم. لازم به توضیح است که در انواع مختلف کلمات ربط، معمولاً با بیش از یک کلمهی ربط سر و کار داریم، ولی برای دور نشدن از مبحث اصلی این مقاله، برای هر نوع تنها شواهد محدودی را ارائه کردهایم.1-1. کلمات ربط اتصالی
در این مقاله «کلمهی ربط» معادل connective در زبان انگلیسی است. در دستوریهای سنتی اروپایی از کلمهی conjunction در اشاره به انواع مختلفی از کلمات ربط استفاده میکنند (رمت و مائوری2011).در دستورهای زبان فارسی نیز اصطلاح «حرف ربط» در همین معنا به کار رفته است (مثلاً رک. صادقی، 1362: 77، و احمدی گیوی و انوری، 1384: 170)، ولی در تحلیل ما اصطلاح conjunction تنها ناظر بر نوعی از کلمات ربط، یعنی اتصال است. در واقع، همانطور که گفتیم، کلمات ربط اتصالی برای ارتباط بندهایی به کار میرود که در آنها دو رویداد با هم به وقوع میپیوندد. در زبان فارسی، اتصال معمولاً از رهگذر استفاده از کلمهی ربط «و» حاصل شود:
9) در مرداد ماه خود را بیمه تکمیل کردم و حق بیمه را هم یکجا پدراخت کردم (ایران، 15 بهمن 90).
در زبانهای دیگر نیز از معادلهای «و» برای بیان اتصال استفاده میشود. البته زبانهایی در جهان وجود دارند که کلمهی ربط اتصالی ندارند، مثل زبان ماری کوپا (جیل، 1991). لازم به توضیح است که در زبان فارسی از «و» به عنوان کلمهی ربط تقابلی نیز استفاده شده است.
1-2. کلمات ربط انفصالی
کلماب ربط انفصالی دو رویداد را به هم متصل میکند که با هم نمیتوانند به وقوع بپیوندد. در زبان فارسی از «یا» و نیز معادلهای آن، مانند «چه ...چه» و«خواه...خواه» به عنوان کلمات ربط انفصالی استفاده میشود:10) او الان دارد درس میخواند، یا مشغول شنا در استخر است.
11) چه خانوادهاش موافقت کند، چه نکند، با او ازدواج خواهد کرد.
12) شب خواه تاریک باشد و خواه روشن، کار کردن در آن مکروه است.
1-3 کلمات ربط شرطی
کلمات ربط شرطی نیز ناظر بر احتمال وقوع هم زمان دو رویداد هستند. وقوع یکی از رویدادها شرط وقوع دیگری است:13) اگر گرسنه شدی، غذا را بخور.
1-.4 کلمات ربط زمانی
این کلمات ربط، ناظر بر رابطهی زمانی دو بند هستند که هر دو هم زمان به وقوع میپیوندند؛ مثلاً کلمهی ربط «در حالی که » در جملهی زیر، هم زمانی وقوع رانشان میدهد:14) در حالی که سیبزمینی پوست میکند، به رادیو نیز گوش میداد.
همانطور که در زیر نشان خواهیم داد، کلمات ربط زمانی میتوانند منبع سایر کلمات ربط، مثل کلمات ربط تقابلی باشند.
5-1. کلمات ربط علّی
این نوع کلمات، دو بندی را به هم متصل میسازند که یکی علت و دیگری معلول باشد.15) در امتحان کنکور موفق نشد، زیرا درس نخوانده بود.
16) پاشو برو بیرون که صبح شده (نجفی، 1378: 2، 1201).
6-1. کلمات ربط قصدی
این کلمات نشان دهندهی رویداد اولیهای هستند که از روی نیت قبلی برای وقوع رویداد دوم اتفاق افتاد باشد.17) او پاسپورت گرفت تا تعطیلات را به دوبی برود.
18) خوابش نمیبرد، بلند شد که آب بخورد.
19) شما بهانه میآورید به دنبال بهانه هستید بلکه مذاکرات به هم بخورد (شرق، 8 بهمن 90).
کلمات ربط تقابلی
در اینجا به موضوع اصلی این مقاله، یعنی تعریف و معرفی کلمات ربط تقابلی میپردازیم. کلمات ربط تقابلی نشانههایی هستند که رابطه تقابلی میان بندها را رمزگذاری میکنند (مائوری، 2008: 119- 126). این کلمات مبین رد انتظارات و مفروضات قبلی هستند. از نظر لانگ (2000: 245)، کلمات ربط تقابلی به طور ذاتی ناظر بر اطلاعات قبلی موجود در متن هستند. وی معتقد است که کلمات ربط تقابلی دو رویداد را بر اساس موضوع مشترک یا به تعبیر به او تلفیقگر مشترک به هم ربط میدهند (لانگ، 1984: 69- 79). علاوه بر این، این کلمات با برجسته ساختن رویدادِ بند دوم، آن را در تضاد با بند اول و اطلاعات قبلی قرار میدهد:20) کامران درس زیادی خواند، ولی در کنکور رد شد.
فرض یا اطلاعات قبلی به ما میگوید که کسی که زیاد درس میخواند، طبیعتاً در کنکور قبول میشود. با به کارگیری کلمهی ربط «ولی» به شنوده این پیام داده میشود که باید منتظر رویدادی باشد که در تقابل با این فرض اولیه قرار دارد.
لانگ بر آن است که ربط دادن دو رویداد به یک فرض یا اطلاعات قبلی، هم از طریق رمزگذاری معنایی و هم سازوکارهای کاربرد شناختی صورت میگیرد.
رمت و مائوری (2011) سه دلیل برای متمایز ساختن کلمات ربط تقابلی از کلمات ربط اتصالی و انفصالی اقامه کردهاند:
1- کلمات ربط تقابلی به لحاظ درون زبانی نسبت به اتصال و انفصال گوناگونی بیشتری را از خود نشان میدهند؛ به علامت دیگر، دی یک زبان معمولاً تعدادی کلمهی ربط تقابلی وجود دارد که تا حدی از نظر نقش همپوشی دارند، در صورتی که چنین گوناگونی در اتصال و انفصال دیده نمیشود. مثلاً در فرانسوی et برای اتصال و (ou bien) ou: برای انفصال به کار میرود، ولی تعداد کلمات مربوط به تقابل زیاد است pourtant، alors que، par contre، mais، toutefois.
2- کلمات ربط تقابلی زودتر و سریعتر از اتصال و انفصال تجدید میشوند.منظور از تجدید به وجود آمدن صورت جدید با نقش مشابه دستوری است. به نظر میرسد اتصال و انفصال به لحاظ زمانی پایدارترند. زبانهای رومی مثالهای روشنی از چنین اختلافی را نشان میدهند.
3- کلمات ربط تقابلی نسبت به اتصال و انفصال آسانتر از زبانهای دیگر وام گرفته میشوند.همانطور که در قسمت بعد نشان خواهیم داد، هر سه مورد فوق در زبان فارسی صدق میکند. به عبارت دیگر، گوناگونی، توزیع و تعداد کلمات ربط تقابلی فارسی بسیار بیشتراز کلمات ربط دیگر است و به طور مستمر شاهد اضافه شدن این کلمات از منابع مختلف به این زبان هستیم. علاوه بر این، بعضی از کلمات ربط تقابلی با وامگیری مستقیماً و به راحتی از زبان عربی وارد زبان فارسی شدهاند، مانند «لیکن»، «علیرغم» و جز آن.
1-7-1. ساخت درونی و توزیع کلمات ربط تقابلی
کلمات ربط تقابلی برای قدرت بیانی گوینده بسیار دارای اهمیت هستند، بنابراین سخنگویان مرتباً به دنبال شیوههای جدید و ابداعی برای بیان تأکید بیشتر بر تقابل هستند. با تکرار یک عنصر زبانی برای تأکید و با گذشت زمان، سخن گویان زبان به این نتیجه میرسند که نقش تأکیدی کلمات ربط تقابلی موجود تضعیف شده است، بنابراین از امکانات جدیدی برای بیان این نقش استفاده میکنند و از این رو مرتباً به فهرست کلمات ربط تقابلی اضافه میشود. ساخت درونی و نیز توزبع این کلمات ربطی جدید در دو بند همیشه یکسان نیست و با توجه به منشأ اولیه و بافت کاربردی باهم تفاوت دارد. در این جا بر اساس ساخت درونی، این کلمات را به بسیط، مرکب (پیوسته) و مرکب گسسته تقسیم کردهایم (برای توضیح نوع دیگری از تقسیمبندی کلمات ربط رک. شعبانی و همکاران، 1389: 132). کلمات ربط بسیط دارای ساخت درونی نیستند. ملاک ما از بسیط بودن، زبان فارسی است؛ چه بسا یک کلمهی ربط تقابلی قرضی در زبان مبدأ مرکب باشد، ولی در زبان فارسی بسیط به حساب آید.کلمات مرکب ربطی (بر خلاف کلمات بسیط) از دو یا چند کلمه تشکیل شدهاند. هم کلمات بسیط هم مرکب تنها در یک بند به کار میروند و جایگاه آنها معمولاً در آغاز بند دوم است. کلمات ربط گسسته از دو جزء مجزا تشکیل شدهاند که با فاصله از هم (ومعمولاً هر جزء در یک بند جداگانه) به کار میروند. در سه جملهی زیر، به ترتیب کلمات ربط بسیط، مرکب پیوسته و مرکب گسسته آمده است:
21) شهرداری خیلی از پیادهروها را سنگفرش جدید کرده و خیلی هم زیبا شده، منتها خیلی از جاها هنوز به سال نرسیده نشست کرده (شرق، 8بهمن 90).
22) نوسان بازار سکه و ارز موجب شد که قیمت برخی از کالاها به طور ناگهانی افزایش پیدا کند در حالی که هیچ توجیهی هم پشت این افزایش قیمتها نیست (ایران، 15بهمن 90).
23) اگر چه گره کور مذاکرات ایران و گروه 5+1 را حتی پیشنهاد طرح گام به گام روسیه نیز نتوانست بگشاید، اما طرفین همواره از انجام مذاکرات حمایت کردهاند (شرق، 8بهمن 90).
1-7-2. فهرست کلمات ربط تقابلی
در زیر فهرست تعدادی از کلمات ربط تقابلی را به دست دادهایم. این فهرست بیشتر متکی بر سه شمارهی از روزنامههای فارسی زبان است؛ بدیهی است با افزایش پیکره مورد بررسی میتوان موارد دیگری را نیز به این فهرست اضافه کرد. لازم به یادآوری است که فهرست کلمات ربط تقابلی هیچگاه نمیتواند قطعی باشد، زیرا همانطور که قبلاً گفتیم، به دلیل نقش تأکیدی این نوع کلمات ربط، مرتباً شاهد به وجود آمدن صورتهای تازه تقابلی هستیم.الف- فهرست کلمات ربط بسیط
کلمات ربط تقابلی بسیط رایج عبارتاند از: «و»، «اما»، «ولی»، «منتها»، «باز»، «البته»، «بلکه»، «لیکن»، «بگویید»، «نگو»، «نکردم»، «که».نکتهی جالب توتجه در این فهرست، وجود مواردی با ریشهی فعلی است. این موارد در نقش جدید نقش فعلی ندارند، زیرا از نظر شخص و شمار تصریف کامل نمیشوند و زمان دستوری آنها نیز معمولاً قابل تغییر نیست (رک. جملات 26- 29). تا جایی که نگارنده اطلاع دارد، دستور نویسان فارسی از تبدیل افعال به کلمات ربط تقابلی سخنی به میان نیاوردهاند. به لحاظ توزیع، کلمات ربط تقابلی بسیط (به جز چند استثناء) در آغاز بند دوم میآیند:
24) هنوز فیلم مطلوبی در این بخش ندیدم که درجه یک باشد و امیدوارم در میان آثار بعدی ببینم (ایران، 15بهمن 90).
25) شما هم عمال امریکایید، منتها ملتفت نیستید!
26) تمام روز را خوابیدم، نکرم درس بخوانم.
27) بگویید یک آن از فکر این بچه غافلم، نیستم (نجفی، 1378: 2، 1239).
28) طوری رفتار میکرد و حرف میزد که انگار دارای تحصیلات عالیه است، نگو تنها سیکل دارد.
29) فکر میکردم تمام شب را درس میخواند، نگو تلویزیون تماشا میکند.
30) در میان سخنانی که درست در یک روز، دو ریش سفید اصولگرا یکی در قم و دیگری در تهران بر زبان راندند، باز هم هیچ نشانهای از وحدت میان اصولگرایان دیده نشد (شرق، 8بهمن 90).
31) ایدهال آن است که همه یک راه و یک هدف داشته باشند، البته اینکه همه باید یک جور فکر کنند، هرگز شدنی نیست (شرق، 8بهمن 90).
32) قیمت محصولات لبنی به دلیل نوسانات نرخ ارز نیست، بلکه فقط متأثر از افزایش قیمت شیر خام است (شرق، 8بهمن 90).
33) دانشمندان، علما و بزرگان هر کدام نردبانی برای نردبانی برای ترقی دارند لیکن شاعران و هنرمندان این راه را پروازکنان میپیمایند (ویکتور هوگو، ایران، 15بهمن 90).
34) قرار بود این متنها را بیاورد که نپذیرفت (نجفی، 1378: 2، 1202).
ب- کلمات ربط تقابلی مرکب
کلمات ربط تقابلی مرکب رایج عبارتاند از: «گرچه»، «با این وجود»، «ولی با این وجود»، «وبا وجود آنکه»، «و در مقابل»، «در مقابل»، «که البته»، «در حالی که»، «این در حالی است که، و این در حالی است/ بود که»، «هرچند»، «هر چند که»، «با این همه»، «با این حال».نکتهی جالب توجه در این فهرست، کاربرد جمله در مقام کلمهی ربط است. علاوه بر این، در ساخت بعضی از کلمات ربط، از کلمات پرسشی و شرط نیز استفاده شده است. جایگاه اکثر کلمات ربط مرکب نیز (مانند کلمات ربط بسیط) در آغاز بند دوم است:
35) اختلاف اصلی در بین اصولگرایان هم شخصی است و هم در برخی موارد دیدگاهی، ولی با این وجود در چنین شرایطی باز هم آیتالله مهدوی کنی بارها و بارها آنها را به وحدت و به نوعی پیوستن به جبهه متحد دعوت کرده (شرق، 8بهمن 90).
36) شنیدهها حکایت از آن داشت که افرادی که درآمدی بیش از سه میلیون تومان در ماه دارند از فهرست دریافت کنندگان یارانه حذف خواهند شد و در قابل قطعاً روستاییان، کارمندان، کارکنان لشکری و آنان که سهام عدالت دریافت کردهاند مشمول این حذف نمیشوند (شرق، 8بهمن 90).
37) برخی این احکام را مغیر با قانون میدانند که البته دلیلی برای اثبات این ادعا وجود ندارد (شرق، 8بهمن 90).
38) نوسان بازار سکه و ارز موجب شد که قیمت برخی از کالاها به طور ناگهانی افزایش پیدا کند در حالی که هیچ توجیهی هم پشت این افزایش قیمتها نیست. (ایران، 15بهمن 90).
39) بنای ناسازگاری گذاشته و میخواهد مابقی عمرش را در کنار دخترانمان در غربت بگذراند. این در حالی است که من به هیچ عنوان حاضر نیستم حتی یک ثانیه از عمرم را در امریکا بگذرانم (ایران، 15، بهمن 90).
کاربرد کلمات ربط مرکبی چون «با وجود آنکه»، و «در حالی که»، در بند اولی نیز دیده میشود:
40) با وجود آنکه هنوز هم بودجه خاصی دریافت نکردهایم، دستوری تخریب دالهای بتنی داده شده.
41) در حالی که مسئولان آموزش و پرورش میگویند که این نظام نتیجه مطالعات تطبیقی و مقایسه نظام آموزشی کشور ما و 123 کشور دنیا است، نگاهی به تاریخ آموزش و پرورش ایران نشان میدهد که سیستم 6-3-3 تا سال 1345 شمسی در آموزش و پرورش ایران برقرار بوده و نظامی صد در صد بومی است (آفتاب یزد، 15 بهمن 90).
ج- کلمات ربط مرکب گسسته
نگارندهی این سطور، در پیکرهی زبانی مورد مطالعه، به کلمات ربط گسستهی زیر بر خورد نمود:«اگر چه... اما/ گرچه... اما»؛ «گرچه... ولی»؛ «اگر چه... با این حال»؛ «البته... اما»؛ «البته... ولی»؛ «هرچند... ولی»؛ «هرچند... اما»؛ « در حالی که... ولی»؛ «در حالی که... اما»؛ «در حالی ...که».
در این جا نیز سعی شده تا شواهدی ارائه شود که کمترمورد توجه دستورنویسان بوده است:
42) سیاست سکوت اگر چه موافقانی داشت، با این حال محافظه کارترین و کم اثرترین شیوهای بود که وزارت امور خارجه در پیش گرفت (شرق، 8 بهمن 90).
43) البته من قبول دارم هم دستی کردم اما عامل اصلی قبل نبودم (شرق، 8بهمن 90).
44) البته قعلاً کسی معترض آنها نشده ولی به آن معنا نیست که آنها هر کاری که خواستند انجام دهند (شرق، 8بهمن 90).
45) نمایندگان اقتصادی دولت نیز در این شرایط هر چند در بسیاری از مواقع با سکوت به میزبانی انتقادها میرفتند ولی از سوی دیگر بیشترین انگشت اتهام برای برهم خوردگی شاخصها در بازار آنها را نشانه رفته بود و این ماجرا هنوز هم ادامه دارد (شرق، 8 بهمن 90).
46) هر چند بازی با قیمتها در ماههای مختلف مکانیزم طبیعی بازار نفت است اما کاهش بیش از تحد مورد انتظار کارشناسان شایبه بازی سیاسی توسط سعودیها را دامن زده است (آفتاب یزد، 15بهمن90).
47) در حالی که دم از قانون وحمایت از مستضعفان میزنند، اما وقتی منافع خودشان به میان میآید، این حرفها رنگ میبازد (شرق، 8بهمن90).
3-7-.1 منابع کلمات ربط تقابلی در زبانها
با توجه به شواهد موجود از زبانهای جهان رمت و مائوری (2011) شش منبع اصلی زیر را برای کلمات ربط تقابلی بر شمردهاند:جدول شمارهی (1) منابع کلمات ربط تقابلی در زبانها (رمت و مائوری، 2011)
معنای منبع |
مثال |
1) معنای مکانی فاصله (جدایی)، نزدیکی (همان مکان)، یا تقابل |
کلمهی be utan در انگلیسی کهن به معنی "خارج از بوده" و در انگلیسی امروزه تبدیل به but 'اما ' شده است؛ کلمهی انگلیسی کهن in stede "در جایگاه" در انگلیسی امروز به صورت instead 'به جای آن که ' در آمده است؛ کلمه whereas در انگلیسی در اصل به معنای 'در جایی که ' بوده و در حال حاضر در معنای «در صورتی که» به کار میرود. |
2) معنای زمانی همپوشانی، همزمانی |
While در انگلیسی امروز هم معنای هم زمانی 'در حالی که ' دارد و هم معنای تقابلی آن را. |
3) معنای زمانی استمرار (همیشه) |
کلمات ایتالیایی tuttavia و فرانسوی toutefois با معنای اولیه 'همیشه ' به طور مستمر ' به کلمهی ربط تقابلی با معنای 'با وجود این ' تبدیل شدهاند؛ کلمهی انگلیسی still . در اصل به معنای 'به طور مستمر ' بوده است و سپس معنای تقابلی 'با این همه ' را پیدا کرده است. |
4) معنای علَی (و نتیجهای) |
کلمهی فرانسوی pourtant در اصل به معنای 'بنابراین ' بوده است و سپس معنای تقابلی 'با وجود این ' را پیدا کرده است. |
5) معنای تفضیلی («بیشتر»، «بزرگتر») |
کلمهی لاتینی magis به معنای 'بیشتر ' در ایتالیایی به ma و در فرانسوی به mais به معنیا 'اما ' تبدیل شده است. |
6) کلمهی تاکیدی که بند دوم را تقویت میکند |
کلمهی انگلیسی in fact 'در واقع ' در معنای تقابلی 'بلکه ' یا 'البته ' به کار میرود. |
هم کلمات ربط اتصالی و هم کلمات ربط تقابلی ناظر بر رویدادهایی هستند که هم زمان اتفاق میافتند، بنابراین بعضی از منابع فوق با منابع ساخت کلمات ربط اتصالی همپوشی دارند (برای توضیحات بیشتر رک. 4-7-2).
منابع در زمانی کلمات ربط تقابلی در فارسی
از شش مورد منابع در زمانی که در بالا از آنها یاد کردیم زبان فارسی بیشتر از کلماتی با معناهای مکانی، زمانی، علّی و تأکیدی استفاده کرده است. یعنی همانطورکه از جدول شماره (2) پیداست، در دو مورد شاهدی در زبان فارسی یافت نشد.جدول شمارهی (2) منابع کلمات ربط تقابلی فارسی
معنای منبع |
مثال |
1)معنای مکانی فاصله (جدایی)، نزدیکی (همان مکان)، یا تقابل |
استفاده از کلماتی مثل «در» (مکانی)؛ «این» (که در اصل ناظر بر فاصله نزدیک است) در کلمات مرکب تقابلی «در حالی که»، «با این حال» |
2) معنای زمانی همپوشانی، هم زمانی |
«حال» در کلمات مرکب «در حالی که»، «با این حال» |
3) معنای زمانی استمرار (همیشه) |
موردی دیده نشد. |
4) معنای علی (و نتیجهای) |
بعضی از کلمات ربط میان علّی و تقابلی مشترک هستند، مثل «که» (در جمله 16، «که» علّی است و در جملهی 34 «که» معنای تقابلی دارد). |
5) معنای تفضیلی («بیشتر»، «بزرگتر») |
موردی دیده نشد. |
6) کلمهی تاکیدی که بند دوم را تقویت میکند |
«البته» (جملهی 31)، «که» (جمله 34)؛ در تعدادی از کلمات نیز همین اجزاء در ساخت کلمات مرکب تقابلی به کار رفتهاند مثل «که البته» (جملهی 37). |
با توجه به شواهد فارسی میتوان منابعی را برای این زبان بر شمرد که در جدول رمت و مائوری (2011) از آنها ذکری به میان نیامده است. در جدول (3) به طور اجمالی منابع مختص فارسی به دست داده شده است:
جدول شمارهی (3) منابع مختص فارسی
معنای منبع |
مثال |
1)کلمه با معنای پرسشی |
«چه» در کلمهی مرکب تقابلی «اگرچه». |
2) کلمه با معنای قاموسی فعلی |
نگو، نکردم، نکردی، نکرد (مثلاً رک. جملات 26-29) |
3) کلمه با معنای شرط |
«اگر» در کلمهی مرکب «اگرچه» |
به طور کلی نتایج حاصل از مطالعهی دقیق منابع کلمات ربط تقابلی در زبان فارسی به قرار زیر است:
الف- استفاده از کلمات پرسشی در زبانهای جهان، مخصوص کلمات ربط انفصالی است (رمت و ماوری، 2011)، ولی در زبان فارسی کلمات پرسشی هم در کلمات ربط انفصالی (رک. «چه...چه» در جملهی (11) و هم در کلمات ربط تقابلی (مثل «چه» در «اگر چه...ولی» و جز آن) مورد استفاده قرار میگیرد:
48) گر چه بسیار در غربت زندگی کردهام ولی هرگز هیچ کجا غریب نبودهام و غریبی هم نکردهام (شرق، 8 بهمن 1390).
ب- استفاده از فعل به عنوان منبع کلمات ربطی در زبانهای جهان بیشتر مخصوص کلمات ربط اتصالی و انفصالی است (رمت ومائوری، 2011)، ولی در زبان فارسی علاوه بر انفصالی (مثل «خواه...خواه» در جملهی 12)، در ربط تقابلی نیز دیده میشود (رک. جملات 29-26).
ج- نکته جالبی که قبلاً نیز به صورت گذرا بدان اشاره شد، همپوشی منابع کلمات ربط تقابلی و اتصالی در زبانها است. زبان فارسی نیز از این قاعده مستثنی نیست، مثلاً کلمات ربط «و» و «در حالی که» هم کاربرد اتصالی و هم کاربرد تقابلی دارند:
کاربرد اتصالی:
49) در حالی که مشغول جدا کردن میوهها بود، با من حرف میزد.
50) خودکار را برداشتم و شمارهی تلفنش را یادداشت کردم.
کاربرد تقابلی:
51) هنوز فیلم مطلوبی در این بخش ندیدم که درجه یک باشد و امیدوارم در میان آثار بعدی ببینم (ایران، 15بهمن90).
52) در حالی که روسیه از قصد خود مبنی بر وتوی پیشنویس قطعنامه غربی- عربی شورای امنیت علیه سوریه خبر داد، مقامات اتحادیه عرب اعلام کردند که دیگر حاضر به اصلاح این پیشنویس نیستند (آفتاب یزد، 15بهمن 90).
د- در زبان فارسی از کلمات قرضی از زبان عربی نیز به عنوان کلمات ربط تقابلی استفاده میشود:
53) دانشمندان، علما و بزرگان هر کدام نردبانی برای ترقی دارند لیکن شاعران و هنرمندان این راه را پرواز کنان میپیمایند (ویکتور هوگو، ایران، 15بهمن 90).
5-7-1 ماهیت منابع و شیوهی تکوین کلمات ربط تقابلی فارسی
از سه منبع ذکر شده برای ساخت کلمات ربط تقابلی در زبان فارسی، دو منبع (یعنی کلمات با معنای شرطی و پرسشی) خود کلمات نقشی هستند و با تغییر به کلمهی ربط نقش دستوری جدیدی کسب کردهاند. در منبع فعلی چنین تغییری قابل مشاهده نیست؛ یعنی در این منبع، حرکت و تغییر را از واژگان به دستور مشاهده میکنیم. هر دو دستهی این تغییرات مواردی از دستوریشدگی محسوب میشوند و کلمات تغییر یافته، مشخصههای کلمات دستوری شده را از خود نشان میدهند. این امر در سایر منابع کلمات ربط تقابلی نیز قابل مشاهده است. طبق نظر اکثر زبانشناسان دستوریشدگی تغییری است که طی آن کلمات قاموسی نقش دستوری کسب میکنند و یا کلمات دستوری، دستوریتر میشوند (هاپر و تراگوت، 2003: 2). مشخصههای دستوریشدگی بر اثر اعمال اصول دستوریشدگی تجسم مییابند. این اصول عبارتاند از لایهبندی، واگرایی، خاصشدگی، ثبات و مقولهزدایی (رک.ها پر، 1991، و نغزگوی کهن، 1389ج و 1387 ب).بر اساس لایهبندی دو یا چند صورت برای بیان نقش دستوری واحدی به کار میروند. لایهبندی در کلمات ربط تقابلی کاملاً مشهود است، زیرا در بسیاری از موارد میتوان کلمات ربط تقابلی را به جای هم به کار برد (مثل کاربرد «ولی»، «ولیکن»، «اما» و جز آن به جای هم).
در واگرایی یک صورت واحد دارای دو معنا / نقش متمایز میشود. گاهی هر دو این نقشها دستوری هستند، مثلاً همانطور که گفتیم، صورت «که» به عنوان کلمهی ربط هم نقش علّی دارد و هم نقش تقابلی (رک. جملات 16 و34). در مقابل مثالهای فوق مواردی از واگرایی را نیز داریم که یک صورت واحد در یک بافت، معنای واژگانی و در بافت دیگر معنای دستوری دارد:
54) طوری رفتار میکرد و حرف میزد که انگار دارای تحصیلات عالیه است، نگو تنها سیکل دارد.
55) رازهایت را به او نگو.
مشخص است که در جملهی (54)، صورت «نگو» فعل نهی نیست، بلکه کلمهی ربط است، در حالی که هیمن صورت در جملهی (55) معنای قاموسی دارد و فعل اصلی به حساب میآید.
در خاص شدگی جزء دستوری شده گزینشیتر عمل میکند و فقط در ساختهای خاصی به کار میرود. مثلاً در جملهی:
56) تمام روز را خوابیدم، نکردم درس بخوانم.
صورت «نکردم» تنها با فعل التزامی به کار میرود؛ یعنی گرچه میتوانیم تقابل فوق را با کلمهی ربط تقابلی دیگری نشان دهیم، ولی کلمهی جایگزین شده میتواند با فعلی که مثلاً التزامی نیست به کار رود. البته با جایگزین شدن کلمهی ربط جدید، اختلاف معنایی ظریفی نیز ایجاد شود:
57) تمام روز را خوابیدم، ولی درس نخواندم.
اصل ثبات نشاندهندهی آن است که رگههایی از معنایهای اولیه بعد از دستوریشدگی در صورت باقی میماند و تا مدتها قابل بازیابی است:
58) فکر میکردم تمام شب را درس میخواند، نگو تلویزیون تماشا میکند.
در اینجا «نگو» کلمهی ربط تقابلی است و در عین حال این معنای ضمنی را در بر دارد که گفتن حقیقت امر به من، ناراحتم میکند و ترجیح میدهم با این حقیقت که از گفتن حاصل میشود روبرو نشوم.
بنابر اصل مقولهزدایی، مقولهی صورت دستوری شده تغییر میکند، مثلاً در همین جملهی اخیر، مقولهی فعل تبدیل به کلمهی ربط شده است و دیگر فعل نیست، زیرا تمام صیغگان فعل «گفتن» قابل کاربرد در ساخت مذکور نیست:
59)* فکر میکردم تمام شب را درس میخواند، نگویید تلویزیون تماشا میکند.
تقریباً همهی شواهد و توضیحاتی که در بالا ارائه کردیم، قابل تعمیم به دیگر کلمات ربط تقابلی نیز هست و نشان میدهد، همهی آنها (البته به جز آنهایی که قرضی هستند) از رهگذر دستوریشدگی منابع اولیه نقش دستوری تقابلی پیدا کردهاند.
نتیجهگیری
در زبان فارسی از گسترهی وسیعی از کلمات ربط تقابلی با توزیعهای مختلف استفاده میشود. یکی از مشخصههای مهم زبان فارسی، استفادهی فراوان از کلمات ربط تقابلی مرکب پیوسته و گسسته در کنار کلمات ربط تقابلی بسیط است. تنوعی که در ساخت درونی کلمات ربط تقابلی مشاهده میشود، قابل مقایسه با تنوع استفاده از منابع در زمانی مختلف برای ساخت این کلمات است. در زبان فارسی، برای ساخت کلمات ربط تقابلی از همهی منابع در زمانی چون کلمات با معنای زمانی، مکانی، علّی، و تأکیدی (جز کلمات با معنای زمانی استمرار و تفضیلی) استفاده شده است. علاوه بر این منابع، راههای دیگر ساخت این نوع کلمات، استفاده از افعال، و کلماتی با معنای پرسشی و شرط است که در زبانهای دیگر کمتر مورد استفاده قرار گرفته است. همهی کلمات ربط فارسی (به جز آنهایی که قرضی هستند) از رهگذر دستوریشدگی به وجود آمدهاند.پینوشتها:
1) asyndetic، بعضی از زبانشناسان برای این کلمه، معادل فارسی «هم پایگی ناآشکار» را به کار بردهاند (مثلاً رک. شعبانی و همکاران 1389) و نگارنده به عمد از این معادل استفاده نکرده است، زیرا وقتی که گفته میشود «ناآشکار»، یعنی کلمهی ربطی آنجا وجود دارد. ولی ظاهر نشده است. در حالی که میدانیم که اصلاً کلمهی ربطی نداریم و وظیفهی کلمهی ربط را کاربردشناسی انجام میدهد.
منبع مقاله :نغزگوی کهن، مهرداد؛ (1395)، زبان فارسی در گذر زمان (مجموعه مقالات)، تهران: کتاب بهار، چاپ اول.