مروري بر نشانه هاي ظهور
درباره ي تعداد و عناوين نشانه هاي ظهور در منابع قديم و جديد اختلاف نظر فراوان است، چون بيشتر مؤلفان فهرستي از علائم ارائه نکرده و آنها را در قالب روايت بيان نموده اند. شايد تنها منبع کهن و معتبري که در کنار نقل روايات ليستي از نشانه ها هم به دست داده است، کتاب ارشاد شيخ مفيد باشد. نعماني و شيخ طوسي در کتاب هاي الغيبه و شيخ صدوق در کمال الدين و هم چنين صاحبان کتاب هاي ملاحم و فتن مانند ابن حماد، ابن منادي و ابن طاووس تنها به نقل احاديث اکتفا کرده و از دسته بندي و يا شمارش جمعي نشانه ها خودداري نموده اند. بنابراين کار شيخ مفيد در ميان منابع متقدم و معتبر شيعه استثناست و از اين رو ادامه اين گفتار به بيان فهرست ارائه شده توسط وي اختصاص يافته است.
پس از او مقدسي شافعي در عقدالدرر فصل از کتابش را به مجموع نشانه ها اختصاص داده و اربلي در کشف الغمه همان فهرست شيخ مفيد را آورده است. در ميان کتب جديد نيز اين روش کمتر به چشم مي خورد بلکه آنها هم به ذکر چند علامت اکتفا کرده و از نام بردن مجموعه ي آنها خودداري کرده اند. شايد علت اين امر زيادي علائم ظهور است و حجم آن با کتاب هايي که درباره امام عصر عليه السلام نوشته مي شود تناسب ندارد، مگر آن که کتابي مستقل به نشانه ها بپردازد. با اين حال مؤلف اعيان الشيعه ذيل نام امام دوازدهم نسبت به ديگران تفصيل بيشتري داده و هفتاد نشانه را با ذکر نمونه هايي از احاديث آورده است. (1) اخيرا کتابي با عنوان مأتان و خمسون علامه منتشر شده و مؤلف آن 250 نشانه براي ظهور را جمع آوري کرده است. (2)
چنان که گفته شد، درباره ي تعداد نشانه ها نيز قول ثابتي وجود ندارد. آن چه شيخ مفيد با توجه به اصول روايي پيش از خود فهرست کرده و ما را از شمارش کتاب هاي الغيبه و کمال الدين بي نياز مي کند، کمتر از 45 نشانه است. شمارش کتاب عقدالدرر به حدود چهل مورد مي رسد. اين ارقام در طول زمان افزايش يافته و نمونه آن ذکر 250 نشانه براي ظهور است که به رواياتي از منابع معتبر و غير معتبر و راوياني ضعيف و مجهول استناد شده است. کتاب هايي مانند الزام الناصب، بيان الائمه، نوائب الدهور، معجم الملاحم و الفتن و ترجمه آن با نام يأتي علي الناس زمان... نيز در اين سمت و سو قلم زده اند.
علت اين فراواني و افزايش را بايد در اهتمام و علاقه مفرط به موضوع علائم، راه يافتن جعل و تحريف به روايات آن، بي توجهي به شناخت منابعي که آنها را گزارش کرده و عدم نقد و بررسي اين روايات دانست. گويا هر چه زمان پيش رفته و حوادثي مهم روي داده است، مواردي از نشانه ها بر آن رويداد تطبيق شده و اضافاتي نيز در آنها صورت گرفته است؛ مثلا تا قرن هفتم از نشانه هايي که بر ظلم و ستم ناشي از حمله مغول (616 - 656 ق) (3) تطبيق شود کمتر سخن گفته اند؛ اما مؤلف عقدالدرر که کتابش را در سال 658 ق به پايان رسانده (4) با تفصيل بيشتري درباره ي خروج کافري که از مشرق مي آيد و حکومت بني عباس را سرنگون مي کند و از خصوصيات مغولان (بدون ذکر نام آنان) و حملات مکرر و خونبار آنان به عنوان نشانه هاي ظهور سخن گفته است.
شبيه اين مطلب را درباره ديگر حوادث مهم تاريخي نيز مشاهده مي کنيم. در آستانه ي پيروزي انقلاب بزرگ ملت مسلمان ايران به رهبري حضرت امام خميني قدس سره به اين نشانه ها دامن زده شد و هر از چندگاه روايتي به رويدادي تطبيق گشت. امروزه هم اين تطبيق ها و گاه تحريف ها ادامه دارد و حتي درباره ي آن کتاب منتشر مي شود! آخرين اين تطبيق ها را در حمله کشورهاي غربي به عراق ديديم و از آن جا که در روايات ملاحم و علائم از شهرهاي عراق و شام و حمله اهل کتاب نيز سخن گفته شده است، برخي افراد با اطمينان خاصي از نزديکي ظهور سخن گفتند و علت آن را رويدادهاي مربوط به جنگ امريکا با عراق دانستند.
1. با اين که فهرست موجود در اين کتاب نسبتا کامل است اما نشانه هاي ديگري هم در احاديث مي توان يافت که شيخ مفيد ذکر نکرده است. با اين حال به جهت اهميت و قدمت اين کتاب به آن چه در آن ذکر شده است اکتفا مي کنيم. ضمن اين که هدف اين گفتار تنها مروري بر نشانه هاست و استقصاي همه ي آنها مستلزم مطالعه تمام روايات علائم و مراجعه به منابع متعدد است.
2. گزارش شيخ مفيد درباره مجموعه نشانه هاي ظهور به منزله پذيرفتن آنها از سوي او نيست بلکه فقط به قصد جمع آوري و تذکر آنها را برشمرده است، چون در ابتدا و انتهاي کلام خود مي گويد: خبرهايي درباره علامت هاي ظهور قائم رسيده (اما) خداوند به آن چه خواهد شد آگاه تر است و من بنا بر آن چه در کتب پيشينيان بوده آنها را ذکر کردم. (5) به نظر مي رسد خود مؤلف نيز درباره ي اين نشانه ها ترديد داشته است. اربلي پس از نقل کلمات شيخ مفيد مي نويسد: «بي شک برخي از اين حوادث از نظر عقل و علم نجوم محال است و به همين هت شيخ مفيد در پايان کلامش عذر خواهي مي کند. به نظر من اگر سند اين روايات درست باشد و آنها از پيامبر و امام نقل شده باشد بايد پذيرفت... و خدا آگاه تر است. » (6)
3. آن چه شيخ مفيد فهرست کرده بر اساس اطلاعاتي است که از کتاب هاي پيشينيان جمع آوري و ارائه کرده است. بنابراين، مستند همه آنها در دست ما نيست، ولي آن چه روشن است اين که بسياري از آنها در تاريخ اسلام اتفاق افتاده و احتمالا پيش بيني رويدادهاي آينده از سوي معصومان به شمار مي رود؛ زيرا شيخ مفيد در زماني مي زيست که هنوز عباسيان بر سر کار بودند و انتظار قيام بني اميه در برابر آنان بعيد نبود؛ به خصوص که امويان در اندلس حکومتي مستقل داشتند و تهديدي براي عباسيان به شمار مي رفتند؛ چنان که در آن زمان اختلاف بني عباس به عنوان نشانه ظهور مي توانست معنادار باشد. مناطقي چون کوفه و مصر و خراسان و شام و روم موقعيت مهمي داشتند و خروج پرچم هاي سياه از سوي خراسان بر نهضت عباسيان تطبيق قطعي نمي شد. از اين رو، نمي توان بر اين عالم بزرگ شيعه يا ديگر بزرگاني چون نعماني و صدوق و طوسي خرده گرفت که چگونه اين مطالب را به عنوان علامت ظهور قائم عليه السلام تلقي و گزارش کرده اند، بلکه اقتضاي آن زمان چنين بوده است؛ اما امروزه ما با ديد ديگري به اين روايات نگاه مي کنيم.
شيخ مفيد در ادامه شرح حال امام دوازدهم بابي با عنوان «علامت هاي قيام قائم عليه السلام» گشوده و مطالب زير را آورده است: (7)
«درباره نشانه هاي انقلاب قائم مهدي عليه السلام و رويدادهايي که پيش از آن رخ خواهد داد خبرهايي وارد شده است. برخي از اين نشانه ها عبارت اند از:
1. خروج سفياني
2. کشته شدن حسني
3. اختلاف بني عباس در حکومت
4. گرفتن خورشيد در نيمه ماه رمضان و گرفتن ماه در آخر آن برخلاف معمول
5. فرورفتن سرزمين بيداء
6. فرو رفتن زميني در مغرب و فرو رفتن زميني در مشرق
7. راکد ماندن (عدم حرکت) خورشيد از ظهر تا عصر
8. طلوع خورشيد از مغرب
9. قتل نفس زکيه در بيرون کوفه با هفتاد تن از صالحان
10. بريدن شدن سر مردي هاشمي بين رکن و مقام
11. خرابي ديوارهاي مسجد کوفه
12. آمدن پرچم هاي سياه از سمت خراسان
13. خروج يماني
14. ظهور مغربي در مصر و تسلط او بر شامات
15. استقرار ترکان در جزيره (بين دجله و فرات)
16. فرود آمدن روميان در رمله
17. طلوع ستاره اي در مشرق که مانند ماه نور دهد و سپس هلالي شکل شود.
18. آشکار شدن سرخي در آسمان
19. آتشي که به طور عمودي در مشرق ظاهر شود و سه يا هفت روز در آسمان بماند.
20. آزادي عرب و تسلط بر شهرها و خارج شدن از حاکميت عجم ها
21. کشته شدن فرمانرواي مصر به دست مصريان
22. خرابي شام و ظهور پرچم هاي سه گانه در آن
23. ورود پرچم هاي قيس و عرب به مصر و پرچم هاي کنده به خراسان
24. ورود لشکري از سمت مغرب تا آستانه ي حيره
25. آمدن پرچم هاي سياه از مشرق همانند آن
26. شکاف در رودخانه فرات و جاري شدن آب در کوچه هاي کوفه
27. خروج شصت دروغ گوي مدعي نبوت
28. خروج دوازده نفر از فرزندان ابوطالب که ادعاي امامت دارند.
29. سوزاندن يکي از بزرگان بني عباس بين جلولاء و خانقين
30. ساخته شدن پلي در بغداد نزديکي کرخ
31. بادي سياه و زلزله اي در بغداد
32. ترسي که همه مردم عراق را فرا گيرد.
33. مرگي وحشتناک در عراق
34. مرگ و مير و قحطي
35. هجوم ملخ ها
36. کمي محصول
37. نزاع دو گروه از عجم و خونريزي فراوان ميان آنان
38. خارج شدن بندگان از اطاعت صاحبان خود و کشتن آنان
39. تبديل شدن گروهي از بدعت گذاران به بوزينه و خوک
40. تسلط بندگان بر شهرهاي بزرگان
41. آوازي از آسمان که همه اهل زمين بشنوند.
42. آشکار شدن صورت و دستي از آسمان
43. برگشت برخي مردگان به دنيا
اين نشانه ها با 24 باران پياپي پايان مي يابد و زمين پس از خشکسالي جان مي گيرد و برکات خود را باز مي يابد و هرگونه مريضي از معتقدان به مهدي عليه السلام برطرف مي شود. آن گاه متوجه ظهور آن حضرت در مکه مي شوند و به ياري او مي روند. برخي از اين حوادث، حتمي و برخي مشروط هستند و خداوند به آن چه مي شود داناتر است. آن چه ذکر کرديم بر اساس مطالبي بود که در اصول (کتاب هاي پيشينيان) وجود دارد و آثار منقول بر آن دلالت مي کند. » (8)
آن چه گذشت، مجموعه اي از علائم ظهور است که شيخ مفيد يک جا ذکر کرده است، ولي بي شک در منابع ديگر به طور پراکنده مي توان به مواردي ديگر دست يافت، ليکن همان گونه که گفته شد پيش از شيخ مفيد کسي به بيان چنين فهرستي دست نزده است. نوشتار حاضر در صدد بررسي همه اين نشانه ها نيست، تنها تعدادي از آنها که به نظر مي رسد در گذشته اتفاق افتاده يا برخي آن را تاريخي دانسته اند بررسي مي شود. از اين ميان مشهورترين نشانه ها ظهور سفياني، کشته شدن نفس زکيه، آشکار شدن پرچم هاي سياه از خراسان، طلوع خورشيد از مغرب و خروج خراساني و حسني است که به تفصيل از آنها بحث خواهد شد.
موارد ديگري هست که به نظر مي رسد نشانه ظهور مهدي عليه السلام نباشد، بلکه پيش گويي حوادث آينده به شمار مي رود؛ مانند خروج بندگان از اطاعت اربابان خود و کشتن آنان که مي توان آن را بر جريان قيام زنگيان بصره و آشوب پانزده ساله آنها (255 - 270 ق) (9) تطبيق کرد. فرو رفتن زمين و زلزله ها و خرابي ها هم مطلبي نيست که در تاريخ بي سابقه باشد و لازم نيست آن را نشانه ظهور بدانيم، ضمن اين که بسياري از اين موارد نيز صحيح مي باشد و پيش گويي يا پيش بيني معصومان درباره حوادث آينده و به عبارتي ملاحم است نه نشانه ظهور.
/خ
پس از او مقدسي شافعي در عقدالدرر فصل از کتابش را به مجموع نشانه ها اختصاص داده و اربلي در کشف الغمه همان فهرست شيخ مفيد را آورده است. در ميان کتب جديد نيز اين روش کمتر به چشم مي خورد بلکه آنها هم به ذکر چند علامت اکتفا کرده و از نام بردن مجموعه ي آنها خودداري کرده اند. شايد علت اين امر زيادي علائم ظهور است و حجم آن با کتاب هايي که درباره امام عصر عليه السلام نوشته مي شود تناسب ندارد، مگر آن که کتابي مستقل به نشانه ها بپردازد. با اين حال مؤلف اعيان الشيعه ذيل نام امام دوازدهم نسبت به ديگران تفصيل بيشتري داده و هفتاد نشانه را با ذکر نمونه هايي از احاديث آورده است. (1) اخيرا کتابي با عنوان مأتان و خمسون علامه منتشر شده و مؤلف آن 250 نشانه براي ظهور را جمع آوري کرده است. (2)
چنان که گفته شد، درباره ي تعداد نشانه ها نيز قول ثابتي وجود ندارد. آن چه شيخ مفيد با توجه به اصول روايي پيش از خود فهرست کرده و ما را از شمارش کتاب هاي الغيبه و کمال الدين بي نياز مي کند، کمتر از 45 نشانه است. شمارش کتاب عقدالدرر به حدود چهل مورد مي رسد. اين ارقام در طول زمان افزايش يافته و نمونه آن ذکر 250 نشانه براي ظهور است که به رواياتي از منابع معتبر و غير معتبر و راوياني ضعيف و مجهول استناد شده است. کتاب هايي مانند الزام الناصب، بيان الائمه، نوائب الدهور، معجم الملاحم و الفتن و ترجمه آن با نام يأتي علي الناس زمان... نيز در اين سمت و سو قلم زده اند.
علت اين فراواني و افزايش را بايد در اهتمام و علاقه مفرط به موضوع علائم، راه يافتن جعل و تحريف به روايات آن، بي توجهي به شناخت منابعي که آنها را گزارش کرده و عدم نقد و بررسي اين روايات دانست. گويا هر چه زمان پيش رفته و حوادثي مهم روي داده است، مواردي از نشانه ها بر آن رويداد تطبيق شده و اضافاتي نيز در آنها صورت گرفته است؛ مثلا تا قرن هفتم از نشانه هايي که بر ظلم و ستم ناشي از حمله مغول (616 - 656 ق) (3) تطبيق شود کمتر سخن گفته اند؛ اما مؤلف عقدالدرر که کتابش را در سال 658 ق به پايان رسانده (4) با تفصيل بيشتري درباره ي خروج کافري که از مشرق مي آيد و حکومت بني عباس را سرنگون مي کند و از خصوصيات مغولان (بدون ذکر نام آنان) و حملات مکرر و خونبار آنان به عنوان نشانه هاي ظهور سخن گفته است.
شبيه اين مطلب را درباره ديگر حوادث مهم تاريخي نيز مشاهده مي کنيم. در آستانه ي پيروزي انقلاب بزرگ ملت مسلمان ايران به رهبري حضرت امام خميني قدس سره به اين نشانه ها دامن زده شد و هر از چندگاه روايتي به رويدادي تطبيق گشت. امروزه هم اين تطبيق ها و گاه تحريف ها ادامه دارد و حتي درباره ي آن کتاب منتشر مي شود! آخرين اين تطبيق ها را در حمله کشورهاي غربي به عراق ديديم و از آن جا که در روايات ملاحم و علائم از شهرهاي عراق و شام و حمله اهل کتاب نيز سخن گفته شده است، برخي افراد با اطمينان خاصي از نزديکي ظهور سخن گفتند و علت آن را رويدادهاي مربوط به جنگ امريکا با عراق دانستند.
فهرست نشانه هاي ظهور در کتاب ارشاد
1. با اين که فهرست موجود در اين کتاب نسبتا کامل است اما نشانه هاي ديگري هم در احاديث مي توان يافت که شيخ مفيد ذکر نکرده است. با اين حال به جهت اهميت و قدمت اين کتاب به آن چه در آن ذکر شده است اکتفا مي کنيم. ضمن اين که هدف اين گفتار تنها مروري بر نشانه هاست و استقصاي همه ي آنها مستلزم مطالعه تمام روايات علائم و مراجعه به منابع متعدد است.
2. گزارش شيخ مفيد درباره مجموعه نشانه هاي ظهور به منزله پذيرفتن آنها از سوي او نيست بلکه فقط به قصد جمع آوري و تذکر آنها را برشمرده است، چون در ابتدا و انتهاي کلام خود مي گويد: خبرهايي درباره علامت هاي ظهور قائم رسيده (اما) خداوند به آن چه خواهد شد آگاه تر است و من بنا بر آن چه در کتب پيشينيان بوده آنها را ذکر کردم. (5) به نظر مي رسد خود مؤلف نيز درباره ي اين نشانه ها ترديد داشته است. اربلي پس از نقل کلمات شيخ مفيد مي نويسد: «بي شک برخي از اين حوادث از نظر عقل و علم نجوم محال است و به همين هت شيخ مفيد در پايان کلامش عذر خواهي مي کند. به نظر من اگر سند اين روايات درست باشد و آنها از پيامبر و امام نقل شده باشد بايد پذيرفت... و خدا آگاه تر است. » (6)
3. آن چه شيخ مفيد فهرست کرده بر اساس اطلاعاتي است که از کتاب هاي پيشينيان جمع آوري و ارائه کرده است. بنابراين، مستند همه آنها در دست ما نيست، ولي آن چه روشن است اين که بسياري از آنها در تاريخ اسلام اتفاق افتاده و احتمالا پيش بيني رويدادهاي آينده از سوي معصومان به شمار مي رود؛ زيرا شيخ مفيد در زماني مي زيست که هنوز عباسيان بر سر کار بودند و انتظار قيام بني اميه در برابر آنان بعيد نبود؛ به خصوص که امويان در اندلس حکومتي مستقل داشتند و تهديدي براي عباسيان به شمار مي رفتند؛ چنان که در آن زمان اختلاف بني عباس به عنوان نشانه ظهور مي توانست معنادار باشد. مناطقي چون کوفه و مصر و خراسان و شام و روم موقعيت مهمي داشتند و خروج پرچم هاي سياه از سوي خراسان بر نهضت عباسيان تطبيق قطعي نمي شد. از اين رو، نمي توان بر اين عالم بزرگ شيعه يا ديگر بزرگاني چون نعماني و صدوق و طوسي خرده گرفت که چگونه اين مطالب را به عنوان علامت ظهور قائم عليه السلام تلقي و گزارش کرده اند، بلکه اقتضاي آن زمان چنين بوده است؛ اما امروزه ما با ديد ديگري به اين روايات نگاه مي کنيم.
شيخ مفيد در ادامه شرح حال امام دوازدهم بابي با عنوان «علامت هاي قيام قائم عليه السلام» گشوده و مطالب زير را آورده است: (7)
«درباره نشانه هاي انقلاب قائم مهدي عليه السلام و رويدادهايي که پيش از آن رخ خواهد داد خبرهايي وارد شده است. برخي از اين نشانه ها عبارت اند از:
1. خروج سفياني
2. کشته شدن حسني
3. اختلاف بني عباس در حکومت
4. گرفتن خورشيد در نيمه ماه رمضان و گرفتن ماه در آخر آن برخلاف معمول
5. فرورفتن سرزمين بيداء
6. فرو رفتن زميني در مغرب و فرو رفتن زميني در مشرق
7. راکد ماندن (عدم حرکت) خورشيد از ظهر تا عصر
8. طلوع خورشيد از مغرب
9. قتل نفس زکيه در بيرون کوفه با هفتاد تن از صالحان
10. بريدن شدن سر مردي هاشمي بين رکن و مقام
11. خرابي ديوارهاي مسجد کوفه
12. آمدن پرچم هاي سياه از سمت خراسان
13. خروج يماني
14. ظهور مغربي در مصر و تسلط او بر شامات
15. استقرار ترکان در جزيره (بين دجله و فرات)
16. فرود آمدن روميان در رمله
17. طلوع ستاره اي در مشرق که مانند ماه نور دهد و سپس هلالي شکل شود.
18. آشکار شدن سرخي در آسمان
19. آتشي که به طور عمودي در مشرق ظاهر شود و سه يا هفت روز در آسمان بماند.
20. آزادي عرب و تسلط بر شهرها و خارج شدن از حاکميت عجم ها
21. کشته شدن فرمانرواي مصر به دست مصريان
22. خرابي شام و ظهور پرچم هاي سه گانه در آن
23. ورود پرچم هاي قيس و عرب به مصر و پرچم هاي کنده به خراسان
24. ورود لشکري از سمت مغرب تا آستانه ي حيره
25. آمدن پرچم هاي سياه از مشرق همانند آن
26. شکاف در رودخانه فرات و جاري شدن آب در کوچه هاي کوفه
27. خروج شصت دروغ گوي مدعي نبوت
28. خروج دوازده نفر از فرزندان ابوطالب که ادعاي امامت دارند.
29. سوزاندن يکي از بزرگان بني عباس بين جلولاء و خانقين
30. ساخته شدن پلي در بغداد نزديکي کرخ
31. بادي سياه و زلزله اي در بغداد
32. ترسي که همه مردم عراق را فرا گيرد.
33. مرگي وحشتناک در عراق
34. مرگ و مير و قحطي
35. هجوم ملخ ها
36. کمي محصول
37. نزاع دو گروه از عجم و خونريزي فراوان ميان آنان
38. خارج شدن بندگان از اطاعت صاحبان خود و کشتن آنان
39. تبديل شدن گروهي از بدعت گذاران به بوزينه و خوک
40. تسلط بندگان بر شهرهاي بزرگان
41. آوازي از آسمان که همه اهل زمين بشنوند.
42. آشکار شدن صورت و دستي از آسمان
43. برگشت برخي مردگان به دنيا
اين نشانه ها با 24 باران پياپي پايان مي يابد و زمين پس از خشکسالي جان مي گيرد و برکات خود را باز مي يابد و هرگونه مريضي از معتقدان به مهدي عليه السلام برطرف مي شود. آن گاه متوجه ظهور آن حضرت در مکه مي شوند و به ياري او مي روند. برخي از اين حوادث، حتمي و برخي مشروط هستند و خداوند به آن چه مي شود داناتر است. آن چه ذکر کرديم بر اساس مطالبي بود که در اصول (کتاب هاي پيشينيان) وجود دارد و آثار منقول بر آن دلالت مي کند. » (8)
آن چه گذشت، مجموعه اي از علائم ظهور است که شيخ مفيد يک جا ذکر کرده است، ولي بي شک در منابع ديگر به طور پراکنده مي توان به مواردي ديگر دست يافت، ليکن همان گونه که گفته شد پيش از شيخ مفيد کسي به بيان چنين فهرستي دست نزده است. نوشتار حاضر در صدد بررسي همه اين نشانه ها نيست، تنها تعدادي از آنها که به نظر مي رسد در گذشته اتفاق افتاده يا برخي آن را تاريخي دانسته اند بررسي مي شود. از اين ميان مشهورترين نشانه ها ظهور سفياني، کشته شدن نفس زکيه، آشکار شدن پرچم هاي سياه از خراسان، طلوع خورشيد از مغرب و خروج خراساني و حسني است که به تفصيل از آنها بحث خواهد شد.
موارد ديگري هست که به نظر مي رسد نشانه ظهور مهدي عليه السلام نباشد، بلکه پيش گويي حوادث آينده به شمار مي رود؛ مانند خروج بندگان از اطاعت اربابان خود و کشتن آنان که مي توان آن را بر جريان قيام زنگيان بصره و آشوب پانزده ساله آنها (255 - 270 ق) (9) تطبيق کرد. فرو رفتن زمين و زلزله ها و خرابي ها هم مطلبي نيست که در تاريخ بي سابقه باشد و لازم نيست آن را نشانه ظهور بدانيم، ضمن اين که بسياري از اين موارد نيز صحيح مي باشد و پيش گويي يا پيش بيني معصومان درباره حوادث آينده و به عبارتي ملاحم است نه نشانه ظهور.
پي نوشت ها:
1. سيد محسن امين، اعيان الشيعه، ج 2، ص 71 - 81. اين بخش از کتاب اعيان الشيعه توسط مؤسسه طور ترجمه و يک بار با نام برستيغ آرمان ها و بار ديگر با نام آشنايي با امام زمان منتشر شده است.
2. مشخصات اين اثر در کتاب شناسي آمده است.
3. البته حمله مغولان پس از سقوط بغداد (سال 656 ق) نيز ادامه يافت.
4. يوسف مقدسي، عقدالدرر، ص 349.
5. الارشاد، ج 2، ص 368 و370.
6. کشف الغمه، ج 3، ص 256.
7. شماره ها در کتاب الارشاد نيست.
8. الارشاد، ج 2، ص 368 - 370.
9. مسعودي، مروج الذهب،ج 4، ص 194- 195.
/خ