چگونه فرايند يادگيري خود را مديريت كنيم؟

روش و مهارتهاي يادگيري به راهبردهاي شناختي و فراشناختي تقسيم مي‌شود. يادگيرنده ماهر، كسي است كه هم به روشهاي شناختي مجهز است و هم به روشهاي فراشناختي. شناخت و فراشناخت، دو مفهوم مكمل يكديگرند. شناخت به فرايندهايي اشاره مي‌كند كه ما به كمك آنها ياد مي‌گيريم، فكر مي‌كنيم و به ياد مي‌آوريم. اما فراشناخت به دانش
پنجشنبه، 11 تير 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
چگونه فرايند يادگيري خود را مديريت كنيم؟
چگونه فرايند يادگيري خود را مديريت كنيم؟
چگونه فرايند يادگيري خود را مديريت كنيم؟





درآمدي بر دانش «فراشناخت»
چند سؤال!

يادگيري در ما چگونه صورت مي‌گيرد؟
يادگيري چه مراحلي دارد؟
چگونه مي‌توانيم نسبت به يادگيري خود اشراف داشته باشيم؟
موفقيت تحصيلي، چه ارتباطي با مهارتهاي فراشناختي مي‌تواند داشته باشد؟

شناخت و فراشناخت؟!

روش و مهارتهاي يادگيري به راهبردهاي شناختي و فراشناختي تقسيم مي‌شود.
يادگيرنده ماهر، كسي است كه هم به روشهاي شناختي مجهز است و هم به روشهاي فراشناختي.
شناخت و فراشناخت، دو مفهوم مكمل يكديگرند. شناخت به فرايندهايي اشاره مي‌كند كه ما به كمك آنها ياد مي‌گيريم، فكر مي‌كنيم و به ياد مي‌آوريم. اما فراشناخت به دانش ما درباره فرايندهاي شناختي خودمان و چگونه استفاده بهينه از آنها براي رسيدن به هدفهاي يادگيري گفته مي‌شود. به ديگر سخن، فراشناخت به دانش يا آگاهي از نظام شناختي خود و يا به دانستن درباره دانستن گفته مي‌شود.
دانش فراشناختي مي‌تواند به فرد امكان دهد كه يادگيري خود را مديريت كند؛ چرا كه راهبردهاي فراشناختي، تدبيرهايي هستند براي نظارت بر راه‌هاي يادگيري و هدايت آن‌ راه‌ها. اين راهبردها به ما مي‌گويند كه براي سهولت بخشيدن به فرايند يادگيري، يادآوري و سازمان‌دادن داشته‌ها، از چه راه‌هايي استفاده كنيم .
درست همان گونه كه كار يك مدير عامل در سازمان، اداره سازمان است، كار يك فرد نيز مديريت بر تفكر و انديشه خود است و دانش فراشناختي اين امكان را به فرد مي‌دهد تا اين توانايي را به دست آورد.

دانش «فراشناختي» چه كمكي به ما مي‌كند؟

? ما را ياري مي‌دهد تا به هنگام يادگيري و دانستن، پيشرفت خود را زيرنظر بگيريم؛ همچنين اين دانش به ما كمك مي‌كند تا نتايج تلاشهايمان را ارزيابي كنيم و ميزان تسلط خود را بر مطالبي كه آموخته‌ايم، بسنجيم.
? فرد با يادگيري اين دانش به اين درك مي‌رسد كه مثلاً بهتر است شماره تلفنها را بنويسد؛ و گرنه آنها را فراموش خواهد كرد؛ يا اينكه لازم است پاراگراف‌هاي پيچيده را دوباره بخواند يا آنها را خلاصه كند تا منظور نويسنده را بهتر بفهمد؛ يا اينكه از مطالب يادداشت‌برادري كند.
? دانش «فراشناخت» به سه مطلب مهم اشاره مي‌كند:
1- دانش مربوط به خود يادگيرنده؛
مانند آگاهي از رجحانها، علاقه‌ها، نقاط ضعف و عادتهاي مطالعه و مثل آگاهي يادگيرنده از اينكه او نمي‌تواند در محيط شلوغ و پرسروصدا مطالعه كند و يا اينكه اگر در شب مطالعه كند، بهتر ياد مي‌گيرد.
2- دانش مربوط به تكليف يادگيري؛
مانند اطلاعات مربوط به دشواري تكاليف مختلف و مقدار كوشش مورد نياز براي انجام تكاليف تحصيلي.
مثلاً اينكه يادگيرنده بداند بحث مقدمه واجب در اصول فقه به دليل دشواري و مغلق بودن، نيازمند صرف زمان و كوشش بيشتري جهت درك دقيق آن است.
3- دانش مربوط به راهبردها و يا تكنيك‌هاي يادگيري و چگونگي استفاده از آنها؛
مثلاً يك يادگيرنده، بايد از تكنيك‌هاي مختلف يادگيري مانند خواندن سؤالي، روزنامه‌خواني، خواندن اجمالي و دقيق‌خواني و … آگاهي داشته باشد تا در موقع لزوم به هنگام يادگيري، از آنها استفاده كند.
? راهبردهاي «فراشناختي» بر راهبردهاي يادگيري، اعمال كنترل مي‌كنند و به آنها جهت مي‌دهند.
به سخن ديگر، مي‌توان به يادگيرندگان، راهبردهاي يادگيري بسياري را آموزش داد؛ اما اگر آنان از مهارتهاي فراشناختي لازم بي‌بهره باشند و ندانند در يك موقعيت معين، كدام راهبرد يا تكنيك يادگيري مورد استفاده قرار مي‌گيرد و چه وقت بايد تغيير استراتژي داد، هرگز يادگيرندگان موفقي نخواهند شد.
تحقيقات نشان مي‌دهد فراگيراني كه داراي آگاهي فراشناختي هستند، در مقايسه با فراگيران ناآگاه، از خود عملكرد بهتري نشان مي‌دهند. اين برتري به خاطر اين است كه آگاهي فراشناختي به فرد امكان مي‌دهد تا براي يادگيرد خود برنامه‌ريزي كند و به گونه‌اي بر آن نظارت داشته باشد كه مستقيماً باعث بهبود عملكردش شود.
خوانندگان حرفه‌اي از توانايي فراشناختي بالايي برخوردارند؛ بدين صورت كه ….
آنها بر مطالعه خويش نظارت مي‌كنند و تغييرات لازم را به وجود مي‌آورند؛ يعني براي متون مشكل، سرعت مطالعه خود را آهسته مي‌كنند؛ مقالات انتزاعي را دوباره مي‌خوانند و از گزارشهاي پيچده، يادداشت برمي‌دارند.
خوانندگان خوب با كمترين تلاش آگاهانه، بر جريان مطالعه خويش نظارت و آن را تنظيم مي‌كنند. اين افراد زماني از نظارت بر مطالعه خويش آگاهي مي‌يابند كه با مشكل روبه‌رو مي‌شوند؛ مثلاً به جمله‌اي بي‌معنا برخورد مي‌كنند و تلاشي كه براي اصلاح و فهم درست صورت مي‌دهند، نظارت ايشان بر درك عبارات و جملات را آشكار مي‌كند.
برخلاف گروه اول، خوانندگان غيرحرفه‌اي اغلب از وضعيت خويش در جريان مطالعه آگاه نيستند. آنها ممكن است متون مختلف را به شكل يكسان بخوانند.
اين افراد معمولاً به صورت موثري بر جريان مطالعه خويش نظارت ندارند و آن را تنظيم نمي‌كنند. به نظر مي‌رسد كه خوانندگان غيرحرفه‌اي، زماني كه مطلبي را درك نمي‌كنند، از عدم درك خويش آگاه نيستند و اگر هم متوجه شوند، ممكن است كه از راه‌حل مشكل و نحوه استفاده از آن بي‌اطلاع باشند.

تمايز بين راهبردهاي شناختي و فراشناختي

با ذكر يك مثال، سعي مي‌كنيم اين تمايز را نشان دهيم:
- من تصميم‌ مي‌گيرم معاني اصطلاحات مربوط به درس اصول فقه را بياموزم؛ انتخاب هدفي كه فكر مي‌كنم از عهده آن برمي‌آيم. (يك تجربه فراشناختي)
- به مطالعه مطلب مورد نظر خود مي‌پردازم. (فعاليت شناختي)
- بعد از خواندن چند سطر، مكث مي‌كنم؛ احساس مبهمي از اينكه چيزي را نفهميده‌ام، به من دست مي‌دهد. (تجربه فراشناختي)
- آن دو سطر را دوباره مي‌خوانم.(فعاليت شناختي)
- حال احساس مي‌كنم كه دارم مي‌فهمم. (تجربه فراشناختي)
- به خواندن ادامه مي‌دهم و به هر تعريفي كه برمي‌خورم، يكي دوبار آن را براي خودم تكرار مي‌كنم. (مرور ذهني، يك راهبرد شناختي)
- احساسي به من دست مي‌دهد، حاكي از اينكه دارم ياد مي‌گيرم. (تجربه فراشناختي)
- كارم را به پايان مي‌‌رسانم. به هر يك از اصطلاحات نگاه مي‌كنم و به آرامي، تعريف آن را تكرار مي‌كنم. (فعاليت شناختي)
- از اينكه مطالب را مي‌فهمم و تا امتحان فردا آنها را به ياد خواهم داشت، احساس رضايت مي‌كنم. (تجربه فراشناختي)

معرفي سه راهبرد مهم فراشناختي

راهبردهاي برنامه‌ريزي

اين راهبردها شامل موارد زير است:
1- تعيين هدف براي يادگيري
2- پيش‌بيني زمان لازم براي مطالعه
3- تعيين سرعت مناسب مطالعه
4- تحليل چگونگي برخورد با موضوع
5- انتخاب راهبردهاي يادگيري مفيد
دانش پژوهان موفق، آنهايي نيستند كه فقط سر كلاس حاضر مي‌شوند و به درس گوش مي‌دهند؛ يادداشت برمي‌دارند و منتظر مي‌مانند تا تاريخ امتحان فرا برسد؛ بلكه دانش‌پژوهان موفق، كساني هستند كه زمان مورد نياز براي انجام تكاليف درسي را پيش‌بيني مي‌كنند؛ درباره تحقيقاتي كه بايد انجام دهند، اطلاعات لازم را به دست مي‌آورند و به هنگام ضرورت، گروه‌هاي كاري تشكيل مي‌‌دهند و از ساير رفتارهاي نظم‌دهي نيز استفاده فراوان مي‌برند.
به ديگر سخن، دانش‌پژوهان موفق، يادگيرندگاني فعال‌اند؛ نه منفعل.

راهبرد كنترل و نظارت

منظور از كنترل و نظارت، ارزشيابي يادگيرنده از كار خود و آگاهي يافتن از چگونگي پيشرفت و هدايت آن است.
از جمله، مي‌توان نظارت بر توجه در هنگام مطالعه و كنترل زمان و سرعت مطالعه را نام برد. اين راهبرد به يادگيرنده كمك مي‌كند تا هر وقت به مشكلي برمي‌خورد، به سرعت آن را تشخيص داده و در رفع آن بكوشد.
به مثال زير توجه كنيد:
شما مشغول مطالعه و آماده شدن براي امتحان درس اصول فقه هستيد. از خود درباره اين درس سؤالهايي مي‌پرسيد و متوجه مي‌شويد كه بعضي قسمتهاي كتاب را خوب نفهميده‌ايد.
به عبارت ديگر، درمي‌يابيد كه روش خواندن و يادداشت‌برداري شما براي اين قسمتهاي كتاب موثر نبوده است و لازم است راهبرد يادگيري ديگري را به كار ببنديد.

راهبرد نظم دهي

راهبردهاي نظم‌دهي، موجب انعطاف‌پذيري در رفتار يادگيرنده مي‌شوند و به او كمك مي‌كنند تا هر زمان كه ضرورت داشته باشد، روش و سبك يادگيري خود را تغيير دهد.
راهبردهاي نظم‌دهي با راهبردهاي كنترل و نظارت، به طور هماهنگ عمل مي‌كنند. به عنوان مثال، وقتي كه يادگيرنده از راه كنترل و نظارت متوجه مي‌شود كه در يادگيري، موفقيت لازم را به دست نمي‌آورد و اين مشكل، ناشي از كم يا زيادي سرعت مطالعه يا راهبرد غيرموثر يادگيري است، بلافاصله سرعت خود را تعديل مي‌كند يا راهبرد موثرتري را برمي‌گزيند.
بنابراين، يادگيرندگان بهره‌مند از راهبردهاي نظم‌دهي، حاضر نمي‌شوند كه به روشهاي ناموفق يادگيري و مطالعه ادامه بدهند؛ بلكه همواره از راه نظارت بر كار خود، نواقص روشها و راهبردهاي يادگيري‌شان را شناسايي مي كنند و به اصلاح و يا تعويض آنها، اقدام مي‌نمايند.
با توجه به توضيحات فوق، از جمله مهم‌ترين راهبردهاي نظم‌دهي، تعديل سرعت مطالعه و يادگيري و نيز اصلاح يا تغيير راهبردهاي يادگيري است.
منبع: سايت باشگاه انديشه به نقل از مجموعه بروشورهاي خشت اول، شماره 7




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط