هفت راز کاميابي

کارشناسان شوق انگيز، عوامل کاميابي خود را مي نمايانند کامروايان چه سان مي انديشند؟ چه چيزي آنان را به سوي کاميابي راهنمايي مي کند؟ براي پيدا کردن جواب اين پرسش ها با برخي از کامياب ترين افراد، در برانگيختن ديگران، يعني شوق آورترين سخنرانان و نويسندگان پرفروش ترين کتاب هاي « راز
شنبه، 13 تير 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
هفت راز کاميابي
هفت راز کاميابي
هفت راز کاميابي

مترجم: ابوالفضل اميرديواني



کارشناسان شوق انگيز، عوامل کاميابي خود را مي نمايانند
کامروايان چه سان مي انديشند؟ چه چيزي آنان را به سوي کاميابي راهنمايي مي کند؟
براي پيدا کردن جواب اين پرسش ها با برخي از کامياب ترين افراد، در برانگيختن ديگران، يعني شوق آورترين سخنرانان و نويسندگان پرفروش ترين کتاب هاي « راز موفقيت »، به گفتگو پرداخته ايم. در زير، هفت راز کامروايي اينان را ذکر مي کنيم:

1. مسئوليت پذيري کامل

اگر در جامعه اي مردم، ديگران را ( از پدر و مادر گرفته تا دولت )، عامل شکست ها و عدم پيشرفت هاي خود بدانند، انسان هاي کامياب، هرگز ديگران را مسئول اشتباهات خود ندانسته، مقصرشان نمي شمارند. آنان حتي در ذهن خويش هم چنين نمي انديشند. شعارشان اين است: « اگر من بايد ترقي کنم، پس جوابگوي رخدادهاي آن نيز هستم ».
آنها مي دانند موقعي که مي گوييد کسي يا چيزي شما را از کاميابي باز مي دارد، در حقيقت، توان خود را ناديده مي گيريد. مثلا به طرف مقابلتان مي گوييد: « تو بيشتر و بهتر از من مي تواني زندگي ام را مهارکني ! ».
لس براون را در نظر بگيريد. او بچه اي سر راهي بود و در دوران کودکي به وي برچسب « عقب مانده ي ذهني » مي زدند. بنابراين، دلايل زيادي براي از دست دادن اميدش داشت، ليکن زماني که يکي از دبيران دبيرستان به وي گفت: « نظر ديگران درباره ي تو واقعيت ندارد »، فهميد که آينده به دست هاي خودش سپرده شده و راهش را چنان ادامه داد تا اين که يکي از قانونگذاران و نويسندگان ايالت « اوهايو» گرديد و امروزه، به عنوان يکي از سخنرانان برجسته ي انگيزه دار امريکا، ساعتي حدود بيست هزار دلار عايدي دارد.
براون متوجه شد که از توان انسان خارج است که عواملي همچون طبيعت، گذشته و ديگران را مهار کند، بلکه قادر است بر انديشه ها و کنش هاي خويشتن مسلط گردد. پذيرش مسئوليت زندگي خودتان، يکي از نيروبخش ترين شيوه هايي است که مي توانيد به کار بنديد.

2. هدفمند زندگي کنيد

شايد مهم ترين عاملي که انسان هاي موفق را از بقيه متمايز مي سازد، اين است که زندگي آنان « هدفدار» است و آنچه را انجام مي دهند که اعتقاد دارند به خاطرش چشم به جهان گشوده اند و اين داير، نويسنده ي اثر پرفروش « اشتباهاتي که در زندگي مان مرتکب مي شويم »، مي گويد:
« مهم ترين عامل براي انسان کاملا وظيفه شناس، هدف داشتن در زندگي است ».
حيات بدن هدف، مترادف است با روزگار گذراندن به کم ترين تلاش؛ ولي هنگامي که با هدفي زندگي مي کنيد، انگيزه ي اصلي شما اين است که کارها را به خوبي انجام دهيد. اقدامي را که صورت مي دهيد، دوست داريد و آن را مي نمايانيد. مردم، تمايل دارند که با شما همکاري نمايند؛ چون تعهد و التزامتان را درک مي کنند.
چه سان مي شود هدفدار زيست ؟ با يافتن علتي که به آن معتقديد و فعاليت و عملکردهايتان را در اطراف آن متمرکز مي کنيد. مايک فري، فروشنده ي لوازم صوتي به تدريج دريافت که مشاوران املاک ( دلالان معاملات ملکي )، براي افزايش مهارت هاي فروش زمين، به کمک نيازمندند. به همين دليل، از فرصت استفاده کرد و سازمان مايک فري را که يک شرکت آموزشي جهت صاحبان صنف معاملات املاک بود، داير کرد. در حال حاضر، شرکت وي سالانه، افزون بر بيست ميليون دلار، درآمد دارد.

3. برنامه ريزي کنيد

کوشش براي دستيابي به اهدافتان، بدون طرح نقشه، مثل رانندگي از « لس آنجلس » به « دنور»، بدون نقشه ي راهنماست، زمان، انرژي و هزينه ي هدر رفته، احتمالا سبب مي گردد که پيش از رسيدن به « راکيز » - که همان ابتداي راه است -، از سفر سرباز زنيد.
برايان تريسي، يکي از کامرواترين نويسندگان، سخنرانان و مربيان فروش در امريکا خاطر نشان مي سازد: « هدف هايي که نگاشته نمي شوند، به هيچ وجه، هدف به شمار نمي روند؛ بلکه صرفا خيال پردازي با دسترس به يک نقشه ي راهنما، از مسافرت لذت مي بريد و در کوتاه ترين زمان ممکن، خود را به مقصد مي رسانيد ».

4. براي هر چيز، ارزش قائل شويد

دلتان مي خواهد خانه اي بزرگ ، خودرويي جديد و ميليون ها دلار پول داشته باشيد، ولي مشکل اين جاست که همه انسان ها چنين آرزوهايي را در سر مي پرورانند؛ اما افراد موفق در مي يابند که براي تحقق بخشيدن به اين قبيل رؤياها تا چه حد بايد تلاش کنند تا بتوانند آن آرزوها را عملي سازند. به اين ترتيب، آنها به سبب تلاشي که بايد به منظور دستيابي به اين آرزوها انجام دهند، هرگز لب به شکوه و شکايت نمي گشايند.

5. کارشناس و کارآزموده شويد

يکي از مشخصه هاي جالب توجه سخنرانان شوق آوري که با آنان به گفتگو نشستيم، انگيزه ي خارق العاده ي آنان براي « بهتر بودن » است و به منظور پيشبرد مهارت هايشان تقريبا از انجام دادن هيچ کاري رويگردان نيستند. پاتريشيا فريپ، زماني که راهکارهاي حرکت به سوي کاميابي را براي افزون بر پانصد مدير اجرايي توضيح مي داد، اظهار مي داشت که جهت پيشرفت مهارت هاي گفتاري اش يک کارگاه مضحک تأسيس کرد و يک مربي استخدام نمود تا در اين کار به وي ياري رساند و فيلم آن صحنه ها را نيز به ديگران نشان مي داد تا همگان شاهد باشند که وي چگونه توانايي هايش را بهبود بخشيده است.
چنانچه کسي از شما موقع کار، فيلمبرداري کند و آن را براي ديگران پخش کند، چه احساسي به شما دست مي دهد ؟ آيا به اين کار مباهات مي ورزيد يا ناراحت مي شويد ؟ اگر آشفته مي شويد، از همين امروز، تصميم بگيريد بر تلاشتان چنان بيفزاييد تا در کار و رشته ي خود، بهترين شويد.
درباره ي زندگي و شرح حال در کارشناسان به مطالعه بپردازيد تا دريابيد که بهترين ها به چه اعمالي مبادرت مي ورزند و شما هم چنين کنيد.

6. هرگز تسليم نشويد

شايد اين جمله مبهم باشد، ليکن وقتي که واقعا به هدفتان متعهد و پايبند باشيد، حتي حق تسليم شدن هم نداريد، بايد هر کار مفيدي که شما را به هدفتان نزديک تر مي کند، انجام دهيد، در طول روز، هر قدر وقت داريد، براي به دست آوردن اهداف و تحقق رؤياهايتان صرف کنيد. از خود بپرسيد: « آيا کاري را که حالا صورت مي دهم، مرا به هدفم نزديک مي کند ؟ ». اگر اين طور نبود، کار ضروري را در اولويت قرار دهيد.

7. کار امروز را به فردا نيفکنيد

لس براون در اثرش تحت عنوان « تحقق رؤياها » مي گويد که روزي با يکي از دوستانش به نام ماريتون، تلفني حرف مي زده است. متأسفانه روز بعد، ماريتون، جان مي سپارد. بعدها روزي براون که به تميز کردن دفتر کار وي کمک مي کرده، به برگه هاي دستنويس نمايش نامه اي برخورد مي کند که متأسفانه، هرگز به چاپ نرسيدند. ماريتون تنها کسي بود که پايان ماجرا را خبر داشت [ کاش آن روز که پايان ماجرا را براي لس تعريف کرد، آن را روي کاغذ آورده بود!].
به خاطر بسپاريد که زندگي، ابدي نيست.
اشخاص کاملا کامياب، به اين موضوع واقف اند؛ ليکن به جاي اين که آن را يأس آور و دردناک تصور کنند، از اين دانش، براي پيشرفت و ترقي سود مي جويند. آنها خواسته هايشان را فعالانه و با شور و حرارت دنبال مي کنند و رؤياهايشان را فعالانه و با شور و حرارت دنبال مي کنند و رؤياهايشان را به تحقق مي رسانند. شما هم مي توانيد چنين کنيد!
اين مقاله، ترجمه ي است از: Entreprenur،99
منبع: کتاب حديث زندگي




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط