حافظ؛ سخن‌سرایی نوآفرین

محمد نجیب مروة (ح 1296-1367ق) فرزند باقرین محمد حسین، ادیب، شاعر و نویسنده‌ی شیعی لبنانی. در روستای زریریّه از روستاهای جبل عامل بزاد و در روستای عیثا‌الزّط از دنیا در گذشت و
شنبه، 22 ارديبهشت 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
حافظ؛ سخن‌سرایی نوآفرین
حافظ؛ سخن‌سرایی نوآفرین

نویسنده: محمد حسین روحانی
 
محمد نجیب مروة (ح 1296-1367ق) فرزند باقرین محمد حسین، ادیب، شاعر و نویسنده‌ی شیعی لبنانی. در روستای زریریّه از روستاهای جبل عامل بزاد و در روستای عیثا‌الزّط از دنیا در گذشت و در همانجا به خاک سپرده شد. به مدرسه نرفت و خط ننوشت ولی مادرش به آموزش وی همت فراوان گماشت و او را مبادی خواندن و نوشتن بیاموخت. پدرش به وی نمی‌پرداخت زیرا سفرهای بسیار به وی مجال نمی‌داد که به خانواده‌ی خود رسیدگی کند. چون حافظ بزرگ شد و به بار آمد، قدر علم و فضل بشناخت. پس به نزد استادان گوناگون رفت و بیشتر وقت خود را به خواندن کتابهای مختلف گذراند چندان که زبان عربی را به نیکوتر وجهی فراگرفت و قوانین آن را باز شناخت. پس به سرودن اشعار فکاهی روی آورد و در این زمینه سرآمد همگان گردید. وی سخنسرایی بود نوآفرین، با زبان و گفتارهای روان که بسیاری از اخبار و حکایات نادر و ظرایف را از بر داشت و آن را به شیوه‌ای بس دلنشین بازگو می‌کرد چنان که همگی به انجمنهای او روی می‌آوردند تا از کلام دلکش او بهره‌مند گردند. در عین حال، به هنگام جدّ، مردی سختگیر و سرسخت بود که پا از دایره‌ی باورهای استوار خویش فراتر نمی‌گذاشت و اشعار آبدار و جانشکار می‌سرود. چکامه‌ی «میمیّه» او درباره‌ی فلسطین و اشعار تندی که طی جنگ جهانی نخست در شرح بیدادگریهای عثمانیان در کشورهای عربی تحت استعمارشان سرود، گواهی بر این مدعاست. او در سال 1350 ق (1932 م) سفری به افریقای باختری کرد و با خطرات و دردسرهای فراوان روبرو گردید. خودش درباره‌ی این سفر گفت: «چون زادگاه خود را جایگاه تنگدستی و ناداری یافتم و دیدم که روزگار به تاوان کودنی و نادانی، بر آن فشار آورده است و بیدادگری در آن ماندگار گشته است، از آن کوچ کردم زیرا مرا تاب خواری و ستم‌پذیری نیست». وی به بیشتر شهرهای لبنان، اردن، فلسطین و سوریه سفر کرده است. او را آثار چندی است که برخی از آن به چاپ رسیده است و برخی به صورت خطی بر جای است. آثار چاپ شده‌ی او بدین گونه است: الروض الزاهی فی الادب الفکاهی این کتاب فراگیر بخش عمده‌ی آفرینش هنری وی و دارای نوادر و ظرایف ادبی فراوان است؛ ثمرات الاسفار شامل گزارش درباره‌ی کاروانهای انبوه و پیاپی انسانی که از شهرها و روستاهای لبنان به آبگرمها و گرمابه‌های طبریه در فلسطین روانه می‌گشته‌اند تا از هوای پاک این سرزمین خجسته بهره برگیرند و از آب شفابخش آن بهبود یابند: بُغیة الراغبین فی مناقب امیرالمؤمنین؛ رحلة الشتاء و الصیف؛ التحفة الصیداویة. از آثار چاپ نشده‌ی اوست: العقد المنضود فی اخبار الوفود، شامل شرح بسیاری از وفادات شاعران و ادیبان و فیلسوفان و حکیمان بر پیامبران و پادشاهان و امیران و وزیران؛ المراسلات و المحاورات، شامل بسیاری از مکاتبات که میان وزیران و پادشاهان با شاعران و فقیهان روی داده است؛ الوصایا، حاوی سخنان بزرگان مانند پیامبران و پادشاهان و حکیمان به افراد امت و لشکریان فرزندانشان.

بیشتر بخوانید: ماجرای پایان ناپذیر حافظ


کتابنامه:
اعیان الشیعة، 211/9-216.
منبع مقاله :
گروه نویسندگان، (1391)، دائرةالمعارف تشیع (جلد ششم)، تهران: انتشارات حکمت، چاپ اول.
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط