نویسنده: پرویز ورجاوند
در چند دههی اخیر در جریان درگذشت نوجوانان و جوانان ناکام در مراسم خاکسپاری ختم سوم، هفت و چهلم و گاه سال «حجله میبندند» و در برابر مسجد و محل برگزاری مراسم آن را قرار میدهند. حجله عبارت است از یک نشانهی تزیینی که بر روی یک صفحه دایرهای شکل به قطر حدود 80 سانتیمتر آن را بر پا میدارند. گرداگرد صفحه در فاصلههای معینی پایههای چوبی قرار میدهند که در بالا به صورت نیمدایره در طرحهای مختلف به گونهی طاقنما بهم پیوند مییابند. سپس یک دورهی 25 سانتیمتری که در بالا کمی به سمت خارج متمایل شده بر روی آن استوار میکنند و بار دیگر یک لبهی بلند در حدود 30 سانتیمتر بر روی این قسمت اضافه میکنند. تمامی سطح نگهدارندهها یا ستونچهها و دورهی فراز آنها و لبه بالا را از داخل و خارج با قاببندیهای مختلف به کمک آیینهکاریهای ساده و رنگی میپوشانند و در بخشهائی آویزهای بلورین میآویزند. سپس با لامپهای کوچک و باطریهای مربوط آنرا روشن میسازند.
سابقهی بستن حجله به گذشته و به احتمال بیشتر به دوران قاجاریه بر میگردد. در این زمان در جریان اجراء تعزیهی عروسی حضرت قاسم (علیه السلام) «حجلهگاه قاسم» را به صحنه میآوردند. حجلهگاه عبارت بود از عماری بزرگی که چهار نفر پایههای آن را چون نخل بر دوش میکشیدند. به کمک چوب و پارچه اطاقک مانندی را میساختند که دارای در و پنجره و سقف شیروانی شکل بود. در برابر این اطاقک بر روی تشک گونهای، شبیه نعش قاسم جوان را میخواباندند و آن را به صحنه میآورند. مدتها بعد هودج گونهای که پایهها و سقف آن با پارچههای رنگارنگ و نفیس پوشانده شده و قطعههای زیادی بلور و آینه و جار به آن آویخته بودند جانشین آن گشت که بدون قرار دادن نعش، بچهای سه چهار ساله را درون آن مینشاندند و یک نفر طبق کش آنرا بر روی سر حمل میکرد. به دلیل سنگینی حجله، هر حجله کش مسافت کوتاهی آن را بر روی سر حمل میکرد و همین که میگفت «ببندیه» حجلهکشهای دیگر که در کنار او قرار داشتند، حجله را از روی سر او بر میداشتند و بر روی لنگ چنبر شدهای که بر روی سر حجلهکش دیگری قرار داشت مینهادند تا بعد از مسافتی که پیمود آن را بر سر فرد دیگری بنهند. در اطراف مسیر اسفند دود میکردند و باین ترتیب حجله را به محل مراسم و از جمله در قم تا صحن حضرت معصومه (سلام الله علیها) میبردند. در قم به حجله، «طبق» نیز میگفتند. از زمانی که برپائی تعزیهی عروسی قاسم به درخواست حاج شیخ جعفر ششتری از ناصرالدین شاه منع گردید، حجلهگاه قاسم نیز متروک گشت و جای خود را به حجلههای کنونی سپرد که فقط در مراسم عزاداری درگذشت جوانان ناکام بسته میشود.
کتابنامه :
تاریخ مذهبی قم، علی اصغر فقیهی، 279.
منبع مقاله :
گروه نویسندگان، (1391)، دائرةالمعارف تشیع (جلد ششم)، تهران: انتشارات حکمت، چاپ اول.
بیشتر بخوانید: تعزیه، نمایش عاشورایی
سابقهی بستن حجله به گذشته و به احتمال بیشتر به دوران قاجاریه بر میگردد. در این زمان در جریان اجراء تعزیهی عروسی حضرت قاسم (علیه السلام) «حجلهگاه قاسم» را به صحنه میآوردند. حجلهگاه عبارت بود از عماری بزرگی که چهار نفر پایههای آن را چون نخل بر دوش میکشیدند. به کمک چوب و پارچه اطاقک مانندی را میساختند که دارای در و پنجره و سقف شیروانی شکل بود. در برابر این اطاقک بر روی تشک گونهای، شبیه نعش قاسم جوان را میخواباندند و آن را به صحنه میآورند. مدتها بعد هودج گونهای که پایهها و سقف آن با پارچههای رنگارنگ و نفیس پوشانده شده و قطعههای زیادی بلور و آینه و جار به آن آویخته بودند جانشین آن گشت که بدون قرار دادن نعش، بچهای سه چهار ساله را درون آن مینشاندند و یک نفر طبق کش آنرا بر روی سر حمل میکرد. به دلیل سنگینی حجله، هر حجله کش مسافت کوتاهی آن را بر روی سر حمل میکرد و همین که میگفت «ببندیه» حجلهکشهای دیگر که در کنار او قرار داشتند، حجله را از روی سر او بر میداشتند و بر روی لنگ چنبر شدهای که بر روی سر حجلهکش دیگری قرار داشت مینهادند تا بعد از مسافتی که پیمود آن را بر سر فرد دیگری بنهند. در اطراف مسیر اسفند دود میکردند و باین ترتیب حجله را به محل مراسم و از جمله در قم تا صحن حضرت معصومه (سلام الله علیها) میبردند. در قم به حجله، «طبق» نیز میگفتند. از زمانی که برپائی تعزیهی عروسی قاسم به درخواست حاج شیخ جعفر ششتری از ناصرالدین شاه منع گردید، حجلهگاه قاسم نیز متروک گشت و جای خود را به حجلههای کنونی سپرد که فقط در مراسم عزاداری درگذشت جوانان ناکام بسته میشود.
کتابنامه :
تاریخ مذهبی قم، علی اصغر فقیهی، 279.
منبع مقاله :
گروه نویسندگان، (1391)، دائرةالمعارف تشیع (جلد ششم)، تهران: انتشارات حکمت، چاپ اول.