مقاله‌ای از دانشنامه‌ی ایرانیکا

دربار و درباری‌ها در حکومت رضا شاه پهلوی

در این مقاله درباره دربار و درباریان زمان رضا شاه سخن گفته می شود:
دوشنبه، 18 بهمن 1400
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
دربار و درباری‌ها در حکومت رضا شاه پهلوی
در سال‌های 1304 تا 1320یا 1925 تا 1941 زمانی که رضا شاه بر تخت سلطنت نشست، تعدادی از مقامات رسمی و درباری رده پایین قاجار، به ویژه آنهایی را نگه داشت که نقشی در دفاع و حمایت از جمهوری‌خواهی نداشتند. از جمله صادق همایون سرپرست عمارات و حاج عدل السلطنه رئیس صندوق خانه. شاید قصد شاه دادن مقام سلطنتی به این خانواده‌های سلطنتی نبود بلکه می‌خواست دور و و بر خود را از مقاماتی رسمی سلطنتی پر کند.  تیمورتاش در دوران تصدی‌گریش، وزارت دربار را با چند روش کاربردی مدرن سازماندهی کرد. دو دفتر پروتکل وجود داشت یکی که با شهروندان ایرانی در ارتباط بود (تشریفات داخلی) و دیگری پروتکل سلطنتی و ملل خارجی (تشریفات خارجی) شامل یک حوزه محاسبات یک دبیر خانه (کابینه درباری پهلوی) و دفاتر جدا برای پیشکار (رئیس فراشخانه)، اسطبل‌ها، باغ‌های سلطنتی، شکارگاه‌های سلطنتی، دفتر مخصوص شاهنشاه، سازمان پیشکاری ولی عهد و خیام خانه.


عبدالحسین تیمورتاش وزیر رضا شاه

حلقه داخلی درباری‌ها شامل منشی‌های وی در طول خدمتش به عنوان نخست وزیر و وزیر جنگ یعنی فرج اله بهرامی دبیر اعظم و سلیمان بهبودی بود. الزامات ارتش برای رضا شاه بسیار مهم بود و بسیاری از درباریهای رسمی او افسر وظیفه و آماده به خدمت بودند. این افراد و بسیاری دیگر که به تازگی به این مناسب گمارده شده بودند، تحت نظارت عبدالحسین تیمورتاش وزیر دربار پهلوی بودند. درواقع در سالهای اول دربار رضا شاه عمدتا توسط این مرد قدرتمند و بلند پرواز کنترل می‌شد.

اوکسی بود که سبک و تشریفات سلطنتی را بنیان نهاد که همین سبب حفظ و بقای وی شد. بر خلاف شاه او از یک خانواده در خور و صاحب ملک و اموال و با نفوذ آمده بود. وی در آکادمی ارتش در سن‌پترزبورگ جایی که او با اروپا و موضاعات پیچیده که هنوز برای جامعه ایران نا آشنا و نامانوس بود آشنا شده بود، آموزش دیده بود. با توجه به سلسله مراتب اجتماعی موجود در آکادمی که سطح تشخیص قوی او را نیرو می‌بخشید که باعث شده بود به دید بالاتر به شاه نگاه کند و او را فروتن و متواضع در برابر شاه ساخته بود.

از طرف دیگر تیمورتاش از نقطه نظرات شاه از آینده و چشم انداز ایران و از دربار وزارت به عنوان یک ابزار تغییرات اجتماعی و اساس یک بروکراسی مرکزی مدرن بهره می‌برد. او به عنوان شخص دوم قدرت در سلطنت به جلسات کابینه عملی که در قانون ایران فراهم نشده بود و برای او وجود خارجی نداشت، توجه داشت. حتی او تصمیماتی را به کابینه دیکته می‌کرد و هدایت امور خارجی را متاثر می‌ساخت. تصمیمات او مورد توجه شاه بود تا جایی که شاه در یکی از جلسات کابینه اعلام کرد: تیمور به جای من صحبت می‌کند. تیمورتاش فقط چشم شاه نبود بلکه گوش و دهان شاه نیز بود. با توجه به تجربه او در نظام و وزارت دادگستری و امورات عامه، وی نسبت به شاه در موارد ضروری آماده‌تر و مطلع‌تر بود.

به عنوان مثال او شخصاً کاندیداها را برای انتخابات پارلمانی منسوب می‌کرد و وزیر کشور به او گزارش می‌داد.(کلنل جهانبانی به وزیر کشور تلگراف را از کازرون با پاسخ وزیر در حاشیه رمز گشایی می‌کند، 7 ابان سال 1311/29 اکتبر سال 1932، آرشیو ملی ایران –اسناد ملی ایران )

تیمورتاش در دوران تصدی‌گریش، وزارت دربار را با چند روش کاربردی مدرن سازماندهی کرد. دو دفتر پروتکل وجود داشت یکی که با شهروندان ایرانی در ارتباط بود (تشریفات داخلی) و دیگری پروتکل سلطنتی و ملل خارجی (تشریفات خارجی) شامل یک حوزه محاسبات یک دبیر خانه (کابینه درباری پهلوی) و دفاتر جدا برای پیشکار (رئیس فراشخانه)، اسطبل‌ها، باغ‌های سلطنتی، شکارگاه‌های سلطنتی، دفتر مخصوص شاهنشاه، سازمان پیشکاری ولی عهد و خیام خانه. با این وجود در سال 1311/1932 زمانی که تیمورتاز در مسیر برگشت به خانه اش از یک ماموریت که برای مذاکره با شرکت نفت ایرانی انگلو بود در مسکو توقف کرد او ظاهرا با این کار سوء ظن شاه را برانگیخته بود.

رزون صفحه 144 و تقی زاده صفحات 223 تا 235 این طور نوشته‌اند: "او داشت برای رضا شاه به سادگی یک پرستیژ عظیمی در نتیجه دیپلماسی موفقش و اصلاحات داخلیش کسب می‌کرد و حاکم به احتمال خیلی زیاد به این امر به عنوان یک هدف بی حد و اندازه که وزیر دربارش با آن مرتبط بود، احترام می‌گذاشت. در سال 1311/1932 تیمورتاش از موقعیتش برکنار شد. او متعاقبا به دستور شاه به فساد و اختلاس محکوم شد. 5 ماه بعد او در سلول خودش به قتل رسید.

ساختار اداری که تیمورتاش بنا نهاد بعد از عزل او اساسا بدون تغییر باقی ماند. (سالنمای رسمی کشور – تهران سال 1309/1930 صفحه 67 تا 68، سالنمای پارس – تهران سال 1310/1931،صفحه 76 و موارد بعدی تا سال 1320/1941). اتاق شاهزاده برابر و موازی با دربار با یک سری شعبه های محدود شامل شعبه نظامی، توسعه داده شده بود.

همچنین از آنجایی که دارایی های شاه به بیش از 3000 روستا به اضافه تعدادی کارخانه و هتل شده بود، دیوان محاسبات نیز کارش پیچیده تر شده بود. در واقع در سال 1315/1936 یک دقتر جدیدی در وزارت دربار ایجاد شد که کارش منحصرا رسیدگی به دارایی های و املاک شاه بود. (دارایی‌ها و املاک شاهنشاهی – سالنامه پارس سال 1316/1937 صفحه 176).
 

حسین شکوه  یا شکو الملک رئیس دفتر رضا شاه

بقیه مقامات درباری کمتر از تیمورتاش بلند پرواز بودند و بیشتر مطیع خواسته های شاه بودند. شاه به علت ملاحظه کاری برای به وجود نیامدن یک رغیب برای قدرتش، تصمیم گرفت وزیر دربار دیگری را برای دربارش منصوب نکند. حسین شکوه یا شکوه الملک رئیس مخصوص دفتر شاهنشاهی در طول سلطنت رضا شاه، درباری‌هایش را از قبل اعلام کرد. تصدی گری بلند مدت شکوه را می‌توان توسط درونی سازی قوانین بروکراسی بهتر توصیف کرد.

وی پیشنهاد دیپلماسی نمی‌داد؛ هر چه که شاه دستور می‌داد، اطاعت می‌کرد و خشم شاه را به علت پادرمیانی برای کسی براگیخته نمی کرد. بنابراین او دسترسی به شاه را کنترل می‌نمود و از قدرت خود سوء استفاده نمی کرد ( دستی صفحات 138 تا 141). یکی دیگر از درباریان حسین ادیب السلطنه سامی بود که از خانواده ای بالا رتبه بود و به خاطر امانت و شایستگی معروف بود. بعدر از عزل تیمورتاش وی به عنوان فرمانده پروتوکول منسوب شد مقامی که او را بالاتر از شکوه قرار می‌داد و در سال 1314/1935 او به مدت 4 سال رئیس دربار شد. در سال 1318/1939 شاه دوباره وزارت دربار را به محمود جم، دختر ناتنیش و یکی از نخست وزیران سابق با علم با اینکه او مانند تیمورتاش نخواهد شد واگذارنمود( سالنامه پارس سال 1319/1940 صفحه 141).
 

تغییر معماری کاخ مرمر

شاه مشتاق بود که در آداب و سنن پادشاهی سلطنت خود را توسط یک ساختمان مهم و اصلی به یادگار بگذارد. تمایل او برای فاصله از عموم و تشریفات باعث شده بود ساختارهای جدیدی که کمتر مشابه پیشینیان قاجار او بود ایجاد شود. بهترین کاخ او کاخ مرمر در تهران بود. ابعاد اتاق مطالعه او 6 در 8 متر بود و سقف بلند آن کاملا با چوب خاتم پوشیده شده بود. 150 استاد خاتم کار به همراه دستیارشان به تنهایی بر روی این اتاق کار میکردند. هنرمندان از استان‌های مختلف برای ساختن دروازه های کاخ اورده شدند.

بهبودی که مسئول پروژه ساختمان بود، توصیف وسیعی از کاخهای شاه و نام استادانی را آورده است که در آن کار می‌کردند. (صفحه 213 تا 223). رضا شاه توجه ویژه ای به امور و جزئیات کار داشت حتی انتخاب درختانی که باید بریده می‌شدند. او تمایل ویژه ای برای بررسی پیشرفت کار از خود نشان میداد( بهبودی صفحه 159 تا 160). ملکه، تاج الملوک با بچه هایش در مکانهای جدید و جداگانه ای زندگی می کردند.
 

موسسات درباری رضا شاه

در میان وزارت دربار بازرسینی وجود داشتند. مقامات درباری به عنوان حاکمان در موسسات دولتی با مسئولیتهای مشترک، گمارده شده بودند. آنها همچنین عریضه ها و شکایات را از مردم دریافت کرده و بین محکمه های سلطنتی توزیع می‌نمودند. این شکایات کاملا بررسی و تحلیل و ثبت می‌شد. تصمیم نهایی به طور دقیق ثبت می‌شد. بسیاری از اطلاعات به دست آمده از این روش برای اهداف کنترلی و جاسوسی مورد استفاده قرار می‌گرفت. (I.N.A,f.b.No.117002,no reg.no)

دادگاه با سلسله مراتب مذهبی تماس نزدیک برقرار می‌کرد. با این وجود بسیاری از افراد پایین مرتبه (علما) که خیلی حمایت مالی نمی شدند (سردمداران دربار پهلوی تا نخست وزیر) با روحانیون بالارتبه که برای موقعیت‌های مشخصی نگهداری شده بودند در ارتباط بودند. (به عنوان مثال مکاتبات بین دربار پهلوی و سید ابوالحسن مجتهد اصفهانی و آیت الله محمد حسین نایینی و اشخاص دیگر).
 

مجلس در حکومت رضا شاه

دربار رضا شاه در ابتدا به عنوان یک پارلمان، موسسه قانون‌گذاری غیر منسوب که هم در عقاید و هم در استبداد مدرن بود بنا نهاده شد. مقامات رسمی شاه را از نیازهای سیاسی که باید مورد توجه وی قرار میگرفت مطلع ساختند. بنابراین دربار بروکراسی بر توسعه کنترل شاه بر ایالات و جامعه ایرانی بخش شد. تا سال 1930 این امر عمدتا تکمیل شد. این از آن ایده نشات گرفته بود که دربار تدریجاً از محیط سیاسی به یک موسسه مالی و تشریفاتی انتقال پیدا کند. خیلی وقت بود که شاه دیگر نه نیاز به این داشت که دربار بین او و افراد با نفوذ که بعدها مستقیماً به خدمت او در می‌آمدند دخالت داشته باشد (به عنوان مثال، سجادی صفحه 129 تا 132) و نه به وزیر دربار نیاز داشت.

جنبه های مالی. تیمورتاش به سادگی بابت اموری که واقعاً نیاز بود خرج میکرد و به نخست وزیر دستور پرداختش را می‌داد. (تیمورتاش 20 بهمن سال 1305یا 9 فوریه سال 1926). بعد از عزل رسمی او درخواست‌ها برای پرداخت بایستی برای کابینه صادر می‌شد. در واقع بعد از سال 1311/1932 تمام مکاتبات بین وزارت دربار ودفتر نخست وزیر در آرشیوهای ملی مربوط به پول پیدا شد.
 

ولخرجی در دربار رضا شاه

تصمیمات سیاسی احتمالاً توسط خود شخص شاه به نخست وزیر مکاتبه می‌شد. مکاتبات بین دربار و کابینه نه تنها مانند سابق در دهه آخر سلطنت رضا شاه سود بخش نبود بلکه تضاد بین شکوه و جلال بیرونی و شکوه دربار و حقیقت امر وجود داشت. به عنوان مثال یک زمانی یک جعبه شکلات فرانسوی وارداتی به ارزش 25 تومان از مالیات و عوارض گمرکی معاف کرد(وزارت بازرگانی به کابینه، 14 بهمن ماه سال 1318 یا دوم فوریه سال 1939) یا در مورد دیگر، وزارت از حق گمرکی 5 تومانی که حامل یک چمدان برای دربار بود امتناع کرد و کابینه به خزانه داری دستور پرداخت را داد (دستور اجرایی شماره 6264/1380 کابینه). لباس یونیفرم مقامات درباری توسط وزارت امور خارجه پرداخت می‌شد (یوسف صغری به نخست وزیر سال 1316/1937).

وزارت دربار به طور افزایشی به عنوان یک شرکت با اختیارات وسیع با بهره برداری از ارتباطش با ایالت برای اهداف بزرگ مالی بناشد. در واقع مرز بین دربار و ایالت، بین پرسنل و عموم مردم در حال از بین رفتن بود.

کابینه مکررا جلسه برگذارمیکرد و همیشه به طور مطلوب بر روی درخواست دربار تصمیم گیری می‌کرد به عنوان مثال یک درخواست توسط امور مالی که تمام مواد شیمیایی وارد شده توسط صنایع سلطنتی از حق گمرکی معاف است( دستور اجرایی کابینه 15 شهریور سال 1314 یا 7 سپتامبر سال 1935).

سه ماه بعد کابینه درخواست دیگری مبنی بر اینکه کارخانجات سلطنتی از معافیت عوارض گمرکی از هر کالای وارداتی اتخاذ کرد(دستور اجرایی در آذر سال 1314 یا دسامبر سال 1935). چنین اعمالی بعد از کناره‌گیری رضا شاه در شهریور 1320 یا سپتامبر 1941 ادامه پیدا کرد.

کابینه حتی مرکباتی را که از باغات قصر تا دریای خزر بود را از مالیات شهری معاف کرده بود (دستور اجرایی 20 بهمن سال 1320 یا 9 فوریه سال 1942). بنا بر این پر واضح است که بودجه دربار به هیچ روشی موقعیت واقعیش را بازتاب نمی کرد.

بسیاری از هزینه های مختلف دربار توسط وزارت خانه ها و سازمان‌های دیگر جذب می‌شد. ارز خارجی به اعضای دربار و خاندان شاه با نرخ تبدیل پایین ساختگی فروخته می‌شد. زمانی که دولت یک صورت حساب برای خدمات تلفن و پست می‌فرستاد وزیر دربار عصبانی می‌شد و به وزیر دربار اطلاع می‌داد چنین خدماتی باید برایشان رایگان باشد( وزیر دربار به نخست وزیر 9 ابان سال 1322 یا 31 اکتبر سال 1943).
 

ولخرجی در مراسمات درباریان

برای جشن ها عروسی شاهزاده محمد رضا و شاهزاده فوزیه در مصر در سال 1318/1939، معاملات سازمان واردات و صادرات به تنهایی بیش از نیمی از کل بودجه سالیانه رسمی دربار را رغم زد.( دفتر نخست وزیری به وزارت برنامه و بودجه، 27 اسفند سال 1318/8 مارچ 1939).

آیین تشریفاتی. گذشته از مسائل مالی، وزارت دربار مسئول نظارت بر تمام مراسم تشریفاتی بود. با این وجود که پیشینه شاه و زندگی شخصی وی بسیار ساده و بدون تجمل بود با این حال او می‌خواست اموراتش را با عظمت و شکوه سلسله پهلوی متاثر سازد.

امور مکرر، کارنیوالها، و رژه های نظامی چشم جمعیت را خیره می‌ساخت و افسانه قدرت شکست ناپذیر را تقویت می‌کرد. شکوه دربار نبایستی چیزی غیر منطقی جلوه می‌داد بلکه باید چیزی خود بیانگر می‌بود. به عنوان مثال ساختار با ابهت کاخ‌های سلطنتی که حتی شباهتی به خانه‌های دولتمردان ایرانی نداشت، باعث شده بود که شاه و دربارش را چیزی مجزا نشان دهد.

این کاخ ها با طراحی غربی با نقشه ای متقارن که گاهی با عناصر معماری ایران باستان در آمیخته بود، واقعیتهای جدیدی را نشان می‌داد. هر چقدر که رسومات دربار قاجار شخصی و غیر رسمی بود تشریفات دربار پهلوی بعد از اروپا یک الگو بود( ساکویل غرب صفحه 49-50) مانند تاج گذاری شاه ( امیر طهماسب صفحه 697 تا 717، برای تکمیل برنامه آیین تشریفات، بهبودی صفحه 166 تا 173) و مراسم جشن شاهزاده.

لیست خرید برای امور بعدی تهیه شده توسط دربار برای دفتر نخست وزیر شامل 5000 بطری مشروب شامپانی، 800 بطری نوشیدنی با کیفیت بالا، 10000 کارت دعوت بود. 3000 بطری مشروب شامپانی را در این میان در وزارت امور خارجه سرو شد. تمام بخش‌های دولتی و شهری نیز پذیرش‌ها جداگانه‌ای داشتند. (در این لست لوازم التحریر دربار نیز موجود بود که جایی ثبت نشده است).

تشریفات درباری شامل تعطیلات و بازرسی های سلطنتی توسط مدیر تشریفات کنترل و اداره می‌شد. (دستورات اجرایی به تمامی وزیران، 10 دیماه سال 1315یا 9 ژانویه سال 1936) مهدی فرخ (صفحه 392 تا 405) یک مشکل سیاسی که او به عنوان حاکم وژنرال آذربایجان که چطور ارتش و افسران غیر نظامی را در طول جشن‌های رسمی باید آراسته کند را یاد آوری می‌کند.

آداب و معاشرت و لباس دربار طوری بود که تاثیر گذاری خود را نشان دهد. به عنوان مثال جشن ها و تشریفات عمومی مربوط به تولد شاهزاده مجلل، رسمی گسترده و محترمانه بود. این تشریفات خودش آداب و رسوم ایرانی را خیلی کم نمایان میکرد و بیشتر عقاید و فرهنگ غرب را نشان می‌داد. حضور زیرکانه رضا شاه اقتدار سلطنتی شاهزاده جوان را پررنگ می‌کرد. (برای توصیف وقایع مربوطه مقاله مدیر دفتر نخست وزیر 8 اذر 1317 یا 29 نوابر 1938 را مطالعه کنید.)

بنابراین دربار رضا شاه نهادینه، منظم، نظامی و بروکراسی شده شد. در همان زمان زندگی شاه و خانواده‌اش میانه رو و بی نظیر حتی وابسته پاک دینان شد. شاه ساده غذا می‌خورد، کف زمین می‌خوابید و دستش را در ظرفی می‌شست که خدمتکار می‌آورد. وی حتی خودش پیگیر چایی و سیگار از خدمتکاران با اعتمادش می‌شد. عصمت همسر سوم او و پسرش مجبور بودند برای یک یخچال خواهش کنند؛ هر چند این خواهش مورد پذیرش واقع نشد. (برای زندگی شخصی شاه به کتاب خاطرات صفحه 73 تا 75 مراجعه شود.)


آداب درباری رتبه و پرستیژ هر مقام دربار را سازمان دهی می‌کرد. از شاه گرفته تا پایین ترین مقام دربار، طرز رفتار وبرخورد نسبت به مقام ارشد در جزییترین مورد نیز توصیف شده بود. عزت و احترام درباری‌ها بیشتر از موقعیت و جایگاه آنها نشات گرفته می‌شد تا نسب خونی و مانند اروپا در ایران نیز تمایزات طبقاتی کمتر گفته می‌شد. اصالت خانوادگی ایرانی اصولا یک مقام اسقف اعظم بود. آنهایی که جزئی از اعضا دربار نبودند یا دسترسی به آن نداشتند به ندرت می‌توانستند به عنوان نخبه مالی یا سیاسی بشوند. موسسه دیگری وجود نداشت که بتواند به اشخاص قدرت و پرستیژ زیادی اعطا کند.
 

سخن آخر

حرف شنوی و وفاداری که از یک مفهوم عزت خانوادگی نشات گرفته بود برای فرمانبرداری ناشی از ترس و به خاطر پاداش فوری و آتی، ثانویه محسوب می‌شد. زمانی که رضا شاه در سال 1320 از حکومت کناره گیری کرد حتی قبل از اینکه وی در بندرعباس در ساحل خلیج فارس سوار کشتی بشود اطرافیان او تظاهر به ترک او می‌نمودند و واقعیت این نبود.( پهلوی صفحه 6 تا 9 گلزاییان صفحه 522 تا 604).

بنابراین دربار رضا شاه مانند یک صورت فلکی اجتماعی ویژه بود که آفرینش نبوغ یک شخص در مقایسه با آداب سلطنتی ایرانی که را نشان می‌داد که به وسیله وابستگان به طور غیر رسمی و قابل دسترس مشخص شده بود.

 

منبع ها:

ʿA. Amīr-Ṭahmāsb, Tārīḵ-e Šāhanšāhī-e Reżā Šāh Pahlavī, Tehran, 1305 Š./1926.
S. Behbūdī, Bīst sāl bā Aʿlāḥażrat Reżā Šāh, n.p., 1357 Š./1978.
ʿA. Daštī, Panjāh o panj, Tehran, 1354 Š./1975.
M. Farroḵ, Ḵāṭerāt-e sīāsī, Tehran, 1347 Š./1968.
A. Ḡanī, Yāddāšthā-ye Doktor Qāsem Ḡanī, ed. S. Ḡanī, XI, London, 1984.
M. Hedāyat, Ḵāṭerāt wa ḵaṭarāt, Tehran, 1329 Š./1950.
E. Ḵᵛājanūrī, Bāzīgarān-e ʿaṣr-e ṭelāʾī, Tehran, 1340 Š./1961.
“Ḵāṭerāt-e Maleka-ye Tūrān,” Tārīḵ-e moʿāṣer-e Īrān 2, Tehran, 1369 Š./1990, pp. 149-60.
Moʾassesa-ye moṭālaʿāt wa pažūhešhā-ye sīāsī, Ẓohūr wa soqūṭ-e salṭanat-e Pahlavī I. Ḵāṭerāt-e artešbod¬-e sābeq Ḥosayn Fardūst, Tehran, 1369 Š./1990.
Š. Pahlavī, “Ḵāṭerāt-e Vālāḥażrat Šāh-doḵt Šams Pahlavī,” Eṭṭelāʿāt-e māhāna 2, Ordībehešt 1327 Š./April-May 1948, pp. 2-3.
M. Rezun, The Soviet Union and Iran, Geneva, 1981.
V. Sackville-West, Passenger to Tehran, London, 1926.
M. Sajjādī, “Yād-ī az dawrān-e sāḵtman-e Īrān-e jadīd,” Sāl¬nāma-ye donyā 30, 1353 Š./1974, pp. 129-32.
S.-Ḥ. Taqīzāda, Zendagī-e tūfānī. Ḵāṭerāt-e Sayyed Ḥasan Taqīzāda, ed. Ī. Afšār, Tehran, 1368 Š./1989.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.