انسان‌شناختی در اندیشه شهید صدر

مبانی معرفت‌شناختی شهید صدر در انسان‌شناختی او نیز متجلی می‌شود. با این مبنای هستی شناختی و معرفت‌شناختی، انسان ازجمله موجوداتی است که دارای دو ساحت است؛ ساحت مادی و ساحت معنوی.
پنجشنبه، 7 تير 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
انسان‌شناختی در اندیشه شهید صدر
مبانی معرفت شناختی و هستی شناختی شهید صدر در مبنای انسان شناختی وی
 
چکیده
مبانی معرفت‌شناختی شهید صدر در انسان‌شناختی او نیز متجلی می‌شود. با این مبنای هستی شناختی و معرفت‌شناختی، انسان ازجمله موجوداتی است که دارای دو ساحت است؛ ساحت مادی و ساحت معنوی. تعامل دو ساحت مادی و معنوی در انسان، به‌خوبی قابل‌شناسایی است. همچنان که وضعیت روحی و معنوی انسان در بعد جسمانی او اثر می‌گذارد، شرایط جسمانی او نیز بر وضعیت روحی او مؤثر واقع می‌شود.

تعداد کلمات 974/ تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
انسان‌شناختی در اندیشه شهید صدر

نظریه انسان‌شناختی در اندیشه شهید صدر

جلوه دوگانه نظام هستی و نیز مبانی معرفت‌شناختی شهید صدر در انسان‌شناختی او نیز متجلی می‌شود. با این مبنای هستی شناختی و معرفت‌شناختی، انسان ازجمله موجوداتی است که دارای دو ساحت است؛ ساحت مادی و ساحت معنوی. تعامل دو ساحت مادی و معنوی در انسان، به‌خوبی قابل‌شناسایی است. همچنان که وضعیت روحی و معنوی انسان در بعد جسمانی او اثر می‌گذارد، شرایط جسمانی او نیز بر وضعیت روحی او مؤثر واقع می‌شود.[1]
او معتقد است چون انسان موجودی اجتماعی است، همواره در طول تاریخ در درون نظام اجتماعی می‌زیسته و با آن رابطه تأثیر و تأثر عمیقی داشته است. همین حیات اجتماعی توانسته انسان امروز را با مشکل و بحران مواجه نماید؛ از سوی دیگر، او را به مقابله با بحران‌های عمیق اجتماعی وادار کرده است. تلاش‌های جدی برای دستیابی به یک زندگی سعادتمندانه برمدار عدالت و پاکی، یکی از این نوع تلاش‌ها است.[2] کوشش‌ها و فعالیت‌های علمی بشر امروز به‌مراتب بیشتر و پیچیده‌تر از گذشتگان شده است؛ زیرا اندیشمندان و متفکران متعددی، برای حل بحران‌ها، دیدگاه‌ها و راه‌حل‌های متعدد و متفاوتی ارائه نموده‌اند.[3] این مسیر هیچ‌گاه بر انسان مسدود نخواهد شد؛ زیرا انسان عهده‌دار مقام «خلیفة اللهی» است و خداوند این توان را تکوینا به انسان عطا کرده تا باقدرت تعقل و اراده‌ای که دارد، خود بر سرنوشت خویش مسلط شود.[4] شهید صدر این نوع خلافت تکوینی را که خدای تعالی به همه انسان‌ها داده است، انسان در مواجهه با طبیعت، قادر بوده تجربیات علمی خود را در آن عرصه به خدمت بگیرد و سلطه خود را در بهره‌برداری از طبیعت بگستراند و هرروز تجربه و دانشی به دانش خود بیفزاید و در رویارویی با آن و به‌منظور استخدام طبیعت، آن را به کار ببندد.
هرچند انسان در فرآیند زندگی و حیات می‌تواند از تجربیات اجتماعی خود بهره بگیرد، اما تجربیات اجتماعی انسان متفاوت از تجربیات طبیعی اوست. این تفاوت در تجربه طبیعی و اجتماعی، به خصایص طبیعت و نظام اجتماعی انسان بازمی‌گردد.
خلافت عام می‌نامد که نشان‌دهنده کرامت ذاتی انسان است و خدای تعالی برای رسیدن انسان به کمال نهایی که هدف خلقت است، به او عطا کرده است. در این نوع خلافت، انسان‌ها بر روی زمین می‌توانند با یکدیگر و با طبیعت نیز رابطه برقرار کنند؛ اما این رابطه، رابطه امانت‌داری است، نه رابطه مالکانه.[5] خصوصیت دیگر خلافت انسان بر زمین، نسبی بودن آن است؛ بدان معنا که چون وجود انسان محدودیت‌های زیادی دارد، نمی‌تواند خلافتش نامحدود باشد؛[6] اما قلمرو آن بسیار گسترده است و همه عرصه‌های حیات بشری را شامل می‌شود.[7]
چون هدف خدای تعالی هدایت همه انسان‌هاست، انسانی که خلیفه خدا شد نیز باید همان هدف را تعقیب کند و با نظارت و امربه‌معروف و نهی از منکر، زمینه هدایت انسان‌های دیگر را فراهم کند و برای نیل به این هدف، از هیچ کوششی فروگذار نکند و از مشورت دیگر نیز بهره ببرد.
از سوی دیگر، انسان خلیفه و جانشین خدا بر زمین است؛ دیگر نمی‌تواند از مالکیت استقلال بر زمین بهره‌مند گردد؛ بلکه خلافت انسان‌ها بر زمین و آنچه بر روی زمین است، شکل امانت‌داری به خود می‌گیرد و همه انسان‌ها در این خصوصیت شبیه هم هستند؛ هیچ‌کسی نمی‌تواند آزادی و اختیار دیگران را سلب کند و یا به دیگران ظلم نماید. درعین‌حال همه موظف‌اند مسیر هدایت را برای یکدیگر هموار کنند.
انسان در مواجهه با طبیعت، قادر بوده تجربیات علمی خود را در آن عرصه به خدمت بگیرد و سلطه خود را در بهره‌برداری از طبیعت بگستراند و هرروز تجربه و دانشی به دانش خود بیفزاید و در رویارویی با آن و به‌منظور استخدام طبیعت، آن را به کار ببندد.
هرچند انسان در فرآیند زندگی و حیات می‌تواند از تجربیات اجتماعی خود بهره بگیرد، اما تجربیات اجتماعی انسان متفاوت از تجربیات طبیعی اوست. این تفاوت در تجربه طبیعی و اجتماعی، به خصایص طبیعت و نظام اجتماعی انسان بازمی‌گردد.[8] مهم‌ترین این تفاوت‌ها عبارت‌اند از:
١. تجربه طبیعی می‌تواند فردی باشد؛ درحالی‌که تجربه اجتماعی قائم به‌نظام اجتماعی است و نمی‌تواند فردی باشد.[9]
۲. تجربه طبیعی از شفافیت و وضوح بیشتری برخوردار است؛ درحالی‌که تجربه اجتماعی از چنین وضوحی برخوردار نیست و به همین دلیل انحراف در تجربه طبیعی کمتر اتفاق می‌افتد و انگیزه عالمان و دانشمندان کشف حقایق است؛ درحالی‌که در تجربه اجتماعی ممکن است اغراض دیگری چون استثمار و بهره‌کشی از دیگران وجود داشته باشد و متفکران واقعاً به دنبال کشف حقایق نباشند.[10]
٣. با فرض پذیرش آنکه متفکرانی را شناسایی کنند و آن نظام اجتماعی را فارغ از انگیزه‌ها فرار از «ناملایمات» اسیرشده است، همواره به دنبال تأمین خواسته‌های دنیوی خود است برای دستیابی به آن از هیچ تلاشی فروگذاری نمی‌کند و برای رسیدن به خواسته‌ها و تمایلات خود، حتی دیگر انسان‌ها را نردبان خویش قرار می‌دهد. چنین انسانی در اندیشه صدره دلیل و انگیزه‌ای برای تحمل سختی‌ها و مرارت‌ها ندارد؛[11] بنابراین برای تعالی بخشیدن به او باید معانی و قلمرو لذت‌ها و مرارت‌ها را تغییر داد و توسعه بخشید و یا تضییق نمود. تغییر در مفاهیم و قلمرو «لذت» و «الم» راه‌حل اساسی راهنمایی و هدایت انسان است که به نظر شهید صدر اسلام آن را انجام داده است.[12]
ارائه تعریف جدیدی از لذت‌ها و ناملایمات که در دین صورت می‌گیرد، منافع فردی و اجتماعی انسان را به هم پیوند می‌زند. با این تعریف‌ها، عدالت اجتماعی فراگیر در جامعه استوار می‌گردد و حاصل تلاقی حب ذات و تعریف لذت و الم منجر به عدالت می‌شود و منافعش متوجه جامعه می‌گردد؛ بنابراین برآیند نظریه حب ذات و تعریف‌های دین از لذت و الم در اندیشه شهید صدر، گره خوردن منافع افراد و جامعه به هم است؛ لذا از منظر دین، هیچ منافاتی بین منافع فردی و منافع جامعه به وجود نمی‌آید.[13]

 

نمایش پی نوشت ها:

[1] محمدباقر صدر؛ فلسفتنا، ص ۳۶۰-۳۶۱.
[2] محمدباقر صدر؛ المدرسه الاسلامیه، ص ۱۲-۱۳
[3] همان، ص 14.
[4] محمدحسین جمشیدی؛ «اندیشه سیاسی شهید رابع»؛ ص ۱۵۴.
[5] همان، ص ۱۵۸-۱۵۹.
[6] همان، ص ۱۶۵
[7] همان، ص ۱۶۶-۱۶۷.
[8] محمدباقر صدر، المدرسه الاسلامیه؛ ص ۲۴-۲۵.
[9] همان، ص 26-25.
[10] همان، ص ۲۶-۲۷.
[11] همان، ص ۷۸-۷۹.
[12] همان، ص ۸۰
[13] همان، ص ۷۷.

منبع: خسرو پناه، عبدالحسین، در جستجوی علوم انسانی اسلامی، ایران، تهران، نشر معارف، 1392 شمسی.



مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط