دو جریان همواره ادعای تحقق همبستگی و جلوگیری از گسست اجتماعی را در جامعه ایران داشتهاند؛ اولی جریان روحانیت است و دومی جریان روشنفکری غربزده و بیهویت. جریان اول (روحانیت)، ماهیتی کاملاً مذهبی داشته و سر بر آسمان دارد و با خداگرایی، دنیا را مزرعه آخرت میشمارد، درحالی که جریان دوم (روشنفکری غربزده )، ماهیتی سکولار داشته و کاملاً زمینی است.
تعداد کلمات 834/ تخمین زمان مطالعه 4 دقیقه
دو جریان همواره ادعای تحقق همبستگی و جلوگیری از گسست اجتماعی را در جامعه ایران داشتهاند؛ اولی جریان روحانیت است و دومی جریان روشنفکری غربزده و بیهویت. جریان اول (روحانیت)، تداوم جریان جنبشهای علوی است که در عصر صفوی مجد اعتلا و ظهور در عرصههای کلی جامعه را یافت و در ادامه سیر تاریخی خود با بازگشت به هویت اصلی خود، ماهیتی اجتماعی - سیاسی یافت و به جریان اصلی تاریخ معاصر ایران تبدیل شد؛ ولی جریان دوم حاصل جنبش اومانیستی غرب و رنسانس اروپاست. این جریان که در عصر مشروطه شکل گرفت و در استبداد رضاخانی و محمدرضا شاهی تداوم یافت، با ارزشها و شعارهای ویژه خود، اپوزیسیون جریان اول (روحانیت) محسوب میشود.
جریان اول (روحانیت) به لحاظ هویت مذهبی آن، جزء اصلی هویت ایرانی است، درحالی که جریان دوم (روشنفکری غربزده)، امری عارضی است که بر فرهنگ اصیل و ریشهدار جریان اول تحمیل شده است. جریان اول (روحانیت)، ماهیتی کاملاً مذهبی داشته و سر بر آسمان دارد و با خداگرایی، دنیا را مزرعه آخرت میشمارد، درحالی که جریان دوم (روشنفکری غربزده )، ماهیتی سکولار داشته و کاملاً زمینی است. جریان اول (روحانیت) در تاریخ معاصر ایران - اعم از مشروطه، جنبش ملی نفت و انقلاب اسلامی - پیشتاز مبارزه با استبداد و استعمار بوده، درحالی که جریان دوم (روشنفکری غربزده)، بیشتر مدعی مبارزه با استبداد، و ظهور و تجلی آن، پس از پیروزی بر استبداد و هنگام تقسیم غنائم و نتایج نهضت بوده است. لذا میبنیم که روحانیت در طول تاریخ ایران دارای نقش ویژه و برجستهتری بوده است و بالطبع در زمینه تحقق همبستگی و جلوگیری از گسست اجتماعی میتواند نقش مفید و مؤثرتری را ایفا کند. برای آشنایی با نقش روحانیت در این راستا لازم است ابتدا، به طور اجمالی با گسستهای اجتماعی که مانع تحقق همبستگی با محوریت نهادینهسازی فرهنگ قرآنی در جامعه میشود، آشنا شده و ضمن بیان هر یک به نقش و موقعیتی که روحانیت میتواند در این خصوص داشته باشد، اشاره کنیم.
بیشتر بخوانید: کارکردهای روحانیت قرآنی
الف. سیاسی
همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار حکومت اسلامی در ایران، منجر به بروز شکاف سیاسی در ایران شد. در اینجا دو گروه مطرح گردید که یک گروه، گروه انقلابی بودند که طرفدار و تابع نظریات امام خمینی (رحمتهالله علیه) بودند و گروه دیگر به نام گروهی غیر انقلابی نامیده میشدند و شامل گروههایی چون منافقین، تودهایها، لیبرالها و... میشدند که به نحوی با چارت حکومتی نظام مشکل داشتند. گروه دوم که بیشتر شامل مجاهدین خلق و کمونیستها و چریکهای فدای خلق بودند، با توجه به پیشینه تروریستی که در پیش گرفتند، عملاً از سوی مردم و حکومت در همان دهههای اولیه انقلاب طرد گردیدند.
ب. اقتصاد
در حوزه اقتصاد نیز شاهد آن هستیم که در چالش عمده و شکاف اصلی که از سالیان پیش در جامعه ایجاد شده بود، روزبهروز درحال گسترش و پیشروی است؛ یکی مسئله تورم و دیگری بیکاری. اگرچه متولی این امر دولت است و به صورت مستقیم روحانیت را درگیر نمیکند، ولی با توجه به اینکه هر ضعف و قصوری در هر سطحی از جامعه و توسط هر فردی که انجام گیرد، ممکن است در نزد افکار عمومی، پای روحانیت نیز به میدان کشیده شود؛ لذا لازم است در این خصوص طرحها و پیشنهاداتی اجرایی از سوی روحانیونی که در امور اقتصادی صاحبنظر هستند، تهیه گردیده و به دولت عرضه گردد.ج. فرهنگی
استقبال گسترده مردم ایران از نظام جمهوری اسلامی و التزام اکثریت مردم به مبانی قرآنی، سبب شد که در نظر دغدغهمندان شاهد تأسیس جامعهای قرآنی باشیم که در گذر از زمان، حدود و ثغور آن بیش از پیش تعریف و روشن میشود. بر اساس همین روحیه انقلابی مردم و فضای معنوی ناشی از حضور گسترده و خالصانه مردم و مسؤلان در صحنه جنگ تحمیلی بود، که سبب شد تا ما چیزی تحت عنوان شکاف بین طرفداران ارزشهای قرآنی از یک طرف و افراد ضد آن را در سالهای اولیه انقلاب تجربه ننماییم. اما با گذشت زمان و بروز مشکلات داخلی و هجمههای فرهنگی از خارج، کمکم جریانهای تازهای در توده مردم و جمع مسؤلان شکل گرفت که نشاندهنده رشد و حیات عوامل ضد ارزشی است. نارساییهای همچون بیبندوباری، بدحجابی، مفاسد اجتماعی، تظاهر و ریا و... را باید نمودهای بارز احیاء شکاف فرهنگی در بعد داخلی دانست؛ به گونهای که امروزه میتوان از آن به مثابه شکافی در آستانه فعالیت یاد کرد. بر این اساس است که با توجه به موجهای روزانه تهاجمات ضد قرآنی در دهه چهارم انقلاب اسلامی روحانیت بیش از پیش در صحنه حاضر بوده و با تمام وجود از مبانی و ارزشهای اسلام و انقلاب دفاع میکنند.کتابنامه:
- عمید، حسن (۱۳۶۴) فرهنگ فارسی، جلد اول، چاپ هشتم (تهران: امیرکبیر- عنایت، حمید(۱۳۶۵) اندیشه سیاسی در اسلام معاصر، تهران: خوارزمی، چاپ دوم.
- ساروخانی، باقر(۱۳۷۰) دایرهالمعارف علوم اجتماعی، تهران: کیهان.
- کوهن، استانفورد تئوریهای انقلاب، ترجمه علیرضا طیب، تهران: موسسه آموزشی انتشاراتی سیمیا.
- هانتینگتون ساموئل، سازمان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی، ترجمه محسن ثلاثی، ص۳۸۵.
- کرین برینتون، کالبدشکافی انقلاب، ترجمه محسن ثلاثی، تهران: زریاب.
- گی روشه (۱۳۶۶) تغییرات اجتماعی، ترجمه: دکتر منصور وثوقی، تهران، نشر نی.
- ۸- بیرو، آلن، فرهنگ علوم اجتماعی، ترجمه باقر ساروخانی، تهران، کیهان، چاپ دوم.
- آن.کی.اس. لمبتون (۱۳۷۹)، نظریه دولت در ایران، مترجم: چنگیز پهلوان، تهران: نشر گیو، چاپ دوم.
- دارابی، علی (۱۳۸۱)، سیاستمداران اهل فیضیه، تهران: سیاست، چاپ دوم.
- مطهری، مرتضی، مشکل اساسی در سازمان روحانیت، قم: صدرا.
- بشیریه، حسین (۱۳۷۴)، جامعهشناسی سیاسی، تهران: نشر نی، چاپ دوم.
- عنایت، حمید(۱۳۶۵)، اندیشه سیاسی در اسلام معاصر، تهران: خوارزمی، چاپ دوم.
- حایری، عبدالهادی (۱۳۶۰)، تشیع و مشروطیت در ایران، تهران: انتشارات امیرکبیر.
- براون، ادوارد(۱۳۷۶)، انقلاب مشروطیت ایران، ترجمه مهری قزوینی، تهران: انتشارات کویر.
- روحانی، سیدحمید(۱۳۶۱)، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، تهران: دفتر انتشارات اسلامی.
- ازغندی، علیرضا(۱۳۷۹)، تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی ایران، تهران: سمت.
- جعفریان، رسول (۱۳۸۰)، جریانها و جنبشهای مذهبی سیاسی ایران سالهای ۱۳۵۷ ۱۳۶۰، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
- فوران، جان (۱۳۷۷)، مقاومت شکننده تاریخ تحولات اجتماعی ایران، ترجمه احمد تدین، تهران، رسا.
- امام خمینی، روحالله به (۱۳۷۲)، صحیفه نور، تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
- عیوضی، محمدرحیم (۱۳۸۰)، طبقات اجتماعی و رژیم شاه، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- وبر، ماکس (۱۳۷۴)، اقتصاد و جامعه، ترجمه عباس منوچهری و دیگران، تهران: مولی.
- آبراهامیان، یرواند(۱۳۷۷)، ایران بین دو انقلاب، مترجم: کاظم فیروزمند و دیگران، تهران، نشر مرکز.
- سریعالقلم، محمود(۱۳۸۲)، مجموعه مقالات گسست نسلها، پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی جهاد دانشگاهی.
- قادری، حاتم (۱۳۸۲)، مجموعه مقالات گسست نسلها، پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی جهاد دانشگاهی صص۱۷۸-۱۸۲.
- مددپور، محمد (۱۳۸۲)، مجموعه مقالات گسست نسلها، پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی جهاد دانشگاهی.
- جلالی، محمدرضا (۱۳۸۲)، مجموعه مقالات گسست نسلها، پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی جهاد دانشگاهی.
- شرفی، محمدرضا (۱۳۸۲)، مجموعه مقالات گسست نسلها، پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی جهاد دانشگاهی.
- پیروزنیا، مهدی (۱۳۸۸)، تعریف سازمانهای مردمنهاد و یار(NGO) ها، در سایت http://www.aftabir.com.
کتابنامه لاتین
- Harald Lasweu SA. Keplan Povwers. Society, hondon, Ruotledge S. Kegan
Paul, 1901.
- Bengston, V.L.(197). The generation gap: A review and typology of social
Psychological perspective. Youth and Society p; TY-Y - Slater, P.E. (197). The pursuit of loneliness:American culture at the breaking
Point. Boston:Beacon -
- Adelson,j.(.V91 january). What generation gap? New York Times Magazine
[1]. پژوهشگر دینی، ایمیل: Sjm1348@gmail.com.
منبع: کتاب گفتارها و نوشتارها؛ ارائهشده در همایش هماندیشی نخبگان، فرهیختگان و پیشکسوتان قرآنی؛ وزارت فرهنگ و ارشاد، تابستان 1396.