اولین آسیب فراروی، بیتوجهی به مبانی قرآنی نوآوریها است. بیتردید گسترش و سرعت تغییرات در سراسر جهان، اهمیت خلاقیت و نوآوری را بیش از پیش ساخته است، زیرا در این دنیای پیچیده افرادی در رقابت با سایرین موفقترند که بتوانند از فرصتهای پیش روی، به بهترین نحو استفاده کنند و این جز با افزایش خلاقیت و نوآوری امکانپذیر نمیشود.
تعداد کلمات 2210/ تخمین زمان مطالعه 11 دقیقه
الف. عدم توجه به مبانی قرآنی در نوآوریها
اولین آسیب فراروی، بیتوجهی به مبانی قرآنی نوآوریها است. بیتردید گسترش و سرعت تغییرات در سراسر جهان، اهمیت خلاقیت و نوآوری را بیش از پیش ساخته است، زیرا در این دنیای پیچیده افرادی در رقابت با سایرین موفقترند که بتوانند از فرصتهای پیش روی، به بهترین نحو استفاده کنند و این جز با افزایش خلاقیت و نوآوری امکانپذیر نمیشود. از نظر تاریخی، سابقه نوآوری به قدمت آفرینش انسان و ظهور قرآنی الهی بازمیگردد، زیرا از یکسو نوآوری عطیهای الهی است که باید از طریق انسان متجلی شود و از سوی دیگر ادیان الهی در هر دورهای و عصری با توجه به مقتضیات زمانی دانش و معرفت تازهای را به جامعهی بشریت عرضه میکردند و یکی از دلایل استمرار نبوت همین تکامل تدریجی است. نوآوری قرآنی در واقع نوعی عادتشکنی و در واقع نوعی اجتهاد به شمار میرود، بنابراین اجتهادی میخواهد که مسائل موجود را به طریق مفید و بدیع حل کند. در چنین مسیری نیز موانع جدیای وجود دارد؛ از جمله:- ضعف و یا عدم اعتمادبهنفس؛
- ترس و نگرانی و عدم امنیت روانی؛
- تمایل به همرنگی و همگونی؛
- عدم تمرکز ذهنی.
از منظر دیگر برای تحقق نوآوری قرآنی و نیز تقویت آن، شرایطی لازم است؛ از جمله:
- فضای خلاقانه اجتماعی و عمومی؛
- وجود تفکر استراتژیک و درازمدت و پرهیز از روزمرگی؛
- وجود سیستم حمایت و بهرهبرداری از نوآوری؛
- دارا بودن محرکهایی مانند متغیرهای ساختاری، متغیرهای فرهنگی، متغیرهای منابع انسانی.
ب. عدم آیندهنگری
دومین آسیب فراروی، عدم آیندهنگری و برآورده ساختن نیازهای جامعه درحال و آینده است. آیندهنگری چیست؟ آیندهنگری را میتوان به داشتن افق و چشمانداز گسترده و فراتر از حال در فرآیند برنامهریزی و مدیریت فعال تعریف کرد. در نتیجه آن، بازشناسی احتمالی جایگاه، کارکرد و نقش چیزی مانند دین، نهاد، نظام، ایدئولوژی در آینده است.مؤلفههای آیندهنگری عبارتند از:
اول: تحولآفرینی؛
دوم: نوآوری و نوسازی؛
سوم: بهرهوری فعال و فعالیت؛
چهارم: تحولپذیری.
ارتقا فرهنگ قرآنی در جامعه میتواند کارکردهای خاصی داشته باشند:
۱) تولید دانش و معرفت قرآنی (نهاد علمی- آموزشی)؛
۲) تولید و پرورش زایش و رویش عمل و رفتار قرآنی در مناسبات و دادوستدهای انسانی (پرورش مدیریتی)؛
۳) تولید و توزیع پیام قرآنی (تبلیغی - دعوتی).
لیونارد در تعریف پستمدرنیزم، آن را مظهر عدم ایمان و یا به فراروایتها معرفی میکند. در این رویکرد برای هیچ شکل خاص از معرفت، از جمله معرفت قرآنی و اخلاقی، ارزشی وجود ندارد و آنچه اعتبار و مشروعیت مییابد، کثرت در معرفت و نسبیت در حقانیت است. به همین دلیل است که برخی پستمدرنیزم را در مفهوم نفی نظریههای دیدگاهها و انگارههای بخش و کلیت بخش خلاصه کردهاند و برای همین نوع معرفتی در این چارچوب جوهر سیالیت و عدم قطعیت قائلند.
مفهوم ساختشکنی را که دریدا، متفکر پست مدرن فرانسوی، مطرح کرده نیز دربردارنده دلالت مشابهی درباره ماهیت و معناست. در چنین رویکرد و اندیشهای، ساختهای مطلق و دستنیافتنی وجود نداشته و آموزههای قرآنی و هنجارهای اخلاقی در هالهای از نسبیت و یا عدم قطعیت و نقصان فرو میروند. بدین سبب است که دست کم به اعتقاد برخی از صاحبنظران مسلمان، پستمدرنیزم را باید در واقع چالشی در برابر ایمان و تقوا که در رأس و قلب جهانبینی توحیدی است بهشمار آورد. لذا در چنین شرایطی ارتقا فرهنگ قرآنی در جامعه باید کاری بس سترک به حساب آورد که تحقق آن مستلزم بهکارگیری همه ظرفیتهای بالقوه و بالفعل در ابعاد و زمینههای گوناگون مرتبط با موضوع و طراحی و اجرا است.
ج. کثرتگرایی در ساحت اندیشه و فرهنگ با ابراز انقلاب ارتباطات
شاید آشناترین و شناختهشدهترین توصیفگر عصر حاضر، تحقق انقلاب ارتباطات است؛ لذا ظرفیت و قابلیت مخاطب گفتوگو واقع شدن به عنوان یک ظرفیت و قابلیت اساسی باید مورد توجه و اهتمام قرار گیرد؛ البته جریان گفتوگو همانگونه که هابرماس توصیف میکند، الزاماً جریان عاری از سلطه و عادلانه نیست. نقطه آسیب در انقلاب ارتباطات که در رابطه ارتقا فرهنگ قرآنی در جامعه باید به آن توجه شود، کثرتگرایی در ساحت اندیشه و فرهنگ است؛ چون انقلاب ارتباطات که زمینهساز و درهم ریختن مرزهای جغرافیایی توسعه غیر قابل تصور حجم اطلاعات و منابع در دسترس و بالطبع منتفی شدن مصونیت فیزیکی فکر و فرهنگ و باورها از دستاندازها غیر شده است، باید به دقت و مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد و کارکردِ هم مثبت و منفی آن از یکدیگر بازشناخته شوند. شناخت دقیق این کارکردها، دربردارنده دلالتهای روشن و بس مهمی برای ارتقا فرهنگ قرآنی در جامعه است. جهانی شدن و حاکمیت فرهنگ واحد جهانی در سایه هرچه سستتر شدن ریشههای فرهنگی، خطری است جدی که آشکارا نسل جوان و نوجوان جهان را تهدید میکنند. در برابر این چارچوب و این پدیده، ارتقا فرهنگ قرآنی باید ناظر بر تربیت قرآنی - ارزشی باشد. کثرتگرایی فرهنگی تنها محصول تحولات فناورانه عصر حاضر انقلاب ارتباطات نیست. تحولات فکری زمان که پیشتر مورد بحث قرار گرفت، یعنی پست مدرنیزم، هم جز منادیان تنوع و کثرت فرهنگی به حساب میآید. اگر مدرنیزم داعیه فردیت داشت، پستمدرنیزم با داعیه غیریت پای به عرصه وجود میگذارد و... لذا تنوع و کثرت فرهنگی در ساحت نظر و اندیشه، پیوند ناگسستنی با پستمدرنیزم داشته و علىالأصول به نسبیتگرایی فرهنگی منتهی خواهد شد که مخاطرات آن مورد توجه است.بیشتر بخوانید: راهبردهای فراروی روحانیت در زمینه ارتقا فرهنگ قرآنی
ه. دینستیزی سکولاریزم
چهارمین آسیب فراروی ترویج دینستیزی و سکولاریسم به اشکال علنی و ضمنی، و خاصه میان جوانان که زمینهساز دینگریزی آنان است، در دو جهت مکمل و متمم یکدیگر تعقیب میشوند.الف) نسبت دادن شرور عالم به دینداران و ویژگیهای همچون تعصب، تصلب، خشونت، تفرقه، عقبماندگی، فقر، بیعدالتی، ظلمپذیری و... را ملازم اندیشه قرآنی و همزاد و همراه آن جلوه دادن، به عنوان نمونه با نظریه برخورد تمدنها که پس از فروپاشی کمونیزم توسط هانتینگون مطرح شد، میتوان اشاره کرد.
این نظریه منادی این پیام روشن و دعوت صریح است که با اسلام و تفکر اسلامی باید به ستیز برخاست چرا که این دین واجد اندیشههایی است که سیطره بلامنازع فرهنگ و اندیشه غربی بر جهان و برقراری نظم جدید جهانی را با دشواری روبهرو میکند.
طبیعی است تحریک عواطف و احساسات مردم جهان علیه دین، بهویژه اسلام، که با اتکاء به دستاوردهای فناوری نوین ارتباطات به طرز گسترده و کارآمدتری انجام میگیرد، امر دعوت به دین و تربیت قرآنی را با دشواری خاصی مواجه میسازد.
ب) نسبت دادن خیر و خوبی به بیقرآنی و بیدینان و توجیه و تحسین بیقرآنی، لاابالیگری، اباحیگری، رفاه و لذت آنی، شهوت و... که دارای تلألو و جاذبههای فراوانی برای جوانان از جهتگیری بارز شاخص جهان معاصر است.
جوانان این مرز بوم زندگی را در عصری تجربه میکند که در آن شیوه زندگی سکولار و بیدینانه به شدت تشویق و ترغیب میشود.
امروزه در مغربزمین بر ضرورت اجتنابناپذیر بودن انقلاب معنوی و تأکید بر تربیت قرآنی و اخلاقی نسل جوان در سایههای بحرانهای عظیمروانی، اجتماعی، فرهنگی و زیستمحیطی تأکید میشود. نماد این انقلاب معنوی را باید در آثار و آرای ژان فوراستیه، فوکایاما، آندره مالرو و... باید مشاهده کرد.
و. عدم انتقال الگوی آموزش مطلوب در زمینه ارتقا فرهنگ قرآنی
پنجمین آسیب فراروی، عدم انتقال الگوی آموزش مطلوب دراین زمینه به افراد است. سنت حاکم در ارتقا فرهنگ قرآنی در این مرزوبوم به روشی مدرسی بوده که به وسیله آن قرائت و تفسیر متون به وسیله استاد و مباحثه و جدال و گاه رونویسی به وسیله طلاب علوم قرآنی رواج داشته است. شاخصه تربیت قرآنی در این مرزوبوم عبارتند از: تشویق و ترغیب به علمآموزی، همگانی ساختن دانش، مبارزه با جهل و بیسوادی، دعوت به ایمان توأم با عقل و بصیرت، مبارزه با جمود فکری، آزاد اندیشی و فراهم ساختن زمینه نقد و نقادی.
ز. ابهام در فرهنگ قرآنی و شاخصها و مراتب و اولویتهای آن
علیرغم مطالعات ارزشمند روحانیان و مراکز پژوهشی حوزوی که در مورد شاخصهای دینداری انجام پذیرفته است، ولی هنوز حوزههای علمیه و روحانیون در این مورد سند مصوب و معتبری که به وضوح وظایف دستگاههای آموزش و تربیتی را ذیربط را تعیین کرده باشد، وجود ندارد. مجموعه مقالات ارزشمند همایش مبانی نظری روانسنجی مقیاسهای قرآنی را که پژوهشگاه حوزه و دانشگاه منتشر کرده است. در این مجموعه نیز تنها به نقل مقالات حاوی دیدگاههای متفاوت و گاه متهافت نویسندگان است، پرداخته شده و نهایتاً به جمعبندی منقح و معتبری نرسیده است.امروزه باید تبیین شود که اولویت عناصر فرهنگ قرآنی با رویکرد اهلبیت اولی چیست؟ آیا تقید به احکام، اخلاق اسلامی، مجاب، راستگویی، تقید به نماز، تفکر، مشارکت سیاسی یا و... اولویت دارند؟ اگر اولویت دارند، در شرایط و مناطق مختلف با چه شاخصهایی باید تعیین شود.
ح. ضعف نظریهپردازی و تولید علم قرآنی در این عرصه
اگرچه علوم تربیتی و شاخصههای مختلف آن به عنوان یکی از مهمترین عرصههای علوم انسانی در دوران جدید مورد توجه دانشمندان عزیز قرار گرفت و با تلاشهای علمی و پژوهشی گسترده رشد چشمگیری پیدا کرده، اما در مراکز علمی حوزههای علمیه آنطور که شایسته بود و انتظار میرفت، مورد غفلت واقع شد. زمانی که دیدگاههای فلسفی اومانیسم و سکولاریسم تولید و ترویج شد و رشتههای تخصصی علوم تربیتی در این مرزوبوم از قبیل روانشناسی، روانشناسی رشد، روانشناسی یادگیری، برنامهریزی درسی، سنجش و اندازهگیری در همین قالب فلسفی شکل گرفت. اما در حوزه ارتقا فرهنگ قرآنی در جامعه به صورت جامع، شاهد نظریهپردازی علمی متبنی بر فلسفه و تعلیم و تربیت روحانیان به صورت جدی با رویکرد اهلبیت(علیهمالسلام) نبودهایم؛ فقدان نظریههای برخاسته از دیدگاههای قرآنی در این عرصه، آسیب مهمی است که همچنان و آینده این بخش را رقم میزند.ط. عدم توجه جدی به پژوهش و مطالعات نظریه و میدانی
این سؤال اساسی وجود دارد که مطالعات و آسیبشناسی تا چه حد مورد توجه بوده است؟ تا چه حدی مطالعات نظری و میدانی روحانیان و مراکز پژوهشی مرتبط مورد مطالعه قرار گرفت و به کاربست رسید. در این مورد پژوهشهای مطرح خاصی سراغ نداریم و خود موضوعی بسیار مهم است.ی. فقدان نظام هماهنگ انتقال و تبلیغ ارتقا فرهنگ قرآنی
انتقال فرهنگ قرآنی در جامعه به فضای مشترک و هماهنگ در مجموعه تعاملات نهادهای تأثیرگذار نیاز دارد و توفیق آن، مستلزم همسویی و ایفای نقش هماهنگکننده دستگاهها و نهادها مسئول است که متأسفانه در این خصوص نیز اقدام در خور توجهی انجام نگرفته است.ک. جدایی میان حوزههای علمیه به عنوان مولد فرهنگ قرآنی و نهادهای متولی فرهنگ
در فرآیند ارتقا فرهنگ قرآنی، جداسازی آموزش از نهاد حوزههای علمیه، موجب خسران و آسیب جبرانناپذیر شده و این مراکز را از تخصصی حوزههای علمیه و روحانیان در انتقال فرهنگ قرآنی محروم ساخته است و همچنین حوزههای علمیه را از فرصت گسترده و بیمانند برای اشاعه فرهنگ قرآنی محروم نموده است. اگر غایت اصلی از نهاد روحانیان و مراکز حوزوی تعمیق و تبلیغ و انتقال باورها، ارزشها، رفتارهای قرآنی به معنی گسترده آن به جامعه است، چه نهادی موثر از عرصههای فرهنگی برای تحقق این هدف میتوانند بستر را برای روحانیان و حوزههای علمیه فراهم سازد؟ل. فقدان طرح و برنامه کلان و چشمانداز مصوب حوزههای علمیه و نظام و قابل ارزشیابی
ارتقاء فرهنگ قرآنی در جامعه، مسئلهای خطیر و کلان است. اگر تلاش و تدبیر برای تمدنسازی بر مبنای فرهنگ و تفکر اسلامی راهبرد اساسی و کلان ایرانی- اسلامی باشد، منجر به تربیت نسلی توانمند و خودباور و مؤمن ملتزم به مبانی و ارزشهای اسلامی خواهد شد؛ که سنگ زیربنای هر توسعهای خواهد بود.از آنجایی که اصول خاصی برای این امر در ایران نیست، بالطبع انتقال فرهنگ قرآنی نیز که باید در این فرآیند ملاحظه شود، دچار همین کاستی است. تا هنگامی که مبانی و اصول و الگوهای متقن و علمی همراه با تأمین و تضمین لوازم آن برای انتقال فرهنگ قرآنی در جامعه تعریف نشده و به گونهای عملیاتی، اجرای آن به صورت نظاممند و قابل ارزشیابی پیشبینی نشده باشد، ابهام و سردرگمی و اقدامات مقطعی و سلیقهای و پراکنده به عنوان آسیب اساسی استمرار خواهد یافت.
م. حضور حاشیهای و کلیشهای و اجباری روحانیون در عرصههای فرهنگی
روحانیت در کجای ارتقا فرهنگ قرآنی در جامعه قرار گرفته است؟ مجاری و روشها و سازوکارهای انتقال آن چیست؟ چه نوع فضای عاطفی و معنوی در آن جاری و ساری است؟ چه نوع تنوع و انعطافی در روشهای آن وجود دارد؟ حضور روحانیان و فرهنگ قرآنی غالباً به صورت کلیشهای با روش اجباری، موجب نقض غرض در این فعالیتها میشود. روحانیان و فرهنگ قرآنی در جامعه فرهنگی در حاشیه قرار گرفته است، نه در متن و بافت اصلی آن. بیتوجهی و یا کمتوجهی به امکان ضرورت انتقال فرهنگ قرآنی از همه طریق، همه موضوعات و زمینههای تأثیرگذار اکتفا به فعالیتهای مستقیم و مستقل، از جمله همین نوع آسیبها است. این درحالی است که در برخی از کشورها تلاش میکنند حتی از علوم تجربی به عنوان محملی برای انتقال ارزشها استفاده کنند.ن. ضعف پشتیبانیهای فرهنگی، مدیریتی و مالی
ارتقاء فرهنگ قرآنی در جامعه به پشتیبانیهای محتوایی و فرهنگی، مواد آموزشی و کمکآموزشی مناسب و مؤثر، پشتیبانی مدیریت کافی از قبیل پستهای سازمانی مناسب، جایگاه شغلی مناسب و... و نیز پشتیبانیهای تدارکاتی، مالی، امکانات مناسب از نظر فضای پرورش، اردوگاههای مجهز، کتابخانه و مراکز سمعی و بصری، سالن اجتماعات و... نیاز دارد. قطعاً ضعف و کاستی در این موارد به فرآیند مطلوب لطمه میزند.کتابنامه:
- عمید، حسن (۱۳۶۴) فرهنگ فارسی، جلد اول، چاپ هشتم (تهران: امیرکبیر- عنایت، حمید(۱۳۶۵) اندیشه سیاسی در اسلام معاصر، تهران: خوارزمی، چاپ دوم.
- ساروخانی، باقر(۱۳۷۰) دایرهالمعارف علوم اجتماعی، تهران: کیهان.
- کوهن، استانفورد تئوریهای انقلاب، ترجمه علیرضا طیب، تهران: موسسه آموزشی انتشاراتی سیمیا.
- هانتینگتون ساموئل، سازمان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی، ترجمه محسن ثلاثی، ص۳۸۵.
- کرین برینتون، کالبدشکافی انقلاب، ترجمه محسن ثلاثی، تهران: زریاب.
- گی روشه (۱۳۶۶) تغییرات اجتماعی، ترجمه: دکتر منصور وثوقی، تهران، نشر نی.
- ۸- بیرو، آلن، فرهنگ علوم اجتماعی، ترجمه باقر ساروخانی، تهران، کیهان، چاپ دوم.
- آن.کی.اس. لمبتون (۱۳۷۹)، نظریه دولت در ایران، مترجم: چنگیز پهلوان، تهران: نشر گیو، چاپ دوم.
- دارابی، علی (۱۳۸۱)، سیاستمداران اهل فیضیه، تهران: سیاست، چاپ دوم.
- مطهری، مرتضی، مشکل اساسی در سازمان روحانیت، قم: صدرا.
- بشیریه، حسین (۱۳۷۴)، جامعهشناسی سیاسی، تهران: نشر نی، چاپ دوم.
- عنایت، حمید(۱۳۶۵)، اندیشه سیاسی در اسلام معاصر، تهران: خوارزمی، چاپ دوم.
- حایری، عبدالهادی (۱۳۶۰)، تشیع و مشروطیت در ایران، تهران: انتشارات امیرکبیر.
- براون، ادوارد(۱۳۷۶)، انقلاب مشروطیت ایران، ترجمه مهری قزوینی، تهران: انتشارات کویر.
- روحانی، سیدحمید(۱۳۶۱)، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، تهران: دفتر انتشارات اسلامی.
- ازغندی، علیرضا(۱۳۷۹)، تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی ایران، تهران: سمت.
- جعفریان، رسول (۱۳۸۰)، جریانها و جنبشهای مذهبی سیاسی ایران سالهای ۱۳۵۷ ۱۳۶۰، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
- فوران، جان (۱۳۷۷)، مقاومت شکننده تاریخ تحولات اجتماعی ایران، ترجمه احمد تدین، تهران، رسا.
- امام خمینی، روحالله به (۱۳۷۲)، صحیفه نور، تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
- عیوضی، محمدرحیم (۱۳۸۰)، طبقات اجتماعی و رژیم شاه، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- وبر، ماکس (۱۳۷۴)، اقتصاد و جامعه، ترجمه عباس منوچهری و دیگران، تهران: مولی.
- آبراهامیان، یرواند(۱۳۷۷)، ایران بین دو انقلاب، مترجم: کاظم فیروزمند و دیگران، تهران، نشر مرکز.
- سریعالقلم، محمود(۱۳۸۲)، مجموعه مقالات گسست نسلها، پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی جهاد دانشگاهی.
- قادری، حاتم (۱۳۸۲)، مجموعه مقالات گسست نسلها، پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی جهاد دانشگاهی صص۱۷۸-۱۸۲.
- مددپور، محمد (۱۳۸۲)، مجموعه مقالات گسست نسلها، پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی جهاد دانشگاهی.
- جلالی، محمدرضا (۱۳۸۲)، مجموعه مقالات گسست نسلها، پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی جهاد دانشگاهی.
- شرفی، محمدرضا (۱۳۸۲)، مجموعه مقالات گسست نسلها، پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی جهاد دانشگاهی.
- پیروزنیا، مهدی (۱۳۸۸)، تعریف سازمانهای مردمنهاد و یار(NGO) ها، در سایت http://www.aftabir.com.
کتابنامه لاتین
- Harald Lasweu SA. Keplan Povwers. Society, hondon, Ruotledge S. Kegan
Paul, 1901.
- Bengston, V.L.(197). The generation gap: A review and typology of social
Psychological perspective. Youth and Society p; TY-Y - Slater, P.E. (197). The pursuit of loneliness:American culture at the breaking
Point. Boston:Beacon -
- Adelson,j.(.V91 january). What generation gap? New York Times Magazine
[1]. پژوهشگر دینی، ایمیل: Sjm1348@gmail.com.
منبع: کتاب گفتارها و نوشتارها؛ ارائهشده در همایش هماندیشی نخبگان، فرهیختگان و پیشکسوتان قرآنی؛ وزارت فرهنگ و ارشاد، تابستان 1396.