ايمان و اضطراب

روند گذشته، حال و آينده ي بشر نشان مي دهد که اضطراب و نگراني همواره در زندگي بشر بوده و هست؛ اما آنچه تازگي دارد اين است که در دهه هاي اخير، اضطراب، گسترش وسيعي پيدا کرده و محققان، معتقدند که علت اصلي آن، پيچيدگي هاي جاري تمدن، سرعت تغييرات و بي توجهي نسبت به مذهب و ارزش هاي خانوادگي افراد و اجتماع است. مارکس و ليدر، در موارد اضطراب، تحقيقات زيادي انجام داده اند و به اين نتيجه رسيده اند که تقريبا سه درصد از جامعه ي مورد
شنبه، 3 مرداد 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ايمان و اضطراب
ايمان و اضطراب
ايمان و اضطراب

نويسنده:محمد صادق شجاعي



اضطراب و نگراني، چرا؟

روند گذشته، حال و آينده ي بشر نشان مي دهد که اضطراب و نگراني همواره در زندگي بشر بوده و هست؛ اما آنچه تازگي دارد اين است که در دهه هاي اخير، اضطراب، گسترش وسيعي پيدا کرده و محققان، معتقدند که علت اصلي آن، پيچيدگي هاي جاري تمدن، سرعت تغييرات و بي توجهي نسبت به مذهب و ارزش هاي خانوادگي افراد و اجتماع است. مارکس و ليدر، در موارد اضطراب، تحقيقات زيادي انجام داده اند و به اين نتيجه رسيده اند که تقريبا سه درصد از جامعه ي مورد پژوهش آنان (قابل تعميم به ديگر جوامع)، به حالت اضطراب دچار هستند. پژوهش ديگري نشان داده است که درصد حالت هاي اضطرابي در افراد، بيشتر از اختلال هاي هراس و وسواس فکري و عملي است. که وارد و کوپر نيز گزارش نموده اند که 27 درصد بيماراني که با علائم رواني به پزشکان عمومي خود مراجعه مي کنند، دچار حالت اضطراب هستند.(1)
توجه به اين تحقيقات و آمارهاي تکان دهنده و نامه ها و پرونده هاي جوان و نوجوانان در مراکز مشاوره و... اين پرسش را در ذهن انسان به وجود مي آورد که: چگونه مي توان با معضل اضطراب، مبارزه کرد و نقش دين در اين زمينه چيست؟

تعريف و نشانه هاي اضطراب

منظور از اضطراب، هيجان ناخوشايندي است که با اصطلاحاتي مانند «نگراني»، «دلشوره»، «وحشت» و «ترس» بيان مي شود و همه ي ما در زندگي خود، مواردي از آنها را تجربه کرده ايم؛ لذا تصور کم و بيش مشترکي از آن داريم. اضطراب با بروز نگراني و اين که اتفاق ناگواري در آينده به وقوع خواهد پيوست، همراه است و موجب تغييراتي در کارکرد بدن نيز مي شود، مانند: تپش قلب، خشکي دهان، رنگ پريدگي، لرزش اعضاي بدن، تاري ديد، سردرد و تنگي قفسه ي سينه.

اضطراب مطلوب و اضطراب بيمار گونه

مقداري از اضطراب براي هر کسي در زندگي، لازم است؛ زيرا ما هميشه به هشياري، برانگيختگي و مقاومت جسماني نياز داريم. به تعبير برخي، اگر اضطراب نبود ما پشت ميزهايمان به خواب مي رفتيم.(2) اضطراب است که ما را وامي دارد تا براي امتحان آماده شويم، براي معاينات پزشکي و درمان به پزشک مراجعه نماييم، در يک جاده ي لغزنده، با احتياط رانندگي کنيم و... . اين مقدار اضطراب، کاملا طبيعي و مطلوب است؛ اما اگر اضطراب از اين حد، فراتر رود، به گونه اي که شدت آن با محرک يا پديده ي برانگيزنده، تناسب نداشته و غير منطقي باشد، در اين صورت، اضطراب، جنبه ي بيمار گونه پيدا مي کند.

علت اصلي اضطراب و نگراني چيست؟

روان شناسان درباره ي اضطراب، تحقيقات زيادي انجام داده اند و ديدگاه هاي متفاوتي ارائه نموده اند. اما يکي از آنها در اين زمينه، نظريه ي «شناختي» است. البرت اليس، بيشترين تحقيقات را در اين مورد انجام داده و نظريه ي منطقي - هيجاني او امروزه شهرت جهاني يافته است. او معتقد است که اضطراب و افسردگي، از افکار، احساسات و باورهاي نادرست انسان در مورد وقايع و رويدادهاي مختلف زندگي ناشي مي شود. پيام او به انسان هاي خسته و مضطرب عصر تکنولوژي (فناوري) اين است که: اگر مي خواهيد به جنگ ناراحتي برويد و با اضطراب مبارزه کنيد، از اين پس، عاقلانه تر فکر نماييد. به واقعيت بچسبيد. فرضيه هايتان را در مورد خودتان، ديگران و دنيا وارسي کنيد.(3)

آيا مي توان اضطراب را به صفر کاهش داد؟

روان شناسان معتقدند که انسان نمي تواند ناراحتي و اضطراب را به طور کامل از زندگي خود حذف کند. نهايت کاري که مي تواند انجام دهد اين است که اضطراب و نگراني را به حداقل برساند. اما داعيه ي دين، اين است که اضطراب و نگراني را به طور کامل از زندگي انسان حذف کند. برخي روان شناسان اين کارکرد دين را پذيرفته اند. آنها مي نويسند: علم و دانش روان شناسي اگرچه نمي تواند چنين راه کاري را در اختيار انسان قرار دهد، اما دين و مذهب مي تواند آرامش و سعادت کامل را در زندگي انسان به ارمغان آورد.

آيا راه کارهاي علمي به تنهايي در درمان اضطراب، کافي است؟

پاسخ اين سؤال، بستگي به اين دارد که ما از اضطراب چه تصوري داريم. اگر اضطراب هاي انسان را به «اضطراب امتحان»، «اضطراب اجتماعي» و امثال آن خلاصه کنيم، در اين صورت، علم مي تواند مهارت هايي را در اختيار انسان قرار دهد تا انسان در صحنه هاي اجتماعي بهتر ظاهر شود؛ اما واقعيت اين است که اضطراب هاي انسان به اين موارد، خلاصه نمي شود. بخش عمده اي از اضطراب هاي انسان، مربوط به بحران معنويت، پوچ انگاري و بي معنا دانستن زندگي و در يک کلام: «فقدان يک جهان بيني سالم و قابل قبول» است. اگر اضطراب را در اين گستره در نظر بگيريم، علم، نه تنها راه کار مناسبي براي آن ندارد، بلکه خود، يکي از عوامل اصلي ايجاد اضطراب و بحران معنويت در جوامع انساني است. بنا بر اين، «علم» و «دين» از دو زاويه ي متفاوت به پديده ي اضطراب، نگريسته اند. نگاه دين به پديده ي اضطراب، نگاه ارزشي است، يا به تعبير ديگر، در متون ديني از آن دسته اضطراب هايي سخن به ميان آمده است که از گناه، نگاه بدبينانه و منفي درباره ي جهان و انسان، غفلت از ياد خدا و دوري از معنويت ناشي مي شود و در واقع، يک بيماري اخلاقي - رواني است.
علم، به هيچ وجه نمي تواند جهان بيني براي انسان اعطا کند و اضطرابي را که از گناه و فساد اخلاقي به وجود آمده است درمان نمايد. همان گونه که دين نيز دغدغه ي درمان اضطراب امتحان و امثال آن را ندارد. نتيجه آن که، کاربرد علم و دانش روان شناسي و روان پزشکي در درمان اضطراب ها و نگراني ها را مي تواند مهار کند؛ اما بخش ديگر آن، جز از طريق دين و عمل نمودن به آموزه ها و دستورهاي مذهبي، امکان پذير نيست.

اضطراب و افسردگي در افراد غيرمذهبي

تصويري که ما از دنيا و خودمان داريم تا حد زيادي در ابتلا يا مصونيت از اضطراب، نقش دارد. اگر دنيا را پوچ و بي هدف بدانيم و معتقد باشيم که انسان، همين طوري به دنيا آمده و روزي خواهد مرد، در اين صورت، نمي توانيم تصوير درستي از زندگي و جهان داشته باشيم. افرادي که تصورشان از جهان اين است، وقتي در موقعيت هاي سخت و دشوار زندگي قرار مي گيرند، به شدت، خود را درمانده و ناتوان احساس مي کنند و چشم اميد به هيچ نيرويي ندارند که بتواند آنها را ياري رساند.
تحقيقات تجربي نيز نشان داده است که ميزان اضطراب و افسردگي در افراد غيرمذهبي به مراتب، بيشتر از افراد مذهبي است.(4) همچنين افرادي که از نظر مذهبي، ضعيف تر هستند و ايمان سطحي دارند، نسبت به افرادي که از ايمان قوي تري برخوردارند، بيشتر در معرض اختلالات رواني و اضطراب و افسردگي اند. با توجه به نتايج تحقيقات انجام شده در سال 1989م، سازمان جهاني بهداشت، رسما اعلام نمود که بايد از توانمندي ها و پتانسيل باورهاي ديني و اعتقادي افراد در پيشگيري و درمان اضطراب و ارتقاي سلامت رواني آنان بهره گيري شود.(5)

مذهب و درمان اضطراب

به طور کلي، اضطراب، محصول احساس ناتواني و ضعف، احساس پوچي و بي معنا دانستن زندگي، عدم دريافت حمايت از سوي ديگران، درماندگي در برابر موقعيت هاي تنيدگي زا و بحران هاي زندگي، ترس از شکست و نداشتن کنترل بر محيط است. جهان بيني توحيدي تفسير واقع بينانه اي از حوادث و رويدادها ارائه نموده و براي پيشگيري و درمان اضطراب، روش هاي بسيار مؤثري را تدارک ديده است.

1- دعا و نيايش و درمان اضطراب

در قرآن کريم، درمان تمام نگراني ها و اضطراب ها ياد و ذکر خدا معرفي شده است: «بدانيد و آگاه باشيد که ياد خدا و ذکر او باعث آرامش دل هاست».(6) يکي از مصاديق کامل ذکر خدا «نماز» است و خداوند متعال فلسفه ي نماز را تجلي ياد خدا در دل ها بيان کرده است: «نماز را به خاطر ذکر من و ياد من به پا داريد».(7)
تحقيقات تجربي نشان داده است افرادي که اهل دعا و نيايش هستند و در مراسم مذهبي شرکت مي کنند، از اضطراب کمتري برخوردارند.(8) در ايران نيز پژوهش ها نشان مي دهد که هر قدر جوانان و نوجوانان به نماز مقيدترند، اضطراب آنها کمتر است.(9)

2- توکل به خدا و درمان اضطراب

يکي از روش هاي مؤثر در پيشگيري و درمان اضطراب، توکل به خداوند است . علامه طباطبايي (ره) کاربرد توکل به خدا را در پيشگيري و درمان اضطراب، اين گونه تبيين نموده است: «در برخورد با رويدادهاي جهان دو نوع بينش وجود دارد: ايمان به خدا يا عدم ايمان. فردي که به پروردگار هستي ايمان ندارد، در پديده هاي جهان، تنها به علل و اسباب ظاهري توجه مي کند و از آن جا که علل و اسباب طبيعي هميشه فراهم نيستند و کارايي لازم را ندارند، فرد، دچار اضطراب و افسردگي مي شود. اما انسان مؤمن، اداره ي جهان را در تصرف خدا و در احاطه ي اداره ي او مي داند.
از سوي ديگر، در مواجهه با مسائل زندگي و نيل به موفقيت به دو دسته از عوامل نيازمنديم: 1- فراهم آوردن اسباب طبيعي 2- فراهم نمودن شرايط رواني خاصي که بتوانيم بهتر با مسائل، رو به رو شويم. گاهي اضطراب، ترس و ضعف اراده، باعث مي شود که نتوانيم از راه حل هاي ممکن، به صورت مطلوب استفاده کنيم. در اين گونه موارد، توکل و واگذاري کارها به خداوند، مي تواند در کاهش اضطراب و تقويت اراده، نقش مؤثري ايفا نمايد.(10)
غباري و همکارانش در سال 1381، تحقيقي را بر روي 514 نفر از دانشجويان دانشگاه تهران انجام داده اند و به اين نتيجه رسيده اند که دانشجوياني که ميزان توکل آنها در سطح بالاتر بود، ميزان اضطرابشان به مراتب از گروه ديگر، پايين تر بود. افراد مذهبي با تکيه و اعتماد به خدا احساس قوي بودن مي کنند و مطمئن هستند که با امداد غيبي از سوي خدا بر حوادث، پيروز خواهند شد و پشتشان به پشتيباني خدا گرم است.
بسياري از اوقات، اضطراب ما ناشي از اين است که نمي دانيم در آينده چه اتفاقي رخ خواهد داد. نگران آينده ي زندگي، شغل و رشته ي تحصيلي خود هستيم. اگر به خدا توکل کنيم و معتقد باشيم که او ما را در هر شرايطي ياري مي کند و خير و صلاح ما را مي خواهد، هيچ گاه دچار اضطراب نخواهيم شد. شرايط سخت اقتصادي، اوضاع نابه سامان سياسي و اجتماعي، تهديدات استکبار جهاني، خطر مبتلا شدن به انواع بيماري ها و از جمله ايدز، عواملي هستند که به شدت، جامعه ي ما و بخصوص جوانان و نوجوانان ما را نگران و مضطرب نموده است. در چنين شرايطي، يگانه راه موفقيت و مصون ماندن از اضطراب و افسردگي، توکل به خداوند متعال است.

3- نگرش مثبت به زندگي و پيشگيري از اضطراب و نگراني

روان شناسان معتقدند که اضطراب، از باورهاي غلط و افکار منفي ناشي مي شود. در اسلام، سعي شده است با ارائه ي نگرشي مثبت به افراد و تفسير واقع بينانه از پديده ها و رويدادهاي زندگي، از اضطراب و نگراني و احساس پوچي در زندگي، جلوگيري شود. اين نوع شناخت باعث مي شود انسان، جهان هستي را پديده ي نظام مند، درهم تنيده و داراي قانون بداند که حتي در پس پديده هاي به ظاهر ناخوشايند و متناقض نيز نوعي اراده، تدبير و معنا نهفته است. از اين رو، در انسان معتقد به دين، احساس آشفتگي، پوچي و بي معنايي رخ نمي دهد. اعتقاد به مصلحت الهي سبب مي شود که شخص در برابر پديده ها و رويدادهاي زندگي و نيز وقايع غيرقابل کنترل، چون بيماري، بلاياي طبيعي، مرگ عزيزان، شکست ها و ناکامي ها، به سادگي دچار اضطراب و نگراني نگردد و انسجام شخصيتي و سلامت رواني خود را حفظ نمايد.

براي مصونيت از اضطراب، مذهبي تر شويم!

آري! جلو حوادث را نمي توان گرفت؛ اما همان گونه که با پوشيدن باراني و در دست گرفتن چتر، مي شود از باران و برف در امان بود، با توکل به خدا، تقيد به نماز و برقراري رابطه ي عاطفي و صميمي با پروردگار هم مي توان در مقابل حوادث پايداري کرد و از اضطراب و افسردگي، جان سالم به در برد.

پي نوشتها:

1- شناخت درماني افسردگي و اضطراب، ماري بلک برن، ترجمه: توزنده جاني، مشهد: آستان قدس رضوي، 1374، ص 18.
2- ر.ک به: روان شناسي مرضي، پرپرخ دادستان، تهران: سمت، 1376، ج 1.
3- ر.ک به: زندگي عاقلانه، آلبرت آليس و رابرت هارپر، ترجمه: مهرداد فيروز بخت، تهران: رشد، 1379.
4- رابطه ي ميزان توکل به خدا با حرمت خود، محمدصادق شجاعي، پايان نامه ي کارشناسي ارشد، 1382، ص 135 - 140.
5- «ضرورت نگاه به ارزش هاي ديني در مشاوره و روان درماني»، بيان زاده، ماه نامه ي روان شناسي دين، شماره ي اول، ص 63-68.
6- سوره ي رعد، آيه ي 28.
7- سوره ي طه، آيه ي 114.
8- اسلام و بهداشت روان، سيد احمد واعظي، تهران: دفتر نشر معارف، 1382، ص 163.
9- همان جا.
10- تفسير الميزان، ج 4، ص 67.

منبع: نشريه ي حديث زندگي




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط