سغدی زبان مردم نواحی سمرقند و درهی زرافشان (در تاجیکستان امروزی) بود
چکیده:
ادبیات اندرزی در مشرق زمین سابقهی دیرینهای دارد و متنهای اخلاقی، بخش مهمی از ادبیات پهلوی را تشکیل میدهد که به اندرزنامهها مشهورند. بخشی از ادبیات سغدی نیز به این گونهی ادبی اختصاص یافته است. این مقاله، دستنوشتهی یکی از اندرزنامههای سغدی را برای ترجمه به زبان فارسی انتخاب کرده است.
تعداد کلمات: 2503 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 12 دقیقه
ادبیات اندرزی در مشرق زمین سابقهی دیرینهای دارد و متنهای اخلاقی، بخش مهمی از ادبیات پهلوی را تشکیل میدهد که به اندرزنامهها مشهورند. بخشی از ادبیات سغدی نیز به این گونهی ادبی اختصاص یافته است. این مقاله، دستنوشتهی یکی از اندرزنامههای سغدی را برای ترجمه به زبان فارسی انتخاب کرده است.
تعداد کلمات: 2503 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 12 دقیقه
نویسنده: زهره زرشناس
در زبان فارسی واژهی «پند» مترادف واژهی «اندرز» و به معنای نصیحت، صلاحگویی و موعظه است (فرهنگ فارسی معین ذیل واژه). (1) پند و اندرزگویی، سنت پندنامهنویسی و نوشتن اندرز را در پی دارد که گونهی «ژانر» ادبی خاصی را پدید میآورد. ادبیات اندرزی در مشرق زمین سابقهی دیرینهای دارد و بخش مهمی از ادبیات پهلوی را متنهای حکیمانه و اخلاقی تشکیل میدهد که به اندرزنامهها مشهورند. برای نمونه از دینکرد ششم و اذرآباد مارسپندان میتوان نام برد. نوشتههای اندرزی گاهی مستقیم است و ساده و گاه نیز به صورت نامستقیم (2) به گفتن اندرز مبادرت میورزد. بسیاری از پندنامهها یا سخنان اندرزی را به بزرگان نسبت میدهند و چنین انتسابی گاه برای افزودن بر تأثیر آن است.
مضمون پندها و اندرزها معمولاً دربارهی مشاهدات، دوراندیشی و تدبیر و مسائل اخلاقی است و بخشی از اصول عقاید و اموزههای دینی نیز به واسطهی این اندرزها انتقال مییابند. این متنها معمولاً دارای سبکی ساده و روان با جملههای کوتاه، روشن و مستقل هستند. واحد کلام جمله است و معمولاً تلاشی برای ادامهی مطلب انجام نمیشود. در طول زمان، اندرزهایی که صبغهی مذهبی کمتری داشتهاند و یا کلمات قصار و قصههای اخلاقی که جنبهی حکمت عملی و تجربی داشتهاند به ادبیات پس از اسلام راه یافته و با ظرافت به حیات خود ادامه دادهاند. دو مجموعهی جاویدان خرد و اندرزهای مزدک نمونههایی از این دست و مجموعههای اندرزی منسوب به حکیمان ایرانیاند.
بخشی از ادبیات سغدی نیز اعم از سغدی بودایی (3)، سغدی مانوی (4) و سغدی مسیحی (5)، به این گونهی (ژانر) ادبی اختصاص یافته است. متنهای دینی سغدی به احتمال بسیار به دورانی مابین سدههای هشتم و یازدهم میلادی تعلق دارند. این متنها در مهاجرنشینهای سغدی در واحهی تورفان و در دون هوانگ، در جنوب شرقی تورفان، به رشتهی تحریر درآمدهاند و از وجود چند دین، در آن دوران و در آن جوامع، حکایت دارند. این آثار از نظر تنوع و حجم، مهم ترین بخش ادبیات زبانهای ایرانی میانهی شرقی (6) را تشکیل میدهند و موجودیت آنها حاصل ترجمهی آثاری است که به دست ادیبانِ روحانی مانوی، مسیحی و بودایی انجام گرفته است.
نوشتههای مسیحیان به زبان سغدی شاهدی بر فعالیتهای تبلیغی موفقیتآمیز هیئتهای مذهبی مسیحی نستوری در آسیای مرکزی است. تمامی دست نوشتههای سغدی مسیحی از دیرِ ویران شدهای در بولایق در شمال تورفان به دست آمده است و به مجموعهی تورفان تعلق دارد (Sims- Williams, 1989: 175,n.24). ویرانی این کتابخانه نسبت به مکانی که آثار مانوی از آن جا به دست آمدهاند، کمتر بوده است و بدین سبب بخشهای بنیادی بسیاری از دست نوشتههای سغدی مسیحی به دست ما رسیده است. تاریخ نخستین ترجمههای متنهای مسیحی به زبان سغدی همزمان با دوران نخستین مهاجرتهای نستوریان ایران به آسیای مرکزی، یعنی دوران سلطنت یزدگرد دوم ساسانی (438-457م) است، گرچه تعیین تاریخ دقیق این ترجمهها امکانپذیر نیست.
دستنویسهای سغدی مسیحی مجموعهی C_2 مشتمل بر 120 طومار و بیش از 7000 سطر نوشتهی سغدی از جمله متنهای دینی سغدیاند. در میان متنهای سغدی مسیحی مجموعهی C_2، که از زبان سریانی به زبان سغدی ترجمه شدهاند، مطالب گوناگونی نظیر زندگی نامهی قدیسان مسیحی، موعظهها، تفاسیر و کلمات قصار مشاهده میشود. (7)
بیشتر بخوانید : زبان ؛ کلید ارتباط اجتماعی
دستنوشتههای شمارهی 61 (پشت برگ، سطرهای 15-30)، از میان متنهای مجموعهی C_2، برای ترجمه به زبان فارسی انتخاب شده است. این دستنوشته ترجمهی بخشی از مجموعهی Apophthegmata Patrum «گفتاریهای پدران، پند پیران» (8) به زبان سغدی است که به صورت پرسش و پاسخهایی (پرسش برادری روحانی از پدری روحانی)، دربارهی زندگی روحانی و معنوی، مطرح شده است. مجموعهی Apophthegmata Patrum مشتمل بر متنهایی است که به گفتارها و حکایتهای راهبان و زاهدان خلوتگزینی میپردازد که در سدههای نخستین میلادی در بیابانهای مصر میزیستند (Sims-Williams,1987: 161).
نسخههای متعددی از این اثر به زبان سریانی (9) و زبانهای یونانی، لاتینی، قبطی و ارمنی در دست است. سیمز ویلیامز با مقایسهی این نسخهها، افتادگیهای متن سغدی را تکمیل کرده است (Sims- Williams,1985:124-126).
بخشی از متن سغدی که در اینجا به زبان فارسی برگردانده شده، از نمونههای روشن اندرزهای دینی مسیحی است که به صورت پرسش و پاسخ تنظیم شده است.(10) پاسخهایی که در این متن سغدی به پرسشهای برادر دینی داده شده است، همانند اکثر اندرزهای ایرانی گفتههای نغز و کوتاهی است که تجربه و رهآورد آزمون سخت و بزرگ و مهمی را در راه زیستن و آزمودن گیتی به اختصار بیان میکند و غرض از این گفتن و نوشتن، آموختن است و هشدار دادن، با این امید که سودمند افتد. (11)
در این متن بر اندیشیدن به دنیای پس از مرگ، جدا شدن روح از بدن، داوری و رسیدگی به اعمال آدمی در جهان آخرت، تأکید شده است و راه رستگاری در ترک امیال مادی و پرداختن به امور روحانی معنوی و ان جهانی دانسته شده است. (12)
معمولاً در پرسش و پاسخهای متنهای اندرزی مسائل علمی زندگی، اخلاق عمومی و اندرزهای تجربی به صورتی غیرمستقیم مطرح میشود. اما در این متن اندرزی، که در زمرهی اندرزها دینی مرتبط با مسیحیت محسوب میشود، پرداختن به امور روحانی و زشت و پلید دانستن جهان مادی مستقیماً و به صراحت بیان شده است. در واقع پیروی از احکام الهی (آنگونه که در دین مسیح بیان شده است) و اجرای بی قید و شرط آنها تنها راه رستگاری و دستیابی به رحمت خداوند به شمار آمده است. (13)
پی نوشتها:
1. سغدی زبان مردم نواحی سمرقند و درهی زرافشان (در تاجیکستان امروزی) بود. این زبان از مهم ترین زبانهای ایرانی میانهی شرقی، زبان میانگان (Lingua Franca) جادهی ابریشم در سدههای ششم تا دهم میلادی (چهارم قمری) و زبان اداری، تجاری و فرهنگی در مناطقی مانند واحههای تورفان در ترکستان شرقی بوده است. این زبان که از دیرزمان ابزار ارتباط و پیوند فرهنگهای سرزمینهای شرقی و غربی آسیا بوده است، با رواج زبان فارسی از حدود سدهی چهارم قمری (با فرمانروایی امرای فارسی زبان در خراسان و ماورءالنهر)، از یک سو، و نفوذ زبان عربی و ترکی، از دیگر سو، به تدریج از اهمیت افتاد. اما تا سدهی هفتم قمری (سیزدهم میلادی) به مثابه زبان محاوره به حیات خود ادامه داد. امروز بازماندهای از این زبان در درهی رودخانهی زرافشان در شمال کوه یغناب (در جمهوری تاجیکستان) به نام «گویش یغنابی» رواج دارد. (برای آگاهی ببیشتر زرشناس 1384: صص 79-88).
2. اندرز نامستقیم در ضمن نوشتهها و گفتههای دیگر میآید و بسا که با نقل حکایت و داستان و ذکر صفات نیک و بد بزرگان یا بتران یا به شکل مثل بیان میشود (مزداپور، 1386: ص 11).
3. برای آگاهی از آثار سغدی بودایی (زرشناس 1380 الف: مقدمه، صص ده-= سیزده).
4.برای آگاهی از آثار سغدی مانوی (زرشناس 1380 الف: مقدمه، صص هشت -نه).
5. برای آگاهی از آثار سغدی مسیحی (زرشناس 1380 الف: مقدمه، صص نه- ده).
6. زبانهای ایرانی میانهی شرقی، از نظر تاریخی، در فاصلهی زمانی میان سدههای نخست تا سیزده میلادی (هفتم قمری) و از نظر جغرافیایی، در منطقهای از دریای سیاه ترکستان چین (به سبب مهاجرتهای برخی قبایل ایرانی) رواج داشته است. سغدی، خوارزمی، بلخی و سکایی اهم این زبانها بودند (زرشناس، 1384: ص 79).
7. سیمز ویلیامز متنهای سغدی این مجموعه را همراه با نسخههای متناظر سریانی آنها منتشر کرده است (Sims Williams, 1985).
8. گفتارها و حکایتهایی، که در این مجموعهی بزرگ آمدهاند، کتاب چهارم بهشت پدران (Paradise of The Fathers) نانیشو (Nānišo) را پدید میآورد. از این کتاب نسخهای به زبان عربی نیز در دست است. (Butler, 1898: 833, n. 1).
9. برای آگاهی بیشتر (Baumstark, 1922: 202, n.6).
10. دادستان مینوی خرد (Dādestān ī mōnēg ī xrad) به معنای «احکام و آرای روح عقل» نمونهی جالب توجهی از اندرزنامههای پهلوی است که به همین صورت پرسش و پاسخ تدوین شده است (همان).
11. اندرز و پند که بر مبنای هنجارهای اخلاقی و فرهنگی و اجتماعی و نیز شرایط اقتصادی زمان و مکان پدید میآید، چکیدهای است از اندیشه و تفکر کس یا کسانی که با مهربانی دستآورد سالها تجربه و آزمون حیات را با آرزوی خبر برای شنونده و نیوشندهی سخن خویش هوشمندانه به یادگار نهادهاند (مزداپور، 1386: ص 105).
12.در این متن بر کمتوجهی به امور دنیایی و پرداختن به امور روحانی تأکید شده است و این یکی از مشخصات گونهی ادبی اندرز به شمار میآید ـ
13. سرپیچی کردن از اندرز ضرورتاً به معنای دست یازیدن به گناه نیست، گرچه امکان یکتاشدگی این دو هم هست. نیز ضروری نیست که ناپذیرفتن اندرز موجب کیفر قانونی شود، گرچه این نیز ناممکن نیست (مزداپور، 1386: ص 105).
منبع:
به یاد دکتر علی محمد حق شناس ، عنایت سمیعی وعباس مخبر ، نشر آگه ، چاپ اول 1390
نسخههای متعددی از این اثر به زبان سریانی (9) و زبانهای یونانی، لاتینی، قبطی و ارمنی در دست است. سیمز ویلیامز با مقایسهی این نسخهها، افتادگیهای متن سغدی را تکمیل کرده است (Sims- Williams,1985:124-126).
بخشی از متن سغدی که در اینجا به زبان فارسی برگردانده شده، از نمونههای روشن اندرزهای دینی مسیحی است که به صورت پرسش و پاسخ تنظیم شده است.(10) پاسخهایی که در این متن سغدی به پرسشهای برادر دینی داده شده است، همانند اکثر اندرزهای ایرانی گفتههای نغز و کوتاهی است که تجربه و رهآورد آزمون سخت و بزرگ و مهمی را در راه زیستن و آزمودن گیتی به اختصار بیان میکند و غرض از این گفتن و نوشتن، آموختن است و هشدار دادن، با این امید که سودمند افتد. (11)
در این متن بر اندیشیدن به دنیای پس از مرگ، جدا شدن روح از بدن، داوری و رسیدگی به اعمال آدمی در جهان آخرت، تأکید شده است و راه رستگاری در ترک امیال مادی و پرداختن به امور روحانی معنوی و ان جهانی دانسته شده است. (12)
معمولاً در پرسش و پاسخهای متنهای اندرزی مسائل علمی زندگی، اخلاق عمومی و اندرزهای تجربی به صورتی غیرمستقیم مطرح میشود. اما در این متن اندرزی، که در زمرهی اندرزها دینی مرتبط با مسیحیت محسوب میشود، پرداختن به امور روحانی و زشت و پلید دانستن جهان مادی مستقیماً و به صراحت بیان شده است. در واقع پیروی از احکام الهی (آنگونه که در دین مسیح بیان شده است) و اجرای بی قید و شرط آنها تنها راه رستگاری و دستیابی به رحمت خداوند به شمار آمده است. (13)
پی نوشتها:
1. سغدی زبان مردم نواحی سمرقند و درهی زرافشان (در تاجیکستان امروزی) بود. این زبان از مهم ترین زبانهای ایرانی میانهی شرقی، زبان میانگان (Lingua Franca) جادهی ابریشم در سدههای ششم تا دهم میلادی (چهارم قمری) و زبان اداری، تجاری و فرهنگی در مناطقی مانند واحههای تورفان در ترکستان شرقی بوده است. این زبان که از دیرزمان ابزار ارتباط و پیوند فرهنگهای سرزمینهای شرقی و غربی آسیا بوده است، با رواج زبان فارسی از حدود سدهی چهارم قمری (با فرمانروایی امرای فارسی زبان در خراسان و ماورءالنهر)، از یک سو، و نفوذ زبان عربی و ترکی، از دیگر سو، به تدریج از اهمیت افتاد. اما تا سدهی هفتم قمری (سیزدهم میلادی) به مثابه زبان محاوره به حیات خود ادامه داد. امروز بازماندهای از این زبان در درهی رودخانهی زرافشان در شمال کوه یغناب (در جمهوری تاجیکستان) به نام «گویش یغنابی» رواج دارد. (برای آگاهی ببیشتر زرشناس 1384: صص 79-88).
2. اندرز نامستقیم در ضمن نوشتهها و گفتههای دیگر میآید و بسا که با نقل حکایت و داستان و ذکر صفات نیک و بد بزرگان یا بتران یا به شکل مثل بیان میشود (مزداپور، 1386: ص 11).
3. برای آگاهی از آثار سغدی بودایی (زرشناس 1380 الف: مقدمه، صص ده-= سیزده).
4.برای آگاهی از آثار سغدی مانوی (زرشناس 1380 الف: مقدمه، صص هشت -نه).
5. برای آگاهی از آثار سغدی مسیحی (زرشناس 1380 الف: مقدمه، صص نه- ده).
6. زبانهای ایرانی میانهی شرقی، از نظر تاریخی، در فاصلهی زمانی میان سدههای نخست تا سیزده میلادی (هفتم قمری) و از نظر جغرافیایی، در منطقهای از دریای سیاه ترکستان چین (به سبب مهاجرتهای برخی قبایل ایرانی) رواج داشته است. سغدی، خوارزمی، بلخی و سکایی اهم این زبانها بودند (زرشناس، 1384: ص 79).
7. سیمز ویلیامز متنهای سغدی این مجموعه را همراه با نسخههای متناظر سریانی آنها منتشر کرده است (Sims Williams, 1985).
8. گفتارها و حکایتهایی، که در این مجموعهی بزرگ آمدهاند، کتاب چهارم بهشت پدران (Paradise of The Fathers) نانیشو (Nānišo) را پدید میآورد. از این کتاب نسخهای به زبان عربی نیز در دست است. (Butler, 1898: 833, n. 1).
9. برای آگاهی بیشتر (Baumstark, 1922: 202, n.6).
10. دادستان مینوی خرد (Dādestān ī mōnēg ī xrad) به معنای «احکام و آرای روح عقل» نمونهی جالب توجهی از اندرزنامههای پهلوی است که به همین صورت پرسش و پاسخ تدوین شده است (همان).
11. اندرز و پند که بر مبنای هنجارهای اخلاقی و فرهنگی و اجتماعی و نیز شرایط اقتصادی زمان و مکان پدید میآید، چکیدهای است از اندیشه و تفکر کس یا کسانی که با مهربانی دستآورد سالها تجربه و آزمون حیات را با آرزوی خبر برای شنونده و نیوشندهی سخن خویش هوشمندانه به یادگار نهادهاند (مزداپور، 1386: ص 105).
12.در این متن بر کمتوجهی به امور دنیایی و پرداختن به امور روحانی تأکید شده است و این یکی از مشخصات گونهی ادبی اندرز به شمار میآید ـ
13. سرپیچی کردن از اندرز ضرورتاً به معنای دست یازیدن به گناه نیست، گرچه امکان یکتاشدگی این دو هم هست. نیز ضروری نیست که ناپذیرفتن اندرز موجب کیفر قانونی شود، گرچه این نیز ناممکن نیست (مزداپور، 1386: ص 105).
منبع:
به یاد دکتر علی محمد حق شناس ، عنایت سمیعی وعباس مخبر ، نشر آگه ، چاپ اول 1390
بیشتر بخوانید :
زبان چگونه رشد میکند؟
زبان شناسی اجتماعی یا جامعه شناسی زبان؟
پیوستگی زبان و فرهنگ