زبانشناسی گزینه ممتازی برای تعیین اصالت فرهنگی است
چکیده:
مطالعهی فرهنگ سرخپوستان امریکایی جای فرضیههای مهمی را در زبانشناسی باز میکند. زبان به تمام معنی موضوعی فرهنگی است، زیرا جای ممتازی برای تعیین اصالت فرهنگی است. از این روی، میتوان از زبانشناسی مردمشناختی سخن گفت. این شاخه از انسانشناسی، از سویی به زبانهای «شفاهی» و «مردمشناختی» میپردازد و از سوی دیگر به مؤلفههای فرهنگی یک زبان توجه نشان میدهد.
تعداد کلمات: تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه
مطالعهی فرهنگ سرخپوستان امریکایی جای فرضیههای مهمی را در زبانشناسی باز میکند. زبان به تمام معنی موضوعی فرهنگی است، زیرا جای ممتازی برای تعیین اصالت فرهنگی است. از این روی، میتوان از زبانشناسی مردمشناختی سخن گفت. این شاخه از انسانشناسی، از سویی به زبانهای «شفاهی» و «مردمشناختی» میپردازد و از سوی دیگر به مؤلفههای فرهنگی یک زبان توجه نشان میدهد.
تعداد کلمات: تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه
نویسنده: ژان کوپانس
برگردان: حسین میرزایی
برگردان: حسین میرزایی
اختراع زبانشناسی جدید به همت فردینان دُ سوسور (1) درسهایی دربارهی زبانشناسی عمومی (2) (1916)، عمیقاً مردمشناسی و انسانشناسی را - تا آن جا که نظریهی او بعدها امکان داد طرح آواشناسی و نشانهشناسی (3) و نحو (4) شکل بگیرند - متحول کرد، زیرا این مباحث فهم سازمان همهی زبانها و به خصوص زبانهای فرهنگهای منحصراً شفاهی را امکانپذیر کرد. با وجود این، تجربههای میدانی و ارادهی تحلیل دقیق گفتارها، سنتهای شفاهی، اسطورههای مردمان بومیاند که نخستین کاوشگران میدانی مانند اف. بوآس، بی. مالینوفسکی (بین سالهای 1900تا 1920) یا ام. لینهاوت و ام. گریول در فرانسه (بین سالهای 1920تا 1930)را به زبانشناسان ماهری بدل میکنند. به این ترتیب، زبانشناسی یکی از چهار رشتهی پایه در انسانشناسی امریکایی میشود.
بیشتر بخوانید : زبان چگونه رشد میکند؟
درواقع، مطالعهی فشردهی فرهنگهای سرخپوستان امریکایی جای فرضیههای مهمی را در زبانشناسی باز میکند. ادوارد ساپیرِ (5) انسانشناس، قبل از هرچیز زبانشناس است (1884-1939). او بعد از آن که به نقد مکاتب تحولگرایی، اشاعهگرایی و کارکردگرایی بپردازد، نظریهی عمومی خود را که ناخودآگاه، شخصیت، زبان و فرهنگ را با هم درمیآمیزد، ارائه میدهد (6). این «نظام صوری درهمتنیده»، قواعد و نکات مفهومی خود را به مجموعهی افراد تحمیل میکند. این اندیشه در سطح زبانشناسی ه با بی. وُرف (7) شکل گرفت. رفتار فرهنگی اعضای جامعه با زبانی که آنها بدان تکلم میکنند، تعیین میشود. زبانشناسان با رسیدن به این که مقولههای سوژه و اُبژه، مکان و زمان از زبانی به زبان دیگر تفاوت میکنند، به نسبیگرایی تقریباً مطلقی دست مییابند که برداشتهای گوناگون از جهان و درنتیجه، فرهنگهای گوناگون را در ارتباط با تنوع زبانی نشان میدهد. مثلاً برای هُپی (8) (سرخپوست امریکا) زمان به معنای زمان به خودی خود عینیت ندارد و این جوهر موجودات و اشیا است که بنابر زمانی که برای پرداختن به آنها میگذارد، متفاوت است: این چنین است که میتوان این مقوله بندی زبانشناختی را در امور مناسکی این مردمان یافت. به این ترتیب، زبان به تمام معنی موضوعی فرهنگی میشود زیرا جای ممتازی برای تعیین اصالت فرهنگی است. از این دوره است که میتوان از زبانشناسی مردمشناختی که شاخهی ویژهای از رشته است، سخن گفت. این شاخه از انسانشناسی، از سویی به زبانهای «شفاهی» و «مردمشناختی» میپردازد و از سوی دیگر به مؤلفههای فرهنگی یک زبان توجه نشان میدهد. همین شاخه طرحوارههای فرهنگی و ذهنی را از خلال معناشناسی یا تحلیلِ ادبیات شفاهی بررسی کرده و کاربردهای فرهنگی و اجتماعی زبان را - همانگونه که مردمشناسی در مورد هر نهاد یا فعالیتی انجام میدهد - با هم مقایسه میکند. اما در پژوهشهای کلود لوی- استروس است که تأثیر زبانشناسی، و به ویژه تأثیر آواشناسی ساختاری دههی 1930، بیشتر محسوس است. رفتوآمدهای رومان یاکوبسن (9) (1896-1982) در جریان دههی 1940 به ایالات متحده، او را به سوی تحلیل روابط موجود میان عناصر و نیز تحلیل ساختارهای موجود را در محتوا در زمینهی اجتماعی و فرهنگی کشاند. (10)
واکنش به رویکردهای کارکردگرایانه و ساختارگرایانه، نوعی مردمنگاری گفتار و شرایط محیطی بیان ملهم از مکاتب امریکایی انسانشناسی و زبانشناختی امریکایی سالهای 1960 تا 1970، فعالیتهای استدلالی و شرایط اجتماعی ملموسِ بین فردی و جمعی را در مبادلهی زبانی مطرح کرد. این مبادله، معنایی راتولید میکند که یکبار برای همیشه، از پیش مشخص نشده است. متنی که مردمشناس گردآوری میکند، یک محصول است و نه نقطهی عزیمت، محصول گفتوشنودهاست و به یک عملِ (یا فنِ) انتقال سادهی خبر یا برقراری ارتباط محدود نمیشود
انسانشناسی گفتوشنود، بیان و توانمندی
در واکنش به رویکردهای کارکردگرایانه و ساختارگرایانه، نوعی مردمنگاری گفتار و شرایط محیطی بیان ملهم از مکاتب امریکایی انسانشناسی و زبانشناختی امریکایی سالهای 1960 تا 1970، فعالیتهای استدلالی و شرایط اجتماعی ملموسِ بین فردی و جمعی را در مبادلهی زبانی مطرح کرد. این مبادله، معنایی راتولید میکند که یکبار برای همیشه، از پیش مشخص نشده است. متنی که مردمشناس گردآوری میکند، یک محصول است و نه نقطهی عزیمت، محصول گفتوشنودهاست و به یک عملِ (یا فنِ) انتقال سادهی خبر یا برقراری ارتباط محدود نمیشود. این انسانشناسی بیان (11)، نزد برخی از انسانشناسان مانند اَلبن بِنسا (12) (1996) یا ژان بازَن (13) (1996) به برداشتی از رشته میانجامد که ذاتی آن است و همانا مشاهدهای است که مشاهدهگر در آن سهیم است. (14)
این ذهنیت را میتوان مثلاً در پژوهشهای زبانشناسی اجتماعی افریقاشناسانی که به تنشهای میان یکسانسازی و عدم یکسانسازی، حرکات چندمنظورهی اختلاطهای زبانی، روابط میان رویکردهای خُرد و کلان در میدان پژوهش پرداختهاند، به روشنی مشاهده کرد. (15)
پینوشتها:
1- Ferdinand de Saussure.
2- Cours de Linguisique générale.
3- N. Troubetzkoy, R. Jakobson.
4- L. Hjemslev, A. Martinet.
5- Edward Sapir.
6- رجوع کنید به:
E. Sapir, Anthropologie, Paris, Ed. de Minuit, 1967 et B.L. Whorf, Langage, thought and Reality, New York, 1956.
و همین طور بخوانید:
Leve-Strauss, (1958).
7- B. Whorf.
8- Hopi.
9- Roman Jakobson.
10- Jakobson 1958.
11- Bertrand Masquelier et Jean-iouis Siran, 2000.
12- Alban Bensa.
13- Jean Bazin.
14- «پیکربندی خاص واقعهای در حال انجام که بنا به تعریف، موقتی است»
(Bazin, 1996, p. 418).
15- Cécile canut, 2001: Martine Dreyfus et Caroline Juilard, 2004.
منبع:
در آمدی بر مردمشناسی و انسانشناسی ، ژان کوپانس ، برگردان: حسین میرزایی ، طهران نشر ثالث، چاپ دوم1394
واکنش به رویکردهای کارکردگرایانه و ساختارگرایانه، نوعی مردمنگاری گفتار و شرایط محیطی بیان ملهم از مکاتب امریکایی انسانشناسی و زبانشناختی امریکایی سالهای 1960 تا 1970، فعالیتهای استدلالی و شرایط اجتماعی ملموسِ بین فردی و جمعی را در مبادلهی زبانی مطرح کرد. این مبادله، معنایی راتولید میکند که یکبار برای همیشه، از پیش مشخص نشده است. متنی که مردمشناس گردآوری میکند، یک محصول است و نه نقطهی عزیمت، محصول گفتوشنودهاست و به یک عملِ (یا فنِ) انتقال سادهی خبر یا برقراری ارتباط محدود نمیشود
انسانشناسی گفتوشنود، بیان و توانمندی
در واکنش به رویکردهای کارکردگرایانه و ساختارگرایانه، نوعی مردمنگاری گفتار و شرایط محیطی بیان ملهم از مکاتب امریکایی انسانشناسی و زبانشناختی امریکایی سالهای 1960 تا 1970، فعالیتهای استدلالی و شرایط اجتماعی ملموسِ بین فردی و جمعی را در مبادلهی زبانی مطرح کرد. این مبادله، معنایی راتولید میکند که یکبار برای همیشه، از پیش مشخص نشده است. متنی که مردمشناس گردآوری میکند، یک محصول است و نه نقطهی عزیمت، محصول گفتوشنودهاست و به یک عملِ (یا فنِ) انتقال سادهی خبر یا برقراری ارتباط محدود نمیشود. این انسانشناسی بیان (11)، نزد برخی از انسانشناسان مانند اَلبن بِنسا (12) (1996) یا ژان بازَن (13) (1996) به برداشتی از رشته میانجامد که ذاتی آن است و همانا مشاهدهای است که مشاهدهگر در آن سهیم است. (14)
این ذهنیت را میتوان مثلاً در پژوهشهای زبانشناسی اجتماعی افریقاشناسانی که به تنشهای میان یکسانسازی و عدم یکسانسازی، حرکات چندمنظورهی اختلاطهای زبانی، روابط میان رویکردهای خُرد و کلان در میدان پژوهش پرداختهاند، به روشنی مشاهده کرد. (15)
پینوشتها:
1- Ferdinand de Saussure.
2- Cours de Linguisique générale.
3- N. Troubetzkoy, R. Jakobson.
4- L. Hjemslev, A. Martinet.
5- Edward Sapir.
6- رجوع کنید به:
E. Sapir, Anthropologie, Paris, Ed. de Minuit, 1967 et B.L. Whorf, Langage, thought and Reality, New York, 1956.
و همین طور بخوانید:
Leve-Strauss, (1958).
7- B. Whorf.
8- Hopi.
9- Roman Jakobson.
10- Jakobson 1958.
11- Bertrand Masquelier et Jean-iouis Siran, 2000.
12- Alban Bensa.
13- Jean Bazin.
14- «پیکربندی خاص واقعهای در حال انجام که بنا به تعریف، موقتی است»
(Bazin, 1996, p. 418).
15- Cécile canut, 2001: Martine Dreyfus et Caroline Juilard, 2004.
منبع:
در آمدی بر مردمشناسی و انسانشناسی ، ژان کوپانس ، برگردان: حسین میرزایی ، طهران نشر ثالث، چاپ دوم1394
بیشتر بخوانید :
زبان ؛ کلید ارتباط اجتماعی
خصوصیات یک زبان خوب
زبان فارسی در اینترنت