دشمنی با خود

نکته جالب در گفتارها و نوشتارهای متعدد جانبداران ورود ایران به سازمان جهانی بازرگانی و شرکت فعال در روند جهانی شدن و جهانی سازی، خودداری از ذکر پسوند «سرمایه داری» و در بسیاری موارد، انکار وجود و حضور امپریالیسم سرمایه داری در دوران کنونی است.
يکشنبه، 2 دی 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
دشمنی با خود
جهانی سازی دمکراتیک، بدیل جهانی سازی سرمایه داری
 
چکیده:
نکته جالب در گفتارها و نوشتارهای متعدد جانبداران ورود ایران به سازمان جهانی بازرگانی و شرکت فعال در روند جهانی شدن و جهانی سازی، خودداری از ذکر پسوند «سرمایه داری» و در بسیاری موارد، انکار وجود و حضور امپریالیسم سرمایه داری در دوران کنونی است.
 
تعداد کلمات: 1935 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه
 
دشمنی با خود
نویسنده: شاپور رواسانی

 رایج ترین دلیلی که جانبداران ورود ایران به سازمان جهانی بازرگانی در رابطه با مسئله سازمان جهانی شدن و جهانی سازی سرمایه داری در تأیید نظر خود بدان متوسل می شوند این است که ما بدیلی در برابر این روند و طرح نداریم و به این سبب چه بخواهیم و چه نخواهیم باید به روند جهانی شدن و جهانی سازی بپیوندیم و در این راستا، ادامه دادن خصوصی سازی و اجرای یک رشته از دستورات سازمان بین المللی اجتناب ناپذیر است.
 
نکته جالب در گفتارها و نوشتارهای متعدد جانبداران ورود ایران به سازمان جهانی بازرگانی و شرکت فعال در روند جهانی شدن و جهانی سازی، خودداری از ذکر پسوند «سرمایه داری» و در بسیاری موارد، انکار وجود و حضور امپریالیسم سرمایه داری در دوران کنونی است. در این گفتارها و نوشتارها، سازمانهای اقتصادی بین المللی به صورت چمنهای زیبایی که در آن گرگها و میشها برادرانه از یک چشمه سیراب می شوند و اثری از تقلب و ریا و زورگویی به چشم نمی خورد تصویر می شود.
 جنبش جهانی شدن و جهانی سازی دمکراتیک، در سطح جهانی، خواستار استقرار نظامی است که در آن دور از فرضیه های نژادی و استعماری و با حذف مرزهای سیاسی و نظامی، همه انسانها در همه جوامع بر پایه اراده و خواستهای فرهنگی خود زندگی کنند و یک اقلیت به هر اسم و رسم که باشد، چه در درون جوامع و چه در جامعه جهانی حاصل کار زحمتکشان بدنی و فکری را ندزدد و بر آنان ستم روا ندارد.
هواداران جهانی شدن و جهانی سازی سرمایه داری، خواهان حرکت آزاد کالا و سرمایه در جامعه جهانی اند، اما از حرکت آزاد نیروی کار انسانی در جامعه جهانی، با ایجاد موانع پلیسی، نظامی، سیاسی و حقوقی در مرزهای کشورهای سرمایه داری استعماری با خشونت و قساوت جلوگیری می کنند.

در کنار این رفتار، باید این حقیقت را هم پذیرفت که نقطه ضعف مخالفان جهانی شدن و جهانی سازی سرمایه داری چه در سطح بین المللی و چه در جامعه ما ارائه نکردن بدیل در زمینه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است.
 
در پاسخ به این نکات می توان این حقیقت تاریخی را یادآور شد که به همان گونه که در طول تاریخ و در همه جوامع، نظامهای سیاسی و اقتصادی ظالمانه، ضد و نافی خود را در درون خود پدید آورده و پرورش داده اند، شیوه تولید سرمایه داری و امپریالیسم سرمایه داری نیز از زمان پیدایش و در جریان رشد و گسترش چه در درون جوامع سرمایه داری و چه در مستعمرات، بدیل خود را به وجود آورده و این بدیل در صحنه جهانی، چه در جوامع سرمایه داری و چه در جوامع مستعمراتی حضور و وجود دارد.
 
جنبش جهانی شدن و جهانی سازی دمکراتیک که بدیل جهانی شدن و جهانی سازی سرمایه داری است در جوامع سرمایه داری دنباله و ادامه جنبشهای دمکراتیک در دوران پیش از سرمایه داری به شمار می رود. تشکیل اتحادیه ها و احزاب کارگری با شرکت بخشی از روشنفکران و پیدایش و گسترش نظریه اجتماعی - اقتصادی سوسیالیسم، نماد و بیانگر اجتماعی این جنبش دمکراتیک در جوامع سرمایه داری است. موضوع جنبش دمکراتیک، اعمال دمکراسی به معنای کامل و شامل حاکمیت مردم در همه زمینه های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و در این رابطه نفی استبداد سرمایه و سرمایه داری است. در مورد مسئله جهانی شدن و جهانی سازی سرمایه داری چون تصور می شد شیوه تولید سرمایه داری در همه جوامع جهان مستقر شده و این جوامع در روند تضاد کار و سرمایه به دو قطب تجزیه خواهند شد شعار اتحاد کارگران جهان مطرح گردید.
 
اما در روند انکشاف شیوه تولید سرمایه داری (امپریالیسم سرمایه داری سرمایه داران جوامع سرمایه داری توانستند با شریک و سهیم کردن بخش بزرگی از کارگران و روشنفکران در چیزهایی که از غارت مستعمرات به دست می آمد ) و می آید جنبش دمکراتیک را در درون جوامع خود تجزیه، سرکوب و منحرف کنند. در پاره ای از سرزمینها نیز که گفته می شود جامعه بر ابزارهای عمده تولید و توزیع ثروتها و سرمایه ها حاکمیت و مالکیت دارد به علت نبود نظارت عامه مردم و آزادیهای سیاسی، طبقه جدیدی سر برآورد که پس از چندی به سرمایه داری جهانی پیوست. گرچه هنوز جنبش جهانی شدن و جهانی سازی دمکراتیک در همه این جوامع یکسره از میان نرفته و می توان گفت که هنوز افراد و گروههایی در این جوامع به روند سرمایه داری استعماری معترضند، اما دیگر نمی توان از نقش رهبری فکری و سازمانی این افراد و گروهها در سطح بین المللی سخن به میان آورد.
 
در دوران ما، پایگاه اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جنبش جهانی سازی دمکراتیک به مستعمرات و کشورهایی که مورد تهاجم امپریالیسم سرمایه داری قرار گرفته اند منتقل شده است؛ جوامعی که در آنها امپریالیسم سرمایه داری برای پیگیری بهره برداریهای خود از رشد سرمایه کلاسیک جلوگیری و اقتصاد و نظام آنها را در چارچوب شیوه تولید مستعمراتی و نظام اجتماعی مستعمراتی همراه با تشکیل طبقه و دولت وابسته به امپریالیسم سرمایه داری، محدود و محصور کرده است. در این جوامع، اکثریت که کار میکنند و زحمت میکشند در فقر به سر می برند و حاصل کار زحمتکشان بدنی و فکری و منابع طبیعیشان چه مستقیم و چه با واسطه طبقه حاکم و دولت وابسته به استعمار از سوی جوامع سرمایه داری استعماری به غارت می رود.
 
در این جوامع جنبش دمکراتیک که خواستار اعمال حاکمیت و مالکیت جامعه در همه زمینه ها بر پایه دفاع از حق حیات و حرمت انسانی است ریشه های تاریخی دارد. این جنبش بر اثر سلطه امپریالیسم سرمایه داری و در چارچوب شیوه تولید و نظام اجتماعی مستعمراتی، محتوا و شکل و بیان تازه ای یافته و در آن از نظر اجتماعی و اقتصادی، مبارزات طبقاتی و مبارزات ضد استعماری به هم آمیخته است. این جنبش دمکراتیک که در روابط درون جوامع، خواستار مردم سالاری و مخالف استبداد سیاسی و اقتصادی و شیوه تولید مستعمراتی است در روابط میان جوامع و به طور کلی در سطح جهانی مخالف امپریالیسم در همه گونه های آن و در دوران ما مخالف امپریالیسم سرمایه داری و در این رابطه جانبدار جهانی شدن و جهانی سازی دمکراتیک است.

   بیشتر بخوانید :  اقتصاد مقاومتی در برابر تحریم اقتصادی

جنبش جهانی شدن و جهانی سازی دمکراتیک، در سطح جهانی، خواستار استقرار نظامی است که در آن دور از فرضیه های نژادی و استعماری و با حذف مرزهای سیاسی و نظامی، همه انسانها در همه جوامع بر پایه اراده و خواستهای فرهنگی خود زندگی کنند و یک اقلیت به هر اسم و رسم که باشد، چه در درون جوامع و چه در جامعه جهانی حاصل کار زحمتکشان بدنی و فکری را ندزدد و بر آنان ستم روا ندارد.
 
هواداران جهانی شدن و جهانی سازی سرمایه داری، خواهان حرکت آزاد کالا و سرمایه در جامعه جهانی اند، اما از حرکت آزاد نیروی کار انسانی در جامعه جهانی، با ایجاد موانع پلیسی، نظامی، سیاسی و حقوقی در مرزهای کشورهای سرمایه داری استعماری با خشونت و قساوت جلوگیری می کنند.
 
این گونه جهانی شدن و جهانی سازی، چیزی و پدیده ای جز امپریالیسم سرمایه داری نیست، اما جنبش جهانی شدن و جهانی سازی دمکراتیک خواستار حرکت آزاد نیروی کار انسانی در - جامعه جهانیست. آن کس یا گروهی که خواهان جهانی و جهانی سازی بر پایه دمکراسی، آزادی حق حیات و حرمت انسانها، تمدن و علم و اخلاق و ترقی و تعالی بشریت است، باید جانبدار حرکت آزاد نیروی کار انسانی و حذف مرزهای سیاسی و نظامی در سطح جهان نیز باشد، اما اگر آرمان جهانی شدن و جهانی سازی را به حرکت آزاد کالا و سرمایه و «خصوصی سازی اقتصاد سرمایه داری محدود کند»، در دام امپریالیسم سرمایه داری گرفتار خواهد ماند. بی گمان تنها با حرکت آزاد نیروی کار انسانی مصایب و مشکلات جامعه بشری که ناشی از سلطه امپریالیسم سرمایه داری است از میان نخواهد رفت اما این امر موجبات تزلزل جهانی سازی و جهانی شدن سرمایه داری را تا اندازه زیادی فراهم خواهد کرد و واکنش افراد و گروههایی که بدون به کار بردن پسوند «سرمایه داری» از جهانی شدن و جهانی سازی سخن می گویند در برابر این نظر در شرایط کنونی) بسیاری از وابستگیهای فکری و چه بسا اقتصادی را روشن خواهد ساخت.

   بیشتر بخوانید :سرمایه گذاری بر روی خودتان

با توجه به اینکه ساختار همه جوامع مستعمراتی و سرزمینهایی که مورد تهاجم امپریالیسم سرمایه داری قرار گرفته اند یکسان نیست و این جوامع از نظر اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در سطوح گوناگونی قرار دارند، نمی توان برای همه این جوامع راهکار یکسانی در جهت حرکت به سوی جهانی شدن و جهانی سازی دمکراتیک و رهایی از دام جهانی سازی و جهانی شدن سرمایه داری (امپریالیسم سرمایه داری که مستلزم اجرای یک رشته برنامه های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است پیشنهاد کرد.
 
دشواری اصلی و اساسی در راه حرکت این جوامع به سوی جهانی شدن و جهانی سازی دمکراتیک این است که در بیشتر این کشورها طبقه وابسته به استعمار قدرت اقتصادی و سیاسی و سازمان دولت را در اختیار دارد و خود بخشی از امپریالیسم سرمایه داری به شمار می رود. چنین افراد و گروههایی، در جهت حفظ منافع طبقاتیشان با امپریالیسم سرمایه داری همکاری و همدستی میکنند و با مردمان جامعه خود دشمنی می ورزند و جانبدار جهانی شدن و جهانی سازی سرمایه داری هستند. به هر روی ارائه برنامه متناسب با داده های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در هر جامعه، مستلزم بررسی دقیق شیوه تولید و نظام اجتماعی آن جامعه در دوره معین است.
 در زمینه داخلی، گام نخست تعیین دقیق و علمی ویژگیهای شیوه تولید مسلط در ایران و تعریف اجتماعی و اقتصادی آن است تا بتوان برنامه های کوتاه و دراز مدت برای اصلاح بنیادی ساختار اقتصاد ایران ارائه و اجرا کرد. در جهت تقویت جنبش جهانی سازی و جهانی شدن دمکراتیک می توان به تشکیل اتحادیه منطقه ای دست زد. وجود پیشینه پر ارزش و غنی و مشترک تاریخی و فرهنگی میان اقوام خویشاوند از شمال آفریقا تا هند و از آسیای مرکزی تا جنوب خلیج فارس، برپایی یک اتحادیه پر قدرت اقتصادی، فرهنگی و سیاسی را در چارچوب جامعه بزرگ شرق تسهیل و ممکن می سازد.
در مورد جامعه ما می توان گفت که جنبش جهانی سازی و جهانی شدن دمکراتیک بر گذشته تاریخی جامعه ایرانی در رابطه با نهضتهای اجتماعی ضد ستمهای سیاسی و طبقاتی از دوران باستان و دوران اسلامی تا دوره ای که با آغاز نفوذ کشورهای سرمایه داری استعماری به کشور ما آغاز شده. قرار دارد.
 
در جامعه ما نیز وابستگان طبقه جدید و بخشی از اقشار و گروههایی که ثروت و قدرت را در دست دارند جانبدار جهانی سازی و جهانی شدن سرمایه داری، ورود ایران به سازمان جهانی بازرگانی، تداوم خصوصی سازی، جلب سرمایه های خارجی و واگذاری سهام بورس، منابع طبیعی و مراکز تولیدی به سرمایه داران خارجی اند، و این خواستها را زیر عنوان تلاش برای استقرار دمکراسی در ایران به جامعه عرضه می کنند؛ در حالی که طبقات زحمتکش، کارگران، دهقانان، بیکاران (کارگر و روشنفکر) و همه کسانی که حاصل کار بدنی و فکریشان به یغما می رود و با بیکاری و فقر و بیماری دست به گریبانند و خواستار استقرار آزادی، دمکراسی و مردم سالاری در جامعه اند، مخالفت ورود ایران به سازمان جهانی بازرگانی، تداوم خصوصی سازی، نفوذ و سلطه سرمایه های خارجی و واگذاری منابع طبیعی و مراکز تولیدی ایران و در یک کلام اسارت در دام جهانی سازی و جهانی شدن سرمایه داری هستند و توجه دارند که سرمایه داری چه در درون جوامع و چه در سطح بین المللی ناقض و نافی دمکراسی است.
 
این اکثریت زحمتکش، پایگاه اجتماعی جهانی شدن و جهانی سازی دمکراتیک در ایران به شمار می روند و خواست آنان برای استقرار آزادی و دمکراسی به معنای اعمال حاکمیت و مالکیت جامعه در همه زمینه ها، در همین جهت است.
 
البته با توجه به شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی موجود، راهی دراز و دشوار برای رسیدن به وضعی که در آن نه یک اقلیت، بلکه جامعه بتواند حاکمیت و مالکیتش را در همه زمینه ها اعمال کند و از وابستگیها و شیوه تولید مستعمراتی رها شود در پیش است، اما با همه مشکلات، نارساییها و تضادها، می توان برای پیشرفت در این جهت به کارهایی دست زد.
 
در زمینه داخلی، گام نخست تعیین دقیق و علمی ویژگیهای شیوه تولید مسلط در ایران و تعریف اجتماعی و اقتصادی آن است تا بتوان برنامه های کوتاه و دراز مدت برای اصلاح بنیادی ساختار اقتصاد ایران ارائه و اجرا کرد. در جهت تقویت جنبش جهانی سازی و جهانی شدن دمکراتیک می توان به تشکیل اتحادیه منطقه ای دست زد. وجود پیشینه پر ارزش و غنی و مشترک تاریخی و فرهنگی میان اقوام خویشاوند از شمال آفریقا تا هند و از آسیای مرکزی تا جنوب خلیج فارس، برپایی یک اتحادیه پر قدرت اقتصادی، فرهنگی و سیاسی را در چارچوب جامعه بزرگ شرق تسهیل و ممکن می سازد.
 
در هر دو مورد می توان دست به تشکیل کنفرانسهای علمی و نه تبلیغی و تشریفاتی زد و به جای خیال پردازیهای فاضلانه در باب جهانی سازی و جهانی شدن سرمایه داری با توجه به واقعیات اقتصادی و اجتماعی در ایران و جهان در جهت استقرار دمکراسی و جلوگیری از توسعه مفاسد سرمایه داری و امپریالیسم سرمایه داری به خدمت محرومان و نفرین شدگان ایران، منطقه و جهان کمر بست.
 
منبع:
مفاهیم اجتماعی در جوامع مستعمراتی(مجموعه مقالات سیاسی- اقتصادی) ، شاپور رواسانی ، طهران: امیر کبیر، چاپ اول (1386)

   بیشتر بخوانید :
  اقتصاد اسلامی
  ویژگی های اقتصاد در جامعه اسوه ی اسلامی
   شرکتهای چندملیتی چه می‌خواهند؟

 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.