ایجاد طبقات ثروتمند بزرگ وابسته به سرمایه داری استعماری
چکیده:
خصوصی سازی و ایجاد طبقات ثروتمند زمیندار و سرمایه دار بزرگ وابسته به سرمایه داری استعماری یا تقویت چنین طبقاتی در جوامعی که مورد تجاوز اقتصادی، نظامی یا سیاستهای دول استعماری قرار می گرفتند، از همان نخست مراحل نفوذ و سلطه و جهانی شدن و جهانی سازی سرمایه داری جزو برنامه های آگاهانه تنظیم شده استقرار سلطۀ دول استعماری بوده است.
تعداد کلمات: 1055 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
خصوصی سازی و ایجاد طبقات ثروتمند زمیندار و سرمایه دار بزرگ وابسته به سرمایه داری استعماری یا تقویت چنین طبقاتی در جوامعی که مورد تجاوز اقتصادی، نظامی یا سیاستهای دول استعماری قرار می گرفتند، از همان نخست مراحل نفوذ و سلطه و جهانی شدن و جهانی سازی سرمایه داری جزو برنامه های آگاهانه تنظیم شده استقرار سلطۀ دول استعماری بوده است.
تعداد کلمات: 1055 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
نویسنده: شاپور رواسانی
با اطمینان می توان گفت که در مطبوعات کشور ما تا کنون صدها مقاله و مصاحبه درباره جهانی شدن و جهانی سازی انتشار یافته و بزرگان علم اقتصاد و مقامات دولتی در مصاحبه ها و سخنرانیها و مقالات در باب مزایا و احتمالا زیانهای پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی و آثار فرهنگی، سیاسی و اجتماعی این پدیده که از دید گروهی از همین بزرگان، نوظهور است سخن گفته اند و به نظر می رسد شماری از صاحب نظران نیز هنوز تصمیم نگرفته اند که آیا باید و می توان از جهانی شدن سخن گفت یا جهانی سازی و آنچه با آن روبرو هستیم روند. (پروسه) است یا طرح و برنامه (پروژه). در پاره ای از مقالات کار از ترجمه یا ردیف کردن گفته های صاحب نظران داخلی و خارجی تجاوز نمی کند.
خصوصی سازی و ایجاد طبقات ثروتمند زمیندار و سرمایه دار بزرگ وابسته به سرمایه داری استعماری یا تقویت چنین طبقاتی در جوامعی که مورد تجاوز اقتصادی، نظامی یا سیاستهای دول استعماری قرار می گرفتند، از همان نخست مراحل نفوذ و سلطه و جهانی شدن و جهانی سازی سرمایه داری جزو برنامه های آگاهانه تنظیم شده استقرار سلطۀ دول استعماری بوده است. انکشاف سرمایه داری استعماری حاصل ترکیب «پروسه» و «پروژه» است.
طبقات حاکم و مالک و طبقه جدید که هم در بخش خصوصی و هم در بخش دولتی حضور دارند تنها در پی حفظ قدرت، ثروت و منافع طبقاتیند و سرمایه داری ملی صنعتی زیر فشار کالاهای وارداتی و سرمایه های خارجی، ضعیف و ناتوان شده و انگیزه و قدرت صنعتی کردن کشور و رقابت با کالاها و سرمایه های خارجی را ندارد و در بسیاری از موارد به واردکننده و توزیع کننده و شریک صنایع خارجی در تولیدات تبدیل شده است. بخش خصوصی که در بسیاری از موارد خواستها و منافع خود را از راه سازمانهای بخش دولتی تأمین می کند راهگشای کالاها و سرمایه های دول سرمایه داری استعماریست و به این سبب تشکیل، توسعه و تقویت آن در مستعمرات و کشورهای عقب نگهداشته شده، به وسیله صاحب نظران اقتصادی و سیاستمداران در دول سرمایه داری استعماری تشویق و راهنمایی می شود.
متأسفانه در این نوع مقاله ها و سخنرانیها و مصاحبه ها پاسخی به این مسئله و پرسش ساده روشن داده نمی شود که کدام نظام اقتصادی - اجتماعی و کدام شیوه تولید در حال جهانی شدن است و چه نیروهای اجتماعی - اقتصادی در پی جهانی سازی چه شیوه تولید و کدام نظام اقتصادی و اجتماعیند. در مورد اثر جهانی شدن یا جهانی سازی بر جامعه ما نیز سخن از فرصتها و تهدیدها در میان است؛ اما آیا می توان بی شناخت دقیق نظام اقتصادی و شیوه تولیدی که در حال تهاجم است و نظام اقتصادی و شیوه تولید مسلط بر جامعه ما، درباره علل و اهداف جهانی شدن و جهانی سازی و نیروهای اجتماعی درون آن و همچنین از امکانات، اجبارها، و مشخصات نظام اقتصادی ما سخن گفت و آثار جهانی شدن و جهانی سازی بر جامعه ایرانی را شناسایی یا پیش بینی کرد؟ با توجه به آنچه در زمینه روابط اقتصادی جهانی می گذرد می توان نشان داد و اثبات و درک کرد که جهانی شدن و جهانی سازی چیزی جز ادامه و انکشاف شیوه تولید سرمایه داری نبوده و این پدیده هم چیز تازه و نوظهوری نیست و از هنگام پیدایش و رشد شیوه تولید سرمایه داری در اروپا آغاز شده و در محافل علمی و دانشگاهی به آن کلنیالیسم و امپریالیسم سرمایه داری می گویند.
بیشتر بخوانید : شش ضرورت اجرای اقتصاد مقاومتی
بی بکار بردن پسوند سرمایه داری، واژه و مفهوم جهانی شدن و جهانی سازی چیزی را بیان نمی کند، زیرا تا ماهیت و ساختار اقتصادی و اجتماعی پدیده ای روشن، مشخص و معین نباشد، چگونه می توان درباره آن سخن منطقی و جدی گفت و پدیده را بررسی کرد؟
بیگمان امپریالیسم در دوره های گوناگون تاریخ و در جوامع مختلف به گونه های متفاوت اما متناسب با شیوه تولید مسلط در یک جامعه معین در دوره معین وجود داشته اما آنچه ما سالهاست با آن سر و کار داریم و جهانی شدن و جهانی سازی سرمایه داری از همان آغاز صفت اصلی آن بوده و هست امپریالیسم سرمایه داری است.
با خودداری از به کار بردن پسوند سرمایه داری درباره جهانی شدن و جهانی سازی بحثها و بررسیها از دایره کلیات مبهم بیرون نمی رود و در عالم اقتصاد و جامعه شناسی بررسیهایی که عام، کلی و مبهم باشد علمی تلقی نمی شود. درباره جهانی سازی هم می توان توجه داد که انکشاف شیوه تولید سرمایه داری مانند حرکت نیروهای طبیعی نیست، بلکه اراده آگاه انسانی در چگونگی این انکشاف دخالت داشته و دارد. طبقه حاکم و مالک در جوامع سرمایه داری، شرکتهای فرا ملی سرمایه داری و ... عوامل عمده جهانی سازی سرمایه داریند. در بررسی مسئله امپریالیسم سرمایه داری نمی توان روند و طرح و برنامه (پروسه و پروژه را از هم جدا کرد و جدا دانست و عامل آگاهی یا قوانین اقتصادی و ترکیب این دو را از همان زمان پیدایش و گسترش انکار کرد. حقیقت علمی این است که آنچه در دوران ما با عنوان ریاکارانه و فریب دهنده جهانی سازی و جهانی شدن عرضه می شود، چیزی جز دنباله امپریالیسم سرمایه داری تحت شرایط جدید جهانی نیست. با ابداع و نشر این عناوین، سیاستمداران و جامعه شناسان در جوامع سرمایه داری استعماری می کوشند چهره، بافت و گذشته تاریخی و اهداف امپریالیسم سرمایه داری را پنهان دارند و این عناوین جهانی شدن و جهانی سازی بدین منظور ابداع شده و به کار برده می شود.
خصوصی سازی و ایجاد طبقات ثروتمند زمیندار و سرمایه دار بزرگ وابسته به سرمایه داری استعماری یا تقویت چنین طبقاتی در جوامعی که مورد تجاوز اقتصادی، نظامی یا سیاستهای دول استعماری قرار می گرفتند، از همان نخست مراحل نفوذ و سلطه و جهانی شدن و جهانی سازی سرمایه داری جزو برنامه های آگاهانه تنظیم شده استقرار سلطۀ دول استعماری بوده است. انکشاف سرمایه داری استعماری حاصل ترکیب «پروسه» و «پروژه» است.
نکته ای دیگری که باید در بررسی مسئله جهانی شدن و جهانی سازی سرمایه داری از نظر اقتصادی مورد توجه قرار گیرد این است که این امر فقط به تشکیل سازمان تجارت جهانی و تلاش دول سرمایه داری استعماری به گسترش دامنه عضویت در این سازمان بر طبق برنامه ها و منافع خودشان محدود و منحصر نمی شود، بلکه هماهنگ و در رابطه با آن، خصوصی سازی اقتصاد نیز تشویق و ترویج و تحمیل می شود و برای تثبیت موفقیت سرمایه داری استعماری در این دو زمینه، مسئله تحکیم سلطه کشورهای سرمایه داری استعماری بر منابع نفت و گاز نیز مطرح و در حال اجراست.
تلاش دول سرمایه داری استعماری برای تقسیم و تجزیه واحدهای سیاسی کشوری درخاورمیانه و ایجاد کشورها و ملل کوچک نیز در راستای برنامه های جهانی شدن و جهانی سازی سرمایه داری قرار دارد.
منبع:
مفاهیم اجتماعی در جوامع مستعمراتی(مجموعه مقالات سیاسی- اقتصادی) ، شاپور رواسانی ، طهران: امیر کبیر، چاپ اول (1386)
بیگمان امپریالیسم در دوره های گوناگون تاریخ و در جوامع مختلف به گونه های متفاوت اما متناسب با شیوه تولید مسلط در یک جامعه معین در دوره معین وجود داشته اما آنچه ما سالهاست با آن سر و کار داریم و جهانی شدن و جهانی سازی سرمایه داری از همان آغاز صفت اصلی آن بوده و هست امپریالیسم سرمایه داری است.
با خودداری از به کار بردن پسوند سرمایه داری درباره جهانی شدن و جهانی سازی بحثها و بررسیها از دایره کلیات مبهم بیرون نمی رود و در عالم اقتصاد و جامعه شناسی بررسیهایی که عام، کلی و مبهم باشد علمی تلقی نمی شود. درباره جهانی سازی هم می توان توجه داد که انکشاف شیوه تولید سرمایه داری مانند حرکت نیروهای طبیعی نیست، بلکه اراده آگاه انسانی در چگونگی این انکشاف دخالت داشته و دارد. طبقه حاکم و مالک در جوامع سرمایه داری، شرکتهای فرا ملی سرمایه داری و ... عوامل عمده جهانی سازی سرمایه داریند. در بررسی مسئله امپریالیسم سرمایه داری نمی توان روند و طرح و برنامه (پروسه و پروژه را از هم جدا کرد و جدا دانست و عامل آگاهی یا قوانین اقتصادی و ترکیب این دو را از همان زمان پیدایش و گسترش انکار کرد. حقیقت علمی این است که آنچه در دوران ما با عنوان ریاکارانه و فریب دهنده جهانی سازی و جهانی شدن عرضه می شود، چیزی جز دنباله امپریالیسم سرمایه داری تحت شرایط جدید جهانی نیست. با ابداع و نشر این عناوین، سیاستمداران و جامعه شناسان در جوامع سرمایه داری استعماری می کوشند چهره، بافت و گذشته تاریخی و اهداف امپریالیسم سرمایه داری را پنهان دارند و این عناوین جهانی شدن و جهانی سازی بدین منظور ابداع شده و به کار برده می شود.
خصوصی سازی و ایجاد طبقات ثروتمند زمیندار و سرمایه دار بزرگ وابسته به سرمایه داری استعماری یا تقویت چنین طبقاتی در جوامعی که مورد تجاوز اقتصادی، نظامی یا سیاستهای دول استعماری قرار می گرفتند، از همان نخست مراحل نفوذ و سلطه و جهانی شدن و جهانی سازی سرمایه داری جزو برنامه های آگاهانه تنظیم شده استقرار سلطۀ دول استعماری بوده است. انکشاف سرمایه داری استعماری حاصل ترکیب «پروسه» و «پروژه» است.
نکته ای دیگری که باید در بررسی مسئله جهانی شدن و جهانی سازی سرمایه داری از نظر اقتصادی مورد توجه قرار گیرد این است که این امر فقط به تشکیل سازمان تجارت جهانی و تلاش دول سرمایه داری استعماری به گسترش دامنه عضویت در این سازمان بر طبق برنامه ها و منافع خودشان محدود و منحصر نمی شود، بلکه هماهنگ و در رابطه با آن، خصوصی سازی اقتصاد نیز تشویق و ترویج و تحمیل می شود و برای تثبیت موفقیت سرمایه داری استعماری در این دو زمینه، مسئله تحکیم سلطه کشورهای سرمایه داری استعماری بر منابع نفت و گاز نیز مطرح و در حال اجراست.
تلاش دول سرمایه داری استعماری برای تقسیم و تجزیه واحدهای سیاسی کشوری درخاورمیانه و ایجاد کشورها و ملل کوچک نیز در راستای برنامه های جهانی شدن و جهانی سازی سرمایه داری قرار دارد.
منبع:
مفاهیم اجتماعی در جوامع مستعمراتی(مجموعه مقالات سیاسی- اقتصادی) ، شاپور رواسانی ، طهران: امیر کبیر، چاپ اول (1386)
بیشتر بخوانید :
اقتصاد اسلامی
ویژگی های اقتصاد در جامعه اسوه ی اسلامی
شرکتهای چندملیتی چه میخواهند؟