تقوی و روزی.
چکیده
رزق و رفع نیازهاى موجودات زنده از جمله اموریست که پروردگار به عهده گرفته و وعده فرموده به منظور اینکه آنها را به هدفى که غرض از خلقت آنهاست، سوق دهد.
تعداد کلمات: 1602/ تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه.
رزقى که خداى سبحان مى دهد عطیه اى است بدون عوض، و در برابر حقى نیست.
احدى نیست که حقى بر خدا داشته باشد مگر حقى که خود خدا بر خود لازم شمرده، هم چنان که در مورد رزق فرموده:" وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُها" [1] این عهده گیرى را کسى بر خدا واجب نکرده، خود او است که رزق هر جنبنده اى را به عهده گرفته است.و از آنجا که هر رزقى و هر چیزى خالص براى خدا است، پس هر چیزى که او افاضه کند، و هر رزقى که او بدهد عطیه اى است بدون عوض، و بدون اینکه چیزى در مقابلش گرفته باشد، براى اینکه هر چیزى در مقابل بخشش خدا فرض شود خود آن مقابل و عوض هم از خدا است، مثلا اگر عبادت را عوض نعمتهاى خدا فرض کنیم، آن نیز با توفیق خدا و اعضا و جوارحى است که او براى ما درست کرده، پس ما حقى بر او پیدا نمى کنیم، تا آن حق عوض نعمتهاى او قرار گیرد، پس احدى نیست که حقى بر خدا داشته باشد مگر حقى که خود خدا بر خود لازم شمرده، هم چنان که در مورد رزق فرموده:" وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُها" [1] این عهده گیرى را کسى بر خدا واجب نکرده، خود او است که رزق هر جنبنده اى را به عهده گرفته است.(طباطبائی، موسوی همدانی، ترجمه تفسیر المیزان، 1378ش، ج3، ص218).
روایاتى در باره" رزق" و اینکه روزى هر کس مقدر است.
در نهج البلاغه است که: امام (ع) فرمود: رزق دو جور است، رزقى که آن تو را مى طلبد، و رزقى که تو آن را مىطلبى، آنکه تو را مى طلبد به فرضى که تو به سراغ آن نروى او به سراغ تو خواهد آمد، پس غم روزى یک ساله ات را سربار غم امروزت مساز!.در کافى از محمد بن یحیى، از احمد بن محمد، و عده اى از اصحاب ما فرقه امامیه، از سهل بن زیاد، از ابن محبوب، از ابى حمزه ثمالى، از امام ابى جعفر (باقر ع) روایت آورده که گفت: رسول خدا (ص) در حجة الوداع فرمود: آگاه باشید که روح الامین به قلبم انداخت که هیچ انسانى نمى میرد مگر وقتى که رزقش را تا حد کمال خورده و دیگر در نزد خدا رزقى نداشته باشد. پس از خدا بترسید، و در راه به دست آوردن رزق منحرف نشوید، راه صواب را به دست گیرید، و دیر رسیدن بهرهاى از رزق، شما را به نافرمانى خدا واندارد، براى اینکه خداى تعالى رزق حلال را بین خلقش تقسیم کرده، و آن را بطور حرام تقسیم ننموده، و خلاصه آنچه را خدا تقسیم کرده رزق حلال است، نه حرام، پس هر کس از خدا پروا کند، و خویشتن دارى نماید، رزقش از راه حلال خواهد رسید، و هر کس پرده حرمت خدا را پاره نموده، و رزقش را از غیر راه حلال بگیرد، رزق حلالش را به عنوان قصاص از او خواهند گرفت، در نتیجه همان مقدارى را که باید از حلال مى خورد از حرام خورده، و نه بیشتر، با این تفاوت که حساب آن را باید پس بدهد. و در نهج البلاغه است که: امام (ع) فرمود: رزق دو جور است، رزقى که آن تو را مى طلبد، و رزقى که تو آن را مىطلبى، آنکه تو را مى طلبد به فرضى که تو به سراغ آن نروى او به سراغ تو خواهد آمد، پس غم روزى یک ساله ات را سربار غم امروزت مساز، براى هر روز غم همان روز کافى است، براى اینکه اگر مدت سال جزء عمر تو نباشد، بیهوده غمش را نخورده اى، و چرا غم رزقى را بخورى که مال تو نیست، و نیز مگر تا کنون چنین چیزى شده که رزق تو را قبل از اینکه به دست تو برسد دیگرى خورده باشد؟ و یا دیگرى آن را از چنگ تو ربوده باشد، و یا مگر تا کنون چنین چیزى شده که آنچه برایت مقدر شده دیرتر از موعد به دستت رسیده باشد؟.(همان، ج3، صص 225-226).
وَ ما مِنْ دَابَّة هر ذى روحى را شامل مى شود که داراى حرکت و حس باشد باراده و اختیار از انس و جن و طیور و وحوش و ...
وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُها وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها کُلٌّ فِی کِتابٍ مُبِینٍ و نیست از هر نوع جنبنده در زمین مگر آنکه خداوند متکفل روزى او است و باو می رساند و می داند محل استقرار او را و محلى که بطور ودیعه در آنجا رفته تمام اینها در کتاب بیّن واضح ثبت شده. وَ ما مِنْ دَابَّةٍ هر ذى روحى را شامل مى شود که داراى حرکت و حس باشد باراده و اختیار از انس و جن و طیور و وحوش و هوام و سایر حیوانات که احتیاج برزق و بدل ما یتحلل دارند فى الارض چه در سطح زمین باشد یا در اعماق زمین، برّى باشد یا بحرى یا در هوا پرواز کند و آشیانه بسازد. إِلَّا عَلَى اللَّهِ نه بنحوى که حقى بر خدا داشته باشد بلکه خداوند بلطف و کرمش متکفل شده رزقها از حضرت رسول اکرم (ص) مرویست که فرمود (لا تموت نفس حتى تستکمل رزقها) و تمام طبق حکمت و صلاح مقرر و معین شده:گفتند مثل روزى مثل سایه است هر کجا برود سایه در عقب او می آید، حتى حضرت رسالت (ص) به عمّار آخرین روزى او را خبر دادند یک لیوان شیر است که در جنگ صفین بدست او داده شد.
غم روزى مخور بر هم مزن اوراق دفتر را که یزدان پر کند پیش از ولد پستان مادر را
گفتند مثل روزى مثل سایه است هر کجا برود سایه در عقب او می آید، حتى حضرت رسالت (ص) به عمّار آخرین روزى او را خبر دادند یک لیوان شیر است که در جنگ صفین بدست او داده شد، و اینکه امر شده براى تحصیل رزق از جهت اینست که بندگان لش و بیعار بار نیایند و حکمتهاى دیگر حتى حیوانات هم در مقام تحصیل بر آیند.(طیب، سید عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، 1378ش، ج7، صص 9-10).
بیشتر بخوانید: کارهای آسمانی از ما غایب است!.
معلوم نیست که خداى- عزّ و جلّ- اسباب رزق کى میسر گرداند.
باید که بنده دل خود را از خس شهوتها پاک گرداند، و تخم ارادت و اخلاص در آن پراکند، و در معرض وزیدن بادهاى رحمت دارد، و چنانکه انتظار باران در وقت بهار و در حال پیدا آمدن أبر قوى شود، انتظار آن نفحات در وقتهایى شریف و در حال اجتماع همتها و مساعدت دلها قوى گردد.حق تعالى گفته است: "وَ فِی السَّماءِ رِزْقُکُمْ وَ ما تُوعَدُونَ".[2] و این از انواع رزقها عالىتر است. و کارهاى آسمانى از ما غایب است، و معلوم نیست که خداى- عزّ و جلّ- اسباب رزق کى میسر گرداند. و بر ما نیست مگر فارغ گردانیدن محل و انتظار فرود آمدن رحمت، و رسیدن وعده، چون کسى که زمین را به صلاح آرد و از خس پاک کند و تخم اندازد، و آن همه سود ندارد مگر به باران. و معلوم نیست که خداى- عزّ و جلّ- اسباب باران کى مقدر مى گرداند. الاّ آن است که بر فضل خداى اعتماد است که هیچ سال از بارانى فرو نگذارد. و همچنین کم سالى و ماهى و روزى باشد که از جذبه اى از جذبات و نفحهاى از نفحات خالى ماند. پس باید که بنده دل خود را از خس شهوتها پاک گرداند، و تخم ارادت و اخلاص در آن پراکند، و در معرض وزیدن بادهاى رحمت دارد، و چنانکه انتظار باران در وقت بهار و در حال پیدا آمدن أبر قوى شود، انتظار آن نفحات در وقتهایى شریف و در حال اجتماع همتها و مساعدت دلها قوى گردد.( غزالی، ابوحامد محمد، خوارزمی، ترجمه احیاء علوم الدین، 1386ش، ج4، ص132).
اگر کسى تقوا پیشه کند و صبر نماید رزق خدایش مى آید.
پیامبر (ص) به بعضى از اصحابش فرمود: چگونه اى در میان گروهى که روزى سال خود را گرد مى آورند ولى ایمانشان ضعیف است؟ وقتى صبح کردى با خود از روزى شب سخن مگو و وقتى شب کردى با خود از روزى صبح سخن مگو زیرا فردا نمى دانى اسم تو چیست (زنده اى یا مرده اى).پیامبر اکرم (ص) در حجة الوداع فرمود: هیچ عملى نبود که شما را به بهشت نزدیک کند و از آتش دور کند جز آنکه به شما خبر دادم و شما را در عمل به آن تحریص کردیم و هیچ عملى نبود که شما را به جهنم نزدیک مى کرد و از بهشت دور مى کرد جز آنکه شما را بر حذر داشتم و از آن نهى کردم بدانید که روح الامین جبرئیل در قلب من دمید که هیچ کس نمیرد جز آنکه روزى اش را به کمال بگیرد پس کوششتان براى روزى به طور معمول باشد، دیر آمدن روزى شما را وادار نکند که با معصیت خدا آن را بجویید. خداى تعالى ارزاق را در بین مردم به صورت حلال توزیع کرده است و حرامى را قسمت نکرد پس اگر کسى تقوا پیشه کند و صبر نماید رزق خدایش مى آید و هر کس پرده درى کند و تعجیل نماید و از راه غیر حلال بگیرد به قصاص آن رزق حلالش کم مىشود و در روز قیامت به خاطر آن به حساب کشیده مىشود. پیامبر (ص) به بعضى از اصحابش فرمود: چگونه اى در میان گروهى که روزى سال خود را گرد مى آورند ولى ایمانشان ضعیف است؟ وقتى صبح کردى با خود از روزى شب سخن مگو و وقتى شب کردى با خود از روزى صبح سخن مگو زیرا فردا نمى دانى اسم تو چیست (زنده اى یا مرده اى).( ابن فهد حلی، نائیجی، آداب راز و نیاز به درگاه بی نیاز(ترجمه عدة الداعی)، 1381ش، ج1، صص 77-78).
پی نوشتها:
[1]. هود: 6.
[2]. الذاریات: 22.
منابع:
1- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، ایران، تهران – قم، انتشارات صدرا، چاپ هشتم،1377ش.
2- طباطبائی، موسوی همدانی، ترجمه تفسیر المیزان، ایران، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم،چاپ یازدهم، 1378ش.
3- طیب، سید عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ایران، تهران، انتشارات اسلام، چاپ دوم،1378ش.
4- غزالی، ابوحامد محمد، خوارزمی، ترجمه احیاء علوم الدین، ایران، تهران، نشر علمی و فرهنگی، چاپ ششم،1386ش.
5- ابن فهد حلی، نائیجی، آداب راز و نیاز به درگاه بی نیاز(ترجمه عدة الداعی)، ایران، تهران، انتشارات کیا، چاپ اول، 1381ش.