کاتولیک عصیانگر

بین الهیات کاتولیک و پروتستان هم نظری و توافقی بنیادین وجود دارد، بخصوص در مورد الهیات عادل شمردگی یعنی موضوعی که الهیات اصلاح دینی به واسطه آن از کلیسای کاتولیک جدا می شود با وجود همه این مشکلات آیا پس از گذشت چهارصد سال ما در زمینه الهیاتی نیز به شکلی قاطع به یکدیگر نزدیک تر نشده ایم
شنبه، 13 بهمن 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
کاتولیک عصیانگر
 هانس کونگ
 
چکیده:
بین الهیات کاتولیک و پروتستان هم نظری و توافقی بنیادین وجود دارد، بخصوص در مورد الهیات عادل شمردگی یعنی موضوعی که الهیات اصلاح دینی به واسطه آن از کلیسای کاتولیک جدا می شود با وجود همه این مشکلات آیا پس از گذشت چهارصد سال ما در زمینه الهیاتی نیز به شکلی قاطع به یکدیگر نزدیک تر نشده ایم
 
تعداد کلمات: 1429 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه
 
کاتولیک عصیانگر
نویسنده: تونی لِین  
ترجمه: روبرت آسریان

هانس کونگ در سال ۱۹۲۸ در ایالت لوسرن سویس چشم به جهان گشود. وی در همان حالی که خود را برای کشیش شدن آماده می کرد، پس از به پایان رساندن تحصیلات خویش در رشته الهیات در شهر روم، به پاریس رفت تا رساله دکترای خود را تحت عنوان عادل شمردگی: آموزه کارل بارت و دیدگاه کاتولیک به اتمام رساند که این رساله در سال ۱۹۵۷ منتشر شد. این رساله دکترا، از جمله رساله هایی بوده است که مبدأ تحولاتی مهم محسوب می شود. کونگ به تشریح و تبیین آموزه عادل شمردگی از دیدگاه بارت می پردازد و سپس استدلال می کند که بین این آموزه و تعلیم شورای ترنت  تفاوت و تمایزی آشتی ناپذیر وجود ندارد.
 
بنابراین، بدون تردید امروزه بین الهیات کاتولیک و پروتستان هم نظری و توافقی بنیادین وجود دارد، بخصوص در مورد الهیات، عادل شمردگی؛ یعنی موضوعی که الهیات اصلاح دینی به واسطه آن از کلیسای کاتولیک جدا می شود. با وجود همه این مشکلات، آیا پس از گذشت چهارصد سال، ما در زمینه الهیاتی نیز به شکلی قاطع به یکدیگر نزدیک تر نشده ایم؟ (عادل شمردگی، فصل سی و سوم )
 
مهم ترین موضوع در مورد این کتاب، نحوه پذیرش این کتاب از سوی دیگران بود. بارت خود، برخوردی گرم و پذیرا با این کتاب داشت:
اگر آنچه را شما در کتاب خود ارائه کرده اید، عملا دیدگاه کلیسای کاتولیک باشد، پس من باید با اطمینان خاطر تصدیق کنم که نگرش من در مورد عادل شمردگی با نگرش کلیسای کاتولیک همخوانی و تطابق دارد، اما ای کاش تعلیم کلیسای کاتولیک به شکل تکان دهنده ای با تعلیم من مطابقت داشت!

  بیشتر بخوانید :   مذهب رومانتیک

بارت سپس ادامه می دهد، دیگر همفکران کاتولیک کونگ باید تصمیم بگیرند که آیا برخورد کونگ با شورای ترنت منصفانه بوده است یا خیر؟ در مجموع، عالمان الهی کاتولیک بر این باور بودند که کونگ برخورد صحیحی با شورای ترنت داشته است. تأثیر کتاب کونگ بر اکثر متألهین کاتولیک این بود که آموزۂ عادل شمردگی تنها بر اساس ایمان، آموزهای پذیرفتنی است و دلیلی ندارد که باعث جدایی در کلیساها بشود. از آنجایی که کلیسای کاتولیک در طول زمان، اصول ایمانی خود را مجددا تفسیر می کند، پس پرداختن به این موضوع که آیا آموزه های کاتولیک و پروتستان در این مورد قابل مقایسه هستند، می تواند چون یک مسئله الهیاتی جدی مورد بررسی قرار گیرد. به یک معنی می توان گفت کونگ همان کاری را انجام داد که نیومانه با نگارش «اعلامیه نود» انجام داد، منتهاوی در خلاف جهت حرکت نیومان گام برداشت و موفق نیز شد.
 
در سال ۱۹۶۲ پاپ یوحنای بیست و سوم، کونگ را به عنوان مشاور الهیاتی شورای دوم واتیکان  منصوب کرد. وی نقش فعالی در شورا داشت، اما با مشاهده برخی از نتایج کار شورا، دچار سرخوردگی شد. پیش از این، در سال ۱۹۵۷ دستگاه مقدس ( که قبلا دستگاه تفتیش عقاید نام داشت)، به دلیل اینکه کونگ کتاب عادل شمردگی را به نگارش در آورده بود، پرونده ای برای او باز کرده بود. به تدریج که کونگ انتقادهای بیشتری از دیدگاه های آموزهای سستی بیان کرد، هشدارهای بیشتری از سوی دستگاه مقدس انتشار یافت. این دستگاه در دهه ۱۹۶۰ به «جماعت آموزه ایمان» تغییر نام داد. واتیکان عدم رضایت خود را از بسیاری آثار مهم کونگ اعلام داشت که البته همین امر، یکی از دلایل شهرت این آثار در بین عموم است؟
 بنابراین، بدون تردید امروزه بین الهیات کاتولیک و پروتستان هم نظری و توافقی بنیادین وجود دارد، بخصوص در مورد الهیات، عادل شمردگی؛ یعنی موضوعی که الهیات اصلاح دینی به واسطه آن از کلیسای کاتولیک جدا می شود. با وجود همه این مشکلات، آیا پس از گذشت چهارصد سال، ما در زمینه الهیاتی نیز به شکلی قاطع به یکدیگر نزدیک تر نشده ایم؟ (عادل شمردگی، فصل سی و سوم )
در سال ۱۹۷۰ در یکصدمین سالگرد اعلام آموزۂ مصون از خطا بودن پاپ که در شورای اول واتیکان  بیان شد، کونگ کتابی تحت عنوان مصون از خطا؟ یک بررسی را منتشر ساخت. وی در این کتاب آموزه مصون از خطا بودن پاپ را به شدت مورد حمله قرار داد و دلایلی را که از کتاب مقدس و سنت کلیسایی در دفاع از این آموزه ذکر می شد؛ زیر سؤال برد. وی موضوع اساسی تری نیز مطرح کرد که آیا گزاره مصون از خطا می تواند وجود داشته باشد؟ حال این گزاره چه از سوی پاپ صادر شده باشد، چه از سوی کلیسا و چه از سوی کتاب مقدس. وی در مقابل بر این باور است که مفهوم مصون بودن از انحراف اساسی باید جایگزین مفهوم مصون از خطا بودن شود.
 
منظور کونگ این است که با وجود درک نادرست و خطاهای کلیسا در مورد برخی مسائل جزئی، خدا کلیسا را در حقیقت نگاه می دارد، و بدین سان، این ادعای سلبی که در برخی بیانات هیچ خطایی وجود ندارد جای خود را به این ادعای ایجابی میدهد که با وجود همه خطاهایی که کلیسا مرتکب شده، حقیقت انجیل در کلیسا حفظ شده است. در کنار طرح این مفهوم، کونگ نقش نوینی را برای پاپ مطرح می سازد. بر اساس این نقش نوین، پاپ به جای اینکه یک فرمانروای مطلق مصون از خطا باشد باید جانشین حقیقی پطرس گردد، برترین خدمت را به همه انجام دهد، و به مراقبت شبانی از آن بپردازد؛ یعنی عملکردی که از نظر کونگ، پاپ یوحنای بیست و سوم بهترین نمونه آن است. کونگ ادعا می کند که این رویکرد نسبت به کلیسا و منصب پاپ، مطابق با تعلیم کتاب مقدس و سنت کلیسا در هزاره نخست میلادی است.
 
خدمتی مشابه با خدمت پطرس رسول در کلیسا ضرورت دارد و هر کاتولیکی ضرورت آن را می پذیرد. اما پاپ، برای کلیسا وجود دارد و نه کلیسا برای پاپ برتری پاپ نه برتری در قلمرو فرمانروایی، بلکه برتری در زمینه خدمت کردن است. کسی که خدمت پطرس رسول را انجام میدهد نباید خود را به عنوان سرور و مافوق کلیسا و انجیل برافرازد. امروزه، پس از پشت سر گذاشتن آن همه تجارب منفی در گذشته و تجارب مثبت شورای دوم واتیکان، پاپ الهیات و رویه کلیسا را در پرتو سنت پذیرفته شده، تعبیر و تفسیر می کند. (مصون از خطا؟ مقدمه )
 
این کتاب کونگ هیاهوی بسیاری برپا کرد. همفکران و حامیان قبلی کونگ، همانند کارل رانر  دیدگاه های او را رد کردند و این سؤال به شکل جدی مطرح گشت که آیا می توان کونگ را یک عالم الهی کاتولیک محسوب کرد یا خیر؟ در گردهمایی اسقفهای کاتولیک آلمانی، علیه این کتاب موضع گیری شد. تصمیم های مختلفی نیز در واتیکان اتخاذ شد، اما در نهایت، کونگ در سال ۱۹۷۵ تنها مورد توبیخ و سرزنش مقام های واتیکان قرار گرفت.
 
در زمینه نگارش کتب الهیاتی برای اشخاص عادی و حتی غیر مسیحیان، مهارت تام دارد. یکی از کتب او در این زمینه، در باب مسیحی بودن نام دارد که در سال ۱۹۷۴ منتشر شد و با اینکه هفت صد صفحه داشت، جزء یکی از پرفروش ترین کتب سال ۱۹۷۴ بود؛ چنین اتفاقی به ندرت برای کتب الهیاتی دیگر با این حجم رخ می دهد. کونگ در ارائه ایمان مسیحی به شکلی امروزی و به گونه ای که با انسانهای عادی کوچه و خیابان سخن بگوید بسیار موفق است. اما همچون آثار دیگر او، این گروه از آثار وی نیز باعث نارضایتی مقام های واتیکان شده است. وی کتاب دیگری به نگارش در آورده تحت عنوان آیا خدا وجود دارد؟ (۱۹۷۸) که مشابه دیگر کتب او، عامه فهم است.
 
انتخاب پاپ ژان پل دوم در سال ۱۹۷۸ باعث شد تا روم برخورد سخت گیرانه تری با کونگ در پیش بگیرد. در پایان سال ۱۹۷۹، جماعت آموزۂ ایمان، با تأیید پاپ اعلام کرد که کونگ «دیگر نمی تواند یک عالم الهی کاتولیک قلمداد شود یا در چنین مقامی به تعلیم دادن بپردازد.» وی از کلیسا اخراج نشد و مقام خود را به عنوان یک کشیش از دست نداد، اما دیگر به او چون یک عالم الهی کاتولیک نگریسته نشد. این اقدام واتیکان، قدمی هوشمندانه بود و در عین حالی که از تأثیر کونگ کاست، از وی یک شهید نساخت. مقامهای کلیسای کاتولیک همچنین از وی خواستند تا دیگر در مقام استادی الهیات کاتولیک در دانشگاه توبینگن تدریس نکند، اما مقام های دولتی، کرسی استادی دیگری برای او در نظر گرفتند و وی در این کرسی جدید به تدریس ادامه داد. پس از آن، گروهی از عالمان الهی کاتولیک با وجودی که مخالف دیدگاه های او بودند، در برابر نحوه عملکرد کلیسا نسبت به او، به حمایت از او برخاستند که این امر، میزان تأثیر و کارایی حکم کلیسای کاتولیک را زیر سؤال برد. از سوی دیگر، باید پذیرفت یک دستگاه مذهبی اگر بر آنچه به نامش تعلیم داده می شود هیچ تسلطی نداشته باشد، نمی توان آن را جدی گرفت که البته این مشکل، مشکلی است که بسیاری از کلیساها، امروزه با آن روبه رو هستند.
 
منبع:
تاریخ تفکر مسیحی، تونی لِین، ترجمه روبرت آسریان، چاپ پنجم، فروزان روز، طهران (1396)

  بیشتر بخوانید :
  بیداری روحانی
  مسیحیت چیست؟
  انسان کامل کیست؟

 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.