مقايسه مناظره هاي ايران با آمريکا
نويسنده: احسان نظام بکايي- بهناز شير محمدي
کارشناس: محمدرضا شهيدي فر
کارشناس: محمدرضا شهيدي فر
خيلي چسبيد، اين 6شبي که 6تا مناظره پخش شد. همه سريع مي رفتيم خانه تا سر ساعت 10:30 بزنيم شبکه 3 و کل کل 2 تا کانديدا را با هم ببينيم. آدرنالين خونمان زده بود بالا. ايده اي که عزت الله ضرغامي چند هفته قبل از آغاز تبليغات داد و روي آن ايستاد، انصافاً جواب داد. رکورد تماشاگران شکست و هم ميزان مشارکت را بالا برد و هم معلوم شد هر کانديدا فارغ از هياهوي دورش چند مرده حلاج است. اين 6 مناظره البته براي بچه هاي تلويزيون هم اتفاق خارق العاده اي بود؛ يک تجربه نو که البته با کپي کاري نصفه و نيمه از نمونه هاي خارجي، برنامه آبرومندي از آب درآمد. «انتخاب برتر» اولين تجربه اساسي براي مناظره هاي مستقيم تلويزيوني بود. خيلي ها فکر مي کردند شايد اين 6 برنامه به سرانجام نرسد يا تلويزيون بي طرف نماند ولي هيچ کدام از اين فکرها ناجور که دم انتخابات ها به سر آدم مي زند اتفاق نيفتاد. البته رسانه ملي در اجراي مناظرات خالي از اشکال عمل نکرد و نحوه اجرا، دکور، چيدمان دوربين و... ايراداتي داشت و ايدئال نبود اما با توجه به تجربه اول آن خوب بود. در اين مقاله سعي کرده ايم نگاهي به 2 مجموعه مناظره تلويزيوني داشته باشيم؛ مناظره هاي انتخابات درايران و آمريکا. با اينکه به هر حال محتواي انتخاباتي ما با آنها تفاوت اساسي دارد ولي مقايسه اين 2 مطمئناً به اجراي بهتر مناظرات آينده کمک مي کند.
در آمريکا:دکور بسيار ساده است. 2ميز که کانديداها پشت آن رو به تماشاگران مي ايستند و مجري هم که رو به رويشان نشسته. رنگ دکور عموماً آبي و قرمز است که 2 رنگ اصلي پرچم آمريکاست تا حواس مخاطب پرت نشود.
نظر کارشناس: متاسفانه چيزي به اسم دکور مناسب تلويزيوني اصلاً در کل تلويزيون نداريم. تلقي ام يک دکور متوسط بود. اين دکور چند نکته دارد؛ اول اينکه شلوغ است؛ وقتي اتفاق مهيجي مي افتد دکور بايد آرام باشد تا فضاي پر هيجان آن ديده شود. دوم استفاده زياد از پرچم است؛ نبايد اين قدراز پرچم استفاده کرد. ما حتماً درهر پلان، پرچم مي ديديم؛ اين غلط بود و من به اين خيلي اعتراض دارم. سوم اينکه وقتي در مناظره اي زمان مهم است بايد ساعت جايي در دکور داشته باشد تا هم ما ببينيم و هم کانديداها. ببينيد چقدر از اين جمله ها داريم؛ «من چقدر وقت دارم؟ چقدر حرف زدم؟...» اين قدر اينها در اين مناظره ها تکرار شده که شبيه جوک شده است. قرار دادن ساعت در دکور، هم هيجان انگيز بود وهم به کارگردان در قاب بندي کمک مي کرد؛ اين اعلام زمان به شوخي شبيه شده بود. نکته ديگر اينکه، ميزانسن 3 نفر هم فعال وخوب نبود. ميزانسن، ايستا، محدود و کوچک بود.
پور حسين فقط نقش تايمر را داشت و زمان هاي باقيمانده هر کانديدا را مي گفت و بود و نبودش در ميانه مناظره نقش چنداني نداشت؛ نه مانع اتهام زني به غايبان مي شد و نه مانع رد شدن کانديداها ازقوانين کميسيون تبليغات. نقش پور حسين آن قدر کم بود که مي توانست وسط مناظره، کليد استوديو را به کانديداها بدهد و بگويد: «بي زحمت مي رفتين، در رو هم پشت سرتون قفل کنين» و برود خانه اش!
در آمريکا: معمولاً هر مناظره مجري جداگانه اي دارد. در 3 مناظره اصلي اوباما، مک کين، جيم لدر، سردبير و مجري برنامه خبري «The News Hour» از شبکه PBS،تام بروکاو، خبرنگار و مجري کارکشته NBC و باب شيفر، مجري برنامه «face hte nation» بودند. مجري مي تواند وسط بحث ها بپرد، سوال بپرسد يا اگر کسي از فضاي مناظره بيرون رفت، جدي و سريع جواب بدهد. البته توي اين سيستم، خود مجري هم مثل 2 طرف مناظره، يک پاي اظهار نظر است و مي تواند موج سازي کند.
نظر کارشناس: هر کس جاي پور حسين بود هم همين طور اجرا مي کرد. صدا و سيما همين انتظار را داشت. حالت انفعالي صدا و سيما، انفعالي ترين وضع ممکن را به اجرا داد؛ يعني حداکثر کار مجري، کورنومتر بودن بود. اين تعريف سازمان ازمناظره بود که محتاط بودن را در اولويت گذاشته بود. پور حسين بي اطلاع نيست.
مي توانست کار را پيش ببرد ولي طراحي اوليه اين بود؛ «آسته برو آسته بيا که گربه شاخت نزنه».
هيچ کس به من پيشنهاد اجراي اين برنامه را نداد و اگر هم مي شد، قبول نمي کردم چون مي دانستم اين اتفاق مي افتد و اين جور اجرا، رشک برانگيز نبود. من حدس مي زنم تلويزيون مي خواست چهره اي غير تلويزيوني و نا آشنا بگذارد تا تلويزيون آسيبي نبيند.
در آمريکا: مناظره اول با موضوع سايست خارجي شروع شد ولي به دليل بحران مالي به سمت مسائل اقتصادي چرخيد. 2 مناظره ديگر هم داخلي بود و فرم اقتصادي داشت.
نظر کارشناس: صدا و سيما بيشتر از آنکه به تاثير پذيري مناظره ها فکر کند به بي دردسر بودن ماجرا فکر کرد. برخورد منفعلانه اي داشت. تلويزيون فقط پخش کرد و کاررسانه اي درباره مناظره ها نکرد. در همين قانون تبليغات،حقوقي براي صدا و سيما در نظر گرفته شده بود که خودش آنها را رعايت نکرد. صدا و سيما مي توانست برنامه هاي تحليلي زيادي اطراف مناظره ها برگزار کند. اين مناظره ها بهانه اي بود که ما تا 10 ساعت برنامه داشته باشيم ولي چون مي ترسيديم که متهم به جانبداري شويم، هيچ کاري نکرديم. البته چون اولين بار بود، طبيعي بود که همه مان ندانيم در جزئيات چي مي شود ولي اين قدر هم نبايد محتاطانه عمل مي شد.
در آمريکا: جلوي هر کانديدا يک چراغ راهنما رانندگي قرار دارد. چراغ سبز، يعني اينکه 30 ثانيه به پايان وقت مانده. چراغ زرد، يعني 15 ثانيه و چراغ قرمز، يعني 5 ثانيه.
نظر کارشناس: مدت زمان مناظره ها مناسب بود ولي به نظرم جا داشت تا نيم ساعت ديگر افزايش پيدا کند. فرصت 2 ساعته اين امکان را فراهم مي کرد تا نتيجه گيري بهتري انجام شود.
در آمريکا: 3مناظره اصلي در دانشگاه مي سي سي پي آکسفورد، دانشگاه بلمونت تنسي و دانشگاه نيويورک برگزار شد.
در آمريکا: در انتخابات پارسال 2 کانديدا 3 بار با هم مناظره کردند. مناظره اول 26 سپتامبر(4مهر)، مناظره دوم 7 اکتبر(15مهر) و مناظره سوم(23مهر)برگزار شد. انتخابات هم 15 آبان بود. اين مناظره ها به جز مناظره هاي کارشناسان با هم بود. حدود 3 هفته بين آخرين مناظره تا انتخابات فاصله افتاد تا کارشناس هاي 2 طرف، آنها را آناليز کنند.
نظر کارشناس: زمان قانوني انتخابات ما کوتاه است، اين باعث مي شود تا جذابيت و ريتم کاهش پيدا کند. دوره تبليغات بايد 3 -2 ماه باشد تا بشود سر فرصت کار کرد. با اين فضا خيلي مشکل مي شود به مناظره ها فرم داد. به هر حال همين که حاضر شدند 2 طرف را بياورند خوب است. اما فکر کنم ديگر تکرار نشود چون تجربه خوبي نبود و کشيد به جايي که نبايد؛ به جايي که شايسته مردم و کانديداها نبود.
در آمريکا: 90 دقيقه مناظره به 10بخش 9دقيقه اي تقسيم مي شود که هر بخش يک سر فصل دارد که با سؤال مجري شروع مي شود يا با سؤال طرفين از هم.
نظر کارشناس: تقسيم زمان بين کانديداها به زمان هاي 10 دقيقه اي خوب نبود. اين تقسيم به نظرم بايد ببين 2 تا 5 دقيقه مي بود تا ريتم تندتر باشد، موضوعات مختلف باشد تا شناخت ما بهتر شود. اين فرصت هاي طولاني 10 دقيقه اي، جملات را مطول مي کرد.
منبع:مجله همشهري جوان، شماره215 /س
1-دکور
در آمريکا:دکور بسيار ساده است. 2ميز که کانديداها پشت آن رو به تماشاگران مي ايستند و مجري هم که رو به رويشان نشسته. رنگ دکور عموماً آبي و قرمز است که 2 رنگ اصلي پرچم آمريکاست تا حواس مخاطب پرت نشود.
نظر کارشناس: متاسفانه چيزي به اسم دکور مناسب تلويزيوني اصلاً در کل تلويزيون نداريم. تلقي ام يک دکور متوسط بود. اين دکور چند نکته دارد؛ اول اينکه شلوغ است؛ وقتي اتفاق مهيجي مي افتد دکور بايد آرام باشد تا فضاي پر هيجان آن ديده شود. دوم استفاده زياد از پرچم است؛ نبايد اين قدراز پرچم استفاده کرد. ما حتماً درهر پلان، پرچم مي ديديم؛ اين غلط بود و من به اين خيلي اعتراض دارم. سوم اينکه وقتي در مناظره اي زمان مهم است بايد ساعت جايي در دکور داشته باشد تا هم ما ببينيم و هم کانديداها. ببينيد چقدر از اين جمله ها داريم؛ «من چقدر وقت دارم؟ چقدر حرف زدم؟...» اين قدر اينها در اين مناظره ها تکرار شده که شبيه جوک شده است. قرار دادن ساعت در دکور، هم هيجان انگيز بود وهم به کارگردان در قاب بندي کمک مي کرد؛ اين اعلام زمان به شوخي شبيه شده بود. نکته ديگر اينکه، ميزانسن 3 نفر هم فعال وخوب نبود. ميزانسن، ايستا، محدود و کوچک بود.
2-مجري
پور حسين فقط نقش تايمر را داشت و زمان هاي باقيمانده هر کانديدا را مي گفت و بود و نبودش در ميانه مناظره نقش چنداني نداشت؛ نه مانع اتهام زني به غايبان مي شد و نه مانع رد شدن کانديداها ازقوانين کميسيون تبليغات. نقش پور حسين آن قدر کم بود که مي توانست وسط مناظره، کليد استوديو را به کانديداها بدهد و بگويد: «بي زحمت مي رفتين، در رو هم پشت سرتون قفل کنين» و برود خانه اش!
در آمريکا: معمولاً هر مناظره مجري جداگانه اي دارد. در 3 مناظره اصلي اوباما، مک کين، جيم لدر، سردبير و مجري برنامه خبري «The News Hour» از شبکه PBS،تام بروکاو، خبرنگار و مجري کارکشته NBC و باب شيفر، مجري برنامه «face hte nation» بودند. مجري مي تواند وسط بحث ها بپرد، سوال بپرسد يا اگر کسي از فضاي مناظره بيرون رفت، جدي و سريع جواب بدهد. البته توي اين سيستم، خود مجري هم مثل 2 طرف مناظره، يک پاي اظهار نظر است و مي تواند موج سازي کند.
نظر کارشناس: هر کس جاي پور حسين بود هم همين طور اجرا مي کرد. صدا و سيما همين انتظار را داشت. حالت انفعالي صدا و سيما، انفعالي ترين وضع ممکن را به اجرا داد؛ يعني حداکثر کار مجري، کورنومتر بودن بود. اين تعريف سازمان ازمناظره بود که محتاط بودن را در اولويت گذاشته بود. پور حسين بي اطلاع نيست.
مي توانست کار را پيش ببرد ولي طراحي اوليه اين بود؛ «آسته برو آسته بيا که گربه شاخت نزنه».
هيچ کس به من پيشنهاد اجراي اين برنامه را نداد و اگر هم مي شد، قبول نمي کردم چون مي دانستم اين اتفاق مي افتد و اين جور اجرا، رشک برانگيز نبود. من حدس مي زنم تلويزيون مي خواست چهره اي غير تلويزيوني و نا آشنا بگذارد تا تلويزيون آسيبي نبيند.
3-موضوعات
در آمريکا: مناظره اول با موضوع سايست خارجي شروع شد ولي به دليل بحران مالي به سمت مسائل اقتصادي چرخيد. 2 مناظره ديگر هم داخلي بود و فرم اقتصادي داشت.
نظر کارشناس: صدا و سيما بيشتر از آنکه به تاثير پذيري مناظره ها فکر کند به بي دردسر بودن ماجرا فکر کرد. برخورد منفعلانه اي داشت. تلويزيون فقط پخش کرد و کاررسانه اي درباره مناظره ها نکرد. در همين قانون تبليغات،حقوقي براي صدا و سيما در نظر گرفته شده بود که خودش آنها را رعايت نکرد. صدا و سيما مي توانست برنامه هاي تحليلي زيادي اطراف مناظره ها برگزار کند. اين مناظره ها بهانه اي بود که ما تا 10 ساعت برنامه داشته باشيم ولي چون مي ترسيديم که متهم به جانبداري شويم، هيچ کاري نکرديم. البته چون اولين بار بود، طبيعي بود که همه مان ندانيم در جزئيات چي مي شود ولي اين قدر هم نبايد محتاطانه عمل مي شد.
4-اعلام زمان
در آمريکا: جلوي هر کانديدا يک چراغ راهنما رانندگي قرار دارد. چراغ سبز، يعني اينکه 30 ثانيه به پايان وقت مانده. چراغ زرد، يعني 15 ثانيه و چراغ قرمز، يعني 5 ثانيه.
نظر کارشناس: مدت زمان مناظره ها مناسب بود ولي به نظرم جا داشت تا نيم ساعت ديگر افزايش پيدا کند. فرصت 2 ساعته اين امکان را فراهم مي کرد تا نتيجه گيري بهتري انجام شود.
5-مکان
در آمريکا: 3مناظره اصلي در دانشگاه مي سي سي پي آکسفورد، دانشگاه بلمونت تنسي و دانشگاه نيويورک برگزار شد.
6-تعداد
در آمريکا: در انتخابات پارسال 2 کانديدا 3 بار با هم مناظره کردند. مناظره اول 26 سپتامبر(4مهر)، مناظره دوم 7 اکتبر(15مهر) و مناظره سوم(23مهر)برگزار شد. انتخابات هم 15 آبان بود. اين مناظره ها به جز مناظره هاي کارشناسان با هم بود. حدود 3 هفته بين آخرين مناظره تا انتخابات فاصله افتاد تا کارشناس هاي 2 طرف، آنها را آناليز کنند.
نظر کارشناس: زمان قانوني انتخابات ما کوتاه است، اين باعث مي شود تا جذابيت و ريتم کاهش پيدا کند. دوره تبليغات بايد 3 -2 ماه باشد تا بشود سر فرصت کار کرد. با اين فضا خيلي مشکل مي شود به مناظره ها فرم داد. به هر حال همين که حاضر شدند 2 طرف را بياورند خوب است. اما فکر کنم ديگر تکرار نشود چون تجربه خوبي نبود و کشيد به جايي که نبايد؛ به جايي که شايسته مردم و کانديداها نبود.
7-تقسيم بندي زمان
در آمريکا: 90 دقيقه مناظره به 10بخش 9دقيقه اي تقسيم مي شود که هر بخش يک سر فصل دارد که با سؤال مجري شروع مي شود يا با سؤال طرفين از هم.
نظر کارشناس: تقسيم زمان بين کانديداها به زمان هاي 10 دقيقه اي خوب نبود. اين تقسيم به نظرم بايد ببين 2 تا 5 دقيقه مي بود تا ريتم تندتر باشد، موضوعات مختلف باشد تا شناخت ما بهتر شود. اين فرصت هاي طولاني 10 دقيقه اي، جملات را مطول مي کرد.
منبع:مجله همشهري جوان، شماره215 /س